arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۴۹۴۲۳
تاریخ انتشار: ۳۶ : ۱۸ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۴
گفت و گو با كارگردان و بازيگران نمايش «شير در زنجير»

فقدان قهرمان؛ بزرگ ترين خلاء دنياي امروز

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
در فقدان وجود اسطوره اي اخلاقي و رفتاري در دنياي امروز، پرداختن به زندگي انسان هاي آزاده و قهرمان هايي كه مي توانند الگوهاي رفتاري ارزشمندي باشند، به دنياي درام و نمايش كمك بزرگي خواهد كرد. نمايش«شير در زنجير» يكي از نمايش هايي است كه اين روزها در تالار انديشه حوزه هنري روي صحنه است و روايتگر زندگي و رشادت هاي احمد متوسليان است. به بهانه اجراي اين نمايش و اهميت توجه جوانان عرصه تئاتر به اين موضوعات، گفت و گويي با محسن معيني، نويسنده وكارگردان، كامران تفتي و پرديس افكاري بازيگران اين نمايش داشته ايم كه مي خوانيد.
محسن معيني كه تا به حال نمايش هاي«رمي جمرات»، «آواز پرجبرئيل»، «كاسپار» و... را روي صحنه برده است، در خصوص ايده اوليه خود براي اجراي نمايش«شير در زنجير» گفت: روند شكل گيري از سال پيش آغاز شد. هميشه دوست  داشتم درمورد جنگ كاري انجام دهم. يك سال پيش در مورد شهدايي كه شخصيت هاي پيچيده اي داشتند تحقيق كردم. آنهايي كه صحبت در موردشان براي جامعه امروز جذاب خواهد بود. احمد متوسليان اولين انتخاب من بود و پيچيدگي هاي دراماتيك خاصي داشت. نوع زيست او و اسم و رسمش همه قابليت نمايشي شدن داشت. بعد از تحقيقات، 6 ماه نگارش متن طول كشيد تا آماده اجرا شد. من با همرزم هاي او صحبت كردم و به نكات جذابي دست يافتم. اصولاً متون تاريخي پيچيدگي خاصي دارد. در نهايت هم تمرين براي اجراي نمايش«شير در زنجير» نزديك به 2ماه طول كشيد. معيني درباره جذابيت نمايش«شير در زنجير» براي مخاطب امروزي توضیح داد: «براي تبديل شخصيت هاي تاريخي به شخصيت هاي دراماتيك و نمايشي الزامات زيادي وجود دارد و بايد نكاتي را در نظر داشت. نمي توانيم به تاريخ خيانت كنيم. از طرفي زندگي اين افراد بار دراماتيك ويژه اي ندارد و ما مجبور هستيم براي قابل اجرا شدن آن تلاش بيشتري كنيم. روايت زندگي انسان هاي معاصر به دليل اينكه ممكن است خودشان هنوز زنده باشند و يا افرادي كه با آنها از نزديك برخورد كرده هم هنوز زنده باشند، كار بسيار حساس و دشواري است. از نظر من متون مستند خوبي راجع به جنگ وجود ندارد. خيلي از متن ها و روايت ها ايرادهاي زيادي دارد. افرادي كه به جبهه هاي جنگ رفته اند، آدم هاي كوچك و ساده اي  نبودند. ما پيش داوري هاي غلط زيادي راجع به اين شخصيت ها داريم. من سعي كردم نگاه ديگري داشته باشم تا مخاطب با ابعاد تازه اي از پرداخت به شخصيت هاي تاريخي مواجه شود. همه خوب مي دانيم كه سينماي آمريكا جهاني است چراكه با نگاه ديگري براي تمام جهان حرف مي زند. كاري كه ما تا به امروز با مخاطب هاي خود انجام داده ايم اين بوده كه به جاي جذب آنها، باعث فراري شدن‌شان شده ايم. تابه حال فكر كرده ايد كه چند درصد مخاطب هاي ما با خانواده به تماشاي تئاتر مي روند؟ تئاتر شهر پايگاه تفريح دخترها و پسرهاي جوان و اهالي تئاتر شده است. در خارج از كشور، در سالن هاي برادوي، مردم خانوادگي به تئاتر مي روند. من از توليد آثار موزه اي لذت نمي برم. مي دانم مخاطب امروز چه مي خواهد.
معيني در ادامه درخصوص اعتقاد خود به همزماني توليد يك اثر هنري گفت: صد در صد با اين قضيه موافقم. نمايش هاي سنتي ما هم مي تواند متناسب با مردم امروز بازسازي و اجرا شود. اگر قرار است تئاتر براي مردم توليد شود، بايد تماشاچي جدي داشته باشد. اگر قرار است از پتانسيل مردم استفاده شود،  بايد نسبت محكمي با اجتماع همان مردم داشته باشد. احمد متوسليان با مردم امروز ارتباط دارد. موضوع جنگ با ما نزديكي زيادي دارد. ما درگير جنگ هاي منطقه اي مختلفي هستيم. ادبيات معاصر ما فاقد قهرمان هاي اصيل هستند. ليبرال ها مي گويند قهرمان نمي خواهيم كه من سخت مخالف اين حرفم.  نبود قهرمان، خلاء جهاني بزرگي است.  اينكه ادبيات ما هم جهاني نشده است به دليل مسئله نبود قهرمان است.
محسن معيني در مورد دسته بندي تماشاچي و توليد اثر هنري براي هر طبقه اجتماعي توضيح داد: من به چنين خط كشي هايي براي مخاطب اعتقادي ندارم. همين مخاطب تا به حال چه چيزهايي از فرهنگ جنگ و جبهه شنيده و ديده است؟ آيا تا به حال افراد جنگجو و قهرمانان را هميشه افرادي خشن و تلخ خو نديده ايم؟ در صورتي كه حقيقت چيز ديگري است. هر مخاطبي دوست دارد با چنين حقايقي روبه رو شود. آيا همه مي دانند كه وزوايي ها، همت ها و متوسليان ها همه از دانشجوهاي نخبه و رتبه هاي تك رقمي دانشكده هاي معروف ايران بوده اند؟ آنها با دست خالي چگونه در مقابل دشمن مقاومت كردند؟ آيا غير از داشتن يك انديشه قدرتمند و سياست هاي خلاقانه جواناني نخبه، راه ديگري براي پيروزي بر دشمني بسيار مسلح و قدرتمند وجود داشت؟! مخاطب از هرقشري كه باشد براي ديدن اين نمايش مشتاق است. همان طور كه استقبالي كه از اين نمايش صورت گرفته است گواه اين ادعاست. بنابراين نمايش«شيردر زنجير» براي هر انساني كه مشتاق حقايق است، جذاب خواهد بود. مخاطب ها بعد از ديدن اين نمايش در مورد احمد متوسليان  و... تحقيق مي‌كنند. ضمن اينكه ما در سالني اجرا مي رويم كه مخصوص اجراي نمايش نبوده و وقتي در همين سالن هم تماشاچي داريم يعني هم موضوع ما به روز، جذاب براي مخاطب امروز است و هم ما در ارائه اين موضوع به مخاطب موفق عمل كرده ايم».
كامران تفتي، بازيگر«نمايش شير در زنجير» كه نقش حاج احمد متوسلیان از فرماندهان دفاع مقدس را بازي مي‌كند، در خصوص اين تجربه كاري گفت: دلیل همکاری‌ام با محسن معینی اين بود كه نمايش«شير در زنجير» ترکیبي از  تئاتر سنتی و کلاسیک است. در این نمایش، شیوه‌هایی مثل مستند تئاتر، فیلم‌تئاتر و... با بن مايه هاي نمايش سنتي تركيب مي شود. وقتی کسی دچار اندیشه تئاتری است، با سبک و سیاق هنر تئاتری شروع به مطرح‌کردن مسائل سیاسی - اجتماعی و ارائه نظریه برای داشتن جامعه‌ای مستقل‌تر و بی‌نقص‌تر می‌کند و اين اتفاق ارزشمندي است. این نکات از جمله مواردی است كه در انتخاب کارگردان و همکاری در يك پروژه براي من مهم است. وجود این شاخص‌ها در يك اثر به اين معناست كه 90 درصد کار را پذیرفته‌ام. این همکاری یک همکاری همراه با آگاهی و دانش است. صرفاً کارکردن در تئاتر نه برای من و نه برای محسن معینی مطرح نیست و نمی‌خواهیم فقط یک نمایش روی صحنه برده باشیم. حرف‌های بزرگ این نمایش فارغ از شعارزدگی، هدف اصلی همه ما است.
تفتی همچنین ادامه داد: «در نمایش «شیر در زنجیر» خیلی واقعی مي گوييم كه  بسیاری از ارزش‌های‌مان از دست رفته است و آن مقدار ناچیزی که باقی مانده باید حفظ بشود. برای حفظ ارزش‌ها به دانش و آگاهی تازه اي نسبت به تاریخچه آدم‌ها نیاز است. این بازیگر در رابطه با نقش خود در نمایش «شیر در زنجیر» گفت: من نقش کسی را بازی می‌کنم که وقتی اسمش را می‌برم، بدنم می‌لرزد. اين حرف را بارها گفته ام و تاكيد زيادي به آن دارم. بازی‌کردن کاراکتری کسی مثل حاج احمد متوسلیان یعنی رفتن به جلد قهرمانی که شاید خیلی ساده‌تر از نوشتن کلمه قهرمان زندگی کرده است، ولی عدالت‌خواهی، تصمیم و اراده‌اش باعث شده که هر جای این مملکت نام این مرد کوه‌وار را ببرید، چه هم‌رزمانش و چه بزرگ‌ترها و کوچک‌ترها با احترام از او یاد كنند.
وی افزود: بازی‌کردن در نقش اسطوره‌هایی که از جنس و رنگ و مرام مردم ايران  هستند،کار آساني نيست. ما زندگی او را در دوره‌ای از تاریخ می‌بینیم که ایران درگیر جنگ بوده و به واسطه او،کردستان و لبنان را می‌بینیم و مي شناسيم. احمد متوسلیان کسی است که هنوز از او با عنوان فرمانده نام می‌برند. برای من شناخت قهرمانی که سال‌های زیادی از حياتش نگذشته، ارزش زیادی دارد. اگر قرار باشد هم‌نسل‌های من، مردم شهر و کشورم چنین شخصیتی را نشناسند، پس هدف احمد متوسلیان‌ها چه می‌شود؟ بدون این افراد کشورم یک سرزمین شلخته و بی‌سر و ته می‌شود که سمت و سوی مشخص ندارد.
کامران تفتی در مورد رویکرد نمایش «شير در زنجير» به مسائل سیاسی و اجتماعي توضيح داد: در این کار هیچ جناح‌بندی خاصی وجود ندارد. نمی‌خواهیم بگوییم دست چپش قوی‌تر بوده یا دست راستش، بلکه می‌گوییم قلب احمد متوسلیان چقدر وسیع بوده و چه قهرمانانه زندگی کرده است. این بزرگی جناح‌بندی سیاسی نمی‌شناسد. اگر کسی بخواهد انسان وارسته و آزاده‌ای باشد، این مسائل دیگر معنايي ندارد و جفا در حق چنین کسی است که او را به جناح خاصی ربط بدهند. این جناح‌های سیاسی هستند که باید با افرادی مثل احمد متوسلیان خود را ارتباط دهند.
كامران تفتي ادامه داد: من می‌خواستم  نقش فرمانده متوسلیان را بازی بکنم تا به اندازه قلب او بزرگ بشوم، نه به اندازه جناح‌های سیاسی. برایم مهم‌ترین چیز انسان‌گونه زندگی‌کردن است. وقتی درباره احمد متوسلیان تحقیق کردم، فهمیدم برای او بیش از هر چیز آرامش و انسانیت اهمیت زیادی داشته.
پرديس افكاري، بازيگري كه مسووليت روايت و بيان بسياري از حرف هاي احمد متوسليان برعهده اوست، در خصوص نقش خود و حضورش در نمايش«شير در زنجير» گفت: تمرينات اين نمايش از نزديك به دو ماه پيش آغاز شد و خيلي حرفه اي برخلاف گروه هاي ديگر به صورت بخش بخش كار كرديم و مي كنيم، يعني هر روز همه بازيگرها سر تمرين نيستند و زمان تمرينات هم بسيار سنجيده است.
افكاري در مورد شاخص هايي كه باعث شد بازي در اين نمايش را بپذيرد توضیح داد: من به طور كلي اعتقادي به اين موضوع ندارم كه برخي از بازيگرها مي گويند فلان نقش جاي كار ندارد و... اين توانايي بازيگر است كه مي تواند به هر شخصيتي جان دهد.  مثلا در نگاه اول هم نقش من در نمايش«شير در زنجير» چيزي بيشتر از يك راوي قصه نيست و شايد خيلي خسته كننده به نظر برسد. ما بايد خودمان را در داستان هاي مختلف پيدا كنيم و به عنوان بازيگر تصويرسازي هاي خلاقانه اي داشته باشيم. قصه تعريف كردن اگر جذاب باشد، مي تواند باعث جلب نظر مخاطب هم شود. مادر بزرگ هاي ما خيلي ساده قصه مي گفتند و براي ما هم بسيار جالب و شنيدني بود. من سعي كردم كاري كنم كه مخاطب من را گوش كند.
افكاري ادامه داد: شخصيت راوي يك نكته كليدي دارد و آن اين است كه بسياري از حساس ترين موضوعات را او بيان مي كند. اين زن نماد قدرت و نماد  خواستن است. او زني است كه اگر تصميمي مي گيرد بي شك به آن عمل مي كند. با وجود دشمني هاي بسيار زياد و توهين هايي كه به او مي شود، بازهم  راهش را ادامه مي دهد و در صحنه اي حتي مي گويد كه اگر كنارم بگذارند بازهم راهم را ادامه خواهم داد. اين شخصيت اميد عجيبي در دل دارد و اين استواري بر تصميم براي من بسيار جذاب بود. من خوشحال هستم كه در اين نمايش حضور دارم و اميدوارم به نتيجه اي كه دوست داشتم رسيده باشم

* بانی فیلم.
نظرات بینندگان