arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۸۱۸۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۴۱ : ۱۱ - ۲۳ شهريور ۱۳۹۰

ميناوند: با شوت من هنوز تير دروازه آزادي مي لرزد!

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
خبرآنلاين- اگر مي‌خواهيد بدانيد علي پروين چگونه پرسپوليس را ارنج مي‌کرد، اين مصاحبه را بخوانيد.

مهرداد ميناوند دنيايي دارد براي خودش. بعيد است در يک جمع باشد و همه از خاطرات او لذت نبرند. اينقدر جذاب خاطراتش را تعريف مي کنند که مي گويند مرحوم ناصر حجازي هم عاشق چيزهايي بود که او تعريف مي کرد. مهرداد مي گويد: «در دبي با هم زندگي کرديم ها! دو سال فقط مي خنديديم.» ميناوند در آستانه داربي هم ياد خاطرات قديمي مي افتد و به دو سه مورد آن اشاره مي کند.

*شيرين ترين خاطره ات را مي گويي؟

بله، مربي بود به آن بازي 3 بر صفر سال 75. يک شوت زدم خورد به تير دروازه استقلال. هنوز هم تير دوازه آزادي دارد مي لرزد. شوتي زدم در حد بوندسليگا. کسي لرزش تير را نمي بيند ولي من هنوز مي بينم. خاطره آن شوت براي من از صدتا گل عزيزتر است. عجب هيجاني داشت، گل مي شد اينقدر هيجان به من دست نمي داد، به جون تو!(خنده)

*ظاهرا از عليرضا منصوريان هم يک خاطره داري.

بازي اولي بود که داربي را تجربه مي کردم. استانکو يک اشتباهي کرد و به من گفت منصوريان را بگير. آقا هيچي ما سايه به سايه او نيمه اول را حرکت کرديم. بين نيمه رفتم دستم را بشورم ديدم علي منصور پشت سر من است. گفت اينجا چيکار مي کني گفت نيمه اول تو مامور بودي، نيمه دوم مامور منم! خلاصه نيمه دوم هر جا ما رفتيم او هم بود. بازي که تمام شد ديدم علي ول کن نيست. رفتم خانه ديدم دارد مي آيد. خلاصه سر سفره شام نشستم ديدم علي هنوز دارد من را مي گيرد! شام را خورد، 4، 5 روزي هم خانه ما ميهمان بود. هي مي گفتيم بازي تمام شده برگرد خانه ات، مگر ول مي کرد. خلاصه مراجعه کرديم به بچه محل ها، آنها رفتند پدر منصوريان را آوردند. خودم هم زنگ زدم 110 که بابا بيائيد اين عليرضا منصوريان را ببريد، اين واسه ما زندگي نگذاشته. خلاصه به زور او را بردند خانه شان! (خنده)

*از علي پروين هم خاطره داري؟

بله، من اسير اين ترکيب چيني علي آقا بودم. قبل از داربي هيچي نمي گفت. فقط مي گفت، مهاجم بروم تو زمين هافبک پشتته، آقاي هافبک مدافع هم پشت توئه. آقاي مدافع تو هم نگران نباش، گلر هست. مهره چيني او اصلا يادم نمي رود.

*حالا همان داربي را برديد؟

بله، همان داربي بود که يحيي و ابولقاسمپور براي ما گل زدند و بازي را برديم.

*بهترين و بدترين داربي ات کدام ها بودند؟

بهترين که همان 3 بر صفر. بدترين هم بازي يک بر صفري که باختيم. من از الشباب آمده بودم و بعد از سال ها مي خواستم براي پرسپوليس بازي کنم. 11 هفته هم نبودم، تشنه رفتم تو زمين. منتها بازي را باختيم، من هم بد بودم.

*داربي جمعه چه مي شود؟

من مطمئنم حميد استيلي راه ضربه زدن به استقلال را خوب فهميده. من ايمان دارم پرسپوليس مي تواند بازي را ببرد. اگر تا قبل از بازي ذوب آهن نگران داربي بودم الان ديگر نگران نيستم. ايمان دارم طرفداران هم تا دقيقه 90 شايد هم 95 تيم را تشويق مي کنند. اميدوارم پرسپوليسي ها ضربه آخر را خوب بزنند. من شک ندارم علي کريمي تعيين کننده اين بازي خواهد بود.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۳
0
0
خوب بود
نظرات بینندگان