پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : قانون: بالاخره بعد از ماهها تمام گمانهزنیها و مطرح کردن احتمالات در خصوص
دیدار و گفتوگوی رئیس جمهور با باراک اوباما در واپسین ساعات حضور ایشان
در نیویورک به واقعیت تبدیل شد و این دو رئیس جمهور طی تماس تلفنی با
یکدیگر گفتوگو کردند که می توان این اتفاق را یکی از مهمترین وقایع در 34
سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نامید. در همین خصوص گفتوگویی با
شمسالدین خاروقانی سفیر سابق ایران در آلمان انجام دادیم تا این تماس مهم
را از منظر دیپلماتیک مورد بررسی قرار دهیم.
همانطور که در جریان هستید شب گذشته رئیس جمهور آمریکا طی تماس
تلفنی با دکتر روحانی به گفتو گو پرداخت. ارزیابی شما درباره این اتفاق
چیست؟
درباره روابط ایران و آمریکا پیشتر سرمایههای زیادی به کار میبردند تا
چنین اتفاقی رخ دهد. اما به قول آقای روحانی اینبار بسیار راحت این امکان
فراهم شد و این مدیون انتخابات شکوهمندی بود که با مشارکت مردم در ایران
انجام شده بود. در کل به نظر من این اتفاق یک نقطه عطفی در روابط بینالملل
ایجاد کرده است. این دستاورد صرفا مختص روابط ایران و آمریکا نیست و
میتوان آن را متعلق به تمامی روابط بینالملل دانست و البته نشان دهنده
ارزش افزودهای در سیاست خارجی ایران است. در گذشته نیز دیپلماتهای دو
کشور با یکدیگر صحبت میکردند. ولی این گفتوگوها در قالب ارگانهای سازمان
ملل یا درنشستهای 1+5 و یا حواشی که در سازمان ملل وجود دارد، صورت
میگرفت. مانند زمانی که دبیر کل این سازمان اعضا را به شام دعوت میکند.
در این مواقع دیپلماتهای دو کشور با یکدیگر دست میدهند و یا حتی
گفتوگویی در حد احوال پرسی نیز انجام میدادند. ولی اینکه دو رئیس جمهور
این دو کشور با یکدیگر تلفنی صحبت کنند، نشاندهنده عزم راسخی است که بوجود
آمده است و همانطور که عرض کردم یک نقطه عطفی در روابط بینالملل محسوب
میشود که به ندرت دیده شده است.
اگر وقوع این اتفاق مربوط به انتخابات ریاست جمهوری است پس چرا در
دورههای پیشین مانند 76،80 وحتی 84 که انتخابات حتی با حضور بیشتری نیز
برگزار شده بود این امر محقق نشد؟
تصور من بر این است که چند اتفاق افتاده است. اول اینکه یک اراده سیاسی در
ایران ایجاد شده است و ما متوجه شدهایم مشکلات سیاست خارجی ما،مسائل
اساسی است که اگر حل نشود اتفاقات مهمی در عرصه داخلی و خارجی رخ خواهد
داد. لذا نگاه جدیدی را در سیاست خارجی، که همان تعامل است ایجاد کردهایم و
این فرصت به خوبی توسط آقایان روحانی و ظریف مورد بهره برداری قرار گرفت.
یعنی این اراده سیاسی در داخل کشور تصمیمگیری شد و توسط افراد قابل مورد
بهربرداری شد .هیچ کدام از این دو فاکتور در دورههای پیشین وجود نداشت.
البته در دوران آقای خاتمی دیپلماتهای قابل دیده میشدند اما متاسفانه
اراده سیاسی در آن دوره ایجاد نشده بود، که ما بتوانیم از وجود آقای خاتمی و
فرصتهای ایجاد شده توسط ایشان استفاده کنیم. اما در شرایط کنونی هر دو
گزینه به وجود آمده و ما نیز از آنها، برخلاف گذشته که این فرصتها را آتش
می زدیم ،الان نهایت استفاده را میبریم. در کل نظر من این است که این دو
عامل سرچشمه از دو واقعه مهم است اول اینکه فشارهایی که بر روی ما بود و
مشکلات و مسائل اقتصادی که به ما تحمیل میشد. ما در سالهای اخیر فشارهای
بین المللی زیادی را تحمل میکردیم .دوم اینکه در داخل هم با مشکلات
زیادی روبرو بودیم که ناشی از بیتدبیری دولت گذشته و دیپلماتهای
ناکارآمدی بود که به کار گرفته بودند. مسئله دیگر اراده ملت است. ملت ایران
نشان دادند که دیگر نمیخواهند در شرایط گذشته به سر ببرند و این تصمیم
توسط جناب دکتر روحانی و دیپلماتهای ورزیدهای که در اختیار دارند
علیالخصوص آقای ظریف مورد توجه قرار گرفت و توانستند این شرایط را فراهم
کنند.
از آنجایی که ایجاد این رابطه نیاز به یک برنامهریزی درست و دقیقی دارد در قدم بعدی چه باید کرد؟
قدم بعدی از نظر من مدیریت موضوع است که اهمیت بسیاری دارد. اما مسئله این
است که ما چگونه میتوانیم موضوع را مدیریت کنیم؟ در شرایط فعلی ما در حال
دستیابی به نوعی از توافقات مشخص با 1+5 هستیم. این موارد هم در قالب 1+5
صورت گرفته است. چرا که اگر توجه کنید ابتدا آقای ظریف با جان کری گفت و
گو میکنند و بعد اوباما و آقای روحانی در تماس تلفنی با یکدیگر صحبت
میکنند. این نکته نشاندهنده آن است که صحبتها در قالب 1+5 و صحبتهای
دوجانبهای که داشتند بسیار کار ساز بوده است که آقای اوباما تصمیم
میگیرند با دکتر روحانی تماس بگیرد. لذا گفتوگو با 1+5 بسیار برای ما مهم
است و نشاندهنده آن است که اگر ما بتوانیم جو آرامی را در سیاست خارجی
حاکم کنیم مدیریت این شرایط امکانپذیر است. ما امیدواریم که تا آخر مهر که
مذاکرات بعدی صورت میگیرد آرامش لازم را داشته باشیم و از این اراده که
در قالب صحبتهای اوباما و دکتر روحانی متجلی شده است پشتیبانی کنیم و بعد
بتوانیم وزارت خارجه خود را به سمت درست هدایت کنیم تا روابط با همسایهها
و دیگر کشورها را تصحیح کنیم.
معمولا تصمیمات و دستاوردهایی که در خارج از کشور ایجاد میشود
در داخل با واکنشهای تندروها مواجه میشود و در برخی موارد مانند توافق
آقای لاریجانی در دورانی که مسئولیت مذاکرات هستهای را بر عهده داشتند
اظهار نظرهای داخلی موجب شد بطور کلی منتفی بشود. درباره این گفتوگو نیز
اتفاق خواهد افتاد. چه راهکاری برای جلوگیری از آن وجود دارد؟
واقعیت این است که در همه دنیا و حتی کشورهای پیشرفته مانند آمریکا افراد
تندرو وجود دارد که قطعا بسیار جدی اوباما را در خصوص تصمیمش و گفتوگوی
تلفنی که با دکتر روحانی انجام داده است، تحت فشار قرار خواهند داد. اما
موضوع این است که تصمیماتی گرفته شده و باید بر آن ایستادگی کنند. ما هم
گروههایی در جامعه داریم که تندرو هستند. اینها اقشار جامعه هستند و نه
میتوانیم این گروه را نادیده بگیریم و نه از کشور خارج کنیم. اما مسئله
مهم این است که یک تصمیم و اراده سیاسی در کشور وجود دارد و باید توسط
مقامات بالای نظام مورد حمایت قرار بگیرد تا بتوان این اتفاقات را به ثمر
رساند و نتایج مثبتی عاید کشور کرد.