پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : اینجا خرمشهر است، نه خرمشهر 1361 ! بلکه خرمشهر 1394 ! یعنی 33 سال بعد از «فتح»! همان خرمشهری که «آزاد» شد، اما گویا «جنگ» همچنان در این شهر تداوم دارد، شهروندانش همچنان در حال دفاعند! «خرم شهری» که گویا ، «خرم» این «شهر»، سالهاست گم شده!
به گزارش «انتخاب» ؛ تصاویر زیر خود گویای عمق فاجعه است! هیچ تفصیل و تفسیری و شرحی نیز نمی طلبد:
پس از آن دیگران هم رئیس شدند
مردم ماندند و زمین سوخته
یعنی این خرمشهر 4تا سرمایه دار و آدم حسابی نداره ؟؟؟
شاید هم احتمالا منتظر هستن دولت سروسامان بده ؟؟؟!!!
بعد چندین سال هیچ پیشرفتی رخ نداده
شهری که مسولین فقط برای استفاده تبلیغاتی به ان سفر میکنند و تنها یک روز در سال اسم ان به زبان می اید
همه جای دنیا وقتی یه شهری نابود میشه چنان میسازندش از اولش با شکوه تر
کافیست زیبایی قبل از جنگ ان را ببینید تا بفهمید شهری که به زبان عربی محمره معروف به مروارید خلیج فارس که به دلیل قدرت و زیبایی مورد علاقه صداموشروع جنگ بود چه بود و چهشد !
آه و واویلا..............................
بابا خدا را خوش نمياد. اينها هموطنان ما هستند كه در اين خرابه ها زندگي ميكنند.
خرمشهر هم از این بی برنامگی بینصیب نموند و همچنان فاصله پیشرفتش از پایتخت بیشتر میشه...
خرمشهر كجا بود! تموم شد وولك
برسيم به تهران فقط
ولی خوب لین هم واقعیتی است که در خور خرمشهر سازندگی وابادانی نشده.
این عکسها هم انصافا با ذره بین از مکانهای دست نخورده عکاسی شده.
چه خوب بود در کنار اینها از مناطق اباد شده وزیبای فعلی هم عکاسی میشد.
انهایی که اخیرا سفری به خرمشهر داشته اند میدانند.
به هر حال دستشان درد نکند...اینهم تلنگری است.
شما جای مردم جنگ زده ای که بیش از 10 سال از خانه و کاشانه شان دور بودن . آیا با اینهمه نا بسامانی برمیگشتید ؟
اصولا" خوزستان یک استان بسیار غنی از نظر منابع مورد لزوم برای توسعه از قبیل آب ، نفت ، زمینهای حاصلخیز ، جمعیت و محل جغرافیایی و غیره است . ولیکن بعلل مختلف به باک بنزین فرسوده ای که فقط وظیفه اش سوخت رسانی برای حرکت موتور توسعه مناطق برخوردار کشور تبدیل شده .
ثانیا بعضی تصاویر مخصوصا از زمان جنگ به همان حالت نگه داشته شده چون آثار دفاع مقدس است.
ثالثا ما در خرمشهر رفت آمد داشتیم این تصاویر خانه های شخصی مردم است نه وضعیت آسفالت و پل و...
تو کز محنت دیگران در غمی نباید که نامت شود آدمی
!!!!!!!!!!!!!!!!×!!!!!!!!
اگر مبالغی که برای جشن آزادی خرمشهر همه ساله هزینه می گردد را به آبادانی شهر اختصاص می دادند وضع و چهره شهر از این بهتر می بود ولی متاسفانه همه چیز ما در ظاهر است و اثبات اینکه ما از آزادی شهر خوشحالیم تا شاید مقاممان چند صباحی بیشتر دوام بیاورد یا به مقامات بالاتر دست پیدا کنیم ولی نمی گوییم مردم بعد 33 سال از آزادی چه می کشند؟
منم شهری به نام خون و آتش- شدم شهره به نالستون آتش
نوشتند قصّه ام را در کتابی - به نام دا بخوان داستان نابی
حساب عاشقی اندر رقم نیست - فنون عشق، بی درد و الم نیست
هیاهویی بپا کردم به عالم - چو کرد اهریمنی حالی به حالم
بیامد اهرمن تا خانه سازد - درون قلب من او لانه سازد
سرایم چند صباحی شرمگین شد - به نامردی سرایم اینچنین شد
تنم تبدار داغ لاله ها شد - بیان بخشی ز آن در فصل " دا" شد
بیائید مأذنه خاموش باشد - صدای اهرمن در گوش باشد
مناره سینه چاک یک اذان شد - بلند فریاد او تا آسمان شد
و گنبد شاهد خود آسمان داشت - برای قصّه هایی که نهان داشت
نمود او درد دل با یک ستاره - که محرابش غریب است پاره پاره
به دل داشت بغضی از حبس مناجات - بنالید او شبانه تا سماوات
شدم شهر حماسه شهر مردی - اگر چه نقطه نقطه بود دردی
خدا گفت این دلاور خسته گشته - اگر چه خانه است آواره گشته
شدم میدان رقص این زمانه - برقصیدند شهیدان عاشقانه
سپاه عاشقی دیوانگی کرد - به شطّ خون زدو بیگانگی کرد
شدم دام هزاران مرد عاشق - به عشقم فوج فوج آمد خلایق
کبوترهای عاشق حین پرواز - زدن خود را به آتش با دل باز
ومردانی سبکبار چون پرستو - دویدند از پی دلبر به هر سو
که آغوش او نمود وا هان بیائید - زدام اهرمن من را رهانید
مجانین آمدند لیلی پسندید - چو عشق بی کران در ذاتشان دید
"الیس الصبح آمد" خوش طنین شد - که خرّم شهر خونین یک نگین شد
زدند بر طبل عشق کردند فریاد - که خونین شهر خدا بنمود آزاد
زمین شد لاله باران و بهاری - به هر سمتش صدای یک قناری
و زیباتر صدایی از جماران - خدا را شکر بنمود از دل و جان
نگین ماه خرداد است این فتح - شکست ظلم و بیداد است این فتح
معلّم چون در دلش در دام عشق بود – به یاد عشق خوبان ، شعر بسرود
عبور سرد زخونین شهر روا نیست - زخرّم شهر گذشتن بی صفا نیست
بود این شهر پر از گلهای رنگین - به یک لحظه گذر کافیِّ ما نیست
صدای بلبلانِ خوش صدایش - به جز از ناله های بی صدا نیست
در و دیوار آن هست کربلایی - برایش نام ناب جز "کربلا" نیست
درخشیدند ماهانش چو خورشید - سپیدیش جز از گفتار "دا " نیست
اگر پر سبزه می بینی تو دشتی بدان این سبزه جز از لاله ها نیست
تأمل کن نه یک روز بلکه سال ها- نگو فرصت برای کار ما نیست
در این شهر عاشقانی درد دارند - نگاه ما به یک لحظه دوا نیست
همه بیمار عشق بودند و مجنون - "جهان آرا" شدن با ادّعا نیست
شکسته بالها پروازنمودند - تماشا کن ببین این عار ما نیست ؟
پلیدان، مستِ خونین پنجه هاشان - و یک مادر که آهش جز دعا نیست
فدای کودک عشق تو مادر - که آهنگ تفنگ چون لای لا نیست
بنازم غیرت ومردانگی را-که ایستادی، جز این از تو روا نیست
چو خون و خرّمی در جان هم رفت - شود کاری که جز کار خدا نیست
خدا داند به خرّمشهر چه آمد - ازین آزادگرش غیر از خدا نیست
بیا این شهر همان خرّم زمین است - و لیک این خرّمی در چشم ما نیست
برو در باغ عشقش یک سری زن - که نقطه نقطه بی نشو و نما نیست
پر از آلاله های سرخ فام است - چنین گلزار زیبا هیچ کجا نیست
کمربندی مرو این یک فریب است - بیا این ره که آن ره مال ما نیست
شهیدان کرده اند مین روبی این شهر - خطر دیگر برای جان ما نیست
دوباره خرّمش کردند شهیدان - اثر دیگر زآن درد و بلا نیست
به تاریخ ثبت شد این فصل زیبا- چو صدّام گفت که اینجا جای ما نیست
شهیدان نخل ها را راست کردند بیا نخلی شکسته پیش ما نیست
شهیدان بذر گل با خون فشاندند دگر خاری بدان در چشم ما نیست
شهیدان شستشو دادند زمین را به غیر از نقش گل در فرش ما نیست
صدای بلبلان هر دم بگوش هست خبر از زوزه ی آن گرگ ها نیست
خدا داند فقط غمخوار ما اوست به غیر از او کسی دلدار ما نیست
معلّم چون به یاد آورد آن فتح - قلم انداخت و گفت این حرفِ ما نیست