arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۸۶۵۵
تاریخ انتشار: ۱۷ : ۱۴ - ۲۸ شهريور ۱۳۹۰

وضعیت مخزن پارس‌جنوبی نگران‌کننده شد

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

رقم برداشت گاز در دو سوی ایرانی و قطری با توجه به نوع برداشت فعلی و برنامه آینده دو کشور در برداشت از میدان پارس جنوبی به جد نگرانی‌هایی را در خصوص وضعیت مخزن این میدان و افت زودهنگام فشار آن در دو سوی مرز برانگیخته است.

میدان گازی پارس جنوبی یکی از بزرگترین منابع گازی جهان است که بر روی خط مرزی مشترک ایران و قطر در خلیج فارس قرار دارد و یکی از اصلی ترین منابع انرژی کشور به شمار میرود.مساحت این میدان 9700 کیلومتر مربع است که سهم متعلق به ایران 3700 کیلومتر مربع وسعت دارد.
بخش قابل توجهی از ذخایر گاز دنیا در پارس جنوبی قرار دارد و به همین دلیل طرف‌های مختلف خود را بصورت مستقیم و غیر مستقیم صاحب نفع در بهره‌برداری از این میدان می‌دانند و هر یک اولویت‌هایی را در این خصوص تعریف کرده‌اند.
بر این اساس پس از کشف این میدان مشترک، قطر که مساحتی نزدیک به دو برابر مساحت طرف ایرانی میدان را در اختیار دارد قراردادهایی را با شرکت‌های مشهور و صاحب‌نام آمریکایی و اروپایی برای بهره‌برداری از پارس جنوبی منعقد کرد که بر اساس این قراردادها گاز میدان پارس جنوبی با مبلغ بسیار کم در اختیار این شرکت‌ها قرار می‌گرفت. قطری‌ها در توجیه بستن چنین قراردادهایی گفتند که در واقع این گاز طرف ایرانی است که به رایگان توسط ما به شرکت‌های مشهور نفتی جهان فروخته می‌شود.
در عین حال رقابت جدی ایران و قطر بر سر برداشت از این میدان مشترک می‌تواند عواقبی در پی داشته باشد. مسئولان شرکت ملی نفت معتقدند تا 25 سال آینده که طول عمر مفید پالایشگاههای گازی ایران در پارس جنوبی است، برداشت گاز از طرف قطری تأثیری روی امکان و میزان برداشت گاز از طرف ایران ندارد.
این در حالی است که مشاهدات میدانی نشان میدهد فشار گاز میدان بسیار کم شده است چنانکه شرکت‌های فعال در بهره‌برداری از این میدان به حفر چاه‌های بیشتری نسبت به برنامه اولیه برای برداشت گاز به میزان پیش‌بینی شده نیاز دارند.
این در حالی است که حتی طرف قطری نیز پیشنهاداتی را از سوی بعضی شرکت‌های خارجی برای تغییر در نحوه برداشت از پارس جنوبی دریافت کرده است.

*اولویت متفاوت ایران و قطر در برداشت گاز و میعانات از پارس جنوبی

بر اساس این گزارش برای طرف قطری برداشت میعانات گازی که ارزش اقتصادی زیادی دارند و تبدیل آنها به فرآورده‌های نفتی بسیار ساده و کم‌هزینه است در اولویت است و گاز استفاده کمتر و اولویت کمتری برای آنها دارد. کما اینکه در صورت برداشت بیشتر گاز، ظرفیت فعلی کارخانه‌های LNG قطر جوابگو نخواهد بود. در واقع طرف قطری در شروع برداشت از پارس جنوبی گاز این میدان را در فلرها می‌سوزاند و تنها میعانات گازی را استخراج می‌کرد.
البته توجه به این نکته ضروری است که در آینده قطری‌ها باید به دلیل کاهش میعانات از روش‌های دیگری مانند تزریق آب یا گاز استفاده کنند که این مربوط به 15 تا 20 سال آینده میدان است.
در عین حال کارشناسان معتقدند با وجود اینکه قطر در حال حاضر نیازی به توافق با ایران برای برداشت از این میدان مشترک ندارد و در واقع از مزیت پیش قدم شدن در برداشت از پارس جنوبی بهره می‌برد اما با توجه به تاثیر جدی نحوه برداشت از این میدان بر ساختار و فشار میدان و طبعا تولید گاز و میعانات با ارزش گازی در آینده، رسیدن به توافقی دو جانبه درباره نحوه بهره‌برداری از این میدان ضروری است.
اما موافقت قطر با چنین ایده‌ای به منزله پایان راه نیست. واقعیت آن است که ایران هم باید بتواند به طور عملی از چنین توافقی حمایت کند. این در حالی است که محدودیت‌های مهمی بر سر راه ایران در این خصوص وجود دارد که مهمترین آنها مصرف داخلی گاز است. مساله‌ای که تبدیل به عامل تعیین‌کننده‌ای برای ایران در اولویت‌بندی برداشت گاز یا میعانات پارس جنوبی شده است.
در واقع ایران به دلیل فشار مصرف داخلی به خصوص در پاییز و زمستان اوولیت خود را برداشت گاز نسبت به میعانات گازی قرار داده است. حتی اگر این اولویت به قیمت قربانی شدن و کم شدن برداشت میعانات با ارزش این میدان تمام شود. این مساله به خصوص پس از سال 86 و سرمای سخت آن جدی‌تر شده است چنانکه تولید میعانات ما از این میدان در بعضی زمانها بسیار کمتر از استاندارد تولید میعانات بوده است.
ناگفته پیدا است که فشار گاز میدان روی برداشت میعانات بسیار مؤثر است و به توافقی میان ایران و قطر در آینده نیاز است تا این میعانات به صورت بهینه از پارس جنوبی برداشت شوند.
تفاوت اولویت‌بندی ایران و قطر در برداشت از پارس جنوبی تا حدی است که حتی نوع تجهیزات و سکوهای قطر و ایران با هم متفاوت است و چون برداشت میعانات گازی برای آنها در اولویت است حتی نوع چاهها را به گونه‌ای طراحی کرده‌اند که بتوانند میعانات بیشتری استخراج کنند.

*مقایسه رقم برداشت ایران و قطر از گاز و میعانات پارس جنوبی

اگرچه آمار تفکیکی سالانه برداشت از پارس جنوبی منتشر نمیشود اما قطر چند ماه پیش کل برداشت میعانات گازی را از پارس جنوبی را یک میلیارد بشکه اعلام کرده است. در مقابل ایران نیز از ابتدا تا کنون قریب به 380 میلیون بشکه از این میدان میعانات با ارزش گازی برداشت کرده است.
در عین حال میزان برداشت گاز قطر از پارس جنوبی شناور است. ظرفیت تولید گاز قطر از این میدان 370 میلیون متر مکعب در روز است اما تولید واقعی آن بین 250 تا 320 میلیون متر مکعب در روز نوسان می‌کند و پالایشگاههای قطر به دلایل مختلف تمام ظرفیت کار نمی‌کنند.
تفاوت اولویت‌های ایران و قطر حتی در نوع تجهیزات به کار رفته نیز خود را نشان می‌دهد کما اینکه نوع سکوهای مورد استفاده قطر در پارس جنوبی که تکنولوژی آمریکایی در آن به کار رفته است در عمق‌های بسیار پایین و زیر 4000 متر میعانات گازی استخراج میکنند. در واقع بدلیل اینکه برداشت میعانات گازی برای قطر در اولویت است حتی نوع چاهها را به گونه‌ای طراحی کرده‌اند که بتوانند میعانات بیشتری استخراج کنند. اگرچه میزان برداشت فعلی گاز قطر نیز از ایران بیشتر است و میزان برداشت ایران و قطر علیرغم قول بعضی وزرای اسبق نفت و دیگر مقامات نفتی در هیچ زمانی یکسان نبوده است. چنانکه میزان برداشت فعلی گاز ایران از این میدان به 220 میلیون متر مکعب در روز رسیده است اما میانگین سالانه برداشت ما کمی بیش از 200 میلیون متر مکعب در روز است.
رقم برداشت در دو سوی ایرانی و قطری با توجه به نوع برداشت فعلی و برنامه آینده دو کشورر در برداشت از این میدان به جد نگرانی‌هایی را در خصوص وضعیت مخزن این میدان و افت زودهنگام فشار آن در دو سوی مرز برانگیخته است.

*اکتشاف ناقص لایه‌های نفتی و گازی پارس جنوبی

در عین حال نکته مهمی در روند توسعه پارس جنوبی مغفول مانده است. در واقع بخشهایی از میدان فوق عظیم پارس جنوبی هنوز مورد فعالیت کامل اکتشاف قرار نگرفته است چنانکه به عنوان مثال در فازهای جدید توسعه این میدان تنها یک لرزه‌نگاری و فعالیت اکتشافی محدود انجام شده و هنوز مشخص نیست وضعیت دقیق میدان چگونه است. البته این گزاره از واقعیت دور نیست که با پیشرفت بهره‌برداری از یک مخزن شناخت نسبت به مخزن نیز کامل می‌شود اما حداقلی از فعالیت اکتشافی برای مشخص کردن وضعیت مخزن لازم است. چنانکه در صورت حفر چاه‌های بهره‌برداری در فازهای جدید طرف ایرانی احتمال به دست آمدن اطلاعاتی با تفاوت قابل توجه با اطلاعات فعلی و محدود ناشی از لرزه‌نگاری وجود دارد. این تفاوت اطلاعات به راحتی می‌تواند روی هزینه و زمان بهره‌برداری کامل از این فازها تاثیر گذار باشد. کما اینکه به دلیل افت فشار پارس جنوبی در فازهایی که پیشرفت بیشتری در حفاری دارند نیز نیاز به حفاری تعداد بیشتری از چاه ها نسبت به برنامه از پیش تعیین شده به وضوح حس می‌شود.
در عین حال لایه نفتی این میدان مشترک نیز به طور کامل مورد اکتشاف قرار نگرفته و اطلاعات موجود درباره این لایه نواقص جدی دارد. چنانکه هنوز اظهار نظر رسمی درباره مشترک بودن یا نبودن بخش‌های A1، A2، B و C بخش اکتشاف شده پارس جنوبی از سوی شرکت ملی نفت و شرکت نفت و گاز پارس انجام نشده است. به علاوه سید محمود محدث مدیر اکتشاف شرکت ملی نفت نیز از تعریف فعالیت‌های اکتشافی جدید در بخش‌های دیگری از این میدان عظیم خبر داده است.

*تفاوت رفتار ایران و قطر در تمرکز بر مرزها در پارس جنوبی

تفاوت دیگر ایران و قطر در بهره‌برداری از پارس جنوبی به تمرکز بر مرزها و استفاده حداکثری از منابعی که در مرز مشترک این میدان وجود دارد باز می‌گردد. گذشته از خبر حفاری‌های افقی 10 یا 12 کیلیومتری در مرزهای آبی پارس جنوبی توسط قطر که با فن‌آوری‌های موجود قابل اثبات نیست اما این واقعیت غیر قابل انکار است که قطری‌ها برای استفاده از حداکثر منافع از این میدان مشترک بر بخش‌های مرزی مخزن متمرکز شده‌اند تا با اولویت دادن به برداشت از نقاط مرکزی میدان، فشار گاز و میعانات را در بخش‌های دور از مرز حفظ کنند.
در واقع در مرزهای آبی ایران و قطر در این میدان قطریها 21 و ایران تنها 3 یا 4 سکو در اختیار دارد. قطریها روی نقاط مرزی میدان بسیار متمرکز شده‌اند اما در طرف ایرانی چنین اتفاقی نیفتاده و بسیاری از سکوهای ایران در عمق مرزهای خودمان قرار دارد و به مرزهای مشترک نزدیک نشده است.
البته بعضی فازهای جدید در حال احداث مانند فازهای 21 و 19 نزدیک مرز آبی قرار دارند اما بعضی فازهای ایران حدود 30 کیلومتر از مرز مشترک میدان فاصله دارند. به شکل دقیق‌تر فازهای 1، 2، 17 و 19 و یکی از سکوهای فاز 12 نزدیک به مرز میدان است. اما فازهای 6، 7، 8، 9 و 10 و 13 و 14 از مرزهای مشترک بسیار دور هستند. فازهای 4 و 5 نیز در میانه میدان تعریف شده‌اند..

*لایه نفتی پارس جنوبی/ایران صفر قطر 425 هزار بشکه در روز

در این میان شاید لایه نفتی پارس جنوبی را بتوان مغفول مانده‌ترین بخش آن در طرف ایرانی نامید. به نظر می‌رسد با وجود انکارهای مسئولان نفتی، لایه نفتی پارس جنوبی در بخشی که مورد اکتشاف اولیه قرار گرفته و پروژه‌ برداشت در آن تعریف شده است در واقع ادامه میدان شاهین قطر در آب‌های ایران باشد. بر این اساس بخش عمده این میدان که همانطور که پیشتر گفته شد در طرف ایرانی کاملا مورد اکتشاف قرار نگرفته، در محدوده مرزهای قطر قرار دارد. طرف قطری نیز با بستن قراردادهای طولانی‌مدت و حفر تعداد زیادی چاه برنامه تولید از این لایه را که از نظر زمین شناسی روی لایه گازی قرار گرفته است با جدیت دنبال می‌کند.
طرف قطری ابتدا با استقرار 18 دستگاه سکو و حفر 29 حلقه چاه اکتشافی بخش مربوط به خود را در این میدان به شکل قابل قبولی شناسایی کرد و در حال حاضر با حفر بیش از 160 حلقه چاه قریب به 425 هزار بشکه در روز نفت سنگین از پارس جنوبی برداشت می‌کند. در عین حال طرف قطری برای اطمینان از امکان ادامه برداشت مستمر از این میدان برنامه‌های نگهداشت سطح تولید را از ابتدا روی این لایه نفتی پیاده کرده بگونه‌ای که تقریبا در کنار حفر هر حلقه چاه تولیدی، یک حلقه چاه نیز برای تزریق آب به این لایه حفر کرده است.
قطر در حال برنامه‌ریزی برای رساندن تولید نفت از لایه نفتی پارس جنوبی به 520 هزار بشکه در روز است.
اما در طرف ایرانی این لایه که نسبت به طرف قطری مساحت بسیار کمتری دارد 3 ناحیه A و B و C تعریف شده که ناحیه A خود به دو ناحیه A1 و A2 تقسیم شده است. بر این اساس بخش‌های B و C تقریبا به شکل قطعی با بخش قطری مشترک است اما بخش A1 که پروژه تولید ایران در آن تعریف شده از شانس بیشتری برای استقلال از بخش قطری برخوردار است. با این وجود و با توجه به اینکه نفت لایه نفتی پارس جنوبی نفتی بسیار سنگین و با درجه تراوایی بسیار پایین است اما بر خلاف عرف برخورد با میادین و مخازن مشترک و حتی با وجود تراوایی بیشتر بخش C این لایه، قرارداد بهره‌برداری از این میدان در بخش A1 تعریف شده است.
در واقع قرارداد بهره‌برداری از این مخزن سال 83 و با مصوبه شورای اقتصاد به صورتی بسیار خاص و قابل انتقاد منعقد شد. بگونه‌ای که دست پیمانکار اصلی به دلیل شرایط ویژه قرارداد تا حدود زیادی برای انجام عملیات بهره‌برداری از این لایه بسته شد.

*دو معضل مهم در راه بهره‌برداری از لایه نفتی پارس جنوبی

در عین حال دو مشکل غیر قابل قبول دیگر راه بهره‌برداری ایران را از این لایه مشترک نفتی ناهموارتر کرد. مشکل اول به برآوردهای غیر واقعی از میزان نفت قابل برداشت با سرمایه‌گذاری محدود بازمی‌گشت که حتی شرکت خارجی بررسی کننده وضعیت این میدان به دلیل عدم قطعیت بررسی‌ها حاضر به پذیرش مسئولیت توسعه این لایه نشد. سایه این برآورد غیر واقعی اولیه که به نظر می‌رسد به دلایل خاصی انجام شده است حتی امروز و بعد از حفر 7 حلقه چاه با 10 حفره توسط پیمانکار و به دست آمدن اطلاعات بیشتر از وضعیت مخزن هنوز بر سر قرارداد بهره‌برداری از لایه نفتی پارس جنوبی سنگینی می‌کند.
مشکل دوم بهره‌برداری از این لایه نفتی نیز باز هم مشکلی از جنس عدم قطعیت اما این بار در حیطه تصمیم‌گیری است. در واقع در ابتدا برای بهره‌برداری از این لایه که به مرز مشترک ایران و قطر بسیار نزدیک است، حفر 7 حلقه چاه و استفاده از کشتی FPSO پیش‌بینی شده بود. اما در جریان توسعه این میدان تصمیم‌های متنوع و متفاوتی در این خصوص اتخاذ شد چنانکه تصمیم از قرارداد اجاره کشتی به خرید آن و سپس به احداث خط لوله و دوباره به قرارداد خرید تغییر کرد. بارها شرکت‌های مختلف پای قرارداد فروش و اجاره FPSO حاضر شدند و بارها زمان مورد توافق با شرکت‌های فروشنده بدون اخذ یک تصمیم قطعی سپری شد.
بر این اساس به نظر می‌رسد اگر عزمی جدی برای بهره‌برداری از لایه نفتی پارس جنوبی وجود دارد باید با دیدی واقع‌گرایانه، واقعیت این میدان در نظر گرفته شده و با یک برآورد صحیح کارشناسی در این مورد به سرعت تصمیم‌گیری کنند. قطعا تاخیر در تصمیم‌گیری کشور را از کسب حداقل منافع قابل کسب در این میدان محروم می‌کند.
در عین حال بازگویی شفاف واقعیات میدان گازی پارس جنوبی و لایه نفتی این میدان راه سوء استفاده از اخبار ناقص و نادرست را مسدود می‌کن چنانکه اگر افکار عمومی از دلایل تاخیر در بهره‌برداری از چاه‌های فازهای 9 و 10 پارس جنوبی اطلاع می‌یافت زمینه برای انجام مانورهای نه چندان همراه با حسن نیت و اشتباه روی این مساله فراهم نمی‌شد.

گزارش از علی فروزنده

نظرات بینندگان