arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۸۶۹۳۵
تاریخ انتشار: ۰۳ : ۱۰ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۳

رمزگشایی از آتش‌سوزی عمدی و مرگبار در شرق تهران

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 
 آتش‌سوزی عمدی در ساختمان ٥ طبقه ٣ نفر را به کام مرگ فرو برد. پلیس جنایی پایتخت به دنبال شناسایی مردی است که چند ساعت قبل از آتش‌سوزی مالک ساختمان را تهدید کرده بود.

در این حادثه ٥٠ نفر از محاصره آتش نجات پیدا کردند و یک زن و مرد و کودک جان خود را از دست دادند. وقتی زن جوان با یکی از دو قلوهایش از خانه خارج شد هرگز تصور نمی‌کرد بعد از بازگشت با خانه سوخته شان روبه‌رو شود. این درحالی است که با مرگ یکی از قل‌ها جدایی دو قلوها رقم خورد.

ساختمان در محاصره آتش
ساعت ٣٠: ٢٢ دقیقه شامگاه روز جمعه صدای انفجار مهیبی در خیابان ابولحسنی مجیدیه خبر از حادثه‌ای شوم می‌داد. انفجار به‌حدی شدید بود که شیشه خانه‌ها فرو ریخت وناگهان شعله‌های آتش از هر سوی ساختمان زبانه کشید. اهالی خیابان ابوالحسنی پس از شنیدن صدای انفجار هراسان از خانه‌هایشان بیرون آمده بودند دود سیاه و غلیظ همراه با آتش نارنجی رنگ یک ساختمان ٦ طبقه را محاصره کرده بود. صدای شکستن شیشه‌های ساختمان، وحشت به راه انداخته بود و هیچ‌کس از سرنوشت اهالی این ساختمان‌ها خبر نداشت. در همین زمان چند زن و مرد ساکن این ساختمان توانستند از میان دود و آتش خارج شوند و به کوچه پناه ببرند، اما همچنان ساختمان درحال سوختن بود. شاهدان ماجرا بلافاصله این آتش‌سوزی مهیب را به سازمان آتش‌نشانی مخابره کردند. چند دقیقه بعد صدای آژیر خودروهای آتش‌نشانی در خیابان‌های اطراف محل حادثه پیچید. با حضور تیم‌های آتش‌نشانی در محل حادثه عملیات امدادونجات افراد گرفتار در ساختمان آتشین آغاز شد.

ساکنان وحشت‌زده ساختمان به سمت پنجره‌های خانه هجوم آورده بودند و تعدادی زن و مرد برای رهایی از مخمصه قصد داشتند خودشان را از بالکن خانه‌هایشان به خیابان پرتاب کنند. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد حریق گسترده راه پله‌های ساختمان را محاصره کرده و به همین خاطر تعدادی از ساکنان واحدها در خانه‌هایشان حبس شده‌اند. درحالی‌که ماموران آتش‌نشانی از تعداد افراد گرفتار در ساختمان سوخته هیچ اطلاعی نداشتند همزمان با اطفاي حریق توانستند دست به نجات ساکنان حبس شده در ساختمان بزنند. ٥٠ زن و مرد و کودک درحالی‌که در وضع خطرناک و مرگباری قرار گرفته بودند توسط نیروهای آتش‌نشانی نجات پیدا کردند، اما این همه ماجرا نبود و آتش مرگبار یک زن ٦٢ ساله، کودک ٤ساله و مردی ناشناس را به کام مرگ فرو برده بود. با خاموش شدن آتش، ساختمان کاملا تخلیه شد، در ادامه بررسی‌ها آتش‌نشان‌ها متوجه شدند کانون انفجار پارکینگ این ساختمان ٦طبقه بوده است و به همین خاطر ٤ خودروی پارک شده در این ساختمان هم، سوخته و به خاکستر تبدیل شده بود. ماموران اورژانس ٢ نفر از ساکنان این حادثه را که به علت دودزدگی مصدوم شده بودند به بیمارستان بردند و اجساد برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.

رازگشایی از حادثه ساختمان سوخته
وقتی این حادثه مرگبار به ماموران کلانتری ١٩٠ مجیدیه شمالی گزارش شد، بلافاصله اکیپی از ماموران برای رازگشایی از ماجرای ساختمان سوخته، به محل حادثه اعزام شدند. تا این‌که در تحقیقات پلیسی راز عجیب این آتش‌سوزی برملا شد. «سیامک پروینی» مرد میانسالی که در این حادثه همسر و نوه ٤ ساله‌اش را از دست داده بود به ماموران گفت: «ساعت ٤ بعد از ظهر بود که سرایدار قبلی ساختمان به در خانه‌مان آمد. او از مدتی پیش با مالک ساختمانمان درگیر اختلاف حساب شده بود. عصبانی و خشن حرف می‌زد گفت: «اگر پولم را پرداخت نکند یا شکایت می‌کنم یا خودروهایش را آتش خواهم زد» او را نصیحت کردم و گفتم که برای رفع مشکلاتشان میانجیگری خواهم کرد. ساعت ٣٠: ٢٢ دقیقه شب بود که متوجه شدم آتش‌سوزی در ساختمان رخ داده است. صدای فریاد شنیدم و بلافاصله در ورودی ساختمان را باز کردم. دود غلیظی در راهرو پیچیده بود و حرارت آتش، پوست صورتم را سوزاند، بعد از آن دیگر متوجه چیزی نشدم تا این‌که بعد از چند ساعت متوجه شدم همسرم «ملکه» و نوه‌ام «سروش»٤ ساله در محاصره آتش قرار گرفته و به کام مرگ فرو رفته‌اند.» یکی دیگر از ساکنان ساختمان هم در رابطه با وقوع آتش‌سوزی گفت: «درحال استراحت در خانه بودم که ناگهان صدای فریاد شنیدم، در ورودی خانه‌مان را باز کردم و متوجه دود و آتش شدید شدم که به سمتم هجوم آورده بود تا این‌که با رسیدن مأموران آتش نشانی نجات پیدا کردیم.»

عملیات آتش‌نشانی
مهدی داوری معاون عملیات سازمان آتش‌نشانی تهران در رابطه با عملیات اطفاي حریق و نجات ساکنان ساختمان گفت: «ساعت ٣٠: ٢٢ دقیقه و با دریافت خبر آتش‌سوزی در یکی از آپارتمان‌های مجیدیه شمالی بلافاصله ماموران ایستگاه‌های ٢٣، ٧٥، ٧١، نجات ١٢ به همراه ٢ نردبان هیدرولیکی، تشک نجات و خودرو حامل دستگاه‌های تنفسی به محل حادثه اعزام شدند. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد به دلیل آتش گسترده ٥٠ زن، مرد و کودک در وضع خطرناک و ناایمنی در ساختمان حبس شده‌اند. عملیات نجات همزمان با اطفاي حریق آغاز شد. نیروهای آتش نشانی به سرعت عملیات خود را شروع کردند، گروهی از آنان با بستن دستگاه تنفسی به کانون آتش در پارکینگ خودروها در طبقه منفی یک ساختمان که مملو از دود و آتش بود رفتند و آتش‌سوزی را که درحال سرایت به سایر خودروها بود مهار و خاموش کردند.

گروه‌های دیگر آتش‌نشانان به کمک افراد گرفتار در ساختمان رفته و از طریق نردبان‌های هیدرولیکی، و همچنین راه پله ساختمان موفق شدند ٥٠ نفر از ساکنان را از طبقات، بالکن‌ها و پنجره‌های این ساختمان به سلامت خارج کرده و به محل امن منتقل کنند. آتش‌نشانان همچنین درحین عملیات جست و جو در طبقات ساختمان با جسد سوخته یک زن ٦٢ ساله و پسربچه ٤ ساله‌ای روبه رو شدند که در راه پله افتاده بودند. جسد مرد ٢٨ ساله‌ای هم که درکابین آسانسور کشف شد بررسی‌های اولیه نشان می‌داد او قصد داشته برای فرار از دود و آتش از طریق آسانسور از ساختمان خارج شود که به علت قطع برق و متوقف شدن آسانسور، در داخل کابین گرفتار شده و براثر دودگرفتگی به کام مرگ فر رفته بود. عملیات آتش ساعت ١٢: ٢ دقیقه بامداد به پایان رسید. این درحالی است که علت بروز این آتش‌سوزی توسط کارشناسان آتش‌نشانی درحال بررسی است.»

آغاز تحقیقات جنایی
با ادعاهای این ساکنان ساختمان، ماموران کلانتری، قاضی کشیک قتل را در جریان ماجرا قرار دادند. با دستور بازپرس «مدیر روستا» تحقیقات جنایی کارآگاهان در محل حادثه آغاز شد.بررسی‌ها نشان می‌داد ٤ خودرو در پارکینگ سوخته است .در تحقیقات بیشتر مشخص شد خودروی مزدا ٣٢٣ متعلق به مرد ٥١ ساله‌ای بوده که ساکن ساختمان مجاور این آپارتمان است و در شب حادثه اتومبیل را در پارکینگ این ساختمان پارک کرده بود. خودروهای بی ام و، گالانت و پژو ٤٠٥ هم که در این حادثه به خاکستر تبدیل شد متعلق به مالک ساختمان بودند. همین موضوع کافی بود تا برای رازگشایی از علت این حادثه آتشین مرد همسایه هم برای تحقیقات به دادسرا احضار شود.

این مرد که در این ماجرا بی‌تقصیر بود به قاضی مدیر روستا، بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران گفت: «من و خانواده ام در ساختمان مجاور این آپارتمان سوخته ساکن هستیم، و چون مالک این ٢ ساختمان یک نفر است بعد از اجاره خانه‌ام او برای این‌که پارکینگ ساختمان مان را به یک انبار کاشی اجاره داده بود از من خواست تا خودور را در پارکینگ خانه کناری پارک کنم. در این ٤ ماهی هم که ما ساکن این ساختمان بودیم من برخی شب‌ها اتومبیل‌ام را در این پارکینگ پارک کردم که از شانس بد در شب حادثه سوخت و به خاکستر تبدیل شد. حالا به خاطر این‌که خودروام در این ساختمان پارک شده بود، من را متهم کرده اند.» قاضی مدیر روستا بعد از شنیدن اظهارات این مرد بی‌گناه که خودش هم قربانی این حادثه آتش‌سوزی بود، دستور آزادی او را صادر کرد. این درحالی است که براساس ادعاهای شاهدان ماجرا تحقیقات پلیسی برای دستگیری مرد مرموزی که ظهر روز حادثه مالک ساختمان را تهدید به آتش زدن خودروهایش کرده بود آغاز شده است.

آرامش خاکستری یک روز پس از حادثه
یک روز از حادثه آتش‌سوزی ساختمان مجیدیه می‌گذرد اما ساختمان ٥ طبقه‌ای که روز جمعه ٣ نفر در آن به کام مرگ فرو رفتند توسط پلیس تحت نظر است. هیچ کس اجازه ورود به این ساختمان را ندارد. حتی کارگرانی که قصد ورود به ساختمان را دارند باید توسط پلیس شناسایی شوند. در این میان مردی که چند پتو در دست دارد از در ورودی ساختمان خارج می‌شود. از چهره پریشانش معلوم است که از اهالی ساختمان بوده. از او که ماجرا را می‌پرسیم می‌گوید: «دیروز با خانواده ام بیرون بودیم که به ما خبر دادند که ساختمانمان آتش گرفته است. وقتی خودمان را به ساختمان رساندیم چشمم به ماموران آتش‌نشانی افتاد که درحال خارج کردن اهالی ساختمان بودند.»  مرد جوان در ادامه گفت: «من درجریان جزییات ماجرا نیستم اما شنیده ام که همه ماجرا از یک درگیری در پارکینگ شروع شده است.»

مرد همسایه که در طبقه پنجم ساختمان مجاور محل حادثه ساکن است درباره زمان حادثه به خبرنگار «شهروند» گفت:  «درخانه مشغول استراحت بودم که ناگهان صدای انفجار مهیبی را شنیدم. سریع از خانه خارج شدم دیدم که دود از ساختمان مجاور بیرون می‌زد. همان موقع بود که اولین خودروی آتش‌نشانان از راه رسید. از این‌که آتش‌نشانان به این زودی رسیده بودند تعجب کردم. شعله‌های آتش از قسمت پارکینگ به سمت بالا می‌رفت. حادثه وحشتناکی بود.»

وی در ادامه گفت:  «آتش‌نشانان بوسیله نردبام ساکنان ساختمان را از پنجره بیرون آوردند. صحنه‌های دلخراش زیادی را دیدم اما دلخراش‌ترین صحنه فریادهای کمک‌خواهانه زن جوانی بود که یکی ازفرزندانش و مادرش جانشان را از دست دادند. او را کم و بیش می‌شناختم. مادر دوقلوها بود و آن روز وقتی برای خرید از خانه خارج شده بود یکی از فرزندانش را همراهش می‌برد و فرزند دیگرش در خانه نزد مادربزرگش می‌ماند که متأسفانه جانشان را در این حادثه از دست می‌دهند. او فریادزنان از آتش‌نشانان می‌خواست تا فرزندش و مادرش را نجات دهند اما آنها جان باخته بودند.» مرد جوان اضافه کرد: «شعله‌های آتش به‌حدی شدید بود که اگر آتش‌نشانی آن راخاموش نمی‌کرد حتی به خانه‌های ما نیز سرایت می‌کرد و معلوم نبود چند نفر دیگر جانشان را از دست می‌دادند.»

منبع: شهروند
نظرات بینندگان