arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۱۶۶۹
تاریخ انتشار: ۴۳ : ۲۱ - ۲۲ اسفند ۱۳۸۹

کفاشیان: علي دايي و مصطفوي عصباني‌ام كردند

علي كفاشيان از آن دسته مديراني است كه به رغم فشارها و اعتراض‌هاي بسيار به نحوه عملكردش، انعطاف‌پذيري و چهره خندانش را تغيير نداده. او البته در تمام شرايط همواره يك مسوول پاسخگو بوده و بعضا با ظرافت از كنار تناقض‌هاي رفتاري و گفتاري فدراسيون در مواجهه با ناكامي‌ها مي‌گذرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
علي كفاشيان از آن دسته مديراني است كه به رغم فشارها و اعتراض‌هاي بسيار به نحوه عملكردش، انعطاف‌پذيري و چهره خندانش را تغيير نداده. او البته در تمام شرايط همواره يك مسوول پاسخگو بوده و بعضا با ظرافت از كنار تناقض‌هاي رفتاري و گفتاري فدراسيون در مواجهه با ناكامي‌ها مي‌گذرد.

اگر چه آدم‌هاي سفيد و خاكستري زيادي در ورزش انتقادهاي فراواني نسبت به او دارند اما تقريبا اكثر آنها كفاشيان را از نظر شخصيتي انساني سالم و صادق مي‌پندارند،‌ هرچند مهمترين عرصه بروز پاكي و صداقت آدمي به ويژه وقتي در جايگاه نمايندگي مردم قرار دارد، عمل و كردار اوست!

رييس فدراسيون فوتبال در گفت‌وگويي تفصيلي آخر سال با خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با نگاه متفاوت از آنچه تاكنون به فوتبال داشته، به تشريح عملكرد فدراسيون در طول دوران مديريتش پرداخت و از فراز و نشيب‌ها،‌ تلخي‌ و شيريني‌ها، چالش‌هايي كه با آنها مواجه شده و حتي ابعاد شخصيتي خود گفت. مشروح اين گفت‌وگو در زير مي‌آيد:

-ارزيابي تان از عملکرد فدراسيون در سال 89 چيست؟

ما در سالهاي گذشته از جمله سال 88 که خيلي پرکار بود، يک سري کارها انجام داديم و تنها روي يک بخش متمرکز نبوديم. ما سعي کرديم در همه زمينه‌ها، برنامه‌ها را به خوبي پيش برده و براي برنامه‌هاي آموزشي، مسابقات ليگ، امور داوران، استان‌ها، آکادمي، بانوان و... کارهاي زيرساختي کنيم تا نتيجه‌اش را در سال 89 بگيريم. طبق هدف گذاري‌ها ما به برخي نتايج رسيديم اما در برخي ديگر هم نشد. به هر حال بايد تلاشها بر حسب وظيفه ادامه داشته باشد و صرفا به دنبال نتيجه نباشيم.

- نتايج کدام برنامه هايتان مثبت بود؟

ما در فوتسال و فوتبال ساحلي نتايج خوبي گرفتيم. در ورزش بانوان هم شاهد کارکردهاي قابل قبولي بوده و به رده هاي بالا آمديم که از قبل بهتر بوده است.

- و نتايج کداميک منفي؟

متاسفانه در رده هاي نوجوانان، جوانان، اميد و بزرگسالان نتايج لازم را نگرفتيم. به رغم آنکه براي نوجوانان و جوانان خيلي سرمايه گذاري کرده و بيشترين اردوها و بازيهاي تدارکاتي را برايشان ترتيب داديم اما در مسابقات آسيايي نتيجه نگرفتيم. براي تيم هاي اميد و بزرگسالان به اندازه دو رده پايه فوق اردوهاي تدارکاتي برگزار نکرديم. اما آنچه که تحليلهاي ما نشان مي‌دهد و بر اساس آن بايد گره بوجود آمده را در سال 90 بازي کنيم، اين است که ما از کشورهاي هم تراز مثل کشورهاي عربي يک قدم جلوتر بوديم و ازکشورهايي چون ژاپن و کره جنوبي يک قدم عقب هستيم؛ در چنين شرايطي در مرز بين اين دو قرار داشته واحساس خطر مي‌کنيم؛ در سال 89 نتوانستيم يک قدم عقب ماندگي را جبران کنيم و گره باز نشد. چشم انداز ما براي سال 90 به بعد و پنج سال آينده اين است که در آسيا حرف اول را بزنيم لذا بايد هم تراز کشورهايي چون ژاپن و کره جنوبي باشيم.

-عقب ماندن فقط به فدراسيون بستگي دارد؟ آيا همکاري فراسازماني نمي خواهد؟

دقيقا همين طور است. ما بايد يکسري کارها را با هم انجام دهيم. مثلا ما الان نمي توانيم ادعا کنيم تمام استاديومهاي ما هيچ مشکلي ندارند، بخش مديا، تماشاگران، کارهاي فني و... مشکل ندارند. يکسري مثال روزمرگي، دعواهاي داخلي، تغييرات در باشگاه‌ها، عدم نظارت بر آنها، عدم تمکن مالي باشگاه‌ها، عدم توجه به تيمهاي پايه و... باعث شده آن يک قدم را عقب باشيم که اين خطرناک است. شايد کشورهاي ديگر پتانسيل نيروي انساني کمتري نسبت به ما دارند اما درحال تلاش هستند تا پيشرفت کنند. ما در زمينه امکانات مالي و برخي مسايل ديگر هنوز ضعف داريم. همه اين عوامل بايد جور باشد تا رشد کنيم. به نظرم اگر بتوانيم به استاندارهاي تعريف شده AFC برسيم و باشگاه‌ها خودشان را با آن مطابقت دهند؛ ضمن اينکه از نظر فني سطح مربيان را بالا ببريم آن يک قدم را به جلو مي رويم که اگر نرويم، به عقب خواهيم رفت که اين خيلي خطرناک است.

- به هر حال آنها هم در حال پيشرفت هستند و نمي‌ايستند تا ايران به سطح‌شان برسد؟

ما خيلي از آن کشورها عقب نيستيم. اگر به جلو برويم هم سطح مي شويم اما باز خطر وجود دارد. به طور مثال در مقابل کره جنوبي در بازي دوستانه پيروز شديم اما در بازي هاي رسمي در دقايق پاياني باختيم. ضمن اينکه در ديدار اخير دو تيم در جام ملتها واقعا کره بهتر از ما بازي کرد. اما مثلا قرقيزستان مقابل ما خوب بازي نکرد ولي تيم اميد ايران را متوقف کرد. اين تيم نتوانست انتظارات ما و مردم را برآورده کند.

- با تصويب اساسنامه قرار شد تا يک کار يکپارچه انجام شود و چند محوري نباشد، اما الان تشتت آرا در هيات رييسه هست؛ آيا فکر نمي کنيد مدير فدراسيون در شرايط فوتبال ما بايد ديکتاتور باشد؟

من از کلمه ديکتاتور خوشم نمي آيد چون هيچ جا مورد پسند نيست. اما معتقدم مدير فدراسيون بايد اختيارات بيشتري داشته باشد و يک جاهايي اساسي تصميم بگيرد. درست است که بايد به سمت دموکراسي و راي جمع برويم و اصلا تشکيل هيات رييسه بدان معناست که چند فکر بهتر از يک فکر است اما اساسنامه بايد طوري تعريف شود که نايب رييس فدراسيون را حتما رييس انتخاب کند. نايب رييسي فدراسيون يک پست اجرايي بوده و بايد در کنار رييس کار کند. منتها مي شود رييس پيشنهاد شخص را به هيات رييسه بدهد و آنجا تصويب شود. اما براي ساير پست ها که چند نفر از باشگاه‌ها و هيات‌ها هستند، آنها عيبي ندارد که انتخابي باشد چون مي‌خواهند نظراتشان که چکيده مجمع هست را در هيات رييسه بيان کنند. اين کار بايد اصلاح شود و براي انتخابات بعدي حتما رييس فدراسيون بيچاره بعدي بتواند نايب رييس‌هايش را خودش انتخاب کند. اين به نفع فوتبال است. باور کنيد براي خودم نمي گويم چون از من که گذشته است. يکي دو مرتبه درابتدا گفتم اما مواضع شديدي عليه من گرفتند اما حالا مي گويم که از من گذشت به فکر آينده باشيد.

- يعني تصميم شما جدي است تا درانتخابات بعدي شرکت نکنيد؟

نگفتم تصميمم جدي است كه در انتخابات شركت كنم يا نه. اما اصلا شرط خودم اين است که اساسنامه بايد اصلاح شود و انشاالله اين کار را انجام داده و در مجمع و هيات رييسه در خرداد يا تير آن را به تصويب مي‌رسانيم. نظر فيفا را هم مي گيريم تا کار اصولي شود. در آن صورت که رييس نفرات هماهنگ خود را انتخاب مي کند تا کارها بهتر جلو مي رود.

- مثل اينکه خيلي دلتان از ناهماهنگي با نايب رييس فدراسيون پر است. فکر مي کنيد چقدر از برنامه‌هايتان به دليل دوگانگي در مديريت، به نتيجه نرسيد؟

من نگذاشتم چنين اتفاقي در فدراسيون بيافتد. البته در يک سال و نيم اول کار ناهماهنگي‌هايي وجود داشت اما رفته رفته با يکديگر هماهنگي پيدا کرديم.

- هماهنگي بيشتر شد يا اختيارات نايب رييس اول‌تان کم شد؟

فرقي نمي کند؛ ما در يک جو صميمانه کار کرديم؛ به هر حال اگر آنها مي خواستند، مقاومت کنند خب بنده هم همين چالش را داشتم. نه من و نه آنها مقاومتي نداشته و با هم هماهنگ شديم. شايد اگر دور بعدي هم رييس فدراسيون باشم، همين‌ها را انتخاب کنم. اما مهم اين است که نايب رييس‌ها بدانند رييس فدراسيون آنها را انتخاب کرده نه مجمع. اين تفکر مهم است. الان که از کار نايب رييسها راضي‌ام و کارشان را انجام مي دهند.

- آخر وقتي جلساتي را با هم تشکيل داده و سپس بيرون مي آييد، هر کسي يک مطلب جداگانه از نتايج آن جلسه مي گفت که متاسفانه اخيرا بيشتر هم شده است!

شايد بخاطراينکه برخي تصميم گيريها ناقص بوده است. اما قطعا بحث تناقض وجود ندارد. شايد هم به نوع بيان برمي گردد که مثلا بنده ناقص توضيح مي دادم اما آنها بيان کاملي داشتند.

- به چه اندازه از آنچه که سهم فدراسيون براي پيشرفت فوتبال در کشور بود، رسيده‌ايد؟ آيا موانعي بود که سد راه تان باشد؟

ما تواستيم کارهاي بزرگي را در فدراسيون انجام داده و به نظم برسانيم؛ لذا مدير بعدي کار بسيار راحتي خواهد داشت. به طور مثال طرح ويژن آسيا را از دو استان به چهارده، پانزده استان رسانديم؛ ارتباط هاي خوبي با AFC گرفتيم؛ تاسيس و تجهيز آکادمي ملي فوتبال و کمپ تيمهاي ملي، توسعه آکادمي باشگاه‌ها، نظم دادن به مدارس فوتبال و... . فدراسيون اکنون خانه آماده و مرتبي است که گروه جديد با داشتن برنامه‌هاي اصلاحي مي‌توانند براي اهداف بعدي گام بردارند. نمي خواهم از کار خودم تعريف کنم اما واقعا کارهاي خوبي انجام شده است. زماني که من نباشم مطمئن باشيد با چنين ديدگاهي به برنامه هاي عملي شده، نگاه خواهد شد. در مجموع فکر مي کنم مدير بعدي فدراسيون کارش را از صفر شروع نخواهد کرد، از سي، چهل، پنجاه يا... کارش را آغاز مي کند.

-شما در فدراسيون از صفر شروع کرديد؟

من يک جاي به هم ريخته را گرفتم. کميته انتقالي بود که اساسنامه جديد را به ما دادند و شکل متفاوتي به فدراسيون داده شده بود. در ابتداي کار بنده به صورت مشترک شش ماه در کميته المپيک و شش ماه در فدراسيون بودم. اصلا با هيات رييسه همخواني نداشتيم؛ يک سال طول کشيد تا همديگر را فهميديم. در فدراسيون فوتبال خيلي مهم است که هماهنگي بوجود آيد. اين کارها شد و برخي ازاختلافها هم همچنان وجود داشت تا قدم قدم به عقب رفتيم تا جايي که تيم ملي نتوانست راهي جام جهاني شود. کما اينکه معتقد بودم اگر جايي را تحويل گرفته بوديم که منظم بود و مجبور نبوديم از صفر شروع کنيم، تيم ملي به جام جهاني صعود مي‌کرد. اين ضربه‌ها را ما خورديم و اميدواريم بعدي ها نخورند. اگر تا چهار، پنج ماه قبل ازانتخابات مشخص شد که مجمع روي فرد خاصي براي رياست فدراسيون نظر دارد، بنده حاضرم او را کنار خودم بياورم و در تمام تصميم گيري ها مشارکتش دهم.

- هنوز به جمع بندي نرسيديد که دوباره کانديدا شويد؟

خير، هنوز نرسيده‌ام.

- قبلا گفته بوديد مي خواهيد تا سال 95 در فدراسيون بمانيد؟

گفته بودم اگر خوش بگذرد مي مانم. اما بعضي‌ وقتها خوش گذشته برخي اوقات هم شرايط خوب نبوده. بايد ببنيم سال 90 چطور مي گذرد.

- اکنون که سه سال تجربه مديريت فدراسيون داريد، فکر مي کنيد يک رييس فدراسيون خوب چه ويژگي‌هايي بايد داشته باشد؟ چقدر بايد صداقت داشته باشد؟

به نظر من مردم ما نگاه جدي به مسايل فدراسيون دارند. خيلي جاها باختيم اما چون با مردم روراست برخورد کرديم، آنها راضي بودند. بالاخره آنها که توقع معجزه از ما را ندارند. آنها مي بينند ما تلاش خودمان را مي‌کنيم. بنده معتقدم کسي که به فدراسيون فوتبال مي‌آيد نه بايد سياسي فکر کند و نه مادي. يعني اينجا را سکوي پرتابي براي خود نبيند و نيز به فکر پرکردن جيبش نباشد و فقط روي فوتبال متمرکز شده و براي پيشرفت آن تلاش کند. اين رويه نزد خداوند خيلي ارزشمند است؛ چون آنقدر مردم به ويژه جوانان به فوتبال علاقمند هستند که هر چقدر برايشان کار کنيم کم است. مگر زمان جنگ که جوانان زيادي به جبهه مي رفتند و جان شان را مي‌گذاشتند توقع پول داشتند؛ آنها هم هدفهاي معنوي داشتند. به هر حال سختي ها و ناملايماتي هم دارد

- فرد خاصي رامناسب رياست فدراسيون مي بينيد؟

تا حالا به آن فکر نکردم اما هستند کساني که بتوانند کمک کنند.

- برخي کارشناسان معتقدند فدراسيون نمي تواند کار گلخانه اي کند؟

چون به سمت استانداردهاي بين المللي حرکت مي کنيم، نمي توانيم گلخانه اي کار کنيم. به طور مثال برخي مربيان تصور مي کنند با تيمهاي ملي هم بايد مثل تيمهاي باشگاهي رفتار کرد و براي مدتي کليه تيم را در اختيار داشته باشند. قطعا اين مساله با استانداردهاي روز متفاوت است. اما چون مملکت، مسوولان و رسانه‌هاي ما نتيجه گرا هستند يک جاهايي به ويژه در رده‌هاي پايه بايد تمرکزهاي گلخانه‌اي کنيم چرا که ضعفهايي از نظر فني در باشگاه‌ها وجود دارد که نمي‌توانند بازيکنان را با آمادگي و تجربه بالا در اختيار تيم‌هاي ملي قرار دهند. پس آن، ضعفها بايد در تيم ملي بر طرف شود. اين کار نمي تواند دائمي باشد چرا که فعاليت باشگاه‌ها چنين اجازه‌اي به ما نمي دهد. معتقدم اولا مدير بعدي بايد امکانات خوبي بياورد، تعامل خوبي با مسوولان سازمان تربيت بدني، دولت و.... داشته باشد. اگر مديرها فقط به فکر تيمشان نباشند و فراتر فکر کنند، طبيعتا به اقدامهاي زيرساختي چون ساخت کمپ‌ها و ... مي پردازند. به طور مثال روز اول که ما آمديم وضعيت آکادمي مناسب نبود اما الان ببينيد چگونه است. مدير بعدي که بيايد قشنگ کنار زمين مي ايستد، دست‌هايش را اين طرف و آن طرف مي اندازد، سپس سعي مي کند چهارتا چيز ديگر بياورد. يا اينکه يادم هست باشگاه استقلال صاحب زميني بود که در دوره‌اي که معاون ورزشي سازمان بودم کلنگ خورد، هنوز هم هر سال کلنگ مي‌خورد! اين طور نمي‌شود چرا که بايد بسازند و فعال باشند. بنابراين يک مدير باشگاه فقط نبايد به فکر تيمش باشد و بايد به سازندگي و بخشهاي ديگر هم بينديشد. خدا شاهد است که من هميشه تيمهاي پايه فدراسيون را هم بزرگ نگاه کردم، هميشه همه بخشها چون بانوان، فوتسال، فوتبال ساحلي و... را در کنار تيم بزرگسالان نگاه کردم. سعي کردم براي همه هم امکاناتي بگذاريم. به اين شکل قطعا کار پيش مي رود.

- چرا دراين سه سال فدراسيون نتوانسته اسپانسري بياورد؟ اين ضعف شماست ياعدم هممکاري دستگاه‌هاي ديگر؟

معتقدم اسپانسر در کشور ما تعريف درستي ندارد. عدم توانمندي ما در اين بخش هم به همين مساله برمي گردد. زماني رفتيم سايپا را به عنوان اسپانسر گرفتيم، در حالي که سايپا سياسي برخورد کرد واعتقادي به اين کارنداشت؛ پولي به ما نداد و همکاري‌اش فقط تبليغاتي بود. مدير وقت كارخانه مي خواست تبليغي براي خودش بکند و مانوري دهد. خيلي جاها تلاش کرديم اما متاسفانه اصلا اعتقادي نداشتند. اسپانسر از جمله مواردي است که دولت بايد کمک کند تا گرفته شود. اميدوارم در اين سال آخر بتوانيم اسپانسر خوبي بگيريم. البته هستند جاهايي که تمايل دارند اما مبالغ پيشنهادي‌شان پايين است.

- چرا برخي از دستورات صادر شده درفوتبال پيگيري نمي شود؟ به طور مثال سعيدلو (رييس سازمان تربيت بدني) دستور بررسي ناکامي تيمهاي ايراني در ليگ قهرمانان آسيا را داد؟ يا همان کميته خصوصي سازي که مامور تحقيق و پيگيري امور مرتبط شد و... خبر تشکيل اين کميته‌ها آمد و نتيجه‌اي ديده نشد؟

من چنين دستور کتبي نديدم. شايد خبرش آمده باشد اما چيز خاصي نديدم. البته باشگاه‌هاي ايراني روند بهتري را نسبت به قبل طي مي کنند. اما در بحث خصوصي سازي ما يک تيم گذاشتيم و يک قرارداد بلند مدت با آنها بستيم. دو جلسه آمدند و در هيات رييسه گزارششان را بيان کردند. کار تحقيقاتي خصوصي سازي اکنون به صورت چند فايل درآمده است. شايد روندش بخاطر مسايل مالي کمي کند باشد اما در حال پيگيري است.

- پس از جام ملتها فضاي اتهامي عليه افشين قطبي بوجود آمد و او از سوي برخي مربيان به دلال بودن متهم شد. چرا فدراسيون براي جمع کردن آن حاشيه‌ها و اتهام ها اقدام خاصي نکرد؟ آيا به وجود آمدن اين فضاي اتهامي باعث کمرنگ شدن حضور تماشاگران در استاديوم و برخي مشکلات ديگر نشد؟

در رسانه‌هاي ما اتهام‌ها هست. دليل کمتر شدن حضور مردم در استاديومها اين نيست، شايد جذابيت بازيها کمتر شده، از دست تيم هايشان دلخورند و... الان هم معتقدم در داربي هفتادم صدهزارنفر به استاديوم مي آيند. فضاي اتهام هميشه در رسانه‌ها وجود دارد. ما چندين مرتبه شکايتهايي را انجام داديم که به نتيجه رسيدن آن در پروسه طولاني مدت و خسته کننده‌اي قرار گرفت که واقعا وقت و نيروي کافي براي پيگيري کردن آنها نداشتيم؛ ضمن اينکه کميته انضباطي ما هم با مسايل اتهام برانگيز هميشه برخورد مي کند.

- از کميته انضباطي فدراسيون راضي هستيد؟

به هر حال به صورت نسبي خوب کار مي کند.

- مدتي پيش خورشيدي مشاور رييس جمهور براي برگزاري جلسه اي نزد شما آمد، در آن جلسه بحث خاصي مطرح شد و وي حامل پيغامي از سوي رييس جمهور بود؟

خورشيدي ازدوستان ماست. اوچندي قبل پيش ما آمد و صحبت کرديم. درباره بحث مشاوران جوان نظرهايي داشت و معتقد بود ارتباط هاي طرفين بيشتر شود تا به يکديگر نظرهايمان را بدهيم. او حامل پيغامي از سوي رييس جمهور نبود. البته ما درخواست داديم تا مانند باشگاه‌هاي پرسپوليس و استقلال ملاقاتي با رييس جمهور داشته باشيم اما هنوز به وقوع نپيوسته است.

- يکي از روزنامه‌ها مدعي شده احمدي نژاد دستور اکيد داده تا کارلوس کوئيروش سرمربي تيم ملي شود و حتي نوشته که قرارداد اين مربي درليسبون پرتغال نوشته شده است. اين موارد را تاييد مي کنيد؟

در اين مدت هيچ دستور کتبي يا شفاهي از دكتر احمدي نژاد به دست ما نرسيده است. حتي سعيدلو يا نزديکان او هم تماسي نگرفتند که مثلا پيغام يا خواسته‌اش را براي ما مطرح کنند. البته مي دانيم مسوولان هم نگران آينده تيم ملي هستند اما هيچ قراردادي امضا نشده و مذاکره‌ها همچنان ادامه دارد. کوئيروش هنوز از گزينه هاست، فاتح تريم هنوز جوابي به ما نداده اما پيغامي داريم مي فرستيم تا بيشتر صحبت کنيم. اما چيزي که هست اتفاقي که بر سر حضور کلمنته افتاد، چشم ما را ترسانده چرا که حتي پيش نويس قرارداد هم امضا شد و بعد همکاري صورت نگرفت. لذا مي خواهيم وقتي کار به سرانجام نهايي رسيد آن را اعلام کنيم.

- بحث گمانه زني برخي روزنامه‌هاي ورزشي براي احتمال حضور سرمربي ايراني چقدر جدي است؟

به دو دليل بين هشتاد تا نود درصد تصميم فدراسيون، انتخاب سرمربي خارجي است. اول اينکه نظر کارشناسي کميته فني مبتني بر انتخاب سرمربي خارجي بود و دوم فضاي عمومي در ميان مردم و رسانه‌هاست. درنظرسنجي‌ها تقريبا راي با مربي خارجي است. لذا بنده در ضمن کار به کميته روابط بين الملل گفته‌ام که تمام مذاکرات را به طور مستند حفظ کند تا اگر روزي ديديم نشد، اعلام کنيم که چنين مستنداتي داريم که با مربيان مختلف ارتباط برقرار کرديم و به اين دلايل به توافق نرسيديم. وقتي مردم ببينند ما تلاشمان را کرديم اما نشده و حالا مثلا مي خواهيم برويم به سمت انتخاب مربي داخلي، ايرادي ندارد. خودم هم به شخصه نظرم با انتخاب سرمربي خارجي خوب است.

- تکليف اين قضيه به طور قطعي تا چه زماني مشخص خواهد شد و چه مقدار براي انتخاب سرمربي تيم ملي فرصت داريد؟

آخرين فرصت ما تا سي‌ام فروردين سال 1390 است.

- آيا اختيارات اين فدراسيون نسبت به فدراسيون‌هاي قبلي محدودتر بود؟

اساسنامه قبلي فدراسيون را خودم نوشتم؛ آن زمان معاون ورزشي سازمان تربيت بدني بودم. درآن اساسنامه اختيارات رييس در موارد مختلف خيلي بيشتر بود. در انتخاب اعضاي هيات رييسه، کارها، گزينشها و... دست رييس بازتر بود. مي‌دانيد که به طور مثال در دوره رييس قبلي هرکسي را مي خواستند، وارد هيات رييسه مي‌کردند اما بازحرف آخر را رييس مي‌زد. البته خودم با نفس کار از نظرمديريتي با چنين رويکردي چندان هم موافق نيستم. شما مي دانيد در دوره قبلي تمام سازمان ليگ دست رييس فدراسيون بود اما من تمام اختيارات را به خودشان سپردم و دخالتي هم نمي کنم. در کميته فوتسال هم همين رويه است، هيات رييسه دارند، مجمع تشکيل دادند، کميته مسابقات دارند و درآمدهايشان را به حساب مي ريزند؛ در مقاطعي هم گزارش کارشان را ارايه مي کنند. يا اينکه به مديريت آکادمي ملي فوتبال هم اختيار دادم، خودشان اسپانسر جذب کردند و دستشان باز است. بنده اعتقاد دارم که بايد به مدير انگيزه داد. مدير نبايد به گونه‌اي باشد که رييس فدراسيون بگويد برو فلان کار را بکن. اين اصلا درست نيست؛چون فضاي فوتبال بسيار بزرگ است. اينها باعث توسعه شده که بايد آن را حفظ کنيم. دوره مديريتي جديد آنگونه نيست که رييس فدراسيون در تمام کارها دخالت کند. او بايد بيشتر نقش نظارتي بر امور داشته و مسلط باشد.

- از تعامل با دولت و سازمان تربيت بدني که در قبل به آن اشاره کرديد چطور بايد تعبير کرد؟ شما را که عده زيادي از اهالي فوتبال انسان صادقي مي پندارند، چه واکنشي نسبت به توصيه‌هاي مقامات مافوق داشتيد؟ چه فشاري را تحمل مي کرديد؟

فکر مي کنم بحث استقلال فدراسيون زياد از حد بزرگ نمايي شد. مملکت قانون دارد و حتي براين اساس يکي، دو مرتبه پول فدراسيون را بلوکه کردند هرچند در نهايت حق با ما بوده باشد. به طور مثال اگر بخواهيم سرمربياني را درسيستم‌مان داشته باشيم بايد ازنهادي به نام حراست استعلامهاي لازم را بگيريم، اگر آنها موافقت نکنند و نتوانيم با شخص مورد نظر همکاري کنيم، اينجا نمي توان گفت استقلال فدراسيون زير سوال رفته است. يا اينکه مثلا مي رويم سازمان تربيت بدني و در آنجا متوجه مي شويم يکسري نهادها به طور مثال مجلس شوراي اسلامي فشارهايي را مي آورند و نسبت به عملکردمان پاسخگويي مي خواهند. مجلس است ديگر. لذا نمي توانيم بگوييم استقلال فدراسيون زير سوال رفته، چون آنها خواسته‌اند. براي همين مي‌گويم بايد تعامل داشته باشيم. اما به نظر من ما مي‌توانيم براساس اساسنامه فدراسيون عمل کرده و مستقل باشيم. حالا منشا اين موضوع به اين برمي گردد که مثلا شش نفر مربيان مختلفي را انتخاب کردند، بعد رييس سازمان فرد ديگري را گفت و ما آن را انتخاب کرديم. اين ديگر به سليقه مدير برمي گردد. واقعا نظراتي درباره موضوعات ديگر هم بوده که بنده اعمال نکردم البته نمي توانم آنها را بگويم چرا که ممکن است به عنوان يک مسوول منشا اختلاف شوم. اما هميشه گفته‌ام که تابع نظر خوب هستم و اگر نظر درستي ببينم آن را اجرا مي کنم. البته سعيدلو واقعا همراه فدراسيون فوتبال بوده ومي خواهد فوتبال رشد کند تا جايي که وقتي براي حضور در انتخابات نايب رييسي AFC پيشنهاد داد ما پذيرفتيم و ديديم به نفع فوتبال ماست.

- البته اين که به ضرر ما شد؟

درست است اما شايد من هم مي‌رفتم راي نمي آوردم. حتي جايگاه قبلي هم به صورت انتخابي نصيب‌مان شد اما اکنون براساس راي گيري است. البته شانس‌مان بيشتر بود اما خب اگر سعيدلو راي مي آورد بيشتر به نفع ما بود. ما اين موضوع را در هيات رييسه هم مطرح کرديم که همه موافقش بودند.

- شايد به اين دليل پذيرفتيد که اگر ممانعت مي کرديد، ديگر حمايت سازمان تربيت بدني را از فدراسيون نمي‌ديديد؟

اين هم مي تواند يکي از دلايل باشد. به هر حال وقتي ما با ادله صحيحي برخورد کنيم و آن را نپذيريم، اين خود مي‌تواند منشا اختلافاتي باشد. البته سعيدلو انسان با گذشتي است. من واقعا با او خيلي راحت هستم. هميشه هم درخواست‌هاي ما از او بيشتر بوده تا درخواست‌هاي او از ما.

- فدراسيون قدرت اين را داشت به سعيدلو بگويد به نفع فوتبال ماست که شما در انتخابات شرکت نکنيد؟

ما مي توانستيم در صورت لزوم سعيدلو را قانع کنيم تا درانتخابات شرکت نکند اما واقعا به اين نتيجه رسيده بوديم که حضورش در AFC خيلي به سود فوتبال ما مي شد. همچنين يکسري دلايلي از جانب او ديديم که احساس کرديم خوب است اين کار انجام شود.

- و از بن همام رودست خورديد!

رو دست نخورديم؛ انتخابات بود. يک بعد بن همام شکست خورد، يک بعد هم ما راي نياورديم. بن همام اين دفعه هم حمايت مي‌کرد. او قبلش به ما گفت که ما نپذيرفتيم. من هنوز هم معتقدم بن همام از ما حمايت مي‌کند.

- چرا در جلسات AFC نمايندگان ما مانند کشورهاي ژاپن و کره جنوبي با برنامه در آن حاضر نمي شوند و نقش تاثيرگذاري در آن اجلاس ندارند؟

البته اخيرا که اجلاس مديران باشگاه ها برگزار شد، سازمان ليگ ما خيلي با برنامه عمل کرد. طرح‌ها و پيشنهادهاي مهمي ارايه کرد که پذيرفته شد. همچنين پيشنهادهاي ترابيان براي اصلاح اساسنامه فوتسال مورد قبول واقع شده است. واقعا پيشنهادها پخته شده و مانند قبل نيست که بدون برنامه باشيم. به همين منظور براي عضويت در برخي کميته‌ها هم نفراتي را پيشنهاد کرديم که اگر AFC قبول کند، شرايط مان بهتراز قبل خواهد شد.

- چرا با وجود گذشت 14 ماه از انتصاب عباس ترابيان به سمت سرپرست کميته روابط بين الملل، هنوز ايشان حکم رياست کميته را دريافت نکرده‌اند؟

ترابيان در اين مسووليت جا افتاده، کارها را بلد است، همه از او راضي هستند. اکنون هم که از وزارت نفت بازنشست شده و تمام وقت در فدراسيون است. حکم او را همين روزها مي زنيم تا همزمان رياست کميته بين الملل و فوتسال را برعهده داشته باشد.

- بالاخره برنامه شما براي تيم اميد چيست؟ آيا از روند آماده سازي اين تيم رضايت داريد؟ آيا با اين روند مي‌توانيم به المپيک 2012 لندن صعود کنيم و اگر نکنيم چه اتفاقي مي افتد؟

البته به المپيک نرويم هم مثل ناکامي بقيه تيم‌ها، اتفاقي نمي افتد (باخنده)! اما خب تيم اميد متاسفانه نتوانست آنطور که انتظار داشتيم در دو بازي مقدماتي انتخابي المپيک حاضر شود. بايد تيم ما قوي‌تر از اينها باشد. انشاالله سرمربي که انتخاب شد، برنامه آماده سازي کاملي را برايشان تدارک مي بينيم، هر چند همچنان با مشکل گرفتن بازيکنان از باشگاه هايشان روبرو هستيم. من شانس صعود به المپيک را پنجاه، شصت درصد مي دانم.

- فدراسيون در مورد دو گزينه مطرح شده براي مربيگري تيم اميد يعني مجيد جلالي و حميد استيلي چه نظري دارد؟

جلالي را دعوت کردم که به فدراسيون آمد و برنامه‌اش را هم گرفتيم. استيلي آمد اما هنوز برنامه او را نگرفته‌ايم. در اين هفته جلسه کميته فني را تشکيل خواهم داد تا نظرات اعضا را هم بگيرم. ما از اين مربيان دعوت خواهيم کرد تا با حضور در کميته فني از طرح‌هايشان دفاع کنند؛ البته براي اينکه حضورشان همزمان نباشد، از يکي دو نفر از اعضا مي خواهيم بعد از جلسه با گزينه ديگر جلسه‌اي داشته باشند. هر دو گزينه اسم‌شان در کميته فني مطرح شد. انشاالله با انتخاب يکي از آنها، برنامه هايشان را بعد از عيد عملي خواهيم کرد.

- گفته بوديد شرايط مجيد جلالي براي تيم اميد سخت است، آيا فکر نمي کنيد در رقابت با قدرتهايي چون کره جنوبي، ژاپن، استراليا و... بايد جدي تر به برنامه‌هاي تيم اميد نگاه کرد؟

ببنيد شرايط مربيان هم بايد به گونه اي باشد که هم ما بتوانيم آن را اجرا کنيم و هم باشگاه‌ها قبول کنند. به هر حال خيلي از بازيکنان تيم اميد در ليگ بازي مي کنند. به طور مثال فولاد اکنون سه بازيکن اميد دارد، آيا جلالي حاضر مي شود اين سه بازيکن را از او بگيريم؟ حالا اينکه ما بخواهيم به زور بازيکنان را بگيريم بحث ديگري است. اگر کميته فني چنين تشخيص دهد، ما حرفي نداريم اما بالاخره شرايط را بايد با ليگ هم هماهنگ کنيم.البته حرف هاي جلالي هم درست است. او امکانات بيشتر و شرايط بهتري مي خواهد هرچند ما برنامه گزينه‌هاي ديگر را هم مي بينيم.

- سر بحث حق پخش تلويزيوني، آقازماني مدير گروه ورزش شبكه 3 گفته بود فدراسيون مثلا براي پخش بازي ايران و روسيه هيچ درخواست يا مذاکره‌اي با ما نکرده است! موضع نهايي فدراسيون براي بحث حق پخش تلويزيوني بالاخره چيست؟

قرارداد حق پخش ما با تلويزيون ارديبهشت ماه سال 90 تمام مي شود. ما از الان نظراتمان را گفتيم. همچنين جلسه اي داشتيم که در آن تصميم گرفتيم بعد از عيد جلسه‌اي را با مسوولان مالي صدا وسيما بگذاريم که انشاالله ضرغامي هم در آن حضور داشته باشد تا نظراتمان را بيان کنيم تا به تفاهم برسيم.

- آيا قضيه پيشنهاد شبکه‌هاي الجزيره و دبي اسپورت تنها يک تهديد بود که بتوانيد با ارقام مدنظرتان با صداوسيما به توافق برسيد؟

ما يک مذاکراتي در قطر با آنها داشتيم. آنها اطلاعاتي از ما خواستند که کامل به آنها داديم. اکنون هم منتظر نظراتشان هستيم؛ حداقل نظرات مشورتي‌شان را مي توانيم بگيريم.

- وضعيت مربيان منشوري چون فيروز کريمي، فرهاد کاظمي، نادر دست نشان و... به کجا رسيد؟

مشکل اين مربيان برطرف شده وفکر مي‌کنم مانعي براي فعاليت‌شان در فصل آينده ليگ برتر وجود ندارد.

- براي حل کردن مشکلات فرهنگي دراستاديوم‌ها چه کرده ايد و فکر مي کنيد چطور حل مي شود؟

مربيان و سرپرستان مي توانند با تاکيد مسايل اخلاقي در تيم و ملزم کردن ورزشکاران به رعايت اصول اخلاقي تاثير زيادي به حل مشکلات فرهنگي داشته باشند. رعايت اين موارد هم مانند مسايل فني بايد جزو وظايف ورزشکاران و البته مربيان قرار گيرد. در اين صورت معتقدم اگر از اين طرف مشکل را حل کنيم، در آن طرف هم ليدرها و تماشاگران هم احترام متقابل را خواهند گذاشت. اين يک کار بلند مدت است اما اصلي ثابت شده است که نيازمند هماهنگي همه بوده و قطعا جواب مي دهد. طرفين بايد اصول را رعايت کنند. اگر ورزشکار يا مربي خطا کرد با او برخورد کنند؛ حتي بگذارند تيم شان لطمه بخورد اما از اين موضع کوتاه نيايند تا اين مشکل حل شود. بالاخره مشت نمونه خروار است. اگر بتوانيم الگوها را درست کنيم، مي توان انتظار اصلاح در بقيه را هم داشت.

- واکنش کميته داوران باعث اعتراض برخي از مربيان ليگ شده است، آنها معتقدند حق طبيعي مربيان است که در صورت لزوم درباره داوري صحبت کنند. تقابل طرفين فضاي تشنج آميزي را به وجود آورده است. شما براي حل آن چه برنامه اي داريد؟

قبلا هم گفتم که هجمه شديدي عليه عنايت بود و هر کسي را مسوول کميته داوران بگذاريم هجمه‌ها هست. حالا اگر اعتراضها نسبت به يکديگر دوطرفه باشد، تشنج‌ها بيشتر مي‌شود. از کمته داوران خواستم باعث تشديد تشنج‌ها نشود و تنها به پاسخگويي به صورت کتبي آن هم براي کميته انضباطي اکتفا کند. داوران ديگر بايد از طريق کميته انضباطي موضوعات‌شان را پيگيري کنند. به عسگري هم تذکر دادم مصاحبه‌هايش را کمتر کند.

- موضوع بلوکه شدن 200 ميليون تومان پول فدراسيون به خاطر شکايت علي دايي صحت دارد و اين مساله در چه وضعيتي است؟

بله متاسفانه صحت دارد. اداره ماليات رايي داده و پول را سرخود از حساب ما برداشته است. ما اعتراض‌مان را کرديم اما واقعا نمي‌دانم اداره ماليات بر اساس چه چيزي پول فدراسيون را برداشته است. زورشان هم زياد است و دراين اوضاع بي پولي فدراسيون اين کار را کرده‌اند. چک‌هاي زيادي براي ديگران کشيده بوديم اما اينطور شده است.

- وضعيت مالي فدراسيون در چه وضعيتي است؟

خوب نيست؛ به هر صورت بدهي زياد داريم البته به هر حال کار را پيش مي بريم و تامين هم خواهد شد اما مشکلات مالي زياد داريم.

-‌جذب اسپانسر در سال جديد چقدر از مشکلات مالي فدراسيون مي کاهد؟

رقم دريافتي از اسپانسر زياد نيست. خيلي باشد به اندازه يک دهم هزينه‌هاي فدراسيون است و مشکلات از اين طريق حل نمي شود. فقط دولت بايد کمک کند. اسپانسرها خيلي بدهند سالي دو، سه ميليارد تومان که مقابل هزينه‌هاي فدراسيون عددي نيست.

- اعتراض هاي مقطعي نمايندگان مجلس نسبت به عملکرد فدراسيون درچه حال است؟

اخيرا خيلي کم شده است. تماسي نيست؛ فشاري نيست؛ خيلي خوب شده است. شايد حالا نظراتي بوده که به ما منعکس نشده است.

- وضعيت قرارداد حسين شمس (سرمربي تيم فوتسال) به کجا رسيد؟

عدم توافق ما فقط روي مسايل مالي است. هنوز که براي قرارداد جديدش به تفاهم نرسيديم.

- اگر در دوره آينده هم دوباره رييس فدراسيون شويد، باز هم با سياست نرمش (خنده) و انعطاف پذيري مديريت خواهيد کرد؟

صددرصد همينطور خواهد بود. کفاشيان تغييرناپذير است (باخنده). من که نمي توانم با پنجاه و هفت، هشت سال سن خودم را تغيير دهم. قطعا تجربه ام بيشتر شده است. يکسري مسايل را از حفظم.اگر دوره بعد هم باشم، تکليف همه هم روشن است که بايد من را تحمل کنند.

- بحث شکايت برانکو هم هنوز در جريان است؟

بالاخره همينطور که در داخل از ما شکايت مي کنند و افرادي چون مصطفوي و دايي پول فدراسيون را برمي‌دارند، برانکو هم حق شکايت دارد.

- شيرين ترين و تلخ ترين خاطره تان از سال 89 چه بود؟

تلخ ترين خاطره ام حذف جوانان و نوجوانان از مسابقات قهرماني آسيا بود. خاطره شيرين هم که فکر نمي کنم داشته باشم.

- آقاي كفاشيان خوش خنده تا حالا عصباني شده است؟!

بله؛ خيلي. سر بحث مصطفوي و بحث مالي دايي خيلي عصباني شدم.

- يعني فقط سر مسايل مالي ناراحت مي شويد؟

سر بحث‌هايي که به ناحق سرمان مي آيد ناراحت مي‌شوم. مالي که خب بالاخره فدراسيون هزينه‌هاي زيادي دارد و پول قابل توجهي هم خرج مي شود اما به خاطر احساس مسووليتي که هست، خيلي ناراحت مي‌شوم.

گفت‌وگو از فرهاد بهارفر

نظرات بینندگان