arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۶۰۶۵
تاریخ انتشار: ۳۷ : ۰۳ - ۰۳ شهريور ۱۳۹۰

نيکي کريمي از روند توليد «سوت پايان» مي گويد؛ هنوز ايده هاي زيادي براي فيلمسازي دارم

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حامد مظفري:نيکي کريمي را بسياري از مخاطبان سينماي ايران در اوايل دهه هفتاد شناختند، يعني همان زماني که سينماي ايران آرام آرام در حال پوست انداختن بود و افزون بر آثار دفاع مقدس يا اکشن هايي که در دهه شصت طرفداران بسياري داشتند، رفته رفته نوعي سينماي شهري با تکيه بر المان هايي چون بازگويي بخشي از مشکلات جامعه پيراموني شکل گرفت. در همين دوران بود که نيکي کريمي با ايفاي نقش در فيلم «عروس» به يک باره شمايل يک ستاره سينمايي را پيدا کرد و اين آغازي شد بر شروع جرياني در سينماي ايران که تا مدتها و به دليل سياستهاي وقت مديران سينمايي، به ستاره سازي علاقه اي نداشت.


نيکي کريمي، براي آنکه بتواند به اندازه «کميت» حضور در سينما، «کيفيت» بازيگري خويش را ارتقا دهد، تا جايي که مي توانست با دقت و وسواس بسيار به انتخاب نقشهايش دست زد و کاري کرد که در ابتداي دهه هشتاد، تنها کارگرداناني به وي پيشنهاد همکاري مي دادند که بيش از هر چيز، فيلمنامه هاي دقيقي در دست داشتند. اما مقوله بازيگري هم چيزي نبود که بتواند روحيات هنري کريمي را اقناع کند و حضور وي در عرصه فيلمسازي را مي توان دستاورد همين مساله دانست. «سوت پايان» تازه ترين فيلم ساخته شده توسط کريمي بعد از فيلمهايي مانند «يک شب» و «چند روز بعد» است. گفتگوي ما با نيکي کريمي، به بهانه اکران «سوت پايان» صورت گرفته است.
***
* کمتر فيلمسازي پيدا مي شود که آغاز اکران فيلمش را مقارن با ماه رمضان انتخاب کند، دليل اصلي اين امر هم سيل عظيم سريالهاي تلويزيوني است که در اين ماه از تلويزيون پخش مي شود و بسياري از سينماگران هم جرأت رقابت با تلويزيون را ندارند. چرا اين زمان را براي اکران انتخاب کرديد؟
** موضوع اکران در سينماهاي ايران، پيشنهادي نيست. بايد ديد جدولي که براي زمانبندي اکران چيده شده چه شرايطي را در اختيار شما قرار مي دهد. در اينکه اين زمان، انتخاب خودم بود يا نه، بايد بگويم بله، انتخاب خودم بود، البته با در نظر گرفتن گزينه هاي پيش رو! مناسبات اکران در ايران همواره طوري بوده که کارگردان بايد از حداقلها، بهترين استفاده را بکند و من هم فکر مي کنم اکران «سوت پايان» در زمان کنوني نسبتاً خوب بوده، ضمن اينکه سعي کرده ام روش خاص خودم را براي دعوت از مخاطبان جهت تماشاي «سوت پايان» به کار ببرم؛ روشي که خوشبختانه با اقبال مخاطبان هم روبه رو شده است.
* برخلاف آثار قبلي تان، در «سوت پايان» علايق هنري تان را در قالب يک سينماي داستانگوي کلاسيک تصوير کرده ايد...
** ايده داستاني «سوت پايان» طوري بود که بايد در يک قالب داستانگو به مخاطب ارائه مي شد، همان طور که فيلمهاي قبلي ام نياز به اين داشتند که ساختار روايي مستندوار خود را داشته باشند. به نظر من ايده اوليه از هر چيزي مهم تر است. اين ايده اوليه يک ماجراست که شرايط مرتبط با طراحي فيلمنامه و چگونگي درام را شکل مي دهد.
* در «سوت پايان»، هم نقش اصلي زن داستان را ايفا مي کرديد و هم کارگرداني فيلم را برعهده داشتيد. در باره اين حضور همزمان به عنوان بازيگر و کارگردان بگوييد.
** بي گمان سختي کار من بيشتر شده بود، اما چاره اي جز اين هم نبود. سرمايه گذار اين کار، خودم بودم و صددرصد هزينه هاي فيلم را خودم متقبل شدم. براي همين، نه تنها به عنوان کارگردان و بازيگر، بلکه به عنوان تهيه کننده و نويسنده فيلمنامه هم فعاليت داشتم، يعني همزمان چهار پُست در يک فيلم داشتم و همين، سختي کار را بيشتر مي کرد.
* به لحاظ فضاي داستاني، «سوت پايان» به صريح ترين شکل ممکن، روايتي از دو طبقه مهم اجتماعي، يکي طبقه متوسط و ديگري طبقه ضعيف را به نمايش مي گذارد. چقدر از اين روايت، برآمده از تجربيات بيروني شما در مراوده با آدمهاي اين دو طبقه بود؟
** به هرحال اين واقعيتي است که همه با آن سر و کار داريم. من هم به نوبه خود از اجتماع اطرافم تأثير مي گيرم، ضمن اينکه فقط دو طبقه مورد نظر نيستند که در فيلم حضور دارند، بلکه آدمهايي از لايه هاي مختلف اجتماع هم در فيلم حاضر هستند.
* اغلب فيلمسازاني که به سراغ زندگي آدمهاي طبقات پائين اجتماع مي روند از نمادهاي کليشه اي براي نشان دادن آدمهاي اين نوع طبقات استفاده مي کنند، اما در فيلم شما اين نشانه ها به چشم نمي خورد...
** منظورتان از کليشه را نمي فهمم.
* در اغلب فيلمها و سريالهاي ايراني براي معرفي آدمهاي طبقات مختلف، بيشتر بر ظاهر بيروني آنها تأکيد مي شود مثلاً نوع لباس پوشيدن آنها يا خانه اي که در آن زندگي مي کنند، اما در فيلم شما «فقر فرهنگي» به عنوان عاملي جهت گره افکني به کار مي رود.
** همين طور است. بسياري مواقع اين فقر فرهنگي است که موجب مي شود يک آدم متعلق به يک خانواده معمولي، با دردسرهاي عجيب و غريب روبه رو شود. مهمترين بخش داستان من، موضوع کمک به همنوع بود که در حد خود سعي کردم با انتخاب درست شخصيتها، تصويري درست از آن را ارائه کنم، ضمن اينکه ترديدي نيست جزئيات زندگي آدمها هر چقدر دقيق تر وارد درام شود، به همان اندازه اثرگذاري آن بر مخاطبان هم بيشتر خواهد بود.
* بر اين اساس آيا مي توان هدف اصلي تان از ساخت اين فيلم را نمايش تعارضات فرهنگي قلمداد کرد؟
** نه، مهمترين بخش داستان من، مسأله کمک به همنوع بود که در حد خودم سعي کردم با انتخاب درست شخصيتها، اين موضوع را به مخاطب القا کنم.
* پايان بندي فيلم، دو نوع ديدگاه را به وجود مي آورد: ديدگاهي که فيلم را داراي پايان باز مي داند و سرنوشت آدمها در انتهاي فيلم را نامشخص و ديدگاهي ديگر که معتقد است پايان فيلم کاملاً واضح است، يعني شخصيت متهم به قتل، اعدام شده. به عنوان سازنده فيلم، اين دوگانگي را چطور مي بينيد؟
** اين موضوعي است که مخاطبان، خود بايد با تمرکز بر اجزاي مختلف فيلم درباره آن به نتيجه گيري برسند و ترجيح مي دهم درباره آن چيزي نگويم.
* در اين فيلم به جز شهاب حسيني، يکي از بازيگران معتبر تئاتر و سينماي ايران يعني آتيلا پسياني هم در فيلم حضور دارد. چطور شد ايشان در «سوت پايان» بازي کرد؟
** ايشان نه تنها همکار من و يکي از بهترين بازيگران ايراني است، بلکه جزو دوستان من هم بوده و فيلمهاي زيادي را با هم بازي کرده ايم. اين سابقه طولاني دوستي و همکاري در اينکه ايشان در «سوت پايان» بازي کنند، بسيار مؤثر بود. به شخصه خودم هم خيلي خوشحالم که در کنار بازيگراني مانند شهاب حسيني که از بهترين استارهاي نسل جديد است، آتيلا پسياني را هم در فيلمي به کارگرداني خودم به کار گرفتم و تصور مي کنم يکي از بهترين بازيهاي آتيلا پسياني را در اين فيلم مي بينيم.
* استقبال مخاطبان از فيلم را تاکنون چطور ديديد؟
** تصور مي کنم اين فيلم مخاطبان خاص خود را داشته و البته اميدوارم به مرور زمان، بر تعداد مخاطبان آن اضافه شود. مهم، فروش فيلم نيست، مهم ارتباط برقرار کردن فيلم با مخاطبان و القاي پيام به آنهاست.
* و هنوز کارگرداني خواهيد کرد؟
** بله، برنامه هاي ديگري هم براي فيلمسازي دارم و دوست دارم بسياري از ايده هايي که طي ساليان دراز حضورم در سينما به ذهنم رسيده را آرام آرام به فيلم تبديل کنم.
نظرات بینندگان