arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۹۹۴۵
تاریخ انتشار: ۱۱ : ۰۱ - ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۱
آفت های رسانه برای هنر؛

بی اعتنایی به هنرمندان اصیل و اسطوره سازی دروغین

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سمیه صادقی: دومین نشست هنر در رسانه با حضور دکتر امیر اشرف آریانپور، دکتر قطب الدین صادقی، دکتر آرش تنهایی وجمعی از خبر نگاران وعکاسان در خانه روزنامه نگاران ایران برگزار شد. در این نشست، ارتباط هنرهایی چون موسیقی، تئاتر وگرافیک با رسانه مورد بررسی قرار گرفت.
درآغازبرنامه دکتر آریان پور، پژوهشگر هنر و موسیقی گفت: افتخار ما ایرانیان به هنرمندان کشورمان است.اکثر کشورهای خارجی هنرمندان مارا می شناسند؛ به طور نمونه گوته کارگردان آلمانی که شیفته حافظ بود.
وی درباره روند ارتباطی رسانه وموسیقی گفت:قبل از انقلاب انجمن هایی برای موسیقی تشکیل شدند که متاسفانه تاثیرچندانی در رشد موسیقی نداشتند. قبل از انقلاب فقط یک مجله موسیقی داشتیم که آن هم دولتی بود ولی خوشبختانه بعد از انقلاب در موسیقی تحولی ایجاد شد؛ رسانه های موسیقی رشد کردند وتعداد مجلات اختصاص داده شده به موسیقی افزایش یافت. پس می توان گفت رسانه ها نقش به سزایی در آگاهی دادن وتاثیر گذاری موسیقی بر مخاطب دارند.کمک رسانه در خلق اثر باعث علاقه مندی مخاطب به آن می شود .وی افزود: از فعالیت هایی که برای آگاه ساختن مخاطب از هنر موسیقی انجام دادیم این بود که همراه با بلیط موسیقی، مجله موسیقی هم به مخاطب ارائه کردیم که این باعث بالا رفتن تیراژ مجله هم شد.همچنین در سال 1946برای اولین بار متن اپرا رابه صورت جداگانه در مجله ها چاپ کردیم .
دکتر آریان پور در خصوص نگرش فلسفی نقادانه در هنر افزود: در زمینه موسیقی ما ناقد نداریم واغلب افرادی که در این عرصه نقد می کنند از تحصیلات عالی برخوردار نیستند چرا که نقد کار هر فردی نیست به طور مثال یک نوازنده تارنمی تواند در خصوص موسیقی نقدی ارائه دهد چون نقد موسیقی احتیاج به متخصص دارد که تحصیلات این رشته را گذرانده باشد. در اروپا اگر کسی بخواهد نقد کند باید دکترای تاریخ وهنر را گذرانده باشد اما متاسفانه ما در ایران به خصوص در حوزه موسیقی متخصص نداریم.

تاثیر نقد برتئاتر
در ادامه نشست دکتر قطب الدین صادقی در ارتباط باهنر نمایش گفت: هنر نمایش به شکلی که ما می شناسیم از یونان برخاسته وجهانی شده است .این هنر نیز وابسته به تمدن (شهر نشینی ) ودر جوامعی که به سطح مقبولی از زندگی شهر نشینی رسیده اند جریان دارد ولی اگر این سطح مقبول نباشد تئاتر هم وجود ندارد .
وی در ادامه گفت: فرهنگ نمایش خوب باید دارای چهار اصل باشد :1.هنرمندان، که عمرشان را در این راستا گذاشته اند وبرای رسیدن به خواسته هایشان دست به تولید زده اند 2. مدیران، که سیاست ها را مطابق با چشم اندازهای متناسب موقعیت تاریخی پی ریزی می کنند تا بتوانند خلاء ها را پر کرده وبا این امر از سیاست های لحظه ای جلوگیری کنند 3.مردم 4. مطبوعات .
همانطور که دکتر آریان پور گفتند ادبیات ما نیاز به مدیر ومردم ندارد ولی هنر های دیگر اینگونه نیستند و نمی توانند در انزوا رخ دهند؛ البته آنچه که مهم است ضرورت این اصول در کنار هم است تا بتوانند در خلاقیت دوران خود نقش داشته باشند.
وی افزود: شهر های ما تبدیل به کلان شهر شده است ودر این بین رسانه ها نقش بسزایی را در تبادل و جابه جایی خبر ها ایفا می کنند. قرن، قرن رسانه ها است؛ رسانه ها همه چیز را واژگون می کنند ودر رونق دروغ کمرهمت بستند به همین خاطر می توان آن را رکن چهارم بنامیم .
اگر شاهکاری خلق شود و رسانه ها آن را نادیده بگیرند مردم از آن با خبر نمی شوند و متأسفانه همین امر موجب شده است که بعضی از چهره ها در خاموشی مطلق باقی بمانند وجریان های کاذب اسطوره ساز شوند.
وی همچنین درباره تأثیرگذاری نقد بر تئاتر گفت: نقش تئاتر در مطبوعات از مشروطه به بعد در همه ادوار یکسان نبوده است. در دوره هایی به صورت گزارش، نقد، فحاشی و... بوده است.
به عقیده من مهم ترین وظیفه نقد پاسخ دادن به پرسشهای مخاطبان است. یک منتقد باهوش کسی است که به پرسش مخاطب پاسخ دهد ونقدی که هیچ گونه تاثیری بر مخاطب وهنر مند نگذارد بی ارزش است ونقد نیست. نقد گیرا وخوب باید مخاطب را تحت تأثیر خود قرار دهد وهنر مندان را یاری کرده واشتباهاتشان را تصحیح کند .
نقد بی ارزش فقط صفحه پر کن است که جایگاه خود را از دست داده است. نقد یک عملکرد خلاقانه و روشنفکرانه است. نقد بالاتر از گزارش وخبر است. وقتی نقد آگاه و تکنیکی پا به میدان می گذارد سرنوشت ساز می شود وجریان مؤثری را به وجود می آورد. متأسفانه هنگام نقد یک اثر نمایشی آنچنان ناقد به آن اثر هجوم می آورد که مخاطب را دلزده می کند و مانع ارتباط مخاطب با آن می شود. لزوما نمی توانیم بگوییم نقد جبر است یا ترحم بلکه تجزیه و تحلیل از روی وجدان و دانش است .
وی در ادامه خاطر نشان کرد: متأسفانه برخی از آثار تولیدی که با موافقت مدیران تولید می شوند قابل نقد نیستند یا اصلاً نقد ندارند پس به راستی چرا دست به تولید می زنیم ؟ لازمه هنر آزادی وتخیل است و برای این منظور مدیران باید امکانات اولیه را در اختیار هنرمندان قرار دهند .

اهمیت نقد در هنرهای تجسمی از طریق رسانه ها
آرش تنهایی گرافیست مطرح ایران درباره هنر گرافیک گفت: گرافیک یک هنر ناب نیست بلکه هنر رسانه است. وقتی از بزرگان گرافیک همچون ثمین الملک یا مرتضی ممیز سخن می گوییم به خاطر آثاری است که ارائه کرده اند .
تفاوت این هنر با هنرهای دیگر در این است که هنرمند به دنبال مطرح کردن خود نیست بلکه حضور بزرگان این عرصه به منظور معرفی هنرمندان دیگر است به طور نمونه می توان به آیدین آغداشلو در طراحی پوستر فیلم حاجی واشنگتن اشاره کرد .
وی همچنین در ادامه اظهار کرد: رسانه ها از گرافیک به عنوان ابزار اصلی بهره می برند. طراح گرافیک باید برای خود دو شخصیت قائل باشد ابتدا شخصیت رسانه ای و دیگری شخصیت هنرمندانه برای بیان پیام وموضوع اثر.
تنهایی با اشاره به اهمیت نقد در حوزه های تجسمی وگرافیک گفت: خوشبختانه مشکلاتی که در حوزه نقد درسایر هنر ها وجود دارد در هنر تجسمی کمتر به چشم می خورد وگاه فقط بر کاریکاتور وارد می شود اما از طرف دیگر نقد در حوزه تجسمی بسیار تأثیرگذار است ورسانه ها با نقد خود باعث ارتقاء وشناسایی هنرهای تجسمی می شوند .
وی همچنین درباره سبک های فوبیسم ومکتب سقاخانه ای افزود: مکتب سقا خانه ای به دنبال نقد هایی که در رسانه ها از آن صورت گرفت شناخته شد. نقد در حوزه تجسمی تاثیر بسزایی بر روی هنرمندان دارد و غالبًا هنرمندان تجسمی به دنبال آن هستند که بعد از خلق اثر یا برگزاری نمایشگاه نقد مربوط به آن را بخوانند ولی نباید تعداد کم مجلات در زمینه هنرهای تجسمی را نادیده گرفت.
وی درپایان گفت: ما با همکاری در کنار هم می توانیم رسانه ها را گسترش دهیم؛ رسانه ها هم باید دست از جنجال بی مورد بردارند وصحیح را از ناصحیح تشخیص دهند.
در این میان نباید منتقدین را نادیده گرفت که باید وظایف خود را به درستی انجام دهند چرا که نقد آنها پلی بین هنرمند و مخاطب است .
نظرات بینندگان