arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۶۶۸۶۲
تاریخ انتشار: ۴۸ : ۱۶ - ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵

جهاد نکاح چگونه زنان را به بردگی جنسی کشاند؟

وضعیت خاص سوریه و نقش سعودی ها در ایجاد بلوا در منطقه دستمایه سوژه جذابی است که امسال در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در معرض توجه علاقمندان به کتاب قرار گرفته است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
  وضعیت خاص سوریه و نقش سعودی ها در ایجاد بلوا در منطقه دستمایه سوژه جذابی است که امسال در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در معرض توجه علاقمندان به کتاب قرار گرفته است.
 
به گزارش انتخاب،  در این میان بحث بردگی جنسی زنان در کتابی با عنوان "داعش و جهاد النکاح" نوشته امیررضا پرحلم ابعاد جالبی از نقش  مفتی های تکفیری در به راه انداختن بردگی جنسی زنان از طریق ارائه فتواهای مضحک را بازگو کرده است.
 
این کتاب همچنین به جنگ های خیابانی در سوریه و حضور سردار معروف ایرانی قاسم سلیمانی در میدان جنگ و استفاده ابزاری از زنان و کودکان برای انجان عملیات های انتحاری اشاره دارد.
 
بخش های جالب این کتاب 187 صفحه ای که انتشارات پرسمان در نمایشگاه کتاب امسال آن را عرضه خواهد کرد در ذیل می آید.
 
پس از گذشت دو هفته از ثبت نام زن ها، چند کاروان از زنان تونسی آماده اعزام شدند. شیخ پیر مسئول اعزام، چند زن و دختر را به بهانه های مختلف و تحت لوای فتواهای گوناگون نزد خود نگاه داشته بود. او برای آن­ها سند هایی صادر کرده بود که تضمین رفتن به بهشت بود. در این گواهی ها نام فرد نوشته شده بود و بالای آن، عبارت "گواهی ورود به بهشت" درج شده بود که مهر و امضا داشت. او به زن ها گفته بود: "بهشت می خواهید ؟ این هم گواهی ورود!"
 
هنگامی که کاروان زن های نکاحی آماده اعزام شد، آن­ها را به کلاس های توجیهی بردند . در آن جلسات به زن­ها توصیه می شد خوراکی های مقوی برای سفر به سوریه همراه داشته باشند.  یک جنگجو پرینت فتوایی را آورد که از یک مفتی وهابی در عربستان گرفته بود. وی گفت که طبق این حکم شرعی می خواهد همزمان با 5 زن از زنانی که همرزمانش با او نکاح می کنند، نکاح داشته باشد.  
 
مرد درشت هیکل از تصمیم زن هایی که برای جهاد جنسی اعلام آمادگی کرده بودند، عصبانی بود. او گفت: "من می خواهم این زن­های آشغال که حرف چند مفتی خرفت را گوش دادند ادب شوند،باید ترتیبی دهیم که اینها بعد از معاشرت رزمندگان با زن­ها...
 
برای آنکه مشکلی برای زن­ها حین نکاح پیش نیاید، یک پزشک سعودی در مکان مورد نظر حضور داشت. ارائه خدمات نکاحی به  رزمندگان جهادی از 8 شب آغاز می شد و تا 2 نیمه شب ادامه می یافت. نکاح در طول روز طبق دستور اسلام  قدغن بود.   
 
وضعیت واقعا در حال بهم ریختن بود. سقوط حرم یا به عبارتی مقر حضور ایرانی ها، این ظن را تقویت کرده بود که آن­ها را خیلی هم نباید دست بالا گرفت. وقتی قاسم  از سقوط حرم مطلع شد، از خط مرزی لبنان به سرعت خود را به دمشق رساند. او یک تیم ورزیده از کماندوهای واکنش سریع را برای بازپس گیری حرم به نقطه مورد نظر فرستاد. چند ساعت بعد، خط امن ارتباطی برای تماس  با کاخ ریاست جمهوری در دمشق آماده شده بود.
 
او شخصا با پرزیدنت اسد تماس گرفت. تماس به سختی برقرار شد اما سرانجام  دسترسی به رئیس جمهور میسر شد. قاسم به او گفت: "جناب رئیس جمهور یک هواپیمای اختصاصی تا چند ساعت آینده در محوطه کاخ به زمین خواهد نشست تا شما و اعضای خانواده تان را به نقطه ای امن منتقل کند."
 
اسد گفت: "من نمی توانم دمشق را ترک کنم...
 
 
نظرات بینندگان