کد خبر: ۳۲۹۴۹۹
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۴:۳۴
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۹۹۵

دردِ دل‌های مهوش وقاری، درباره بستری شدن محسن قاضی‌مرادی

ایسنا نوشت: حال و وضع این روزهای محسن قاضی‌مرادی، بسیار شبیه اصغر شاهوردی است؛ دو هنرمندی که هر دو در بستر بیماری افتاده‌اند و همسران‌شان پرستاران بی‌منت آن‌ها شده‌اند.
مهوش وقاری و محسن قاضی‌مرادی، از جمله زوج‌های هنری سینمای ایران هستند که سابقه بیش از ۳۰ سال کار را در عرصه بازیگری دارند، اما محسن قاضی‌مرادی چند سالی است که خانه‌نشین شده و آن‌طور که همسرش می‌گوید، با شدت گرفتن بیماری پارکینسون عملاً در بستر افتاده و برای انجام همه کارهایش به یک نفر حتما نیاز دارد.

وقاری درباره حال و احوال این روزهای همسرش می‌گوید: «حال محسن چندان خوب نیست و تقریباً در شرایط مشابهی با آقای شاهوردی است، منتها ایشان تصادف کردند و در بستر افتادند و محسن به علت پارکینسون به این وضع دچار شده و چون سن محسن هم بیشتر است شرایط سخت‌تری دارد. او تقریبا تمام مهارت‌های خود را از دست داده و نیاز به مراقبت و حضور دائمی یک نفر در کنار خود دارد و من ساعت‌های بسیاری را باید کنار او باشم و به خیلی از کارها و پیگیری‌ها نمی‌رسم. گاهی حتی فرصت نمی‌کنم جواب تلفن بدهم و آن‌قدر مشغول و درگیر می‌شوم که ناگهان می‌بینم ساعت به نیمه شب رسیده است.»

وقتی از او می‌پرسم که چرا کسی را به عنوان پرستار برای همراهی نمی‌آورند؟ توضیح می‌دهد: «حضور یک پرستار قطعاً هزینه زیادی دارد و با خرج و مخارجی که برای درمان و تهیه دارو باید بپردازم - به‌ویژه در این شرایط اقتصادی - کار سخت می‌شود. البته الان منظورم این نیست که نیاز مالی دارم، چون اخیرا جایی صحبتی داشتم و نمی‌دانم چرا این‌طور برداشت شد که من به کمک مالی احتیاج دارم. البته خرج داروها و آن‌چه با شرایط بیماری و جسمی همسرم باید تهیه شود، گاهی خیلی بالاست و بعضی از آن‌ها حتی مشمول بیمه تکمیلی هم نمی‌شوند، ولی با این حال بیش از هر چیز، به همراهی و دوستی آدم‌ها نیاز است.»

او در این باره اضافه می‌کند: «من در جایی از دارویی نام برده بودم که پیدا نمی‌کردم و دیروز دیدم در اینستاگرام یک خانم که اصلا ایشان را نمی‌شناسم از اصفهان پیام داده و گفته بودند که تعدادی از آن را تقریبا نزدیک به همان قیمت اصلی برایم پیدا کردند و فرستادند. گرچه هنوز با ایشان تسویه نکرده‌ام  ولی محبتی که داشتند را قدردانم و این نوع همراهی را از برخی دیگر که ادعایی هم داشتند ندیدم، کسانی که مثلا خواستند همراهی کنند و من در رودربایستی قرار گرفتم و مجبور شدم برای یک دارو نزدیک به ۳۰ برابر قیمت اصلی پول بدهم. وقتی این اتفاق‌ها می‌افتد فکر می‌کنم از ماست که بر ماست. ما اول خودمان باید با هم مهربان باشیم و بعد از مسئولان انتظار داشته باشیم.»

وقاری درباره این‌که آیا از مسئولان مربوط، کسی پیگیر احوال آقای قاضی مرادی بوده است؟ می‌گوید: «برخی دوستان مثلا از موسسه هنرمندان پیشکسوت لطف داشته‌ و گاهی همراهی کرده‌اند، اما ما عضو این موسسه نیستیم که درخواستی برای کمک و همراهی داشته باشیم و البته از خانه سینما هم همراهی جدی ندیدیم.»

او درباره این‌که چطور عضو موسسه هنرمندان پیشکسوت نیستند؟ ادامه می‌دهد: «پیگیری‌هایی را در زمستان سال ۱۳۹۸ انجام داده بودیم و شنیدیم که باید حتما درجه هنری داشته باشیم. برای این درجه هنری هم باید رزومه‌ای را به وزارت ارشاد ارائه کنیم که با اوضاع کرونا و شرایطی که خودم دارم، دوندگی‌ها و پیگیری‌های این چنینی برای من واقعا وقت‌گیر و سخت است به‌ویژه این‌که گفتند باید سی‌دی‌ کارهای‌مان را ارائه کنیم. اگر موسسه می‌تواند، این لطف و همراهی را کند تا من مجبور به پیگیری‌ و دوندگی نباشم.»

این بازیگر اضافه می‌کند: «واقعیت این است که برای من هیچ وقت این مدارک و درجه‌ها مهم و معیار نبوده که دنبالش باشم، ولی الان متوجه شدم که شرایط طور دیگری است. همین عنوان «دکتر» که به صاحبان درجه یک هنری می‌دهند و برای خیلی‌ها به ژست تبدیل شده، برای ما هیچ‌گاه مهم نبوده ولی الان خیلی جدی ملاک شده و از دوستی شنیدم که بعضی کارها صرفا برای کسانی انجام می‌شود که این عنوان و درجه را داشته باشند. واقعا برایم سوال است که فرق محسن با آقا یا خانم ایکس که این درجه‌ها را دارند چیست؟! و مهم‌تر این‌که صحت و سقم مدارک لازم برای چنین درجه‌هایی چطور بررسی می‌شود؟ چون مثلا دوستی را می‌شناسم که به سختی مدرک تحصیلی خود را گرفته‌ ولی الان مدرک درجه یک هنری دارد. همه این‌ها را که می‌بینم برایم عجیب می‌شود که آیا من و محسن بعد از این همه سال سابقه باید دنبال سی‌دی بازی‌های خود باشیم تا برای گرفتن درجه هنری اقدام کنیم؟»

این بازیگر که چند سالی است خودش هم در فیلم و سریالی بازی نداشته، درباره وضعیت بیمه‌ای خودش و همسرش هم می‌گوید: «چند روز قبل از صندوق اعتباری هنر تماس گرفتند و پرسیدند که چرا از بیمه تکمیلی آن‌ها استفاده نمی‌کنیم. من هم توضیح دادم که زیر نظر بیمه تکمیلی وزارت آموزش و پرورش هستیم، ولی گفتند بیمه تکمیلی صندوق بهتر است. نمی‌دانم آیا واقعاً این‌طور است یا نه، چون همین الان هزینه‌هایی را برای تهیه لوازمی می‌پردازم که خیلی گران است ولی بیمه پولی بابتش پرداخت نمی‌کند.»

مهوش وقاری که همانند خیلی از نقش‌هایش با آرامش و طمأنینه صحبت می‌کند، تاکید دارد که آن‌چه گفته برای طرح نیاز مالی نیست و شاید به همراهی بیشتر احتیاج داشته باشد، چرا که پرستاری و مراقبت مداوم و طولانی از بیماری که زخم بستر هم گرفته است، علاوه بر خستگی‌های جسمی، اثرات روحی هم دارد.

او که محبتش به همسرش کاملا در کلامش مشخص است، در پایان می‌گوید: «هر روز که پانسمان محسن را بخاطر زخم‌هایش عوض می‌کنم انگار رگ‌های خودم را می‌کِشم و این شاید بیشترین چیزی باشد که برایم بسیار اذیت‌کننده است.»