کد خبر: ۳۳۵۱۲۸
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۶
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۵۳۰

پرونده کشدار مردی که چشمس به خاطر فروش سبزی گندیده کور شد

شرق نوشت: پسر جوانی که متهم است به ‌خاطر سبزی گندیده با مرد سبزی‌فروش درگیر و باعث کوری چشم او شده است، محاکمه شد
پرونده علیه این متهم با شکایت قربانی تشکیل شد. او گفت: جوانی به نام پیمان از دور چیزی به چشم او پرتاب کرده و باعث کوری او شده است. مرد شاکی در اولین شکایت خود روی تخت بیمارستان توضیح داد: من در میدان میوه‌وتره‌بار سبزی‌فروش هستم. روز حادثه با یکی از مشتریان درگیر شدم و درگیری تمام شد، چند ساعت بعد یک‌دفعه چیزی به چشمم برخورد کرد که باعث کوری‌ام شد. با اینکه بسیار خرج کردم که بتوانم بینایی‌ام را حفظ کنم، اما پزشکان نتوانستند کاری برایم بکنند.

با شکایت این مرد متهم به نام پیمان احضار شد. او گفت: من اتهام را قبول ندارم، چون اصلا در زمان حادثه آنجا نبودم. او در پاسخ به این سؤال که در زمان حادثه کجا بود، گفت: من در آن زمان خانه بودم و اصلا از هیچ‌ چیز خبر ندارم.

بااین‌حال با شکایت مرد جوان و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. در ابتدای جلسه رسیدگی، کیفرخواست علیه متهم خوانده شد. سپس شاکی در جایگاه قرار گرفت و گفت: تنها کسی که به او ظن دارم، پیمان است چون روز حادثه او با من درگیر شد و بعد از اینکه مردم ما را جدا کردند، گفت دوباره برمی‌گردم و حالت را سر جایش می‌آورم. من با کسی دشمنی ندارم که بخواهد چنین بلایی سرم بیاورد، تنها دشمن من پیمان است.

او درباره لحظه حادثه گفت: من در مغازه در حال کار بودم که یک‌دفعه چیزی به چشمم برخورد کرد، اصلا نفهمیدم چه بود و از کجا پرتاب شد، فقط می‌دانم از فاصله دور چیزی به چشمم برخورد کرد. چیزی شبیه شلیک بود انگار که با تیرکمان به من زده باشند. متهم گفت: من ندیدم پیمان به چشمم زده باشد اما اطمینان دارم او این کار را کرده است، چون من دشمن دیگری نداشتم.


سپس پیمان در جایگاه قرار گرفت و گفت: روز حادثه صبح خیلی زود به تره‌بار رفتم و مقدار زیادی سبزی خریدم. سبزی‌ها گندیده بود و من خیلی عصبانی شدم، به تره‌بار رفتم و با مرد سبزی‌فروش جروبحث کردم، وقتی او به سمت من آمد، با عصبانیت فحاشی کرد و بعد با هم درگیر شدیم، کسانی که در تره‌بار کار می‌کردند، جلو آمدند و ما را از هم جدا کردند. من در آن لحظه عصبانی بودم و گفتم تلافی می‌کنم، ولی واقعا این کار را نکردم؛ به خانه رفتم و چند ساعت بعد هم با دوستانم قرار داشتم. آنها به خانه ما آمدند و با هم صحبت و بازی کردیم. من شاهدانی دارم که شهادت می‌دهند زمان حادثه پیش من بودند و من در آن زمان در تره‌بار نبودم. سپس از شاهدان پرونده تحقیق به عمل آمد و آنها توضیح دادند متهم در زمان وقوع حادثه در کنار آنها بود.

سپس متهم گفت: شاکی می‌گوید کسی را ندیده است که به سمتش چیزی پرتاب کند، فقط به ‌خاطر اینکه چند ساعت قبل از این حادثه با او درگیر شده بودم، من را متهم می‌کند، درحالی‌که من شاهد دارم که در خانه بودم و به سمت کسی هم چیزی پرتاب نکردم و کاملا بی‌گناه هستم.

در این هنگام مرد شاکی گفت: من هیچ کاری نکرده بودم که با کسی دشمنی داشته باشم. مرد متهم هم من را تهدید کرد و گفت کاری می‌کند از اینکه سبزی گندیده فروخته‌ام پشیمان شوم. درست است که من او را به چشم ندیدم، اما قسم می‌خورم که او این کار را کرده است و من دراین‌باره اطمینان دارم و خواستار مجازات او هستم. ضربه‌ای که به چشم من خورده باعث شده چشمم را تخلیه کنند. چون همه اجزای چشمم از بین رفته و کاملا له شده بود. چیزی که پرتاب شد و به چشم من برخورد کرد از فاصله دور بود و شتاب زیادی داشت. شدت ضربه به ‌حدی بود که حتی بخشی از استخوان صورتم هم شکست.
سپس وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: موکل من اتهام را قبول ندارد. مدارکی هم وجود دارد که نشان می‌دهد او در زمان حادثه اصلا در میدان تره‌بار نبوده است. او در خانه بوده و تحقیقات مأموران در میدان تره‌بار هم نشان می‌دهد کسی او را در تره‌بار ندیده است. شاکی فقط براساس حدسیات خودش چنین ادعایی را مطرح می‌کند. در نهایت پیمان برای بیان آخرین دفاع در جایگاه قرار گرفت و گفت: من همچنان اتهام را قبول ندارم و درخواست برائت دارم. من این مرد را کور نکردم. او به من سبزی گندیده فروخت و من هم اعتراض کردم اما من او را کور نکردم.

بنا بر این گزارش قضات بعد از پایان جلسه محاکمه، برای تصمیم‌گیری و صدور رأی وارد شور شدند.