arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۰۴۵۵۳
تاریخ انتشار: ۳۱ : ۱۳ - ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۴

تاکتیک های دعوت پیامبر (ص) از بعثت تا هجرت

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
بعثت واقعه ای بزرگ و تولد و زایشی مجدد برای جامعه ی بشری است. پیامبر مأموریت خود را با آیه ی يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّر قُمْ فَأَنْذِر : اى مرد جامه بر خود پيچيده‏ برخيز و هشدار ده (مدثر / 2-1) آغاز کرد. پیامبر نخستین بار این ماجرا را با خدیجه (س) در میان گذاشت. خدیجه (س) از او خواست تا موضوع را با ورقة بن نوفل در میان بگذارد و به صحت نبوتش یقین کند اما به نظر می رسد با توجه به مسیحی بودن این شخص، این داستان بخشی ساخته و پرداخته پیروان ادیان دیگر جهت انتساب اسلام به این ادیان است و بخشی دیگر ناشی از نفوذ اسرائیلیات باشد.

خانه ی وحی باید محکم باشد به همین جهت می بینیم که نه پیامبر و نه همسرش در نبوت وی شکی ندارند و پیوستن حضرت علی (ع) به عنوان نخستین و پیشگام اسلام آورندگان به استحکام این خانه کمک کرد.

می گویند شروع دعوت اما مخفی بود اما به نظر می رسد پیامبر مخفی کاری نکرد زیرا مکه شهری نبود که توان مأموریت به این بزرگی را مخفی کرد. مکه شهر کشاورزی نیست و مؤسسات شهری همه در اطراف کعبه است و ساختار اداری نیز در شهر مشهود نیست. روایت طفیل در سال اول، دوم یا سوم بعثت حکایت از نماز پیامبر در کنار خانه ی کعبه دارد و این ناقض باور همگانی مبنی بر مخفی بودن دعوت وی است.

اما پیامبر همه را هم دعوت نکرد. در واقع می توان گفت پیامبر به "دعوت فردی" روی آورده بود. هدف پیامبر در این زمان "کادرسازی" بود و بدیهی است مدت زیادی طول خواهد کشید تا کار "دعوت علنی" آغاز شود. در این زمان وی 40 یا 50 نفر را به سوی خود جذب کرد که در ادبیات قرآنی از آن ها به "السَّابِقُونَ السَّابِقُون‏" سابقان و پيشتازان (واقعه / 10) تعبیر می شود. در طبقات ابن سعد این تعداد 48 نفر است که 17 نفر از آن ها زن هستند در کلیه ی سنین.

پیامبر (ص) در کادرسازی با مهارت هر چه تمام تر وارد شد طوری که هر یک از از اعضای کادر ملزم بود یک نفر دیگر را با خود همراه سازد. در کنار آن فضای جدید و جذابی را تدارک دید که به آن ها باوراند که زندگی پاک چه معنایی می تواند داشته باشد.

با پایان دوره ی کادرسازی زمانی فرا می رسد که پیامبر باید مطابق "وَ أَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الْأَقْرَبين‏" و خاندان خويشاوندت را هشدار ده‏ (شعراء / 214) پیش رود.

مطابق اصول جامعه، دعوت باید از خویشاوندان نزدیک شروع می شد تا مضار و منافع خود را نشان دهد. در این مرحله بود که قریش احساس خطر کرد و شروع به مذاکره با پیامبر، ابوطالب و مسلمین اولیه نمود. در واقع قریش در مدت سه سال کادرسازی پیامبر کاری نکرد جز مطالعه روی اسلام و شخصیت پیامبر و ابزار دعوت وی. پیامبر در این سه سال موقعیت قریش را زیر سوال نبرده بود اما زمانی که بعد از اتمام این سه سال پیامبر به ابزار روی آورد و بت ها را به چالش کشید قریش به علت خطر از دست رفتن منافع شان که وابسته به بت ها و زیارت آن ها از سوی اعراب جاهلی بود علیه پیامبر دست به کار شد.

رفتار قریش برای مقابله با پیامبر از تنوع خاصی برخوردار بود. این واکنش ها از مصادره ی اموال و خانه ها گرفته تا بی تفاوتی و اغماض در نوسان بود. به نظر می رسد پایگاه طبقاتی قابل توجه برخی مهاجران علت این گونه گونی واکنش در فریش باشد.

از آغاز بعثت پیامبر اقدامات قریش را می توان به نحو زیر بر شمرد:

1- بهت: مطالعه درباره ی پیامبر و شخصیت وی و ابزارهای دعوت او: قریش این کار را از طریق گوش دادن پنهانی به آیات الهی و مطالعه در مفاهیم آن انجام می داد. در این دوره پیامبر قبل از آن که منافع آن ها را درگیر سازد عقلانیت را در آن ها بر می انگیخت و به صورت تدریجی و منطقی و با حساسیت زدایی سعی در وادار کردن قریش به تفکر و عقلانیت داشت. عدم طولانی بودن سوره ها، دعوت به تدبر در گذشته و ذکر روز قیامت می توانست قریش را به تفکر و تدبر وا دارد.

2- سعی در بازداشتن پیامبر: قریش طیفی از رفتارها را در این مرحله بروز داد از جمله: مراجعه به بزرگان بنی هاشم مانند ابوطالب، و سپس مراجعه به خود پیامبر. پیشنهاداتی نیز مطرح شد از جمله: ریاست، پول، خانواده ی خوب، مشارکت در پرستش بت ها و خدای محمد (ص). این پیشنهادات از سویی نشان از ماهیت قریش داشت که به ترتیب عبارت بود از: قدرت طلبی، ثروت طلبی و برتری طلبی اقتصادی، زندگی مرفه اجتماعی و ...

3- همپیمانی بر ضد پیامبر و بنی هاشم: در این مرحله محاصره ی اقتصادی و اجتماعی مطرح شد. در مقابل پیامبر (ص) دعوت خود را به خانه ی زید بن ارقم انتقال داد و از سوی دیگر مهاجرت به حبشه و سکونت در شعب ابی طالب از دیگر تاکتیک های پیامبر (ص) در پیشبرد دعوت محسوب می شد.

4- شایعه سازی: در این مرحله شایعه هایی مبنی بر صلح و آشتی پیامبر (ص) با قریش مطرح می شد.

5- آزار و اذیت مسلمانان طبقات پایین و بدون حامی: در این مزحله طبقات پایین مسلمین متحمل آزار و اذیت های طاقت فرسایی شدند. عثمان به علت تعلق به طبقه ی بالاتر آزاری ندید. قبایل خود به آزار اعضای وابسته به خود اقدام می کردند و نمی توانستند به ساحت هم تجاوز کنند. در این میان پیامبر در صدد جستجوی پایگاههای خارج از مکه بر آمد. بنابراین مناطقی چون حبشه، طایف و یثرب و از میان قبایل، قبیله ی کنده و خزرج را برای ادامه دعوت بررسی کرد. یکی از اهداف فرستادن مصعب بن عمیر به مدینه نیز بررسی اوضاع مدینه برای ادامه ی دعوت بود.

6 - مانع تراشی: در این مرحله قریش از ارتباط قبایل و افراد دیگر با پیامبر ممانعت می کرد. به راه انداختن سر و صدا و گذاشتن پنبه در گوش برای جلوگیری از شنیدن سخنان رسول اکرم (ص) در این راستا بود! در این جا پیامبر - که اقداماتش به موازات اقدامات قریش پیش می رفت - در نهایت بر یثرب متمرکز شد و از قریش به طور کامل قطع امید کرد. در مقابل قریش نیز به نتیجه ای رسید که در زیر می آید.

7- حذف فیزیکی: از طریق تبعید، زندانی کردن یا قتل. در واقع قریش به این نتیجه رسیده بود که حذف فیزیکی پیامبر (ص) باعث نابودی مسلمانان خواهد شد. در این جا بود که پیامبر به موازات اقدام قریش و آخرین اقدام آن ها، دست به هجرت زد. لازم به ذکر است که پیامبر در هر حال تصمیم به مهاجرت گرفته بود و مشرکین نیز در قتل وی در هر صورت همداستان شده بودند. تصمیم قریش در دارالندوه برای قتل پیامبر، به مهاجرت وی رسمیت بخشید.

بدین ترتیب دوران یازده ساله ی هجرت شروع شد و پیامبر پس از تحمل سختی های فراوان قدم در راهی گذاشت که مأموریت الهی خود را تمام و کمال به اجرا بگذارد.

*صفر حبیبی
کارشناس ارشد تاریخ اسلام دانشگاه تربیت مدرس
نظرات بینندگان