arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۰۴۷۸
تاریخ انتشار: ۱۲ : ۰۲ - ۰۵ اسفند ۱۳۸۹

براي قاضي القضات؛ «چشم» مي گويم پس هستم!

شريفي اما، از خودش دفاع مي کند و ضمن طبيعي قلمداد کردن حادثه رخ داده، سخناني به زبان مي آورد که کاوش در آنها و تحليل محتوايشان، مي تواند پرده از چرايي بخشي از تيره روزي هاي فوتبال ايران بردارد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
1 ) دو هفته اي از داستان عجيب بخشيده شدن کرار جاسم عراقي مي گذرد، اما حواشي اين موضوع هنوز دامنگير فوتبال ايران است. عادل فردوسي پور بنا ندارد به همين سادگي ها دست از اين سند تاريخي اش براي اثبات عدم استقلال فدراسيون فوتبال و حرف شنوي آن از سازمان تربيت بدني بردارد و همين اصرارهاي مجري نود نيز باعث شده در اردوگاه تبريزيها دوباره حساسيت ها عليه عادل و برنامه اش دامن بخورد. در اين ميان اما، پاي يک نفر ديگر هم وسط است؛ قاضي شريفي. در اين غائله، رئيس کميته انضباطي فدراسيون متهم است به اينکه تحت تأثير تماس تلفني علي سعيدلو قرار گرفته و قانون را دور زده است.



شريفي اما، از خودش دفاع مي کند و ضمن طبيعي قلمداد کردن حادثه رخ داده، سخناني به زبان مي آورد که کاوش در آنها و تحليل محتوايشان، مي تواند پرده از چرايي بخشي از تيره روزي هاي فوتبال ايران بردارد.

او مي گويد: «اگر رئيس صدا و سيما به عادل نکته اي را گوشزد کند، او آن را مراعات نخواهد کرد؟» و به اين ترتيب آقاي دکتر شريفي تلاش مي کند با توجيه انفعال احتمالي منتقدش- فردوسي پور- در مقابل رؤساي جام جم، کرنش خودش برابر علي سعيدلو را منطقي جلوه بدهد. عجب حکايت جالبي!


2 ) رئيس کميته انضباطي، خودش استاد مسلم فلسفه و منطق است و با اين توضيح، قطعاً نيازي نيست ما به او يادآوري کنيم مثالش يک اشکال خيلي خيلي بزرگ دارد و آن هم اين است که عادل فردوسي پور از نظر چارت اداري، کارمند عزت ا... ضرغامي محسوب مي شود و اطاعتش از او، مي تواند با توجه به اين نکته موجه باشد، اما مجتبي شريفي به عنوان رئيس کميته انضباطي، به هيچ وجه زير مجموعه سازمان تربيت بدني تلقي نمي شود و قاعدتاً نيازي هم به پيروي از دستورات يا توصيه هاي سعيدلو و شرکا ندارد. اين سفسطه اي است نابخشودني در گفتار آقاي قاضي که رخ دادن آن، يا براي فرار از زيرفشار حملات منتقدان بوده و يا تأييدي هزار باره است بر اين واقعيت تلخ که فدراسيون فوتبال، مستقل نيست و همه اعضاي آن عملاً کارمندان رئيس سازمان ورزش به حساب مي آيند! اين اما، شرح همه سياهي هاي استدلال شريفي نيست. بخش تاريک تر حرفهاي او، آنجاست که تلويحاً «چشم گفتن» را يک عادت مسري براي همه زير دستان به حساب مي آورد و با اين تفسير، به توجيه اطاعت چشم بسته خودش مي پردازد. آيا اين، مايه تأسف نيست؟

3 ) نه آقاي دکتر شريفي عزيز؛ نه عقل، نه مکتب و نه انصاف، هيچ کدام به زيردستان حکم نمي کنند که هميشه و تحت هر شرايطي برابر بالا دستي ها فقط چشم بگويند و به هر آنچه بر آنان امر شد، گردن بگذارند. آدمي- حتي اگر کارمند جزء باشد و پايين نشين هرمهاي مديريتي- باز از نيروي تفکري که طبيعت به او هبه کرده برخوردار است و قبل از هر اقدامي بايد عملش را با سنگ ترازوي شعورش محک بزند.

بله؛ ما هم مي دانيم که بدبختانه در کشورما، امروز اطاعت کورکورانه و ترجيحاً توأم با چاپلوسي، به رمز ماندگاري و حتي ارتقاي درجه زيردستان تبديل شده است، اما تاريخ گواهي مي کند که ماندگارترين صداها، از آناني بوده که بيش از هر چيز ديگري به «خرد» خودشان وفادار بوده اند و به همين راحتي استقلال شخصيت شان را با چهار صباح بيشتر ماندن، تاخت نزده اند.

نمونه اش هم همين عادل فردوسي پوري است که دکتر شريفي با صراحت از «حرف شنوي» و توصيه پذيري او دم مي زند؛ مگر نه اين است که بخش عمده اي از محبوبيت و مقبوليت نود، به صراحت لهجه او، سر نترسش، خرده گرفتن هايش از بزرگان و حتي حاشيه زدن هايش بر اشکالهاي تلويزيون دولتي ايران مربوط مي شود؟ مگر اين خود او نبود که از فراهم نشدن امکان پخش مصاحبه علي کريمي گله کرد و برنامه اش را به خطر تعطيلي کشاند، يا از حقوق اندک گزارشگران فوتبال و زمان زياد آگهي هاي ميان برنامه اي حرف زد؟

مگر اين همان عادلي نبود که در راه آنچه تعقل و تدبرش حکم مي کرد، رودر روي بدعتهاي معاون سابق رئيس دولت و برخي نمايندگان کنوني مجلس ايستاد و هر بار ريسکي بزرگ را به جان خريد؟ پس نتيجه مي گيريم «چشم» نگفته هم مي توان عزيز بود، مشروط به اقامه عدل و اعاده حقيقت!


4 ) پايه هاي اين صندلي ها، هرگز استوارتر از بنيان عدالت نيستند. واي اگر قرار باشد «حق» را به قربانگاه ببريم، در هواي اينکه چند روزي بيشتر بر مسند قدرت باقي بمانيم. «چشم» ها را اگر بشوييم و بهتر باز کنيم، شايد ديگر حاضر نباشيم به همين راحتي ها به هر سفارشي «چشم» بگوييم.
نظرات بینندگان