arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۸۵۹۰۴
تاریخ انتشار: ۲۵ : ۰۹ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۵

امیرعبداللهیان: دو بار از اسد خواستیم به تهران بیاید

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حسين اميرعبدالهيان" مشاور رئيس مجلس شوراي اسلامي در امور بين‌الملل در گفت‌وگويي تفصيلي به موضوعات مهمي همچون تغييرات و جابه‌جايي برخي مسئولان در وزارت خارجه، مسائل منطقه، تحولات سوريه، حادثه تلخ منا، مسئله بحرين و ... پرداخت .
 
به گزارش  انتخاب، گزيده مهم‌ترين اظهارات "حسين اميرعبدالهيان" به شرح ذيل است:

***عادل الجبير گفت: نام ايران در تمام پرونده هاي روي ميزم آمده است

***با افتخار از نفوذ خود در منطقه استفاده مي‌کنيم

***جلسات 5 ساعته با سيد حسن نصرالله داشتيم

***هشدار جدي مقام معظم رهبري به مقامات سعودي باعث شد عربستان از روي استيصال مجبور شود پيکر‌ها جانباختگان منا را به کشور برگرداند

***ديدار پوتين با مقام معظم رهبري نقطه عطفي در موضوعات منطقه‌اي به ويژه سوريه بود

***حداقل دو بار از بشار اسد خواستيم با خانواده اش به ايران بيايد

***هيچ معامله‌اي از طرف ايران و کشور‌هاي 5+1 از جمله آمريکا در خصوص مسائل منطقه صورت نگرفت

***عمليات پيچيده وزارت اطلاعات براي آزادي ديپلمات کشورمان/دريک مقطعي وي به منطقه‌اي منتقل شد که کاملا محل امن القاعده بود

***آقاي اوحدي بيش از 5 ساعت با طرف سعودي مذاکره داشته که در اين مدت حتي يک ليوان آب هم براي وي نياوردند

***کودتاگران ترکيه از پايگاه اينجرليک آمريکا به سوي استانبول و آنکارا سوخت گيري مي کردند

***شخصا درباره اتفاقات سفارت عربستان مشکوک هستم،چه بسا برخى دستان خارجى در اين موضوع نقش داشتند

***بازداشت شيخ علي سلمان يک جوک و لطيفه و توهين به مردم بحرين است

***آقاي صالحي 5 تا 7 بار در روز به اتاق من مي‌آمد و مرتب مسائل را پيگيري مي‌کرد

***بهترين روايت از تغييرِ من "روايت بي‌روايتي" است

متن کامل اين مصاحبه به شرح زير است:

در ملاقاتي که در حاشيه اجلاس وزراي خارجه سازمان همکاري اسلامي با عادل‌الجيبر؛ وزير خارجه سعودي داشتيد، چه مسايلي مطرح شد؟

ملاقات من با عادل‌الجبير در حاشيه نشست وزاري خارجه سازمان همکاري اسلامي در جده در يک محدوده زماني خيلي خاص انجام شد. وزير خارجه سعودي کمتر از يک ماه بود که به اين سمت منصوب شد،او پيش از اين سمت سال‌ها سفير عربستان سعودي در واشنگتن بود و اين ديدار هم زمان با سومين هفته تجاوز آل سعود به يمن انجام شد. فضاي صحبتهاي من با عادل‌الجبير متأثر از اقدامات رژيم سعودي در تجاوز عليه يمن بود.

وزير خارجه سعودي خيلي تند و با شتاب حرف مي‌زد و گويي که فقط از روابط دو کشور ايران وعربستان، نکات منفي اين روابط درنظرش است. يکي از جملاتي که وزير خارجه سعودي به من گفت و از آن خيلي ناراحت بود، اين بود که گفت؛ من کمتر از يک ماه است در وزارت خارجه مشغول به کار شدم و روي ميزم پرونده‌هاي مختلفي است که هر کدام از آن پرونده‌ها را ورق مي‌زنم، نامي از ايران در اين پرونده‌ها آمده و مدعي بود که در مسائل مختلف منطقه به نوعي ايران دست دارد.

بنده خيلي صريح و شفاف راجع به آن چيزي که در يمن مي‌گذرد صحبت کردم و گفتم که اين تصور را نکنيد روش نظامي و امنيتي در يمن به نتيجه ميرسد و يمن جز راه‌حل سياسي هيچ راهکار ديگري ندارد. البته در حدود 15 دقيقه‌اي که با هم صحبت داشيتم در رابطه با مسائل عراق، سوريه و لبنان صحبت‌هايي رد و بدل شد اما هشداري که در آنجا به عادل‌الجبير داده شد اين بود که روش‌هاي توسل به اقدامات نظامي و امنيتي در منطقه را متوقف کنند که اين هم به نفع منطقه و هم به نفع عربستان سعودي است.

***با افتخار از نفوذ خود در منطقه استفاده مي‌کنيم

 در آن 15دقيقه‌اي که با وزير خارجه سعودي صحبت کرديد، نکته و مسئله‌اي که باعث تعجب شما شد، چه بود؟

يکي از نکاتي که ذهن عادل‌الجبير را مشغول کرده اين است که وزير خارجه سعودي در تقسيم کار در کشورش، بايد نقش پليس بد را ايفا کند و خيلي زيبنده نيست که هر هفته توهين‌ها و اتهامات زيادي از سوي يک وزير خارجه متوجه کشور مهم و بزرگي مانند ايران بکند. برداشت من اين بود که عادل‌الجبير فردي است که احساساتي عمل و شتاب‌زده حرف مي‌زند و انساني است که آن پختگي و متانت لازم براي منصب وزير خارجه شدن در عربستان را ندارد و شما اين را در رفتار‌هايش مي‌بينيد. البته ما هميشه به صراحت اعلام کرديم که ايران هيچ دخالتي در مسائل منطقه ندارد. اما در منطقه به دلايل مختلف فرهنگي، اعتقادي و اجتماعي نفوذ داريم و به اين نفوذ خودمان افتخار مي‌کنيم و در راستاي تأمين حداکثري منافع و امنيت ملي از نفوذ خودمان استفاده مي‌کنيم و معتقديم که اين نفوذ در راستاي کمک به صلح،ثبات،رفاه و امنيت در منطقه مورد استفاده ايران قرار گرفته است.

***جلسات 5 ساعته با سيد حسن نصرالله داشتيم
 شما ديدارهايي با دبير کل حزب الله لبنان، سيدحسن‌ نصرالله داشتيد، آن جلسات چگونه بود؟

بايد گفت که مشورت با دوستانمان در منطقه برايمان به عنوان يک اصل مطرح است که البته اين روش را ادامه خواهم داد. مشورت با سيدحسن نصرالله به اين دليل انجام شد که ايشان يک شخصيت منحصر به فرد در منطقه است و مسائل منطقه را به خوبي درک مي‌کند. وي ايده‌هاي خيلي دقيق و روشني نسبت به حل مسائل سياسي در منطقه دارد. ممکن است فردي که سيد حسن نصراله را نشناسد فکر کند حزب‌الله يعني مقاومت، مقاومت يعني موشک؛ شايد کمتر جلسه‌اي را با سيد حسن نصر‌الله داشتيم که کمتر 5 ساعت به طول انجاميده باشد و ايشان با صبر و حوصله و بردباري مسائل را گوش مي‌کردند و براي هر کدام ايده‌هاي دقيق خودشان را مطرح مي‌کردند.

***برتري و رهبري سيد حسن نصرالله در حهان عرب

يک زماني من در تحولات مصر سفرهاي مختلفي به قاهره داشتم که خودم را مقيد کرده بودم که حتما با شخصيت‌هاي غير دولتي مصر از جمله چهره‌ رسانه‌اي و روزنامه‌نگار شناخته‌ شده جهان عرب آقاي حسين الهيکل ملاقات کنم. ايشان يک روزنامه‌نگار حرفه‌اي و يک خبرنگار بود و همچنين آقاي عمر موسي که منصب حکومتي چنداني نداشتند. يکي از توصيه‌هاي دوستانه‌اي که حسين‌الهيکل داشت، مي‌گفت مسائل منطقه با نگاه عربي تجزيه و تحليل بشود و اين کمک مي‌کند درک درستي از مسائل منطقه داشت و به راهکار درستي براي حل مسائل منطقه دست يافت.

يکي از جذابيت‌هاي ديدار با سيدحسن نصرالله اين است که ايشان درک و فهمش نسبت به جهان عرب بسيار عميق است و نسبت به هر رجل سياسي و انقلابي در جهان عرب، دبير کل حزب‌الله برتري و رهبري دارد و ما در جنگ 33 روزه و قبل و بعد از آن، مبارزه و مقاومت عليه رژيم صهيونيستي تا دندان مسلح را ميديديم و در اين مسير موفق و پيروز شده‌اند.

 آيا اخيرا سردار سليماني و سيد حسن نصرالله با يکديگر ملاقات داشته‌اند؟

خير اطلاعي از اين ديدار ندارم و بايد از خود سردار سليماني پرسيد.

***بي‌تجربگي سعودي‌ها؛ علت وقوع حادثه منا

 عملکرد جمهوري اسلامي ايران درحادثه منا را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟ با توجه به اينکه بخشي از اين عملکرد متوجه شما به عنوان نماينده جمهوري اسلامي ايران بود، اين عملکرد را تا چه حد مناسب و کارآمد مي دانيد؟

حادثه منا ابعاد بسيار گسترده‌اي داشت و از پيچيدگي‌هاي زيادي هم برخوردار بود و تحليل زيادي در خصوص چرايي اين ماجرا وجود دارد. تصميم گرفتن در آن شرايط به دليل پيچيدگي و گستردگي دشوار بود و عربستان درگير جنگ در يمن بود. برخي از همکاران من در وزارت خارجه و سازمان حج و زيارت از چند هفته قبل به عربستان سفر کرده‌ بودند، وقتي حادثه سقوط جرثقيل در جوار کعبه اتفاق افتاد از آن‌ها علل حادثه را جويا شدم و گفتند حقيقتا با تجربه‌اي که ما داريم در مقايسه با حج‌ سال‌هاي قبل که از افراد خبره و نيروهاي نظامي و پليس کارکشته سعودي استفاده مي‌کردند و بر تردد و امنيت حجاج نظارت مي‌کردند، اين افراد باتجربه امسال به ندرت در مکه و مدينه ديده مي‌شوند و عمدتا تعداد زيادي از جوانان سعودي که اکثرا سرباز هستند و هيچ آشنايي با وضعيت ندارند بر کار‌ها نظارت مي‌کنند و زماني که حادثه منا اتفاق افتاد، يکي از دلايش اين موضوع بود.

***هشدار جدي مقام معظم رهبري به مقامات سعودي باعث شد عربستان از روي استيصال مجبور شود پيکر‌ها جانباختگان منا را به کشور برگرداند

من درهمان موقع بيان کردم که عربستان سعودي نشان داد که در دو جبهه توان و ظرفيت اين را ندارد که مديريت کند و زماني که در يمن درگير جنگ است نمي تواند حج را اداره کند و اين ناکارآمدي سعودي ها و بي‌لياقتي کارگزاران آن‌ها در موضوع حج اثبات شد و تصميم‌گيري در آن شرايط بسيار دشوار بود با اينکه همه کشور به گونه‌اي درگير اين مسئله بودند و 464 حاجي و زائر ايراني جانشان را در اين حادثه از دست داده بودند و جداي از آن بسياري از کشورهاي اسلامي هم به اين مصيبت گرفتار شده بودند.

در آن مقطع چند چيز مهم بود اول اينکه چرا اين حادثه اتفاق افتاده و دوم اينکه قبل از ورود به چرايي اين حادثه بايد مجروحين هر چه زودتر درمان شوند و افرادي که جان خود را از دست دادند مورد شناسايي قرار بگيرند تا به موازات آن بتوانيم اقدامات حقوقي هم در سطح ملي و هم در سطح بين‌المللي انجام بدهيم. تمام ظرفيت نظام درگير اين کار شده بودند و نبايد فراموش کنيم که عربستان سعودي هيچ تمايلي براي انتقال پيکر مطهر کشته‌شدگان اين حادثه به کشورهايشان نداشت به ويژه درباره جمهوري اسلامي ايران يعني آن‌ها هم دچار نوعي سردرگمي شده‌ بودند اينکه بخواهند 464 جسد را به ايران تحويل دهند يعني تأييد اين موضوع که عربستان لياقت اداره حج را ندارد و سندش هم پيکر اين تعداد جانباخته و شهيد ايراني در حادثه منا، لذا سعودي‌ها به دنبال اين بودند که با توجيه هاي مختلف و دروغ‌هاي بهداشتي و پزشکي اين اجساد را به ايران تحويل ندهند اما پيگيري‌هاي جدي که در سطوح مختلف انجام شد و هشدار جدي که مقام معظم رهبري به مقامات سعودي داد راه را باز کرد و عربستان از روي استيصال مجبور شد که اين پيکر‌ها را به کشور برگرداند. به دليل اينکه موضوع را به نوعي از نظر خودش فيصله و پايان دهد پيکر مطهر شهداي ما را تحويل داد ولي درخصوص کشور‌هاي ديگر اين امر انجام نشد وبا توجيهاتي اجساد را به کشورهايشان ندادند.

محمد جواد ظريف وزير امور خارجه کشورمان بر پيگيري حقوقي اين مسئله تأکيد دارد و در اين راستا کميته‌اي در وزارت امور خارجه تشکيل دادند، بعد از آنکه ما از بحران خارج شديم پيگيري امور از معاونت عربي آفريقاني به معاونت کنسولي آقاي قشقاوي واگذار شد. بايد گفت که سعودي‌ها هيچ همکاري براي پيگيري اين پرونده نکردند چرا که آن‌ها اساسا علاقه‌اي ندارند که اين موضوع مستند‌سازي شود و مايلند از اين موضوع به راحتي عبور کنند.

 پس شما عملکرد جمهوري اسلامي ايران را مثبت مي‌دانيد؟

بنده عملکرد جمهوري اسلامي را در موضوع پيگيري چرايي حادثه و انتقال فوري مجروحين و پيکر مطهر شهدا و پيگيري‌هاي حقوقي مناسب مي‌دانم اما بايد توجه داشت که پيگيري‌هاي حقوقي يک امر زمان‌بر است و اين پيگيري‌ها بايد در زمان خودش به نتيجه برسد و اينجا جا دارد که از تمام دست‌اندرکاران حج به ويژه نماينده مقام معظم رهبري، حجت الاسلام قاضي عسگر و تيم ايشان و آقاي اوحدي رئيس سازمان حج و زيارت و تيمشان تشکر ويژه‌اي داشته باشم که سخت‌ترين شرايط را آن‌ها طي کردند، البته بايد گفت که تمام بخش‌هاي ذيربط کشور مانند وزارت امور خارجه، سفارت و کنسولگري همه درگير اين موضوع بودند.

***ديدار پوتين با مقام معظم رهبري نقطه عطفي در موضوعات منطقه‌اي به ويژه سوريه بود

 آيا در ديداري که پوتين در تهران داشت تصميمي در خصوص مسائل منطقه از جمله سوريه گرفته شد و مهمترين تصميمي که ايران و روسيه گرفتند چه بود؟

ديدار پوتين با مقام معظم رهبري نقطه عطف روابط تهران و مسکو و همچنين نقطه عطفي در موضوعات منطقه‌اي به ويژه سوريه بود که بعد آن آثار حمايت نظامي روسيه از سوريه در مقابله با داعش را به طور واضح در اخبار و مستندات شاهد بوديم در مجموع آن سفر در راستاي تصويب همکاري‌هاي تهران و مسکو و همچنين بحث مبارزه با تروريسم بود که مورد توجه جمهوري اسلامي ايران و جمهوري فدراتيو روسيه قرار گرفته که مي‌شود از آن به عنوان يک نقطه عطف در روابط ايران و روسيه ياد کرد.

***حداقل دو بار از بشار اسد خواستيم با خانواده اش به ايران بيايد

: آيا در مواردي از بشار اسد و خانواده‌اش خواسته شده که به تهران بيايند و پاسخ آن‌ها چه بود؟

شايد حداقل دو بار در سال‌هاي گذشته از بشار اسد خواسته شد که همراه با خانواده‌اش براي استراحت به تهران يا شهري ديگر بروند اما پاسخ بشار اسد پاسخي شنيدني بود که گفت من تا آخر درکنار مردم کشورم هستم و از سوريه خارج نخواهم شد و خانواده و همسر من مسئول سرکشي و رسيدگي به امور خانواده‌هاي شهداي جنگ عليه تروريست‌ها در کشور هستند و همسر و فرزندان من هم سوريه را ترک نخواهند کرد.

يکي از نکاتي که توانست به مقاومت در برابر اين همه فشار در سوريه کمک کند نقش ويژه‌‌اي است که رهبري سوريه در اين کشور ايفا مي‌کند. موضوع دوم نقش ارتش سوريه بود که علي‌رغم تحليل‌هاي غربي‌ها و برخي کشورهاي عربي بايد در 3 ماه اول بحران فرو مي‌پاشيد اما اين اتفاق نيافتاد و حمايت‌هاي مردمي هم بسيار تأثير گذار بود، در اين موضوع اساسا نقش رهبري در بحران‌ها بسيار مهم است و درجهان عرب و کشورهايي که ساختار‌هاي متفاوت سياسي دارند رهبري يک نقش ويژه و والايي دارد که اعتقاد دارم درسوريه هم اين رويکرد بشار اسد خيلي کمک‌کننده بوده، براي اينکه سوريه بتواند اين فشارها را تحمل کند و زماني که مردم مي‌بينند رهبرشان درکنارشان ايستاده و حتي فرزندانش در مدرسه‌اي درداخل دمشق در زير گلوله‌باران و خمپاره‌اندازي‌هاي گروه‌هاي مسلح بي‌مسئوليت و تروريست درس ميخواند اين براي مردم سوريه روحيه‌بخش است.

***هيچ معامله‌اي از طرف ايران و کشور‌هاي 5+1 از جمله آمريکا در خصوص مسائل منطقه صورت نگرفت
آيا در مذاکرات هسته اي ايران با گروه 5+1 معامله‌اي در خصوص مسائل منطقه صورت گرفت؟

هيچ معامله‌اي از طرف جمهوري اسلامي ايران و کشور‌هاي 5+1 از جمله آمريکا در خصوص مسائل منطقه صورت نگرفت اساسا ما در وزارتخارجه اجازه نداشتيم در خصوص مسائل منطقه با آمريکا گفت‌وگويي انجام دهيم و گفت‌وگوهاي ما و آمريکا در چارچوب مسائل هسته‌اي بود و با گروه 5+1 هم همين گونه بود، اما با کشورهاي اروپايي در خصوص مسائل منطقه به موازات مذاکرات هسته‌اي به طور طبيعي گفت‌وگو‌هايي شروع شد اما اين به اين معنا نبود که مابه ازاي برجام و مسائل هسته‌اي مسئله منطقه تعريف شود و خط قرمز ما هم اين بود که با آمريکايي‌ها درخصوص مسائل منطقه هيچ گفت‌‍وگويي نداريم و تأکيدمان هم بر اين بود که مسائل منطقه بايد در منطقه و توسط اهالي منطقه حل و فصل شود.

اساسا ضرورتي هم وجود نداشت در حالي که پرونده هسته‌اي باز است و هنوز آمريکايي‌ها صداقت خود را نشان نداده‌اند ما بخواهيم چندين پرونده منطقه‌اي را هم زمان بر روي ميز باز کنيم و آمريکاي ها بخواهند استفاده خودشان را از آن ببرند، البته آمريکايي ها در هر فرصتي تلاش مي‌کردند از قبال مذاکرات هسته‌اي راجع به مسائل منطقه‌اي حرفي بزنند يا يک مطلب مهمي را منتقل کنند. اما هيچ گاه اي به يک مذاکره در خصوص مسائل منطقه تبديل نشد و اين ملاحظه جدي بود که طرف ايراني داشت.

***عمليات پيچيده وزارت اطلاعات براي آزادي ديپلمات کشورمان/دريک مقطعي وي به منطقه‌اي منتقل شد که کاملا محل امن القاعده بود

 در خصوص آزاد سازي ديپلمات ايراني در يمن رايزني و عملياتي ويژه وزارت اطلاعات شامل چه مواردي بود؟

اقدامي که وزارت اطلاعات انجام داد يک اقدام اطلاعاتي خيلي پيچيده بود دقيقا در شرايطي که همه در رسيدن به وضعيت مطلوب ديپلمات ربوده شده در يمن نااميد شده بودند چون ايشان بالاخره توسط عوامل تروريستي و گروه‌هاي مرتبط با القاعده ربوده شده بود و در شرايط سخت و بدترين نقطه يمن که به يک فرد مي‌توانند شرايط سختي را تحميل کنند نگهداري مي‌شد و وي ماه‌ها در آنجا و در آن شرايط سخت نگهداري شد و دسترسي به او با توجه به جابه‌جايي‌هاي مکرري که در مکانش صورت مي‌گرفت کار بسيار دشواري بود.

وزارت اطلاعات با روش‌هاي مورد توجه خودش توانست اولا رديابي کند و تا آنجايي که اطلاع دارم بخشي از عمليات وزارت اطلاعات رديابي مسير‌هايي بود که اين ديپلمات جابه‌جا مي‌شد و بخش ديگري از عمليات پيچيده وزارت اطلاعات مراقبت‌هايي بود که بايد از اين ديپلمات کشورمان انجام مي‌شد که کشته نشود ، در آن جابه‌جايي‌ها دريک مقطعي وي به منطقه‌اي منتقل شد که کاملا محل امن القاعده بود. همه اين‌ها تأييدي است بر توانمندي هايي که مأموران وزارت اطلاعات کشور و سربازان گمنام امام زمان(عج) به آن شهرت دارند و توانستند با دقت و حساسيت ويژه اين مأموريت را انجام دهند البته فراموش نمي‌کنيم که بعد از اعلام اين مسئله در همان مقطع برخي به ويژه يک جريان وابسته به عربستان سعودي فشار آوردند که انصارالله زمينه ورود وزارت اطلاعات را فراهم کرده و با ايران در تحولات يمن نقش دارد اما اصلا چنين موضوعي نبوده و اين عمليات اطلاعاتي صرفا با استعداد‌هاي ذاتي دستگاه‌هاي کشور انجام شد واين استعداد کمک کرد به اين که بتوانيم ديپلمات کشورمان را سالم از صنعا خارج کنيم و اتهاماتي که مبني بر هماهنگي با جهتي در يمن زده شد با اين هدف بود که انصاراله را تضعيف کنند.

 علت اصلي شهادت يکي از ديپلمات‌ها و ايجاد اين تنش چه بود؟ بعد از ربوده شدن يک ديپلمات ايراني و شهادت ديپلماتي ديگر در حين ربوده شدن آيا با اين امر انگيزه تروريست‌ها مشخص شد؟

ما اين داستان را قبل از اين در عراق تجربه کرديم و بعد از عراق در سوريه هم تجربه‌اش را داشتيم. جمهوري اسلامي ايران به دلايل مختلف فرهنگي و اجتماعي در منطقه قابل نفوذ است، هم آمريکايي‌ها و هم سعودي‌ها تلاششان متمرکز است بر اين که مانع از نفوذ ايران در منطقه شوند و نفوذ ايران در منطقه را سد کنند. بالاخره بعد از تحولاتي که در عراق رخ داد و دوستاني که دوره صدام به ايران آمده بودند و ايران به آن‌ها پناه داده بود الان در عراق جديد نخست‌ وزير، رئيس جمهور، رئيس مجلس و وزير خارجه شده‌اند. اين‌ها کساني بودند که در کشور ما زندگي کرده‌اند و فرزندانشان درتهران و کرج به دنيا آمده‌اند و بزرگ شده‌اند.

بنده يک وقتهايي به يکي ازمقامات کشور‌هاي عربي گفتم گناه ما چيست دوستاني که در دوره صدام از ظلم وي در ايران بودند و حمايتشان کرديم و حال با تحولات عراق و پيگير‌ي‌هاي آن‌ها باعث شد که با اعتماد و رأي مردم در رأس حکومت عراق قرار بگيرند و حتما اين‌ها براي ما در عراق ايجاد نفوذ مي‌کنند و ما از اين نفوذ‌ها در راستاي تأمين حداکثري منافع ملي و امنيت ملي خودمان استفاده مي‌کنيم لذا هم آمريکايي‌ها وهم عربستان سعودي در عراق با عمليات‌هايي سعي کردند فضاي رعب و وحشت ايجاد کنند که ايران يک حضور عادي ديپلماتيک نداشته باشند و همچنين در سوريه و يمن هم همين کار را انجام دادند و هدف آن‌ها از اين ربايش‌ها محدود کردن ديپلمات‌هاي ما و مانع شدن از اين است که ايران از نفوذ خودش در تأمين حداکثري امنيت ملي‌اش در منطقه استفاده کند.

***آقاي اوحدي بيش از 5 ساعت با طرف سعودي مذاکره داشته که در اين مدت حتي يک ليوان آب هم براي وي نياوردند

 عربستان مدعي شده سهميه حج ايران را به کشورهاي ديگر واگذار مي‌کند نظرتان در اين رابطه چيست؟ آيا چنين چيزي از عربستان بعيد است؟

حاکمان جديد عربستان سعودي متأسفانه تصميمات هيجاني و غير معقول زيادي را در يک سال و نيم گذشته که در رأس قدرت قرار گرفته‌اند اتخاذ کردند، از تصميم اشتباه حمله به يمن گرفته تا مانع تراشي براي ورود زوار ايراني که اگر اندکي تعقل و حکمت در طرف سعودي حاکم بود چنين تصميم‌هايي نمي‌گرفتند، زيرا سعودي‌ها براي اينکه خشم و نفرت بخش مهمي ازمردم ما را نسبت به حادثه منا کاهش بدهند بايد در حج امسال بخش مهمي از تسهيلات را فراهم مي‌کردند که هم براي زوار ايراني و هم براي خانواده شهداي حادثه منا باشد اما ما شاهد اين بوديم که سعودي‌ها به بهانه‌هاي مختلف در مذاکرات رفتارهايي مي‌کردند که اتباع و زوار ايراني نتوانند حضور پيدا کنند بنده هم به مقامات غربي و عربي به صراحت در مذاکرات گفتم.

در دوره اولي که آقاي اوحدي رئيس سازمان حج و زيارت براي مذاکره حج امسال حضور پيدا کرد علاوه بر رفتار‌هاي توهين‌آميز در فرودگاه بيش از 5 ساعت با طرف سعودي مذاکره داشته که در اين مدت حتي يک ليوان آب هم براي وي نياوردند رفتار‌هاي نامتعارف و نامتوازن عربستان سعودي طبيعي بود که آن‌ها با هدفي اين رفتار‌ها را انجام مي‌دهند بخشي از سهميه حج که اختصاص به ايران دارد در حج سال جاري کاهش پيدا مي‌کند و ممکن است بدون اينکه آن‌ها اعلام کنند اين سهميه رابه کشورهاي ديگري که مدنظرشان است بدهند اما مسئله‌ حج مسئله‌اي نيست که فقط در اختيار عربستان سعودي باشد و به عربستان اجازه داده نخواهد شد که حج و مکه و مدينه را در گروگان خودش قرار دهد زيرا مکه و مدينه متعلق به جهان اسلام است. عربستان اين اشتباه خودش را بايد جبران کند و اميدوار هستيم با تعقل و تدبر اين کار را انجام دهد هر چند که از حاکمان فعلي عربستان بعيد است که تصميمات درست اتخاذ کند.

علت اينکه کشورهاي عربي به ويژه عربستان در کاهش قيممت نفت پافشاري دارند چيست؟ و اينکه چرا اوپک و سازمان‌هاي مربوطه نفتي نتوانسته‌اند تا به امروز در اين راستا کاري انجام دهند.

تجربه کاري بنده در منطقه و عربستان تا به امروز نشان‌ مي‌دهد که در مباحث کلان عربستان هيچ کاري را بدون هماهنگي با آمريکا قادر نيست انجام دهد به دليل اينکه عربستان زماني که حمله به يمن را آغاز مي‌کرد به صراحت اعلام کرد که ايالت متحده آمريکا همکاري لجستيکي و اطلاعاتي با عربستان سعودي درجنگ يمن دارد مثل اينکه آمريکا به ظاهر تلاش‌هايي را براي آتش‌بس در يمن انجام مي‌داده اما راهبردي که در منطقه دنبال مي‌کردند حتما براي آمريکايي‌ها قابل قبول نبوده که يک گروه مؤثري مانند انصارالله در يمن وجود داشته باشد که يک موقعيت ژئواستراتژيک در منطقه دارد. عربستان سعودي در موضوع نفت در سال‌هاي اخير سياست‌هاي خودش را با رياست‌‌ها و اهدافي که آمريکا در منطقه دنبال مي‌کرد هماهنگ مي‌کند و به طور طبيعي به عنوان بخشي از ابزار اعمال سياست‌هاي آمريکا عربستان سعودي مورد توجه و استفاده قرار گرفته است.

ممکن است عوامل ديگري نقش داشته باشند اما توليد بالاي نفت عربستان سعودي سهم مهمي در پايين نگه داشتن قيمت نفت و کاهش آن دارد و تحليل بنده اين است که عربستان در آستانه اجراي برجام با همکاري غرب و آمريکا تلاش جدي را انجام داده که درآمد نفتي ايران افزايش پيدا نکند و ايران نتواند از بحث برجام نتيجه‌اي بدست آورد زيرا آمريکايي ها که در مذاکره با ما بر روي کاغذ برجام را امضا کردند از همان ابتدا چنين نيتي نداشتند که برجام براي ما گشايش ايجاد کند لذا به طور هم‌زمان بر روي کاغذ سند را امضا کردند و از آن طرف در راستاي راهبرد کليه‌شان در منطقه از چنين روش‌هاي مستقيم و غيرمستقيم استفاده کردند که برجام تأثير واقعي خودش را در زندگي مردم نداشته باشد.

***ورود به مذاکرات منطقه‌اي با آمريکا خط قرمز ايران بوده است
رئيس سازمان سيا اخيرا گفته ما در موضوعات مختلف با ايران در حال مذاکره هستيم، آيا چنين است؟

براساس اطلاعات بنده اين ادعاي رئيس سازمان سيا، بى اساس است، ما هيچ مذاکره‌اي در خصوص مسائل منطقه اي با آمريکا نداشتيم، در مقاطعي آمريکايي‌ها سعي کردند مطالبي را با استفاده از فرصت مذاکرات هسته‌اي منتقل کنند اما به دليل اينکه ورود به مذاکرات منطقه‌اي با آمريکا خط قرمز ايران بوده چنين مذاکره‌اي با آمريکا شکل نگرفته و اين موضوع تنها ادعاي رئيس سازما سيا است.

 سرنوشت سياسي دولت عراق را چگونه مي‌بينيد، آيا پيروزى زودرس را براى دولت، مردم و ارتش عراق متصور هستيد؟

دولت، مردم و ارتش عراق پس از تحمل خسارت سنگين، در ماجراى سقوط موصل از سوي داعش که عقبه آن به عمليات سرويسهاي امنيتي در منطقه و خارج از منطقه و عوامل وابسته به حزب بعث عراق و بقاياي رژيم صدام مربوط ميشود، شاهد ايجاد نوعي انسجام در عراق براي مبارزه با داعش هستيم که خروجي آن تقويت وضعيت ارتش و تشکيل حشدالشعبي يا نيروي مردمي بود، همچنين فتواي مراجع تقليد هم در اين زمينه نقش مهمي داشت و ما نبايد فراموش کنيم وجود مرجعيت ديني در عراق نقشي بارز دارد که اساسا نقطه اميد و اتکاى هر بحران است .

بنده نسبت به آينده عراق خوش بين هستم و در عين حال معتقدم برخي از بازيگران خارجي قصد دارند عراق را به سمت بي‌ثباتي هدايت کنند، آمريکايي‌ها پس از شکست خود در خروج نظامى سال ٢٠١١ عراق مى کوشند به بهانه مبارزه با داعش، بازگشت خود را با پهن کردن نيروهاي نظامي در اين کشور، توسعه دهند.

متاسفانه عربستان نقش سازنده در تحولات عراق ندارد اما نکته مهم آن است که مرجعيت ديني، رهبران سياسي، دولت،ارتش حشدالشعبي و نيروهاي مردمي عراق بحث مبارزه با داعش را با جديت پيش ببرند هرچند که تاکنون ارتش عراق پيروزي هاي بسيار چشمگيري به دست آورده است. مبارزه با تروريسم آن هم تروريسمي که مورد حمايت ابزاري ده‌ها کشور خارجي بوده، پديده‌اي دشوار و پيچيده اما شدني است.


***کودتاگران ترکيه از پايگاه اينجرليک آمريکا به سوي استانبول و آنکارا سوخت گيري مي کردند

چرا کودتاى ترکيه شکل گرفت، با توجه به فرمايش مقام معظم رهبري که فرمودند اتهامات جدى به آمريکا وارد است، چراکه اين کشور از متحدان ترکيه بوده چرا بايد در کودتا دست داشته باشد؟

يک اتفاق مهم در منطقه تحت عنوان بيداري اسلامي طي 6 سال گذشته در تونس، مصر، ليبي، يمن، بحرين، سوريه رخ داده که آمريکا و رژيم صهيونيستي تلاش کردند پديده بيداري اسلامي را به عاملي براي تضعيف و شکست محور مقاومت و تقويت رژيم صهيونيستي تبديل کنند. به عنوان مثال آمريکا ممکن است در جايي از کشور عراق يک قدم مثبت و در جايي ديگر 10 قدم منفي بردارد و يا اينکه ممکن است در عراق يک قدم مثبت و در سوريه 50 قدم منفي بردارد، مهم اين است که خروجي رفتار محور آمريکا و رژيم صهيونيستي کاملا در راستاي اهداف و خواسته هاي خودشان در حال پيگيري و طراحي بود در نتيجه ارتشهاي مقتدري همچون عراق، سوريه، مصر بايد در اين بحرانها شکسته ميشدند.

آنچه که در ترکيه اتفاق افتاد از يک منظر به اين رويکرد بازمي‌گردد که از بين بردن انسجام کشورى منسجم مثل ترکيه ميتواند بخشي از سناريوي جديد در کودتا باشد حال اگر فرض کنيم آمريکايي ها به دنبال ايجاد ناامنى در ترکيه نبودند، اما حذف جريان اسلامي ترکيه که در راس حاکميت قرار دارد قطعا ميتواند از اهداف آمريکا باشد که البته ممکن است آمريکا اعلام کند در اين زمينه نقشى نداشته اما اين مقوله اى غير قابل باور است چرا که هواپيماهاي کودتاگران از پايگاه اينجرليک اين کشور به سوي استانبول و آنکارا سوخت گيري ميکردند و هدايت و فرماندهي مي‌شدند.در اين زمينه مواردي به چشم ميخورد که در اتاق عمليات مشترک نظاميان ميان آمريکا و عراق، ژنرالهاي اين دو کشور براي مبارزه با داعش و کنترل امنيت در عراق حضور دارند.

همچنين در مواردي ديده شده که يک کارناوال 50 خودرويي از سوي داعش در منطقه رمادي تردد ميکند. فرض بر اين است که به محض شناسايي، بايد مورد هدف قرار گيرند لذا اگر قرار بود نيروهاي عراقي آنرا هدف قرار دهند ژنرالهاي آمريکايي مانع ميشدند در نتيجه اگر قرار بود دولت، مردم و ارتش عراق منتظر عمليات آمريکايي‌ها باشند امروز کل عراق در اختيار داعش بود.

***شخصا درباره اتفاقات سفارت عربستان مشکوک هستم،چه بسا برخى دستان خارجى در اين موضوع نقش داشتند

 از نظر شما آيا بازگشايى سفارت سعودى در آينده نزديک قابل انجام است يا اينکه موضوع سفارت بهانه اى به دست اين کشور است؟

موضوع سفارت، دقيقا بهانه بود. عربستانى ها تعمدا آيت الله شيخ نمر را اعدام کردند زيرا شاهد واکنش ها درباره آن در ايران بودند. شخصا درباره اتفاقات سفارت عربستان مشکوک هستم که صرفا اتفاقى سياسى بوده باشد چه بسا برخى دستان خارجى در اين موضوع نقش داشتند. به هر حال اتفاقى که در مقابل سفارت عربستان افتاد در عالى ترين سطوح ايران مورد نکوهش قرار گرفت و عوامل آن هم در حال محاکمه هستند.

ما عليرغم مسوليتى که در وزارت خارجه داشتيم، مورد انتقاد بوديم زيرا انتظار بر اين بود که ما بايد رفتارى قاطع و تند با عربستان داشته باشيم. از اين جهت افکار عمومى با بيان اين مهم که "ببينيد با شهداى ما در منا چه کردند"، "با شيخ نمر به عنوان روحانى عاليرتبه چه کردند" درخواست اتخاذ مواضعى محکم را در برابر عربستان داشتند.

در رابطه با قطع روابط ديپلماتيک، بايد بگويم ما باب را براى عربستان باز گذاشتيم تا هر زمان بتواند سفارت خود را بازگشايى کند به هر حال روابط ديپلماتيک امرى طبيعي است و بازگشت رابطه طبيعى ميان تهران و رياض ميتواند به سود دو کشور و منطقه باشد، البته درباره اينکه چه زمانى عربستان اين تصميم را خواهد گرفت معتقدم سعودى ها چاره اى جز بازگشايى سفارت خود ندارند و نهايتا دير يا زود اين تصميم اتخاذ ميشود اما از آنجايى که آنها به تناسب شرايط خود تصميم گيرى ميکنند بعيد ميدانم قطع اين رابطه استمرار پيدا کند چراکه سعودى ها هم چاره اى جز فاصله گرفتن از هيجانات ندارند.
  با توجه به تغييرات و جابه‌جايى ها در وزارت خارجه روايت هاى مختلفى از منابع آگاه و غير آگاه ارائه شد، نظر شما درباره روايت اصلى اين مسىله چيست؟

جابه جايى امرى طبيعى بوده که در همه دستگاه ها وجود دارد و بديهى است که فرد تصميم گيرنده دلايل خاص خود را براى جابه جايى دارد. در اين زمينه بايد بگويم قطعا خيرى در اين تغيير و تحولات براى بنده وجود داشت. در اينباره زمزمه هايى مبنى بر اينکه علت جابه جايى، تغيير سياست ها است، شنيده ميشود لذا در اين مورد بايد بگويم طرح اين موضوع از سوى برخى نخبگان فعال سياسى و بين المللى امرى طبيعى است اما در عين حال بر کسى پوشيده نيست که سياستهاى اصولى نظام، توسط شوراى عالى امنيت ملى مورد بحث و کارشناسى قرار مى گيرد و نهايتا با تأييد مقام معظم رهبرى به دستگاه ها و وزارت خانه ها ابلاغ ميشود بر اين اساس ممکن است افراد و مسؤولان تغيير کنند اما سياست ها، سياست هاى واضح و پايدارى است.

 برخى رسانه هاى عربى مدعى شدند بنابه درخواست مقامات برخى کشورهاى حاشيه خليج فارس از جمله کويت اين تغييرات صورت گرفته است که البته اين موضوع بعنوان چراغى سبز براى مذاکرات با اين کشورها در نظر گرفته شده، آيا اين مسىله را تأييد ميکنيد؟

بيش از اين علاقه اى به ورود به جزئيات ندارم زيرا در فضاى مجازى روايت هاى متنوعى نقل ميشود که بسيارى از آنها مبناى درست و دقيقى ندارد.

همانطور که مطرح شد اين موضوع ادعاى رسانه هاى عربى بوده، نظر شما در اينباره چيست؟

شايد يکى از دلايل مطرح کردن اين موضوع از سوى رسانه هاى عربى آن است که در طول 5 سال فعاليت خود در وزارت خارجه کوشيدم سياست خارجى کشورم را با مشورت وزير و مقامات عالى،کمک کنم، در اين راستا يکى از موضوعات، مسئله سوريه و منطقه بود. زمانى که در وزارت خارجه مسؤليت داشتم در گفت و گوهاى ديپلماتيک با مقامات منطقه درباره مواضع ايران، سوريه و آينده اين کشور همچنين محور مقاومت، اظهارات صريح و شفافى داشتم و کوشيدم از تجارب و ادبيات ديپلماتيک استفاده کنم.يکى از نکاتى که به تبيين شفافيت سياست کشور کمک کرد آن بود که همواره کوشيدم صادقانه، صريح و با بيان ديپلماتيک، واقعيت ها را در عرصه ديپلماتيک و ديپلماسي مطرح کنم البته شايد برخى مواضع بنده از صراحت بيشترى برخوردار بود و همين مسىله به نوعى توجه ويژه رسانه هاى عربى را جلب کرد تا با حساسيت بيشترى اين موضوع را دنبال کنند.

برخي از مواضع من چه در مذاکره و چه در عرصه رسانه‌اي که از صراحت بيشتري برخوردار بود به نوعي توجه ويژه رسانه‌هاي عربي را در پي داشت و در پي اين جابه جايي که به نظرم مي‌تواند يک امر طبيعي تلقي شود آنها با يک حساسيت بيشتري اين موضوع را دنبال مي‌کنند. اما آنچه براي من به عنوان يک ديپلمات کوچک از مجموعه بزرگ دستگاه ديپلماسي مهم است در مسئله تأمين حداکثري امنيت ملي خودمان با هيچ طرفي تعارف نداريم و براي تأمين منافع ملي کشورمان به هيچ وجه کوتاه نمي‌آييم و اين دغدغه‌اي است که دستگاه ديپلماسي دارد و اطمينان داريم که هم شخص وزير امورخارجه و هم ساير همکاران من با اهتمام ويژه‌اي اين مسير را دنبال مي‌کنند. هيچ چيز براي ما شيرين‌تر از امنيت تک تک هم‌وطنانمان در ايران نيست و هيچ چيز براي ما شيرين‌تر از برقراري امنيت، صلح، ثبات، رفاه در منطقه‌اي که در آن زندگي مي‌کنيم و در جهاني که هستيم نيست.

***بهترين روايت از تغييرِ من "روايت بي‌روايتي" است

 آيا شما از تغيير خود ناراحت نشديد؟ شما همواره در سخت‌ترين روزهاي منطقه فعاليت کرديد و اين تغيير باعث حواشي بسياري از سوي رسانه‌ها و مردم شد واکنش شما به اين مسئله چيست؟

من هميشه از خدا خواستم که هر وظيفه‌اي دارم بتوانم آن را به خوبي انجام دهم اميدوارم که توانسته باشم وظيفه‌اي که داشتم با کمک همکارانم در وزارت‌خارجه به خوبي انجام داده باشم.

 آيا احساس قلبي خود را از اين تغيير نمي‌گوييد؟

ما به دليل اينکه ديپلمات هستيم نمي‌توانيم از اين واژه که بگوييم سربازيم استفاده کنيم اما در عرصه ديپلماسي ما يک سرباز براي نظام هستيم اگر توفيق داشته باشيم که به عنوان يک سرباز وظيفه‌اي که به ما واگذار مي‌کنند بتوانيم درست انجام دهيم اين بزرگترين نعمتي است که خدا به ما عطا کرده است ضمن اينکه کار ما در وزارت‌خارجه يک کار جمعي است و از مجموعه ظرفيت‌ها و تلاش‌ها مي‌توانيم يک خروجي خوب را داشته باشيم و لذا خيلي از افراد جلوي دوربين نيستند اما باعث بسياري از موفقيت‌ها بوده‌اند و اميدواريم از اين به بعد نيز موفق باشند.

روايت‌ها در خصوص تغيير شما در وزارت‌خارجه بسيار زياد است اما ما به يک روايت جديد از سوي شما در مورد اين تغيير نرسيديم نزديک‌ترين روايتي که از شما مي‌توانيم بشنويم چيست؟

بهترين روايتي که از اين تغيير مايلم به آن اشاره کنم "روايت بي‌روايتي است"

***بازداشت شيخ علي سلمان يک جوک و لطيفه و توهين به مردم بحرين است

باشگاه خبرنگاران جوان: سردار قاسم سليماني بيانيه‌اي را در محکوميت لغو تابعيت شيخ عيسي قاسم صادر کردند موضع وزارت‌خارجه در اين مورد چه بود و آيا در مورد اين بيانيه هماهنگي با وزارت‌خارجه شده بود؟

موضوع بحرين حساسيت‌هاي خاص خود را هم در جهان اسلام شيعيان و هم براي جمهوري اسلامي ايران دارد آنچه که مهم است عدم دخالت ما در مسئله بحرين است. زماني در عالي‌ترين سطح يکي از مقامات جمهوري اسلامي ايران اعلام کرد ما هيچ مداخله‌اي در بحرين نداريم و مقامات بحرين مي‌دانند که اگر کوچکترين مداخله‌اي در بحرين مي‌کرديم وضع به گونه ديگري بود.

حقيقت اين است که موضوع بحرين مورد توجه است و اقدامات و تصميمات نادرست حکومت آل خليفه در تشديد بحران و ايجاد شکاف بيشتري بين حکومت و مردم نه تنها در داخل بحرين تأثيرات سوء برجاي گذاشته بلکه مي‌تواند پيامدهاي نامطلوبي در سطح منطقه هم داشته باشد. لذا اينکه مقامات جمهوري اسلامي ايران مواضع محکمي را در قبال تحولات بحرين که تحولات غيرمنصفانه‌اي است و توسط حکومت در حال رقم خوردن است اتخاذ کند مي‌تواند با اين رويکرد که راهکار سياسي جدي مدنظر جمهوري اسلامي ايران بوده همراه شود و از اين فرصت و ابراز نگراني‌هايي که بيان مي‌شود حکومت بحرين استفاده کند براي يک گفت‌وگوي واقعي و موثر تا بحرين را به سمت ثبات و‌ آرامش پيش ببرد.

من خودم سه سال به عنوان سفير در بحرين بودم و با حاکمان فعلي بحرين و معارضين ارتباط داشتم واقعا آقاي شيخ علي سلمان دموکراتيک‌ترين و معتدل‌ترين رهبر معارض در بحرين است که اصلا بازداشت او يک جوک و لطيفه و توهين به مردم بحرين است لغو تابعيت آيت‌الله شيخ عيسي قاسم به عنوان يک رهبر ديني يک موضوعي است که اولا نشان دهنده عمق بحران در داخل بحرين است، ثانيا نشان دهنده عمق بي‌درايتي در اين کشور تلقي مي‌شود لذا مواضعي درخصوص بحرين با توجه به فشارهاي نامعقولي که به يک بخش مهم در جامعه و ميان مردم بحرين اعمال مي‌شود يک امر طبيعي است اما صرفا به معناي هشدار دادن و توجه دادن به حکومت است تا تمرکز بر امنيت کشور را متوجه شوند و به امنيت منطقه کمک کند تا از اين التهابات با عقلانيت و حکمت عبور کند.

 برخي مي پرسند آيا براي صدور چنين بيانيه‌اي نياز نبود تا با شما به عنوان مسئول عربي آفريقايي وزارت‌خارجه هماهنگي صورت گيرد و اينکه آيا اين عدم هماهنگي باعث تغيير شما نبود؟

در جمهوري اسلامي ايران ضمن اينکه سياست‌هاي راهبردي نظام دنبال مي‌شود ولي در عين حال چند صدايي حاکم است يعني اين طور نيست که همه در همه مسائل همه چيز را صد درصد هماهنگ کنند گاهي اوقات يک مقام مسئول تشخيص مي‌دهد که اظهار نظري را بيان کند و هر کس در حيطه مسئوليت خود ممکن است اظهارنظري را داشته باشد اما نکته مهم اين است که هيچ فردي در جمهوري اسلامي ايران خارج از خطوط قرمز قدم بر نمي‌دارد و بر روي اصولي که در سياست خارجي پايبند هستيم چارچوب‌ها مورد توجه قرار مي‌گيرد اما واقعا ممکن است موضع‌گيري‌ها و سليقه‌ها متفاوت باشد ولي در خروجي که نظام به دنبال آن است به خصوص در بحران‌هاي منطقه و در مسئله يمن "روش و راهکار سياسي" تشويق شود و ما هم از ظرفيت‌هاي خود همواره در اين راه استفاده کنيم.

***آقاي صالحي 5 تا 7 بار در روز به اتاق من مي‌آمد و مرتب مسائل را پيگيري مي‌کرد

شما 5 سال بسيار سخت را در يکي از سمت‌هاي مهم در وزارت‌خارجه سپري کرديد، در دوران شما همواره منطقه دچار آشوب و نابساماني‌هايي بود و شما موظف بوديد که در مورد مسائل منطقه موضع‌گيري‌هايي داشته باشيد از دوران سمت خود و سختي‌هاي آن دوران براي ما بگوييد؟

سوالي را پرسيديد که حداقل 450 دقيقه وقت براي آن نياز است اما اگر بخواهم کوتاه جواب شما را بدهم بنده وقتي از بحرين برگشتم و کار خود را در وزارت‌خارجه با آقاي صالحي وزير امور خارجه شروع کردم دقيقا کمتر از يک هفته قبل از حضور آقاي صالحي در وزارت بحث بيداري اسلامي پيش آمد و انقلاب در تونس و مصر شروع شد و در آن زمان بعضي اوقات آقاي صالحي 5 تا 7 بار در روز به اتاق من مي‌آمد و مرتب مسائل را پيگيري مي‌کرد و به شوخي مي‌گفت "عجب پا قدمي داشتم" و به محض اينکه من به وزارت‌خارجه آمدم با بحران‌هاي جدي در منطقه مواجه شدم چه حدود دو سال و نيم با آقاي صالحي و نزديک به سه سال با آقاي ظريف همواره با بحران‌هاي جدي در منطقه مواجه بوديم که مي‌توانم بگويم شايد يک مقطع کم نظير تاريخي در ارتباط با تحولات منطقه را پشت سرگذاشتيم، بخشي از آن سهم وزارت‌خارجه بود و بخش ديگر سهم دستگاه‌هاي ديگر و در تمام اين مسائل يک مسئله دغدغه ما بود که تحولاتي که در منطقه صورت مي‌گيرد کمک بکند به ثبات و امنيت در منطقه و ما به گونه‌اي در مجموعه نظام عمل کنيم که کوچکترين آسيبي به امنيت ملي کشور وارد نشود. اين دغدغه باعث مي‌شد که ما نه روز تعطيل داشتيم و نه در شب و روز بتوانيم تفکيکي بين کار قائل شويم و البته در اين موضوع بيشترين سهم را همکاران من چه در وزارت خارجه چه در ساير بخش‌هاي نظام داشتند که آنها گمنام هستند.
نظرات بینندگان