arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۷۲۰۳۰
تاریخ انتشار: ۰۹ : ۲۰ - ۰۹ خرداد ۱۳۹۵

ریاست لاریجانی بر مجلس و الزامات آن

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :


علی صارمیان : شاید اولین یادداشت را بعد از انتخابات 7 اسفند صاحب این قلم در مورد ریاست مجلس نوشته است. از پایگاهی اصلاح طلبانه نوشتم اگر اصلاح طلبان عاقل باشند ، لاریجانی را به ریاست می رسانند.

اینکه آن اتفاق افتاد ولی به چه کیفیت بحث بازی است که البته منتقدان خود را دارد. کما اینکه برمن دوستان نزدیکی  به شوخی و جدی نوشتند که این غش کردن به سمت لاریجانی  به چه دلیل است.

به نظرم  همان یادداشت دلایلی را برشمرده بود . اما آن دلایل به معنای رها کردن پایگاه اصلاح طلبی نیست. شخصا  با سر لیستی  دکتر عارف  به این نتیجه رسیده بودم. این بار اول هم نیست. ما در سال 92 نیز یکی از اعضای جامعه روحانیت مبارز آقای دکتر روحانی را وارد گفتمان معقول و دلسوزانه اصلاح طلبی کردیم. شک نکنید که این دو اتفاق بدون  داشتن پایگاه قوی و پیشتاز اصلاح طلبی امکان نداشت.

رقابت دکتر عارف با لاریجانی اتفاقا  مهمترین اتفاق سیاسی بود. ما می دانیم که کف رای اصلاح طلبی در کسب ریاست مجلس بیش از یکصد رای است و در نایب رییسی بیش از یکصد و پنجاه رای. این رقابت باعث هضم نشدن گرایش اصلاح طلبی در پراگماتیسم سیاسی ایران بود. نقطه شروعی که در سال 96 می تواند با  خیال راحت تر از مجلس ، ایده های انتخابات ریاست جمهوری سال بعد را مطرح کند.

ایده سلبی به تحقق پیوسته است. البته رای غلامعلی دهقان در انتخاب نایب ریس دوم  احتمالا  کمتر خواهد شد . چون او از طراحان ایده های  جبهه پایداری است. جبهه پایداری سال دیگر  تمام تلاش خود را برای رونمایی از یک ورسیون جدید از احمدی نژاد خرج خواهد کرد و برخلاف انچه تصور می شود ، روحانی اگر عزم ریاست جمهوری جدید داشته باشد ، با یک احمدی نژاد مانند سال 84 روبرو خواهد شد.

خطر احمدی نژاد هم انقدر خط پررنگ سیاسی ایجاد نخواهد کرد . چون ناکارآمدی هایی در دولت روحانی وجود دارد که  قابل کتمان نیست.   بیهوده نیست که احمدی نژاد با نشریه مستضعفین دوباره پا به عرصه گذاشته است و نارضایتی های بخش های خدمات به قشر ضعیف را ، دارد تبدیل به انون رای می کند.

هرچند وی باید به صورت قوی مورد چالش قرار بگیرد که با چه ایده ای می خواهد  دوباره عزم ریاست جمهوری کند. 

از این بحث که بگذریم مساله امروز ریاست لاریجانی برمجلسی است که گرایش سیاسی صریحش اصلاح طلبی است.  جناح راست  نتوانست تابلویی در انتخابات 7 اسفند حمل کند.

لاریجانی موقعیتی درست شبیه روحانی دارد. او می تواند گرایش  رایی که در قم نفردومش اش کرد  و در بهارستان  نردبان نفر اول شدنش شد را  فراموش کند.

بعد از یک دوره رای سلبی ، مردم به دنبال رای ایجابی خواهند رفت و احتمالا رای سلبی انرژی  زیادی برای ادامه ندارد . ولو آن چیزی که «سالبه» است محمود احمدی نژاد باشد.

اما می تواند مطالباتی که گرچه  به نام روحانی ثبت شده است را در راس امور پذیرفتنی قرار دهد. او تنها بازمانده  جناح راست سنتی در دموکراسی مستقیم است. خوشنامی و احیای راست سنتی به درک شرایط زمان و مکان ایران فعلی باعث حیات دوباره  جناح راست خواهد شد. جناح راستی که اصالت  مرحوم مهدوی کنی و عسگر اولادی و حفظ نیروهی نظام و آشتی بین افراد را دنبال می کرد. نه جناح راستی که مهر و کفش به سمت همین اقای لاریجانی و حسن خمینی پرتاب می کند.

فرصت خدمت در جمهوری اسلامی چندان دراز دامن نیست.  برجام دو و سه و چهار به شکل زشتی که جبهه پایداری مطرحش می کند و دنباله های رسانه ای محمود احمدی نژاد آن را  تبلیغ می کنند لازم نیست.

این اتفاق و تعبیر اما، همین رعایت حقوق مردم طبق قانون اساسی ، حکمرانی خوب  ، حاکمیت قانون که مظهر آن  دولت پاسخگو به مطالبات رای دهندگان است.

لاریجانی  قطعا  این موقعیت را  آسان و ساده به دست نیاورده است. او با فراکسیون اصلاح طلبان که می توان آن را فراکسیون مطالبات اصلاح امور نامید سرو کار دارد.

از طرفی بزرگترین دولتمرد جناح اصولگراست و به قول خودش احتیاجی به پدربزرگ های سیاسی ندارد( هرچند از بعضی پدربزرگ ها برای  آغاز به کار مجلس جدید قبلا دعوت کرده بود ). لاریجانی نماد سیاست ورزی جدیدی است که شکست و توفیقش ، یکی از مهترین شاخصه های گرایش مردم به ادامه روند  فعلی یا افتادن در لاین مخالف او و دولت هم گرایش وی را تعیین خواهد کرد.

لاریجانی را مردم در مدت کوتاهی محک خواهند زد. شاید کار آمدی او باعث شود که  رفتارهای سیاسی به سمت کارامدی بیشتر نظام ، تعدیل دولت به سمت گرایش رای ساز برای  دکتر حسن  روحانی و جریان مستمر نزدیک شدن میانه میدان سیاسی بینجامد.



نظرات بینندگان