arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۷۲۹۸۴
تعداد نظرات: ۱۰ نظر
تاریخ انتشار: ۳۳ : ۱۵ - ۱۴ خرداد ۱۳۹۵

جزئیات لحظات هولناک 3 زن و دختر در فرمانیه

در شعبه اول بازپرسی دادسرای ویژه سرقت مادر و دختری نشسته‌اند. چهره‌شان نشان می‌دهد که حال و روز خوشی ندارند و استرس عجیبی در چشمانشان موج می‌زند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

در شعبه اول بازپرسی دادسرای ویژه سرقت مادر و دختری نشسته‌اند. چهره‌شان نشان می‌دهد که حال و روز خوشی ندارند و استرس عجیبی در چشمانشان موج می‌زند.

به گزارش انتخاب به نقل از «شهروند»، آنها دو شاکی پرونده‌ای هستند که در آن سه سارق زورگیر با حمله به خانه‌های ویلایی، زنان تنها را هدف سرقت‌های خشن خود قرار می‌دادند. این سارقان افغان، پس از شناسایی خانه‌های ویلایی که مردی در آنجا ساکن نبود، نقشه یک دزدی را می‌کشیدند و با ورود به این ویلاها زنان و دختران را به شدت کتک می‌زدند. بعد از آن هر چه پول و طلا بود، سرقت می‌کردند و متواری می‌شدند. سردسته باند پس از دستگیری در بازجویی‌ها گفت: «من در کارهای ساختمان فعالیت می‌کردم و هر بار که جایی مشغول به‌ کار می‌شدم، همه ساکنان ساختمان را زیر نظر می‌گرفتم. من آپارتمان‌هایی که مردی در آنجا حضور نداشت را شناسایی می‌کردم. بعد از شناسایی خانه‌های مورد نظر، نقشه‌ام را با ٢ نفر از دوستانم در میان گذاشتم و قرار شد به خانه‌ها دستبرد بزنیم.»

پس از آن بود که شاکیان زیادی که از سوی آنها هدف سرقت قرار گرفته بودند، شناسایی شدند که دو نفر از این شاکیان همین مادر و دختر هستند. حالا این مادر و دختر به دادسرا آمده‌اند تا جزئیات بیشتر این ماجرا را شرح دهند. آنها قرار است تا دقایقی دیگر بار دیگر با سارقان خانه ویلایی‌شان مواجه شوند. دقایقی که می‌گذرد، صدای زنجیر جلوی در شعبه شنیده می‌شود. دو متهم افغان این پرونده را به داخل شعبه منتقل می‌کنند و آنها در مقابل بازپرس نصرتی می‌نشینند. در همین لحظه ناگهان دختر جوان با دیدن متهمان به شدت می‌لرزد. او جیغ می‌کشد و ناگهان ازحال می‌رود، مادرش سعی می‌کند او را آرام کند و اسپری آسم دخترش را به او می‌دهد. این زن که خودش هم به‌ شدت گریه می‌کند، با صحبت‌هایش دخترش را آرام می‌کند.

حالا نوبت به بیان جزئیات ماجرای سرقت از زبان دو شاکی رسیده است. زن میانسال جزئیات ماجرا را بار دیگر برای بازپرس تعریف می‌کند و می‌گوید: «از آن روز به بعد من و دو دخترم به شدت ناراحت و عصبی هستیم. هرکدام از سایه خودمان هم می‌ترسیم. آن روز من و دو دخترم در خانه بودیم که حال و روز دختر بزرگم را خودتان می‌بینید. از حال و روز دختر کوچکم هم نگویم که خیلی بهتر است. او هم دچار ترس شده و مرتب او را پیش روانشناس می‌بریم تا حالش کمی بهتر شود.»

بعد از آن متهمان با انکار این سرقت‌ها، به بازپرس می‌گویند: «ما کارگر ساختمانی هستیم و هیچ‌وقت سرقتی انجام ندادیم. این دزدی‌ها کار علی، متهم دیگر این پرونده است که الان در زندان به سر می‌برد. ما در این سرقت‌ها نقشی نداریم و نمی‌دانیم چرا دستگیر شده‌ایم.»

در ادامه، یکی از متهمان می‌گوید: «من خودم مشکل بینایی دارم و به‌ خاطر همین مشکل اصلا نمی‌توانم دست به چنین سرقتی زده باشم.»

این در حالی است که دخترجوان یکی از همین متهمان را شناسایی می‌کند و به بازپرس می‌گوید که خودش این متهم را دیده است، اما مادر این دختر می‌گوید که چون آن روز عصبی شده و دزدان نیز چشمان او را با دست بسته‌اند، نمی‌تواند چهره‌شان را به یاد بیاورد.

در حاشیه این جلسه، دخترجوان که در تمام لحظات به ‌شدت می‌لرزد و گریه می‌کند، جزئیات ماجرای آن روز وحشتناک را تعریف می‌کند:

* چرا با دیدن متهمان حالت بد شد؟

خودم هم تصور نمی‌کردم که با دیدن آنها تا این اندازه حالم بد شود. وقتی آنها را دیدم، نتوانستم خودم را کنترل کنم. دوباره آن روز و آن لحظات را به یاد آوردم. خیلی سخت بود. دیدن متهمان باعث شد دچار استرس و ترس زیادی شوم. برای همین حالم بد شد. هنوز هم حال خوبی ندارم. از آن روز به بعد از سایه خودم هم می‌ترسم و نمی‌توانم به آرامش برسم. هر لحظه احساس می‌کنم کسی در خانه است. از آنجایی هم که آسم دارم، مرتب حالم بد می‌شود. بیچاره مادرم، مرتب باید من و خواهرم را آرام کند.

* اولین‌ بار بود که متهمان را می‌دیدی؟

بله. من بعد از دستگیری تا به حال آنها را ندیده بودم. حتی برای شناسایی‌شان هم به آگاهی نرفتم و این اولین‌ بار بود که آنها را دیدم. برای همین حالم بد شد.

* آن روز با مادر و خواهرت در خانه تنها بودی؟

بله. خانه ما یک خانه ویلایی در فرمانیه است و از آنجا که پدر و مادرم از هم جدا شده‌اند، من و خواهر و مادرم با هم زندگی می‌کنیم. آن روز ساعت ١٢ ظهر بود که من در اتاقم خواب بودم. ناگهان صدای زنگ درآمد و چند لحظه بعد هم صدای فریاد مادرم را شنیدم. سراسیمه از اتاق بیرون رفتم که ناگهان یک مرد از پشت ‌سر مرا گرفت و به سرم کوبید. یکی دیگر از دزدان هم مادرم را گرفته و دست و چشمانش را بسته بود. خیلی ترسیده بودم و هنوز نمی‌دانستم آنها از ما چه می‌خواهند. دزد خشن مرا کشان‌کشان به داخل اتاق برد و مدام می‌گفت جای پول و طلاها کجاست. من هم که به‌ خاطر آسم نفسم گرفته بود و ترسیده بودم، یادم رفته بود جای پول و طلاها کجاست. دزد جوان که لاغراندام بود، با چاقو و شوکر مرتب تهدیدم می‌کرد و هربار که می‌گفتم جای پول و طلاها را نمی‌دانم، با دست به سرم می کوبید و کتکم می زد. او چشمانم را گرفته بود تا او را نبینم. بعد از چند دقیقه همدستش فریاد زد که بیا برویم. آنجا بود که مرا رها کردند و رفتند. همان لحظه توانستم چهره شخصی که مرا تهدید کرده و کتک می‌زد را شناسایی کنم.

* پس یعنی الان مطمئن هستی که او خودش است؟

بله. مطمئنم. چون زمانی که مرا تهدید می‌کرد، زیرچشمی توانستم چهره‌اش را ببینم. این مرد کنار چونه‌اش کمی فرورفتگی دارد که آن لحظه درست در ذهنم ماند. الان هم با اینکه ریش گذاشته اما همچنان این فرورفتگی را دارد. برای همین مطمئن هستم که او خودش است.

* پول و طلاها را هم سرقت کردند؟

گویا سارقان آنقدر مادرم را کتک ‌زده بودند که در نهایت مادرم هم جای پول و طلاها را به آنها گفته بود. برای همین این سارقان پس از سرقت طلاها ما را رها کردند و متواری شدند.

* در کل چقدر پول و طلا سرقت شد؟

حدودا ١٥٠ میلیون طلا و سکه بود که سرقت کردند.

* این سرقت چند دقیقه طول کشید؟

یک‌ ساعت تمام این دزدان خشن درخانه ما بودند و مرتب کتکمان می‌زدند. خیلی وحشت کرده بودم. مادرم هم همین‌طور. بیچاره به‌ خاطر صدای فریادهای من، تصور کرده بود که این سارقان مرا مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند. حالا ببینید در آن لحظات چه حسی داشته و چقدر عذاب کشیده است. خواهر کوچکم هم همین‌طور. آنها هرکدام از ما را جداگانه کتک می‌زدند و ما در آن لحظات از سرنوشت همدیگر و اینکه چه بلایی به سرمان می‌آید، خبر نداشتیم.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۰
در انتظار بررسی: ۷
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
28
5
افاغنه هم نژاد فارسها هستند که به یکدیگر هم رحم نمیکنند
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۰:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
چه حرف بیربطی! مگر دزدی و آدمگشی به نژاد ربط دارد؟
هشدارهای امنیتی غیر ممکن کردن سرقت و زورگیری
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
2
6
همه بدونید که:
1- درب یا قفل ضد سرقت وجود نداره و هر کدومشون یک جوری باز یا تخریب میشن، پس هم درب و هم قفل باید همزمان غیر قابل بازکردن یا تخریب باشند، پس تاکید میکنم که گول زبون بازی فروشنده ها را نخورید مگر اینکه یک فروشنده معتبر حاضر بشه ضمانتنامه ای به شما بده که به صراحت و بدون تقلب در نگارش اون ضمانتنامه، تائید کرده باشه در صورت ورود سارقین به هر صورت از طریق درب ورودی، مسئولیت سرقت را قبول میکنه و کل خسارات حاصل از سرقت را پرداخت میکنه.
2- دوربین و دزدگیر مطلقا ورود سارقین را غیر ممکن نمیکنه و اینکه میگن اگر جایی دوربین داشته باشه دزد نمیره فقط برای خوش کردن دل شما است و حتی با فرض اینکه سارقین بدون ماسک و با صورتهای باز وارد بشن و توی بانک اطلاعاتی پلیس هم ثبت شده باشند، باز اونی که قراره خدمتش توی اون خونه توسط سارقین برسه شما و خانوادتون هستید و دستگیری سارقین کمکی به روح و روان و آبروی شما و حتی در خیلی مواقع برگردوندن اموال شما نخواهد کرد.
3- سارقین هر وقت دلشون بخواد وارد میشن و به بودن یا نبودن صاحبخونه ربط نداره، پس فکر نکنید اگر خونه باشید یا چراغ را روشن بذارید دزد نمیاد، ضمن اینکه مدتهاست سارقین ترجیح میدن وقتی صاحبخونه باشه سرقت کنن تا بتونن با تهدید، ارعاب و کتک زدن ساکنین، راحت به پول و طلا و اموال با ارزش برسن.
4- برای غیر ممکن کردن ورود سارقین از طریق درب ورودی منازل، فقط درب ضد دیلم با ضمانت پرداخت خسارت در صورت وقوع سرقت بذارید و به هیچ چیز دیگه اعتماد نکنید که دودش فقط توی چشم خودتون و خانوادتون خواهد رفت.
5- برای غیر ممکن کردن سرقتهایی که از طریق ورود افراد آشنا انجام میشه یا سرقتهایی که سارقین وقتی میخواید وارد بشید همزمان با شما به زور وارد میشن، یا سارقینی که زنگ میزنن و تا درو باز میکنید با زور میان تو، یک گاوصندوق ضد دیلم که مجهز به سیستم قفل ضد زورگیری باشه و ضمانت پرداخت خسارت در صورت وقوع سرقت داشته باشه بذارید توی خونه و تمام طلا، جواهر، سکه، پول، اسناد و مدارک با ارزشتون را توی اون گاوصندوق بذارید که بتونید اگر سارقین آشنا بودن، کلید داشتن یا پشت سرتون اومدن تو، با تکیه بر سیستم قفل ضد زورگیری گاوصندوق، جان و اموالتون را نجات بدید.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۱:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
وقتی چاقو زیر گلوته این ضمانت ها قرونی نمیارزه عزیزم
ناشناس
|
Russian Federation
|
۱۹:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
1
1
افغانی هابایدازایران اخراج شوند ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
0
5
150 میلیون طلا؟؟؟؟؟
محمد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
2
37
لطفا نشر دهید تا مردم افغانستان به یکی از بیشمار جنایات هم میهنان مهاجر خود پی ببرند و دولت افغان پاسخگو باشد .آیا آنها برای این جنایت هم مانند کشته شدن دخترک افغان کمپین راه می اندازند و همدردی میکنند .مسولان پی گیری کنند و افغانها را به کشورشان باز گردانند
رضا
|
United States
|
۲۱:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
0
3
این جانیان در مملکت ما چه می کنند این صدمین بار است که در جراید و سایت های مجاز منعکس می گردد . برای یک دختر ده ساله اونها چه جنجالی براه افتاد . این جنایت رو نمی بینید .
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۵
5
2
هرجاآنهارادیدی بکشیدشان
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۵
1
0
اون کسی که نوشته وقتی چاقو زیر گلوته اون ضمانها قرونی نمی ارزه اول بگه از سرقت، انگیزه و روشهای سارقین چی میدونه. این که نمیشه یه نفر بدون هیچ تخصصی یه جمله بپرونه.
نظرات بینندگان