arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۳۱۹۹
تعداد نظرات: ۱۸ نظر
تاریخ انتشار: ۲۸ : ۱۳ - ۰۸ مرداد ۱۳۹۰

شجریان: لاریجانی گفت شما آستین‌هایتان را بالا بزنید، همه مشکلات حل می‌شود/ ربنا همچنان متعلق به همه مردم است

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

تابستان سال 1358 محمدرضا شجریان در استودیو، ربنا را بدون تکرار در ضبط خواند تا مشقی برای هنرمندان شود، اما این اثر بدون اجازه استاد آواز ایران به پخش رسید، اثری که در 32 سال اخیر به‌راحتی جای خود را در دل‌های مردم پیدا کرد و امروز به‌عنوان اثری ماندگار شناخته می‌شود.

فرارسیدن ماه مبارک رمضان فرصتی شد تا سخنان استاد شجریان را درباره شکل‌گیری این اثر، احساس او در سال‌های بعد از ضبط آن، ‌نحوه انتشار و مسایل پیرامونی بشنویم.

32 سال از ساخت ربنا می‌گذرد، بعد از گذشت این مدت، هنوز این آواز شنیدنی و خاطره‌برانگیز است، ایده اول ساخت این کار چگونه شکل گرفت؟
سال 58 تغییرات و تحولاتی در رادیو مخصوصا در بخش موسیقی در حال شکل‌گیری بود. در آن سال‌ها مدیران رادیو تصمیم داشتند تولید موسیقی در رادیو را تعطیل کنند و تولیدشده‌های بیرون را بخرند. جلساتی با مدیران رادیو گذاشتیم و در این جلسات خیلی تلاش کردیم مدیران را راضی کنیم که نیروهای خوب را نگه دارند و عده دیگر را بازنشسته کنند.

در این جریان‌ها بود که رئیس وقت رادیو آقای وجیه‌اللهی که فردی تحصیلکرده و روشنفکر بود، از من موکدا و مرتبا می‌خواست با توجه به تغییرات و تحولات سیاسی و مذهبی ایران برای پخش آثار جدید قبل از افطار طرحی انجام بدهم. آن‌ها نمی‌خواستند آثار دوره قبلی را پخش کنند. به ایشان گفتم سال‌هاست من از آن فضا دور شدم و راه من با موسیقی و ارکستر تعریف شده است و این کار الان من نیست.

اما ایشان گفت فقط شما می‌توانید و ما تنها شما را داریم و از من خواست برای دم افطار، مناجات‌ها و اذان کاری انجام بدهم. من خودم را از وزارت کشاورزی آن دوران به رادیو منتقل کرده بودم و کارمند رادیو محسوب می‌شدم. پذیرفتم این کار را انجام بدهم.

کلاسی برای افرادی که قرار بود دعای سحر و مناجات بخوانند، گذاشتم که با این افراد نحوه درست خواندن را کار کنم. تابستان سال 58 بود که آموزش این عده را شروع و پس از مدتی هم ضبط این آثار را آغاز کردم. قرار شد برای دم افطار هم برنامه ضبط کنیم و از من خواستند برای برنامه‌های دم افطار هم فکری بکنم. برنامه‌های دم افطار دوران قبل از انقلاب را مرحوم ذبیحی بسیار عالی خوانده بود و من تمام کارهای او را از نوجوانی شنیده بودم و مناجات حضرت امیر را با صدای او از حفظ بودم. با این حال پذیرفتم که این کار را بکنم.

کار دشواری را پذیرفتید، چراکه تغییر ذائقه مخاطب بسیار دشوار است.
باید بدانیم عادت را از مردم نمی‌توان گرفت. مردم به ربنا و دعای سحر مرحوم ذبیحی و اذان مرحوم موذن‌زاده‌اردبیلی عادت کرده بودند. نمی‌شد به این راحتی این عادت را در مردم تغییر داد. پس باید براساس آن حال و هوا حرکت می‌کردم، اما در عین حال می‌خواستم اثر ویژگی‌های خاصی نیز برای خودش داشته باشد تا بتوان این را نیز به مردم بقبولانیم و کار جدید را جایگزین کنیم.

ظهر آن روز همان آیاتی را که مرحوم ذبیحی خوانده بود، پیدا کردم و دو آیه دیگر نیز از سوره آل‌عمران و بقره پیدا و یک مطالعه ذهنی کردم که چگونه آن را بخوانم تا علاوه بر نزدیک بودن به کار مرحوم ذبیحی کار جدیدی باشد. به این فکر کردم باید آوازی باشد که علاوه بر اینکه تقلید نباشد، از اصل اثر هم خیلی دور نباشد. مجددا به مسئولان گفتم که سال‌هاست مخاطب من را به‌ عنوان خواننده آواز می‌شناسد، اگر بخواهم ربنا بخوانم و اذان بگویم، ممکن است مخاطب من را نپذیرد و این کار زیبا نیست.

در استودیو هم سه نفری که بنا بود ربنا را بخوانند، بارها خواندند و نشد تا اینکه من بخشی از ربنا را می‌خواندم، این بخش را تکرار می‌کردند تا توانستیم این ربنا را ضبط کنیم. شروع به ویرایش و تصحیح این آثار کردم. از چهار ‌بعدازظهر تا سه‌صبح کارها را تک و تنها در رادیو تصحیح می‌کردم تا اثر مناسبی برای پخش در ماه رمضان آماده شود.

کارها را دو‌روز مانده به ماه رمضان آماده کردم و به رئیس رادیو ارایه کردم، اما از همان موقع و حتی قبل‌تر آن، فریدون شهبازیان که کار من را شنیده بودند، اصرار می‌کردند که با صدای خودم پخش شود و من هم مصرانه می‌گفتم که صدای من نباید این‌گونه پخش بشود، هیچ اجازه‌ای به آنها برای پخش ندادم. از همان زمان هم تصمیم گرفته بودم که دیگر در رادیو کار نکنم به آقای وجیه‌اللهی اعلام کردم که دیگر به رادیو نمی‌آیم، اما روز اول ماه رمضان دیدم ربنایی را که خودم خوانده‌ام از رادیو پخش شد.

یعنی بدون اجازه شما؟
بله. زنگ زدم به آقای وجیه‌اللهی. دیدم ایشان خیلی خوشحال هستند و می‌خندند. گفت که این تیر از کمان رها شده و من این را کپی کردم و به همه رادیوها و شهرستان‌ها دادم و همه این کار را پخش کردند. اعتراض کردم، اما او خندید و گفت که ما برنامه به این خوبی را از دست نمی‌دهیم و این کار را باید همه مردم بشنوند. آن موقع به هیچ‌کس هم گفته نشد که این اثر را چه کسی خوانده است. به آن‌ها گفتم که هیچ حق ندارید که بگویید این اثر را من خوانده‌ام.

آن زمان مردم فکر می‌کردند که این اثر را یکی از قاریان حرفه‌ای خوانده و من طوری این اثر را خوانده بودم که صدایم مشخص نبود، اما هر بار که این اثر پخش می‌شد من عصبی می‌شدم، چراکه من این کارها را برای پخش نخوانده بودم و به‌عنوان درس و آموزش ضبط کرده بودم تا بقیه تمرین کنند. بعد از این هم دیگر رادیو و تلویزیون نرفتم و بعدها کلاس‌های آموزشی‌ام را در رادیو و تلویزیون تعطیل کردم و تا سال ‌61 هیچ جا ظاهر نمی‌شدم، فقط در خانه بودم و به پرورش گل و گیاه می‌پرداختم.

چه زمانی اعلام کردید که خواننده این اثر شما هستید؟
زمانی‌که دیدم مردم این کار را خیلی دوست دارند و مدام می‌پرسند که این اثر را چه کسی خوانده است. وقتی به اطرافیان و به شکل خصوصی می‌گفتم که این اثر را من خوانده‌ام و بدون اجازه من پخش شده، همه تعجب می‌کردند که چطور من این کار را خوانده‌ام، اما زمانی که دیدم مردم متوجه می‌شوند که من این کار را به این دلیل نخواندم که با شرایط روز خودم را هماهنگ کنم، اعلام کردم که این اثر را من خوانده‌ام.

بازتاب‌ها چطور بود؟
مردم هرگز از من ایراد نگرفتند که چرا این اثر را خواندی، همه می‌گفتند که چه کار زیبا و دلنشینی است. یکی از دوستان تعریف می‌کرد که یکی از قاری‌های بزرگ مصر به اسم غلوش در ایران بوده که ربنا را می‌شنوند. از این کار یک کپی می‌خواهد تا ببیند می‌تواند این را بخواند یا نه؟ بعد از دوسال دوستم او را مجددا می‌بیند و این قاری به او می‌گوید «کار من نیست»، چرا که خواندن اوجی که در خواندن ربنا هست کار هر خواننده‌ای نیست.

این دومین بار است که شما پخش آثارتان را از رسانه تلویزیون و رادیو ممنوع کردید، اولی مربوط به سال 74 بود، اما قبل‌تر از آن نوروز 73 شما به تلویزیون آمدید و حتی دعای تحویل سال را خواندید. در این فاصله یک‌ساله چه پیش آمد که این عکس‌العمل شما را در پی داشت؟
من از روز اول دوست نداشتم که صدایم از رادیو و تلویزیون پخش شود. می‌دانم تصنیف «سپیده» یا «ایران‌ ای سرای امید» را خود آقای لطفی به تلویزیون داد که پخش بشود. چرا که یک کنسرت بود و نوار ضبط‌شده آن را فقط من، آقای لطفی و کانون چاووش داشتیم. تا یک روز از لطفی پرسیدم که تلویزیون این تصنیف را چطوری به دست آورده؟ گفت که من دادم. یادم هست به لطفی گفتم که اشتباه کردی و من دوست ندارم صدای من از رادیو و تلویزیون پخش بشود

هیچ وقت دوست نداشتم در تلویزیون کار کنم، اما آثار من مدام از تلویزیون پخش می‌شد. من هم مدام با ارسال پیام‌هایی اعتراض می‌کردم، اما فایده‌ای نداشت. تا اینکه دیدم کلیپ ساخته‌اند. کلیپی که هیچ ربطی هم به آواز من نداشت. آن زمان آقای لاریجانی مدیر رادیو و تلویزیون بودند. اعلام کردند که اساتید بیایند و هرچه آن‌ها بگویند من انجام می‌دهم. من چند باری در جلسات شرکت کردم .

در این جلسات استاد پایور و استاد تجویدی و اساتید دیگری هم بودند تا سیاست‌های تلویزیون در پخش آثار موسیقی را تعیین کنند. بعد از جلسات ایشان به من گفتند که آقای شجریان اگر شما آستین‌هایتان را بالا بزنید و بیاید اینجا همه مشکلات ما حل می‌شود. من دیدم الان بهترین موقعی است که به مردم بگویم من 17‌سال است پایم را در تلویزیون نگذاشته‌ام و در مصاحبه تلویزیونی مردم این نکته را از زبان خودم بشنوند. همان زمان دعای تحویل سال و یک بهاریه را خواندم. و بعد از گفتن این نکته دیگر تلویزیون نرفتم.

تا سال 74 که پخش آثارتان را از تلویزیون ممنوع کردید؟
بله، اما روند پخش آثار من از تلویزیون ادامه داشت، کلیپ هم که می‌ساختند. دیگر من وارد عمل شدم و نامه‌ای خطاب به مدیر رادیو و تلویزیون نوشتم و رونوشت آن را به روزنامه‌ها ارسال کردم و فقط اجازه دادم که ربنا پخش بشود و اعلام کردم که ربنا از آن مردم است.

اما بعد از مدتی فضا آرام شد و تلویزیون مجددا پخش کارهای شما را شروع کرد، اما عکس‌العملی از سوی شما دیده نشد؟
چه کاری باید می‌کردم. تنها راه‌حلش این بود که به دادگستری شکایت می‌کردم که روندی طی می‌شد که خیلی اداری بود.

یعنی در دورانی که اعتراضی از سوی شما شنیده نشد، باز هم از پخش آثارتان ناراضی بودید؟
بله، باز هم پیام می‌دادم که حق ندارید کارهای من را پخش کنید. من نمی‌توانستم و نمی‌خواستم از آنها جریمه بگیرم، اما دوست هم نداشتم که کارهای من را پخش بکنند. من هیچ وقت رضایت نداشتم تا جریان انتخابات پیش آمد و من وکیل گرفتم که جنبه قانونی به این کار بدهم.

با این شرایط همچنان ربنا متعلق به مردم است؟
بله، این ربنا همچنان متعلق به مردم است.


* شرق

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۸
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۸
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۸
67
7
جناب شجريان بعد از فتنه 88 ربناي شما ديگه خاصيتش رو براي ما از دست داده ، خود شما هم ميدونين كه خيلي از مردم ديگه رغبتي به شنيدن اين ربنا ندارند
پاسخ ها
شناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۸
1 ربنا با صدای هر کسی خاصیتش را از دست نمی‌دهد مگر برای افرادی خاص!
2 این خیلی که شما گفتین چند نفرن؟
3 مثلی است که می‌گویند کوتوله‌ها همه رو دعوت به نشستن می‌کنن. چرا که تا وقتی همه بشینن قد بلنها معلوم نمی‌شن. به همین دلیل وقتی شمارشگر خراب باشه چند نفری می‌تونن ادعا کنند خیلی هستن!
4 گفتی فتنه یاد جریان انحرافی افتادم راستی از جریان انحرافی چه خبر؟
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۵:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۸
بیچاره حالا یه حرفی زده...اینقدر بهش گیر نده..این اگه شمارش بلد بود این نظرو نمی نوشت
IRAN
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
اتفاقا برعكس ماه رمضان بدون ربنا حال و هواي هميشگي رو نداره.
از كوچيك و بزرگ تا پير و جوون با اين اثر زندگي كردند.
...............
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۸
3
38
آیا خیلی از مردم گناه کردن که که دوست دارن صدای زیبای شما رو بشنون .آخه حیفه این موهبت از مردم گرفته بشه...
فقط ایران
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۸
3
43
استاد شجریان شما تو قلب ایرانیان واقعی هستید و جا دارید وایرانیان واقعی به شما مانند بزرگان ایران زمین مثل کوروش کبیر افتخار میکنند و امید وارم همیشه سلامت باشید و خوشحالم که تو دورانی زندگی میکنم که شما هم در اون دورانید.ربنای شما صدا حق است و دل نشین .
امیدوارم این نظر من را قرار بدهید ممنونم
آقا عزیز
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۸
3
29
اون ادم بدبختی که در تیتر این کامنتها برای استاد ,از طرف مردم پیغام فرستاده بهتر بدونه که اگه حرف هم نمیزد کسی نمی گفت که لال است .بیچاره همیشه ماه پشت ابر نمی مونه .این اثر جاویدان است که مانده ومیمانه. البته احتمالا نظر ایشان همون کسانی هستند که گول جریان انحرافی رو خوردند والان متحیرند چه کلاه گشادی سرشان رفته!!!!!!!!
مجی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۸
3
30
هیچی تو این ماه مثل ربنای شجریان نمیچسبه
شهر وند
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
2
14
استاد مسلم ایرا دمت گرم ایول
شهرام
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
25
2
ربنا یعنی ارتباط با خدا، وقتیکه خواننده آن با صداهای شیطانی (رسانه های جهانی دجال) هم نوا می شود، اثر خود را از دست می دهد. ربنا از کسی قبول است که با تمام وجود در راه الهی قدم بردارد نه این که .......
پاسخ ها
علی
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۶:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۱
در دنیا فقط شما و امثال شما با تمام وجود در راه الهی قدم میزنید یادت باشه خدا کسی را که دوست داشته باشه محبوب جهان میکنه مانند شما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟وای بر تو شهرام
ناشناس
|
UNITED ARAB EMIRATES
|
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
1
15
خدایش ماه رومضان بدون ربنا اصلا صفا نداره
ناشناس
|
-
|
۰۹:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۵
2
0
استاد شجريان عزيز چرا شما نمي خواين مردم آثارتون رو بشنوند مردمي كه اين قدر به شما علاقه دارند و به صداي شما علاقه دارند . اگر صداي شما از راديو وتلويزيون پخش نشود اون روستايي بيچاره كه سي دي و ... نداره چطور مي تونه از صداي شما استفاده كنه هنرمند اونيه كه هنروش به مردمش عرضه كنه و هنري كه براي مردام باشه هميشه جاودانه است حتي اگه براش ضد تبليغاتم بشه بازم تو دل مردم مي مونه
وسلام
IRAN
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
0
7
افطار بدون ربناي استاد شجريان نمي چسبه
ما هميشه قبل از افطار هميشه تلويزيون رو روشن ميكرديم و ربنا را ميشنيديم اما الان فقط موقع اذان كه ميشه شايد تلويزيون رو روشن كنيم!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۱
0
1
من از چند جا ديده ام كه خانوادهها ربنا را از كانالهاي ماهواره اي فارس1 و زمزمه ميشنوند
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۴:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۲
1
0
راست میگین . صدای ربنا شجریان خیلی عالی بود ولی وقتی صدای این به اصطلاح استاد با صدای شیطان در آمیخت دیگر گوش خراش شد حتی اگر تلاوت قران از او باشد.
خلیل
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۲
0
0
من به آقای شجریان توصیه می کنم که هنر فی البداهه وبروز باید از رسانه ها منتشر شود وگرنه به آفت گذشت زمان وکهنگی دچار شده و دیگر رنگ و بوی تا زه بودن ندارد .اگر حافظ و سعدی و فردوسی و مولوی و سایر هنرمندان هنرشان ماندگار شده به همین خاطر بوده که نسبت به پخش ان تنگ نظرانه بر خورد نکرده اند ! یعنی به نظر شما صدا و سیمای ایران به اندازه ی رادیو بهایی ها هم ارزش ندارد که دایم دارد تصانیف شما را پخش می کند ؟ تو پخش نکردی، بهتر از تو پخش می کنند ، یعنی اگر بلال مرد دیگر اذان گو نیست ؟ ا کنون همین ربنای شما با صدای زیباتر یک نوجوان از شبکه ها پخش می گرد د ! عزیزم دایم گل این بستان شاداب نمی ماند !تا نفسی داری بگذار از این نفست استفاده شود ، خودت را برای به به و چه چه آمریکاییها و صهیونیستها و سلطنت طلبانی که روزی علیشان خواندی ؛ محدود نکن !
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۲:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۲
0
1
من با ربنا کاری ندارم خدا رو به هر زبانی میشه خواند اما آقای شجریان با اینکه خیلی از بچه مشهدی ها دوز و کلک دیدم اما صدای شما منو یاد خداوند میندازه شاید باور نکنی گاهی این صدا اینقدر دلم رو واسه معبود آسمانی تنگ میکنه که بی اختیار گریه میکنم و بعدش چقدر خودمو به ذات احدیت نزدیک احساس میکنم . آقای شجریان خودت و صدات و فرزند برومندت همایون تا ابد زنده باشین
نظرات بینندگان