arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۴۹۹۱۱
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۱۸ - ۰۸ بهمن ۱۳۹۴

ضرورت بازبینی در صلاحیت یادگار امام

*حجت الاسلام هادی سروش
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

بدون مقدمه باید اعتراف کنیم که کار «شورای نگهبان» در بررسی صلاحیت افراد برای مجلس شورا و خصوصاً مجلس خبرگان بسیار سخت و مخاطره آفرین است.

اگر آبروی مؤمن مانند خونش بالاترین حرمت را دارد پس قطعاً اعلام نظر این شورا در اعلام صلاحیت و عدم صلاحیت افراد و خصوصاً دانشمندان دینی(یعنی نامزدهای مجلس خبرگان)که به شدّت مورد رصد است ، راه رفتن روی صراطی است که از مو باریک تر و از تیغ تیزتر می باشد.

این مهم دو چندان می شود در جائیکه فرد مورد نظر دارای دو خصوصیت منحصر باشد ، که هر کدام خواستگاه مقدسی داشته باشد:

یکی انتساب به «بیت امام» و دیگری اینکه مورد «حمایت» و حداقل مورد تأیید نهاد مهمی بنام «مرجعیت» قرار گرفته باشد.

در این جاست که اگر دلیل شورای نگهبان بر عدم احراز صلاحیت قانع کننده اذهان عوام و خواص جامعه نباشد خدای نخواسته سه حرمت با هم و درهم شکسته می شود؛ "نهاد مرجعیت" و "بیت جاودانه امام" و نیز خود "شورای نگهبان" که یکی از نهادهای حاکمیت اسلامی و وجودش ضروری است.

حفظ حرمت نهاد مرجعیت

در آئینی تنفس می کنیم که رأس مذهب مان حضرت صادق (ع) دستور به حفظ حرمت بزرگان هر قوم یا گروه و جمعی را فرموده است: «اکرموا کریم کل قوم» ، حال که بزرگان حوزهای علمیه، زعمای دین و مرجع ارتباط خلق با خالق به حساب می آیند، در نتیجه تکریم و حفظ حرمت آنان مضاعف شود،وبرماست در راستا کوشا باشیم.

استاد مطهری دو جمله در این باب دارد که مورد توجه باید باشد:

اول: «مراجع تقلید درجات خیلی بالاتر از توحید من و شما را دارند» (مجموعه آثار 3/145)

و دوم آنکه: «همواره زبان خود را نسبت به مراجع حتی به آنهائی که به شخص من بدی کرده­اند حفظ کرده­ام» (همان 19/622)

خروجی این تفکّر صواب در این نکته نهفته است که «مرجعیت» باید مورد «اعتقاد» و نیز «اکرام» باشد، چراکه در دین و دنیای ما ،دخالت بلامنازعی دارد، روشن ترین نمونه­ی زنده آن تاثیر بی بدیل در عصر کنونی، جریان رهبری نظام اسلامی بعد از رحلت امام (ره) است در دو برهه از زمان یعنی سال 68 و سال 71 ،مرجعیت تاثیر شگفت آور خود را نمایان ساخت، که یکی در حدوث و دیگری در بقاء و رفع شبهه از رهبری معظم نظام اسلامی قرارگرفت .

پس نظام ما در مواقع حساس که آبروی و یا موجودیتش مطرح باشد ،می تواند از "نفوذ طنین افکن مرجعیت" بهره مند شود.

باری، با توجه این استدلال اگر مرجعیت، بر احراز اجتهاد و بلکه ضرورت حضور شخصی مانند «یادگار امام» صحه گذاشتند، چرا تردید؟!

آیا امام (ره) در وصیت نامه خود مرقوم نفرمود:

«در خصوص خبرگان «مراجع» مورد مشورت قرار گیرند» (صحیفه 21/422)؟

و آیا مرجعیتی که در بیش پنج دهه امتحان قدس و تقوی داده­اند و اهل نام و نان نبوده­اند و در اظهار نظرشان در مورد افراد بسیار محتاط عمل کرده­اند، نباید نظرشان مورد توجه قرار گیرد؟ آن هم شخصیتهائی مانند حضرت آیت الله وحید خراسانی، آیت الله شبیری زنجانی، حضرت آیت الله جوادی آملی و آیت الله موسوی اردبیلی، آیت الله راستی کاشانی که صاحب این قلم خوشه چین دریای فقاهت و معرفت شان بوده و بر این باور است که اظهار نظرشان در خصوص افراد در نهایت دقت و در عین حال به ندرت بوده .

عجبا، امام خمینی از مراجع هر عصری خواسته کنار نکشند و اظهار نظر بفرمایند (صحیفه 21/422) و ما متأسفانه می گوئیم اظهار نظر و اجازه اجتهادشان «بدرد امور آخوندی» می خورد!

متوجه نیستیم که بقول امام (ره):

«اگر خدای ناکرده اینها شکسته شوند چه کسانی جای آنان را خواهند گرفت؟!» (صحیفه امام 21/287)

حفظ حرمت بیت حضرت امام

به یاد دارم حضرت آیت الله جوادی آملی بعد از رحلت حضرت امام در حوزه قم ایراد سخن پرداختند فرمودند: «ورود به چهار دیواری کشور ایران اسلامی مساوی است با ورود به صاحب خانه­ای به نام امام خمینی ، و این بیت غیر از بیوت دیگر است چرا که باید مورد تکریم و احترام جاودانه باشد».(نقل به مضمون)

و چقدر بجا و دقیق حضرت آیت الله وحید خراسانی فرمودند: «اگر علاقه به آقای خمینی دارید در حفظ ایشان (سید حسن آقا) قرار دهید».

چرا که اولاً حفظ حرمت بیت حضرت امام (ره) تأثیر جدی در حفظ موقعیت امام و خط و اهداف او در آینده خواهد داشت . و ثانیاً تکریم بیت امام (ره) یک «حق» است که باید در ایفای آن کوشا بود. واین احقاق حق عقلا و وجدانا بر عهده کسانی که به برکت شخصیت و مبارزات و رهبری امام (ره) به جایگاه و موقعیتی در این نظام رسیده­اند وجوب بیشتری پیدا میکند .

این ها که نوشتیم در جهت وظیفه ما و دیگران بود در راستای ارج نهادن به اظهار نظر مرجعیت و بیت امام ،وگرنه شخصیتی که توانسته بعد از چهار دهه از بهار زندگی­اش کرسی درس خوبی در بحث های خارج فقه و اصول در حوزه قم داشته باشد، با عنایات الهیه، آینده روشن و گویائی در فرآیند مرجعیت و حوزه خواهد داشت و غیبش در صف خبرگان نقطه ضعفی بر او نخواهد بود .

*استاد حوزه علمیه قم
نظرات بینندگان