arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۰۲۲۲۱
تاریخ انتشار: ۱۵ : ۱۱ - ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۴

ايران در آستانه گسست از تاريخ سكوت

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

نعمت‌الله فاضلي، انسان شناس و استاد دانشگاه تهران در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:

در اين سال‌ها جامعه ايران تغيير بزرگي را پشت سر مي‌گذارد. ما شاهد شكل‌گيري اشكال تازه‌‌اي از الگوهاي فرهنگي هستيم كه به تدريج در حال عينيت يافتن است و حتي مي‌تواند در آينده نزيك به شكل الگوي فرهنگي غالب در بيايد. مي‌توان از اين الگوها با عنوان اشكال فرهنگي در حال ظهور نام برد. يكي از مهم‌ترين اشكال فرهنگي در حال ظهور نوعي فرهنگ گفت‌وگوي اجتماعي است. اين فرهنگ از ١٠ سال پيش با همگاني شدن رسانه‌هاي خرد كه از طريق اينترنت در اختيار مردم قرار گرفت و گسترش وبلاگ‌ها و فضاهاي مجازي ديگر رو به گسترش گذاشت.

وبلاگ‌ها نخستين شكل رسانه‌هاي خرد بودند كه توسط فرد تاسيس و مديريت مي‌شد. بعدها پيامك‌ها بودند كه بيش از وبلاگ امكان مشاركت را به افراد مي‌داد. اما امروز با آخرين شكل اين ابزارها روبه‌رو هستيم؛ مثل وايبر، لاين، واتس‌آپ و ساير اپليكيشن‌هاي موبايلي كه امكان ارتباط‌ را ايجاد مي‌كنند. در واقع اين شبكه‌ها زنجيره‌اي از رسانه‌هاي خرد فرضي را ايجاد كرده‌اند.

اين يك واقعيت است كه اين رسانه‌هاي خرد در زنجيره رسانه‌اي بزرگ‌تري قرار گرفته‌اند و به دليل قدرت اجتماعي گسترده‌اي كه دارند رسانه‌هاي بزرگ‌تري همچون روزنامه‌ها و شبكه‌هاي تلويزيوني را نيز تحت تاثير خود قرار مي‌دهند. بر اساس همين تحليل بايد بپذيريم كه جامعه ما در آستانه ورود به فرهنگ جديدي است كه در اين فرهنگ جديد گفت‌وگو و تعامل از پايين به عنوان امر مسلم در حال پذيرفته شدن است.

رخدادهايي همچون پديده پاشايي و اتفاقات پس از آن مانند واكنش‌ها به سگ‌كشي، يا پديده پورشه و حتي داستان‌هاي بزرگ‌تر همچون بحث فسادهاي مالي كه در سيستم دولتي در حال آشكار شدن است نيز در اين دايره قرار مي‌گيرند. از منظر اجتماعي مي‌توانيم از آنها تحت عنوان نقد اخلاقي جامعه ياد كنيم ودر اين عرصه با اشكال تازه‌اي از نقد فرهنگي و نقد سياسي رو به رو هستيم. بي‌ربط نيست اگر بر ملا شدن بخشي از فسادهاي مالي را در بوته همين نقد سياسي ببينيم و پديده‌هايي همچون پاشايي يا داستان پورشه و سگ‌كشي را نوعي نقد اجتماعي جامعه نسبت به خودش ببينيم. در گفت‌وگوهاي وسيعي كه مردم درباره خودشان انجام مي‌دهند و با ارسال انواع متن‌ها از احاديث و آيات، سخنان بزرگان و حتي لطيفه‌ها به نقد اخلاقي مي‌پردازند.

من بر آن هستم تا از نوعي تحول در كليت فرهنگ جامعه امروزمان سخن بگويم، اينكه ما در آستانه ورود به شكل تازه‌اي از فرهنگ قرار گرفته‌ايم كه در آن گفت‌وگوي اجتماعي و صحبت كردن درباره مسائل جمعي مشترك توسط همگان بدون حضور مراجع قدرت يا مراجع ذي صلاح صورت مي‌گيرد. در اين شكل در حال ظهور فرهنگ، جامعه ما در نتيجه برخورداري از فناوري‌هاي ارتباطي همگاني براي نخستين بار در تاريخ فرصتي پيدا كرده است تا مسائل يا موضوعات يا به معناي عام‌تر توصيف جهان و آگاهي از وجود خود در جهان را نه از ديدگاه روشنفكران يا صاحبان قدرت بلكه از زبان مردم در تمام گروه‌ها و سنين اعم از مرد و زن، شهري و روستايي، از هر طبقه اجتماعي با ويژگي‌هاي خاص خودش بيان كند و به ارايه فهم خود از جهان يا بيان وضعيت خود در جهان بپردازد.

براي نخستين بار ما شاهد رخداد عظيم تاريخي در فرهنگ‌مان هستيم كه همه كم و بيش موفق به دست يافتن به حق بازنمايي شده‌اند. گويي همه مي‌توانند ديده شوند يا نشان دهند، همه مي‌توانند آنچه را تجربه مي‌كنند تفسير كنند و آنچه را تفسير مي‌كنند به نمايش درآورند و آن را به عنوان بخشي از حوزه عمومي به بحث و گفت‌وگو بگذارند. جامعه ما در آستانه ورود به يك فرهنگ نوين است، فرهنگ گفت‌وگويي يا گفت‌وگوي اجتماعي. در اين مرحله شاهد هستيم كه جامعه دچار هيجان و شگفت‌زدگي و كمي هم دستپاچگي شده است. به بيان ساده‌تر جامعه ما نوعي شوك فرهنگي ناشي از ورود به فرهنگ گفت‌وگويي را تجربه مي‌كند.

در اين مرحله آستانه‌اي كه جامعه ما از نوعي گنگي فرهنگي به گفت‌وگوي فرهنگي انتقال پيدا مي‌كند، گويي ملت زبان باز كرده است، گويي مردم مي‌خواهند فرياد بزنند، اگرچه ممكن است مانند كودكي كه تازه زبان گشوده واژه‌ها را نادرست ادا كند، جمله‌ها را شكسته بسته و گاه بي‌معنا بگويد. مانند كودكي كه تازه راه رفتنن را مي‌آموزد گاه ممكن است زمين بخورد و گاه ممكن است مسيري را خطا برود. ما در آستانه گسست از نوعي تاريخ گنگي و تاريخ سكوت و ورود به فرهنگ و تاريخ جديد هستيم كه در آن رسانه‌هاي خرد در امتداد اندام ما قرار گرفته‌اند. گويي چشم‌هاي ما به كمك دوربين‌ها مي‌بينند، گوش‌هاي ما به كمك راديو مي‌شنوند و امتدادي تا بي‌نهايت هستي پيدا كرده‌اند. در اين شرايط جديد ما به تدريج مي‌آموزيم كه چگونه خود، ديگري، جهان هستي و آگاهي‌مان را ارزيابي، رصد و نقد كنيم.

بايد بپذيريم اين فرهنگ جديد هنوز آنقدر به بلوغ و رشد نرسيده كه بتواند تعامل‌هاي رودررو را سازمان دهد، به اين دليل كه در حال حاضر اين گفت‌وگو صرفا از طريق توليد و توزيع پيام‌هاي اينترنتي صورت مي‌گيرد و هنوز نيروهاي اجتماعي در اين تعامل و گفت‌وگو سازمان نيافته و استمرار آن مي‌تواند اين فضا را فراهم كند. از سوي ديگر بايد در نظر داشت از آنجايي كه ورود ناگهاني همه مردم به اين عرصه باعث شده است تا خصلتي توده وار پيدا كند. مي‌توان اميدوار بود اين گفت‌وگو شكل‌هاي جديدي از انسجام اجتماعي و نيروهاي اجتماعي جديد و فضاهاي اجتماعي را براي جامعه ايران شكل دهد.
نظرات بینندگان