پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
اسماعيل احمدي مقدم فرمانده پيشين ناجا در سالگرد ارتحال اين مرجع تقليد به نقل دو خاطره از ديدارهاي خود ميپردازد و از دعايي سخن ميگويد که آيتالله بهجت تاکيد کردند هر روز صبح و شب سه بار آن را قرائت کند.
وي در خصوص ديدارهاي خود با اين مرجع فقيد اينگونه اظهار ميکند: «بنده در دوران مسئوليتم در سمت فرماندهي نيروي انتظامي، دو نوبت توفيق ملاقات با حضرت آيتالله العظمي بهجت (رحمه الله عليه) را داشتم و براي بنده بسيار راهگشا بود. يکي از اين ديدارها در ايام فاطميه و روز شهادت حضرت زهرا (س) بود و در مسجدشان در قم، توفيق حضور در جوار ايشان را داشتيم و براي من خيلي جالب بود که با آن سن و حالي که ايشان داشتند با حوصله و آرامش ميرفتند و با مردم هم سلام عليک ميکردند و مردم از ايشان التماس دعا داشتند.
من زودتر خارج شدم ولي بعد متوجه شدم که در آن راهروي خروجي مسجد، درخواست کردند من بايستم. منتظر ماندم و ايشان تشريف آوردند، سلام عليک گرمي با من کردند و در حق من دعا کردند. يعني من در خواست دعا کردم، ايشان هم لطف کردند و در حق بنده و همکارانم در نيروي انتظامي دعا کردند.
ملاقات حضوري ديگري بنده با ايشان داشتم، حضرت آيتالله بهجت به دليل وضع مزاجي و سن و سالي که داشتند، معمولا ملاقات نداشتند يا اگر ملاقاتي هم بود، کوتاه بود.
همان يک بار که من توفيق پيدا کردم خدمت ايشان باشم - که يک نفر از همکارانم هم همراه بنده بود و آقازاده ايشان هم در جلسه بودند - ايشان بعد از اينکه تشريف آوردند بنابر ابراز ارادتي که ما نسبت به بزرگان دين و عالمان رباني داريم، سعي کردم دست ايشان را ببوسم که ايشان اجازه ندادند و بدون اينکه من صحبتي کرده باشم - چون عرف اين است خدمت علما که ميرسيم، گزارشگونهاي از فعاليتهاي نيروي انتظامي يا سازمان خودمان را تقديم ميکنيم که البته هميشه با کسب اجازه است يعني اگر که اجازه دهند، صحبت ميکنيم وگرنه منتظر ميمانيم که از فيض حضورشان محروم نشويم - ايشان بلافاصله فرمايشاتي را شروع کردند که آنها هنوز در ذهنم هست؛ گرچه کوتاه بود ولي بسيار راهگشا بود.
ايشان فرمودند: «مسئوليت شما در نيروي انتظامي، براي شما يک امتياز نيست؛ يک بار است» يعني اين جمله شروع ايشان بود: «يک بار است. شما در روز قيامت ميبينيد که چند نفر به شما مراجعه ميکنند که شما آنها را کشتهايد؛ هر چه شما فکر ميکنيد، ميبينيد شما در عمرتان کسي را نکشتيد. بعد گفته ميشود که شما به عنوان فرمانده يا مسئول، سري را فاش کرديد و اين زيردستان شما، جان خودشان را از دست دادند يا در حوزه مأموريتي بي توجهي کرديد، مأمور شما به خطا موجب قتل اينها يا آسيب اينها شد و در هر صورت، امروز که شما در اين مسئوليت هستيد، هر چه در هر جاي کشور انجام شود، شما هم شريک و مسئوليد؛ مأموران شما اگر تعدي در حق مردم کنند، شما هم در آن دنيا شريک هستيد و پاسخگو هستيد ولي اگر ماموران شما کار خوبي هم کردند و مردم در حق شما دعا کردند، طبيعتا شما در اجر و ثواب آنها هم شريک هستيد؛ پس سعي کنيد که فرصت را غنيمت بشمريد. براي استراحت و اينها خيلي وقت نگذاريد. هرچه ميتوانيد وقت بگذاريد که اگر در آن دنيا از شما سوال کردند، حداقل بتوانيد عذر و جوابي داشته باشيد.»
بعد هم من از ايشان درخواست کردم که چگونه اين کار را انجام دهيم؟ ايشان فرمودند: «هم مجاهدت کنيد»، هم دعايي را به عنوان حرز فرمودند که اين دعا هنوز هم يادم هست. همان موقع هم آقازاده ايشان آن را نوشت و به من داد: «اللهم اجعلني في درعک الحصينه التي تجعل فيها من تريد» يعني خدايا من را در آن دژ مستحکم خودت قرار بده، آن پناه و زرهي که هر کس را بخواهي، در درون آن قرار ميدهي. فرمودند: «اين را صبح و شب سه بار بخوانيد و شرط اجابتش هم اين است که گناه نکنيد؛ اگر گناه کنيد، اينها اثري ندارد و تلاش کنيد؛ انشاءالله که خداوند هم قبول ميکند».
اين دعا براي بنده حقيقتا خيلي راهگشا بود؛ يعني ما احساس ميکنيم که هر گامي که با نيت خالص برميداريم، آثاري که ظاهر ميشود به مراتب فراتر از آن چيزي است که ما از قبل تخمين زديم و تصور کرديم و اين هم از برکات وجود علما و معارف اسلامي و ديني است.
اگر ما به احکام ديني و اصول عدالت اسلامي پايبند باشيم، فرمايشات علما را آويزه گوش خودمان قرار دهيم، اگر ظاهرا کسي در وجدان خودش هم اظهار نارضايتي کند، ولي در دل، تحسين ميکند از اينکه در اينجا به حقيقت رسيدگي شد و حقي از او ضايع نشد.
اميدواريم که خداوند ما را پيرو مکتب اهل بيت (سلامالله عليهم) و مکتب حضرت زهرا (سلامالله عليها) و همچنين علماي بزرگوار ديني که در واقع مسئول نشر و بسط معارف مکتب اهل بيت هستند، قرار دهد.
طبيعتا راه نجات، هم فردي، هم سازماني، هم کشور ما و همه مردم جهان در اين است که به اين سرچشمه اخلاق چنگ بزنيم و در زندگي عملي خودمان آن را جاري کنيم تا انشاءالله همه جامعه، از برکات عمل به احکام الهي بهرهمند شوند.»