arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۰۰۲۸۰
تاریخ انتشار: ۰۷ : ۰۹ - ۰۴ آبان ۱۳۹۵

روانشناسی سیاسی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حبیب ساسانی از مخاطبان انتخاب با ارسال متنی اورده است:

ارتباط میان علوم با یکدیگر و نیازهرعلم به حوزه های مورد بررسی علم دیگر امری پذیرفته شده در میان دانشمندان ،اندیشمندان ونخبگان هررشته علمی است. از اینرو ،مرزهای مشترک میان علوم بایکدگیرعلت شکل گیری مطالعات میان رشته ای بوده است. علوم سیاسی نیز به علت ذات مباحث مورد بررسی در این علم که به داده هایی از علوم دیگر مانند تاریخ ، جامعه شناسی ، اقتصاد و غیره نیاز دارد با برخی از این رشته ها مطالعات میان رشته ای را به وجود آورده است. مثلا رابطه میان علوم سیاسی و اقتصاد رشته ای با عنوان "اقتصاد سیاسی " و یا سیاست با جامعه شناسی "جامعه شناسی سیاسی "را شکل داده که هر کدام به مباحث مشخصی از دو حوزه "اقتصاد وسیاست "و یا "جامعه شناسی و سیاست" می پردازند.
روان شناسی سیاسی (political psychology) ازجمله علوم میان رشته ای است.در این علم ، روابط سیاسی انسانها با در نظر گرفتن ابعاد روان شناختی بررسی می شود. روان شناسی سیاسی به زمینه ها و چرایی رفتارانسانها در تصمیم های سیاسی پرداخته وآن را علت یابی می کند. این رشته رفتارهای سیاسی سیاستمداران را باتامل در ویژگی های روحی و روانی آنان بررسی می کند. به عنوان مثال،در رشته روانشناسی مباحثی مانندمحرومیت های انسان و نقش آن در نابهنجاری های رفتار فردی و اجتماعی مطرح می گرددواینکه آیا محرومیت های انسان می تواند در بروز آسیبها ی رفتاری انسان موثر باشدیا نه؟ این مساله امروز در سیاست مورد بحث قرار می گیردکه بسیاری از اعتراض های سیاسی و یا شورش ها ریشه در محرومیت های شهروندان در برخی از زمینه های مرتبط با حقوق شهروندی دارد. و اینکه آیا دیکتاتور یا دموکرات بودن یک سیاستمدار با بررسی در پیشینه خانوادگی ، رفتاری ، شغلی و مطالعاتی ربط داردیا نه مورد پذیرش قرار گرفته است. چرا شخصی مانند صدام و هیتلر وبرخی از سیاستمدارن منطقه که سقوط کرده اند از روحیات دیکتاتوری برخورداربوده اند ویا شخصیت هایی مانند خاتمی در ایران از روحیه دموکراسی خواهی برخورداربوده و یکی بر طبل جنگ و امپراتوری بزرگ عرب و آلمان می کوبد و دیگری به دنبال احیای گفت وگو ی تمدن ها و ایجاد صلح و همزیستی مسالمت آمیز جهانی .
فضای کنونی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و رقابت میان دو نامزد دموکرات و جمهوری خواه وبرگزاری سه مناظره میان این دو نامزد و طرح مسایل مختلف داخلی و خارجی مربوط به سیاست های این کشور و نوع ادبیات به کاررفته از سوی ترامپ وهیلاری؛ تامل در ابعاد شخصیتی ،روانی و سیاسی دونامزد را دو چندان می کند. پیشینه دو نامزد بیانگر آن است که به دو خاستگاه متفاوت خانوادگی وابستگی دارند. ترامپ شخصیتی که در آمریکا چهره ای اقتصادی و رسانه ای شناخته می شود و در مقابل کلینتون چهره ای که بعد سیاسی شخصیتیش برابعاد دیگرآن برتری دارد.خود برتر بینی اقتصادی ترامپ در مناظره با کلینتون نیز خود را نشان داددر جایی که کلینتون به فقدان سوابق و تجریه وی در مسایل سیاسی اشاره می کند و ترامپ نیزبرای حفظ پرستیژش درجواب به تبدیل شدن به میلیونر بزرگ بعد از ورشکستگی اقتصادی و ایجاد اشتغال در آمریکا افتخار نموده و در مقابل سابقه سی ساله کلینتون در سیاست را با نقد سیاست های دوران وزارت خارجه اش زیر سوال می برد.
از منظر روانشناسی شخصیتی وبا توجه به مناظره ها و موضع گیری های این دو نامزد در باره مسایل مختلف و مخصوصا مسایل سیاسی ؛ به نظر می رسد ترامپ از روحیه پرخاشگری در عرصه سیاست خارجی برخوردار باشد و احساساتش بر منطق و عقلانیتش در تصمیم سازی های سیاسی غلبه نماید .موضع گیری وی در قبال ایران و حتی داعش رامی توان مصداقی از این ادعا دانست. (وابستگی حزبی در اتخاذ این نوع از موضع گیری ها می تواند موثر باشد) در مقابل ، کلینتون از روحیه آرام و پرهیز ازخشونت برخورداربوده و درسخنرانی هایش نیز این را به نمایش گذاشته است . در زمینه تفاهم نامه هسته ای بارها عنوان کرده که بدون استفاده از زور توانسته اند ایران را به پای میز مذاکره بکشانند. اتخاذ چنین مواضعی بخشی از آن به روحیه ذاتی و بخشی هم به تجربه سیاسی وی بر می گردد.
تا کنون در مناظره ها آنچه به اثبات رسیده آن است که ترامپ بیش از کلینتون به حاشیه سازی ها علاقه مند بوده و به آن دامن زده است. اتهام اولیه علیه بیل کلینتون همسر هیلاری و طرح ارتباط با مونیکا در کاخ سفید ابتدا از سوی ترامپ صورت گرفته است.در مقابل هیلاری سعی می کرد تا از ورود به حاشیه ها پرهیز نماید اما در مقابل لجاجت ترامپ ، مجبور به موضع گیری علیه وی و حتی استفاده ازادبیاتی مثل ترامپ می گردد. فقدان تجربه سیاسی و همچنین برخوردارنبودن از دانش سیاسی توسط ترامپ سبب گردیده تا نگاه سطحی ونه عمیق به تحولات داخلی داشته باشد به گونه ای که وعده حل همه مشکلات اقتصادی آمریکارا درصد روز اول ریاست جمهوری داده است و در مقابل کلینتون با نقد وضعیت اقتصادی و اشاره به مساله بیکاری وبدهکاری های کلان آمریکا حل آنها را تدریجی و در گرو استفاد از عقل و خرد جمعی و کارشناسی دانست.ترامپ در مقایسه با هیلاری در صحنه سیاست خارجی و داخلی بلند پروازتر به نظر می رسد و همین نوع روحیات که نشات گرفته ابعد روانشناختی فردی و رفتاری دونامزد است د راتخاذ موضع گیرهای کاملا متفاوتشان در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی نمود دارد.
از اینرو با توجه به جایگاه جهانی آمریکا و تاثیر گذاری برتحولات جهانی ،انتخاب هریک از این دو نامزد با توجه به رو حیات روانشناختی طرفین می تواند سیاست های جهانی را به سمت و سوی تنش زایی و یا تنش زدایی سوق دهد.
اگرچه نگارنده بر این اعتقاد است که هیلاری بیش از ترامپ شانس برنده و رییس جمهور شدن را دارداما در صورت انتخاب ترامپ ؛جهان رییس جمهوری وِیژه با روحیاتی خاص را شاهد خواهدکه تاثیراتش را بر تحولات جهانی خواهد گذاشت.

نظرات بینندگان