arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۰۲۱۵۵
تاریخ انتشار: ۴۴ : ۲۰ - ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴

به داد ما «زشت» ها برسيد!

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 طبق آماري که يک موسسه آمارگيري سال ها قبل گرفته، زنان ايراني سالي دو ميليارد دلار خرج لوازم آرايشي مي کنند. همچنين رييس سازمان غذا و دارو مي گويد ايران رتبه هفتم مصرف لوازم آرايشي را در دنيا دارد.

اگر آرايش را همانطور که در لغت نامه هاي معتبر آمده زيباکردن چهره، تصنع و ظاهرسازي بدانيم، و از آن طرف بدانيم که ايران، دومين کشور استفاده کننده از لوازم آرايش در خاورميانه است، مي شود در ديد اول به اين نتيجه رسيد که زنان کشور ما يا زشت اند يا «خودزشت بين»!

تمايل به زيبايي و تلاش براي زيباتر شدن، چيزي نيست که بتوان آن را انکار کرد. در ذات انسان، علاقه به زيبايي و خودآرايي وجود دارد اما چيزي که مدام در حال تغيير است، تعريف از زيبايي و تغيير نگاه ها به آن است.

به راحتي نمي توان گفت علاقه به آرايش و استفاده از لوازم آرايش در ايران از چه زماني آغاز شده است. تاريخ نگاران معتقدند که آرايش چشم 4500 سال قبل از ميلاد مسيح در ايران وجود داشته و 2000 سال قبل از ميلاد، از رنگ دهنده به لب که معادل رژ امروزي است استفاده مي شده است. اصطلاح امروزي هفت قلم آرايش هم که شامل سرمه و حنا و خضاب و سفيداب و وسمه و زرک و خال مي شده است هم براي پيش از ورود اسلام به ايران است. از تمامي اين ها مي شود فهميد که آرايش و خودآرايي تاريخچه اي قديمي دارد. علاقه به آرايش و خودآرايي در همه زمان ها وجود داشته و تنها چيزي که تغيير کرده، الگوهاي زيبايي شناسي است.

زماني تعريف از زيبايي، هر چيز طبيعي بود؛ يعني هر چه در شکل طبيعي آن زيبا به نظر مي رسيد. اين الگوي زيبايي شناسي رفته رفته تغيير کرد تا جايي که امروز، تصرف در طبيعت، زيبايي تلقي مي شود. اين را مي شود از علاقه به استفاده از لوازم آرايش، تغيير دادن رنگ پوست، عوض کردن رنگ چشم و حتي اعمال جراحي زيبايي فهميد.

اگر يک مطالعه تاريخي به سير تحول اين الگوي زيبايي داشته باشيم، خواهيم ديد که در دوره هاي مختلف نگاه به زيبايي به يک شکل خاص بوده است. براي مثال مي بينيم در دوره قاجار، هيکل هاي درشت و ابروهاي سياه و کلفت و به هم پيوسته، زيبايي تلقي مي شده و ملاک همين زيبايي چند سال بعد در دوره پهلوي از اين رو به آن رو شده و زنان قد بلند و لاغر و بلوند و کشيده زيبا محسوب مي شدند.

اين تغيير الگوي زيبايي تا به آن جا پيش رفته که امروز بحث آرايش و تغيير چهره، به معضلي بزرگ تبديل شده است. اين که ايران در خاورميانه رتبه دوم استفاده از لوازم آرايش و رتبه 6 را در جهان کسب کند، زنگ خطر بزرگي است. شايد استفاده از لوازم آرايش در شرايط عادي بحران تلقي نمي شد اما اين که اين استفاده، موجب تبرج و خودنمايي شده و امروز خودش را به شکل يک بيماري اجتماعي نشان مي دهد، خطرناک به نظر مي رسد. پاسخ به اين سوال که چرا اينطور شد و تمايل بيمارگونه به استفاده از لوازم آرايش به چه دليل به وجود آمد، سوالي است که اگر برايش جواب پيدا شود، خيلي از مشکلات حل خواهد شد.

يک عادت خطرناک و پرهزينه
عادت کرده است! يک جور شرطي شدن مي شود اسمش را گذاشت. درست مثل اين که وقتي از خواب بيدار مي شوي صورتت را مي شويي و يا شب قبل از خواب مسواک مي زني؛ که اگر اين اتفاق نيفتد، يکچيزي کم داري. آرايش هم همين حکم را پيدا کرده و محال است از خانه بيرون برود بدون اين که آرايش کند.

براي اين عادتش هم دلايل مختلف مي آورد. مي گويد اگر آرايش نکند اعتماد به نفسش مي آيد پايين. مي گويد اگر معمولي باشد، زشت به نظر مي رسد و بين دوست، همکار و حتي شهروندان عادي که نمي شناسدشان جايگاهي ندارد. مي گويد حتي تصور اين که روزي بدون آرايش برود بيرون هم برايش وحشت آور است.

کساني که در مورد آرايش تحقيق و مصاحبه کرده اند، جملاتي از اين دست را زياد شنيده اند. اما اين که چقدر از اين جمله ها باور واقعي فرد است و چقدرش بهانه، قابل تفکيک نيست. اما شايد همين عادت کرده ها، ندانند اين به اصطلاح عادت، چقدر براي خودشان و جامعه شان، پرهزينه است و خطرناک.

دکتر محمد رحيمي، روانشناس در اين باره مي گويد: « زيبا بودن يک ميل طبيعي است. همه خانم ها دوست دارند زيبا باشند و مورد قبول ديگران. اين در فطرت زن است. اما اين که اين زيبايي بايد چه جاهايي ظهور و بروز پيدا کند و در چه مکان هايي کنترل بشود، از آن مسائلي است که تفکيکش براي دختران و زنان جامعه ما کمي مشکل شده است.»

کجا مي روي؟ دانشگاه؟ سر کار؟ عروسي؟
شايد مقايسه مظاهر فرهنگي کشورمان با کشورهايي که از نظر آداب و رسوم و فرهنگ با ما يکي نيستند کار درستي نباشد؛ اما با يک سفر کوچک به يکي از اين کشورها، درمي يابيم که در اکثر مواقع پوشش و ظاهر مردم نشان دهنده جايي است که مي روند و محفلي است که در آن شرکت مي کنند. پوشش و آرايش محل کار، با آرايش دانشگاه، با آرايش تفريح و جشن و مهماني متفاوت است. مرزي که در مورد بانوان ايراني معمولا ديده نمي شود.

گاهي در مطب دکتر، محل کار، دانشگاه و کوچه و خيابان چنان آرايش هايي به چشم مي خورند که اگر نداني خيال مي کني همين الان از مجلس عروسي يا جشني بزرگ بازگشته اند.

دکتر رحيمي، کارشناس روانشناسي مي گويد: « با مواردي مواجه هستم که معتقدند ظاهرشان به خودشان تعلق دارد و کسي نمي تواند آن ها را محدود کند که چطور ظاهر شوند. براي اين افراد تبيين اين نکته که اين قضيه در محيط خانواده و حريم شخصي معني و موضوعيت پيدا مي کند ضروري است. مشکلات ما دقيقا از جايي شروع مي شود که رفتارهاي اجتماعي با رفتارهاي شخصي اشتباه گرفته مي شوند و به صورت نادرست و ناپخته عمل مي شود.»

شايد يکي از دلايل اين که الان، استفاده از لوازم آرايشي و خودآرايي هاي آن چناني در جامعه به شکل معضل و آسيب خودش را نشان مي دهد، همين عدم توانايي تفکيک و تشخيص نوع رفتار در محيط خصوصي و عمومي باشد.

باز هم خانواده
بي خود نگفته اند خانواده سيمان جامعه است. در هر مشکل و معضلي که عميق مي شويم و مطالعه مي کنيم، ريشه اش را در خانواده مي يابيم.

مادر در خانه ساده ترين شکل ممکن را دارد. به محض آن که مي خواهد برود بيرون، حتي خريد کوچک، اولين کاري که مي کند در آوردن چهره اش از حالت ساده ي خانه است. کودک دختر مي بيند. مي بيند و ياد مي گيرد که آرايش، براي بيرون رفتن است. وقتي آرايش براي بيرون رفتن باشد، يعني خود آرايش موضوعيت ندارد و نگاه ديگران است که اين وسط باعث اين کار شده. کودک با اين شيوه بزرگ مي شود و خدا را شکر که جامعه هم بستر مناسبي براي کج تر رفتنش فراهم مي کند!

علي اسکندري، جامعه شناس در اين باره مي گويد: «در مورد تاثير محيط و مکان نظريه هاي زيادي وجود دارد که ثابت مي کند ويژگي هاي رفتاري و کنش فردي به دو عامل وراثت و خانواده و محيط بستگي دارد. منکر تاثير محيطي نيستم اما معتقدم اگر شيوه هاي درست در خانواده پياده شود، استعداد فرد براي تحت تاثير محيط قرار گرفتن کمتر خواهد شد.»

او بر اين باور است که هسته اصلي رفع اين مشکل، خانواده است و البته سياست هاي مرتبط به اشتغال، تحصيل و مسکن که در مورد خانم ها اتخاذ شده و يا بايد مي شده و نشده را هم بي تاثير نمي داند.

اين آسيب شناس معتقد است نمي شود به معضل خودنمايي يک جانبه نگاه کرد. او مي گويد: «جامعه ما با مجموعه اي از تغييرات مواجه شده است. سبک زندگي، نوع ازدواج ها، الگوي زيبايي، سبک سکونت و خيلي چيزهاي ديگر مي تواند در اين معضل دخيل باشد. براي مثال در بحث خودنمايي و تمايل به بيرون رفتن را از بعد تغيير سبک سکونت اگر بخواهيم بررسي کنيم، مي توانيم بگوييم چطور مي شود انتظار داشت سه چهار نفر در يک آپارتمان 50 متري زندگي کنند و تمايل به بيرون زدن نداشته باشند؟! يا وقتي اشتغال زنان در کشور به گونه ايست که آن ها در حوزه هاي خدماتي و يا شرکت هاي خصوصي مي توانند استخدام شوند آن هم با شرايط خاص، چطور مي شود انتظار داشت تمايل به خودآرايي و جلب توجه براي پيدا کردن و نگه داشتن کار وجود نداشته باشد؟»

چرا انقدر به صورتت مي مالي دختر؟!
آمار استفاده از لوازم آرايشي در ايران، آمار قابل توجهي است . طبق آماري که يک موسسه آمارگيري سال ها قبل گرفته، زنان ايراني سالي دو ميليارد دلار خرج لوازم آرايشي مي کنند. همين آمار مي گويد که 14 ميليون نفر از زنان ايراني هر ماه بين هفت تا 12 دلار صرف خريد لوازم آرايشي مي کنند. همچنين رييس سازمان غذا و دارو مي گويد ايران رتبه هفتم مصرف لوازم آرايشي را در دنيا دارد.

درست است که بخشي از اين لوازم آرايشي در چارچوب خانواده مورد استفاده قرار مي گيرد اما قسمت قابل توجهي از آن در جامعه به چشم مي آيد که با شايد همخواني زيادي با فرهنگ ايراني و اسلامي ما نداشته باشد.

روانشناسان علت دروني استفاده افسارگسيخته از لوازم آرايش را در ميل زنان به مورد قبول قرار گرفتن و زيبا تلقي شدن مي دانند. دکتر رحيمي دلايلي ديگري را مطرح مي کند که در نوع خودش جالب است. او مي گويد که حتي بالا رفتن سن ازدواج و ايجاد نوعي رقابت بين خانم ها در بحث ازدواج و تشکيل خانواده هم مي تواند بي تاثير نباشد.

اين کارشناس از عدم مقابله درست با هنجار شکني ها هم انتقاد مي کند: «چند سال قبل، اگر دختر ازدواج نکرده اي ابروهايش را برمي داشت و صورتش را اصلاح مي کرد، ناهنجاري تلقي مي شد و در گروه هاي خانوادگي و دوستانه و مدرسه و حتي دانشگاه مورد انتقاد بود؛ رفته رفته اين قبح از بين رفت و اين هنجارشکني تا آنجا پيش رفت که در حال حاضر پسرها هم ابرو برمي دارند و کسي کاري به کارش ندارد! يکي از دلايل اين که ما بدون ترمز داريم به سمت و سوهاي بد مي رويم، همين ريختن حساسيت هاست.»

اسکندري، کارشناس جامعه شناسي هم در مورد علت تمايل زياد دختران و زنان به استفاده از لوازم آرايش مي گويد: «در جهان سوم، متاسفانه ميل به ديده شدن بيشتر از کشورهاي پيشرفته است. زماني که معيارمان براي ديده شدن زيباتر شدن، تحريک کردن و جذب ديگران باشد، از هر وسيله اي براي رسيدن به اين هدف استفاده مي کنيم. اين خودنمايي اگر مي توانست در قالب کار، فعاليت خاص، هنر و يا بروز استعدادهاي دروني اتفاق بيفتد، هرگز تا حد خودآرايي تنزل پيدا نمي کرد.»

بدبخت بيچاره هاي زشت و بي آرايش؛ ثروتمندان خوشگل و هفت قلمي!
اين که در فيلم ها و سريال ها چه صدا و سيمايي و چه سينمايي همه تحصيلکرده ها و ثروتمندها و کساني که داراي جايگاه خوب اجتماعي هستند، لباس هايي با رنگ هاي خاص، کفش و کيف آنچناني و آرايش دارند، نه تنها براي ذهن سازندگان فيلم و سريال که براي ذهن مخاطبانشان هم کليشه شده. يعني اگر بدون هيچ توضيحي و بدون پيش زمينه ذهني، در سريالي خانومي آرايش کرده ببينيد و در کنارش زني با ظاهر نامرتب تر، بدون شک حدس خواهيد زد که اولي از طبقه بالاي جامعه و بالاشهرنشين است و دومي بدبخت و بيچاره!

رسانه، به عنوان يکي از تاثيرگذارترين عوامل در ايجاد و تغيير فرهنگ متولي معرفي درست الگوهاست. وقتي الگوها در رسانه به اين شکل تعيين مي شوند، نمي شود از جامعه مخاطب انتظار داشت طور ديگري فکر و برداشت کنند. در اين ميان هجوم الگوهاي غربي و آن طرف آبي را هم نمي توان ناديده گرفت.

رحيمي، کارشناس روانشناسي از اين بعد هم سخن به ميان مي آورد: «در جامعه اي که به خاطر تکنولوژي و ارتباطات زياد به سمت جهاني شدن پيش مي رود، نمي توانيم از تاثير خاموش رسانه ها چشم بپوشيم. اين که ما الگوي مناسبي براي پوشش و ظاهرمان نداريم و از آشفتگي فرهنگي رنج مي بريم مي تواند به طور عمده در به وجود آمدن بحران تاثيرگذار باشد.»

اين که در جامعه گاها ديده مي شود که يک نوع آرايش که شبيه فلان بازيگر هاليوودي است و فلان مدل مو که مختص يک فوتباليست است رايج مي شود، ثابت کننده ي همين ادعاست.

علي اسکندري، کارشناس جامعه شناسي البته خيلي اين حرف را قبول ندارد و مي گويد نبايد تقصير را گردن بيروني ها بياندازيم. او به امپرياليسم فرهنگي اشاره مي کند و مي گويد: «درست است که اين امپرياليسم وجود دارد و فشار از بيرون هست، اما نبايد به اين فکر کنيم حالا که تبليغات و تحريکات از طرف رسانه هاي بيگانه وجود دارد، پس ديگر خودمان نمي توانيم کاري از پيش ببريم و دست روي دست بگذاريم.»

او هم به معرفي نشدن الگوي درست اشاره مي کند و معتقد است: «وقتي به جوان مي گوييم آرايش نکن و يا فلان لباس را نپوش، آيا مدلي براي آراستگي به او معرفي مي کنيم؟ آيا ژورنالي که منطبق با اصول ديني و ايراني ما باشد در اختيارش قرار مي دهيم؟ جوان وقتي مي بيند براي نهي شده هايش جايگزين ندارد چاره اي جز ادامه دادن به روند قبلي ندارد.»

بحث در مورد آرايش و خودنمايي، بحثي مفصل است که از مناظر مختلف مي توان به آن نگاه کرد. آسيب هاي استفاده زياد از لوازم آرايش، معضلي به نام قاچاق و آسيب مالي هنگفت به کشور که ناشي از تقاضاي زياد لوازم آرايش است، پايين آمدن سن استفاده از لوازم آرايش، ورود لوازم آرايشي و بهداشتي غيراستاندارد و تاريخ گذشته و ده ها مورد ديگر، محورهاييست که مي توان در مورد هر کدامشان ساعت ها نوشت و خواند اما به نظر مي رسد اگر با اصلاح سبک زندگي، آموزش و آگاهي دادن به خانواده ها، برخورد علمي متوليان فرهنگي با اين پديده و البته معرفي الگوهاي مناسب بتوانيم از گل شدن آب آن هم از سرسلسله جلوگيري کنيم، مشکلات بعدي خودبه خود و بدون کمترين تلاشي حل خواهند شد.

منبع : خبرآنلاين
نظرات بینندگان