arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۸۲۰۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۲ : ۱۳ - ۲۳ شهريور ۱۳۹۰
آب خوردگي، رطوبت و هوازدگي در پايه هاي اصلي پل خواجو

پاهاي خواجو مي لرزند

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
شرق نوشت: سال 88 وقتي دوباره تيشه مرمت ميراث فرهنگي بر زمين خورد و اين بار بلدوزرهاي زرد رنگ مثل گرگ به گله زده در كنار پل خواجو خودنمايي كردند، بارها كارشناسان و محققان هشدار دادند كه اگر يك آجر از آجرهاي اين پل جابه جا شود، كل اين پل آسيب مي بيند؛ چراكه مهندسي خواجو تلفيق مهندسي جز و كل است و پيوستگي اجزاي آن را نمي توان در هيچ اثر ديگري ديد و خلق كرد اما نه آن سال و نه سال هاي قبل از آن كسي گوشش به اين حرف ها بدهكار نبود چون رگ غيرت مرمت و احيا به قدري بالازده بود كه حتي مسوولان ميراث وقت در موضعي عجيب، گاه پيمانكاران و افرادي كه از اين سازمان اخراج شده بودند را عامل جوسازي رسانه اي در مورد اقدامات اين سازمان معرفي و حتي خبرنگاران را تهديد به شكايت مي كردند. غافل از اينكه امروز استمرار همان مرمت هاي غيراصولي در كنار عوامل ديگري چون رطوبت و هوا زدگي اين اثر را در آستانه فرسايش و نشست تدريجي قرار داده است.
   
    خواجوي شگفت انگيز

 پل خواجو كه آن را در گذشته با نام هايي چون بابا ركن الدين، حسن خان وگبرها مي شناختند در انتهاي جنوبي چهارباغ خواجو و در فاصله 1800متري از سي وسه پل قرار دارد. اين پل در زمان شاه عباس دوم ساخته شده گرچه هيچ كتيبه يا اطلاعات مستندي مبني بر زمان دقيق ساخت آن وجود ندارد و برخي معتقدند كه اين پل، به جاي پل ديگري كه در همين محل بوده، ساخته شده است. خواجو يك سازه مهندسي چهار طبقه و شگفت انگيز است. طبقه اول آن را پرده «آب بند» مي گويند كه در زير زمين قرار دارد و ديده نمي شود.

اين طبقه وظيفه آب بندي كردن پي، جلوگيري از اختلاف نشست و ترك خوردگي را بر عهده دارد و نقش هيدروليكي را براي جريان آب زير زميني زير رودخانه و زير سطح شهر ايفا مي كند. طبقه دوم پل كه مهم ترين طبقه اين بناست، سرعت و جهت حركت آب از بالادست تا پايين دست آن را تنظيم مي كند و حكم يك سد را دارد. طبقه سوم هم شبيه ستون فقرات است و با گالري هايي كه در آن تعبيه شده، از نشست غيريكنواخت پل جلوگيري مي كند و بالاخره طبقه چهارم كه شاه نشين است و جنبه تفريحي دارد با زيبايي هاي منحصربه فرد خود آرامش حاصل از كثرت و وحدت اجزاي اين بنا را به رهگذران هديه مي كند.
   
    سايه فرسايش بر سر خواجو

به اعتقاد برخي كارشناسان، پل خواجو يك شاهكار مهندسي – معماري جهاني است ولي اين ادعا در حالي است كه اكنون اين سازه در معرض فرسايش و تهديد جدي قرار گرفته است.

دكتر سيد عبدالعظيم اميرشاه كرمي كه دكتراي عمران، مدل و مهندسي و ژئوتكنيك تحليلي دارد و چند دهه است كه روي پل خواجوي اصفهان تحقيق و پژوهش كرده با ابراز تاسف از مغفول ماندن مهندسي حفاظت در اين پل تاريخي مي گويد: پل خواجو شبيه به يك سمفوني زيباست، عامل زنده ماندن اصفهان و زنده رود است اما متاسفانه اين پل در وضعيت مناسبي قرار ندارد و فرسايش جدي و تخريب تدريجي و در نهايت نشست احتمالي اين بنا را تهديد مي كند؛ تهديدي كه اگر محقق شود، نمي توان به هيچ عنوان آن را جبران كرد.

 وي با بيان اينكه يك پل به دو دليل عمده يعني سست شدن پي و زمين هاي اطراف و همچنين از دست رفتن استحكام ملات ساختماني نشست مي كند، مي افزايد: متاسفانه طبقه سوم پل خواجو نسبت به بقيه طبقات آسيب هاي جدي تري ديده و آب خوردگي، رطوبت و هوازدگي در پايه هاي اصلي اين پل كه بسيار هم خطرناك است و مي تواند خطر نشست را تقويت كند و احتمال فرو نشستن پل را بالاببرد.

 به گفته اين عضو هيات علمي دانشكده عمران دانشگاه صنعتي امير كبير، شرايط آب و هوايي اصفهان نسبت به گذشته تغيير كرده است، هواي اين شهر گرم تر شده، آلاينده هاي هواي آن به شدت افزايش يافته، آب زاينده رود در زمان هايي كه جريان دارد، كاملاآلوده شده، غلظت مواد شيميايي آن افزايش يافته و با افزايش اكسيداسيون سطح رويي و زيرزمين رودخانه تغيير كرده و در مجموع تغييرات هوازدگي و فرسايش به عاملي براي تخريب بناهاي تاريخي به خصوص پل هاي واقع روي زاينده رود شده است.

 وي با بيان اينكه پايه ها حساس ترين المان هاي سازه اي و هيدروليكي اين پل هستند، مي افزايد: با آلوده شدن آب رودخانه و اين اواخر با باز و بسته شدن هاي مقطعي آب و قطع يكباره آن، آب آلوده به درون پايه هاي پل نفوذ كرده و با گرم شدن هوا، اين آب تبخير شده و آلاينده هاي آن به عنوان فعال شيميايي در بنا پنهان مانده و به كريستال هاي نمكي مبدل و روز به روز بزرگ تر و پايه هاي اصلي پل را به تدريج تخريب كرده است به نحوي كه اين تخريب را مي توان به صورت شورزدگي پايه ها، پوسيدگي و نمناك بودن ديواره هاي پايه ها شاهد بود.

استاد دانشگاه وست مينيستر و سوآن سي انگلستان، ادامه مي دهد: مدت هاست كه زاينده رود خشك شده است اما رطوبتي كه روي پايه ها ديده مي شود، در كنار فعاليت هاي بيولوژيكي چون رويش علف هاي هرز و گياه انجير در كنار پايه هاي اصلي- آن هم در

شهريور ماه- نشان مي دهد كه تبخير در پايه ها بالاست، آب به صورت مقطر تبخير شده و اين آلاينده ها هستند كه به جان پايه ها افتاده، نمك زايي در ملات و رگه هاي سنگ ها را شدت داده، سنگ ها را پوسته پوسته كرده و زنگ هشدار را در تمامي سنگ هاي پايه هاي اصلي پل به صدا در آورده؛ سنگ هايي كه هر كدام شخصيت و هويت ويژه خود را دارند و چيدمان آنها در كنار يكديگر از نظم، هندسه و فرمول خاصي تبعيت مي كند و به يقين تخريب كامل يكي از آنها به مثابه يك زنجير تخريب كل پايه ها را رقم مي زند و پل فرو خواهد نشست.

آن گونه كه اميرشاه كرمي اعتقاد دارد: پل خواجو ضامن زايندگي زنده رود و عامل منبع تغذيه آب زير زميني شهر اصفهان بوده كه به شكل يك سد زيرزميني عمل مي كرده است و چه بسا تخريب اين پل مي تواند به حذف ذخيره منابع آب زير زميني نيز منجر شود. به استناد گفته هاي او، پل خواجو صرفا به خاطر زيبايي روي زاينده رود ساخته نشده است. اين پل وظيفه داشته ضمن اينكه نقش يك سد بند را ايفا كند، موج هاي آب و سيل را هدايت كرده، آب را به زير زمين شهر برساند و منبع تغذيه آب زيرزميني باشد.

 به اين نحو كه، از بالادست آتشگاه و كوي دنبه دو كانال آب وارد هزار جريب مي شده است و اين دو كانال در كنار رودخانه به واسطه پل خواجو، آب مورد نياز 12ماه اصفهان را براي مصرف شرب و كشاورزي تامين مي كرده اند و پل خواجو حكم يك سيستم تاسيساتي مدرن هيدروليكي را براي تنظيم، كنترل، هدايت و تغذيه آب انباري مطمئن در زير شهر اصفهان داشته است. به گونه اي كه اگر آب حتي در سه يا چهار ماه از سال هم در زاينده رود جريان مي داشت، اين پل مي توانست آب ديگر ماه هاي سال شهر را تامين كند و به همين دليل تاكيد مي شود كه اگر آسيبي به اين پل وارد آيد، امكان دارد كه چرخه تامين و تنظيم آب زاينده رود به واسطه اين پل از بين برود.

وي با تاكيد بر اينكه پل خواجو وظيفه ايمن سازي شهر و تامين آب آن را بر عهده داشته، از مرمت هاي غيراصولي انجام شده روي اين پل كه به تسريع در فرسايش پايه هاي اصلي آن منجر شده است، نيز گلايه مي كند و ادامه مي دهد: اصفهان درايت، معرفت، انديشه و مهندسي افرادي چون شيخ بهايي را پشتوانه خود دارد و غني است از هنر مهندسي تحليلي و معرفت شناسي اما جاي تاسف دارد كه تاكنون براي مرمت بناهاي تاريخي اين شهر يك تيم كارشناسي مستندساز و پيوسته و مسوول شكل نگرفته و هنوز كه هنوز است به رغم ادعاهاي مختلف، بر مهندسي تجربي پرخطا و پرهزينه، براي مرمت بناهاي تاريخي تكيه مي شود.

    وي مي گويد: آن گونه كه عكس ها هم تاييد مي كنند، در دفعات متعدد از سيمان براي مرمت پايه هاي پلي استفاده كرده اند كه ملات و سنگ هاي آن «سنگ آهك» با سيمان همخواني ندارد و واكنش هاي حاصل از ملات با پايه سيماني يك محيط سولفاته را ايجاد كرده، سنگ هاي آهكي به خصوص رگه ها و لايه هاي سست آنها را با فعل و انفعالات شيميايي به صورت گچ درآورده، ملات ديگر سنگ هاي اطراف سنگ مرمت شده را آلوده و بخش هاي زيادي از سنگ هاي پايه هاي اصلي و به خصوص سنگ هاي گوشه هزاره كه باربر هستند و بار دو طبقه بار را بر دوش مي كشند، دچار خوردگي كرده است به نحوي كه اگر به پوسته هاي سنگ ها دست بزنيد، به سادگي پودر شده و روي زمين مي ريزد.

اميرشاه كرمي با اشاره به اينكه ديگر از سيمان براي مرمت بنايي با ملات سنگ آهكي استفاده نمي شود، اضافه مي كند: هر جزو پل خواجو حكمت خاص خود را دارد و حتي تركيب و نوع مصالح به كار رفته در آن خاص است، اما در بحث مرمت هاي اين پل، گويا فراموش شده كه اگر تركيب ملات پل بر هم بخورد يا آجري از آجرهاي آن حذف شود، پل نشست خواهد كرد كه اگر اين گونه شود ديگر امكان مقاوم سازي آن بسيار مشكل خواهد بود.
   
    سرگرداني آب در عرشه
    وي همچنين در تكميل بحث مرمت هاي غيراصولي به سنگ فرش هاي عرشه طبقه چهارم پل نيز اشاره كرده و مي گويد: اصفهان، كويري است، شب هايي سرد و روزهايي گرم دارد، تابستان هاي آن نيز به خصوص با خشك شدن زاينده رود بسيار گرم شده و تعدد شوك هاي حرارتي آن روزبه روز بيشتر مي شود و اين در حالي است كه انقباض و انبساط سنگ هاي جديد به كار برده شده در كف و عرشه طبقه چهارم پل بسيار بالاست و با فشاري كه در پي اين انقباض و انبساط هاي مكرر به ديواره هاي اين طبقه وارد مي شود و همچنين رطوبتي كه به اين پايه ها از زير پوشش سنگي نفوذ مي كند، به بنا آسيب و صدمه زيادي زده است.

از سويي ديگر به حكمت ناودان هاي به كار برده شده در اين طبقه بي توجهي شده و با مرمت غيراصولي، شيب سنگ فرش ها كاملاناديده گرفته شده و معلوم نيست مسوولي كه اين سنگ فرش ها را براي عرشه به كار برده براي خارج شدن آب باران و برف يا آبي كه به خاطر شست و شوهاي مكرر روي عرشه جمع مي شود، چه فكري كرده است.

    اين متخصص مي افزايد: سنگ فرش هاي عرشه پل، با آنكه هنوز مدت زيادي از عمر آنها نگذشته، ترك خورده اند و اين ترك ها به عاملي براي ورود و خروج آب و رطوبت به طاق هاي زير عرشه مبدل شده و با نشت آب به طبقه زيرين و مرطوب شدن سقف ها، پيوستگي ملات ها از بين رفته و باعث سست شدن طاق ها شده است كه اگر در سريع ترين زمان ممكن علت ترك خوردگي اين سنگ هاي عرشه پل مشخص نشده و براي رفع آن چاره اي انديشيده نشود، تغييرات جوي و رطوبت روند فرسايش و تخريب را در طبقات مختلف پل تسريع مي بخشد.

    وي با بيان اينكه با وجود ناودان هاي زياد و شيب بندي مناسب، عرشه طبقه چهارم در گذشته هميشه محيطي خشك داشته، مي گويد: براي تميزي سنگ فرش ها شيلنگ آب را روي اين عرشه و ديواره هاي آن مي گيرند و اين نوع شست و شو به دفعات انجام مي شود، غافل از اينكه شيب سنگفرش هاي كف اين طبقه به هيچ عنوان استاندارد نيست كه بتواند آب را به سمت ناودان هدايت كند، به همين دليل در گوشه گوشه عرشه گودال هايي از آب شكل مي گيرد و با ترك هايي كه تعداد آنها كم نيست، اين آب آرام آرام به طبقه سوم پل مي رود و به همين دليل اكنون مي توان رطوبتي كه تازه در سقف طبقه سوم پل به وجود آمده است را ديد و به اين خطر بيشتر حساس شد كه پيوستگي ملات ها روز به روز دارد بيش از قبل از بين مي رود.

وي مي افزايد: در عجبم كه چرا با آنكه تجربي كار كردن هاي ما بارها و بارها ثابت كرده نمي توانيم در مرمت بناهاي تاريخي اين شهر نتيجه خوبي بگيريم، باز اصرار داريم كه به صورت تجربي بناهايي مثل پل خواجو را مرمت كنيم. در حالي كه اگر اطلاعات مهندسي ما نسبت به اين بناها از گسستگي بيرون آيد و اطلاعات تحليلي –مهندسي و حفاظتي كارشناسان مان از بناهاي تاريخي با توجه به تمامي ابعاد در قالب يك تيم داراي انسجام و وحدت نظر مورد استفاده قرار بگيرد، ديگر لازم نخواهد بود كه با رسانه اي شدن آسيب هاي وارده به بناهاي تاريخي كمي به خود آييم يا با از دست دادن يا صدمه زدن به شاهكارهاي برجا مانده از گذشتگان مان، خجالت زده آيندگان مان شويم.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۶/۲۳
0
0
دست شما درد نکند دکتر
نظرات بینندگان