arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۶۱۱۷
تاریخ انتشار: ۰۱ : ۱۳ - ۰۳ شهريور ۱۳۹۰

چطور يك كتاب پرفروش مي شود؟

مدتي پيش ژاكلين بليس و آنتوني دبورا، تحقيقي در مورد عوامل موفقيت كتاب ها و دلايل رسيدن آنها به فهرست پرفروش ترين ها انجام دادند. گزارش اين تحقيق در روزنامه يواس آ تودي منتشر شد. متن زير، برگرفته از گزارش تحقيقاتي آنهاست.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
اعتماد نوشت:   مدتي پيش ژاكلين بليس و آنتوني دبورا، تحقيقي در مورد عوامل موفقيت كتاب ها و دلايل رسيدن آنها به فهرست پرفروش ترين ها انجام دادند. گزارش اين تحقيق در روزنامه يواس آ تودي منتشر شد. متن زير، برگرفته از گزارش تحقيقاتي آنهاست.

    هر كتابي، به قصد خوانده شدن نوشته مي شود و اين كه كتابي در فهرست پرفروش ترين ها قرار بگيرد، يعني نويسنده موفق شده و كتاب را به دست صاحب حقيقي آن، يعني مخاطب رسانده است. ولي چه مي شود كه از بين هزاران كتاب منتشرشده، فقط چند عنوان از آنها به فهرست پرفروش ترين ها راه پيدا مي كند؟ عواملي از قبيل توصيه هاي دوستانه، سايت ها و باشگاه هاي كتاب، اخبار، مطرح شدن در فيلم ها، تبليغات و بازاريابي ناشر كتاب بي تاثير نيستند. حتي بعضي كتاب ها در سمينارها نقل قول مي شوند يا توسط آدم هاي معروفي از قبيل اُپرا وينفري توصيه مي شوند. به طور كلي مي توان چهار عامل اصلي را در موفقيت كتاب ها موثر دانست.
    
    
    
    تيراژ بالادر چاپ اول
    بعضي كتاب ها، از همان چاپ اول با تيراژهاي بالامنتشر مي شوند و خيلي زود در صدر فهرست پرفروش ترين ها قرار مي گيرند. البته كه ناشران، كتاب هر نويسنده يي را چاپ نمي كنند و اگر بكنند، تيراژ آن ها زير 10 هزار نسخه است. ولي در مورد مولفان مشهور، مدير انتشارات برنامه بازاريابي خاصي درنظر مي گيرد كه شامل رونمايي از كتاب در يك روز به خصوص و فروش همزمان آن در كل كشور است. اين يك تاكتيك است كه بارها جواب داده و در مورد اغلب نويسندگان ستاره از آن استفاده مي شود. به اين ترتيب، كتاب در يك روز به شماره يك فهرست پرفروش ترين ها تبديل مي شود. در آمريكا، رسم بر اين است كه چاپ اول كتاب به صورت «جلدسخت» يا گالينگور منتشر مي شود و بعد از يك سال، چاپ دوم آن، با جلد مقوايي يا شوميز از راه مي رسد و همان عنوان را در صدر فهرست نگه مي دارد.
    نمونه: رمان جنايي «دلال»يا «The Broker» نوشته جان گريشام نخستين بار در سال 2004 رونمايي شد و همان ماه ژانويه در فهرست 20 كتاب پرفروش آن ماه قرار گرفت. بنا به اظهار مسوولان موسسه دابل دِي، ناشر كتاب، تيراژ چاپ اول آن 2 ميليون و 800 جلد بود و تمام آن تعداد از همان روز يازدهم ژانويه در كل كتابفروشي هاي آمريكا موجود بودند.
    
    
    سال هاست كه هر كتابي با امضاي جان گريشام جزو پرفروش ترين هاي دنياست، اگرچه وقتي اولين نوشته گريشام با عنوان «زماني براي كشتن» در سال 1989 و با تيراژ 5 هزار نسخه چاپ شد، كتاب تا مدت ها فروش نرفت تا جايي كه خود گريشام تعداد هزار نسخه از كتاب را خريد و سعي كرد به صاحبان كتابفروشي ها و مسوولان كتاب خانه ها بفروشد. او مي گويد «نوشتن كتاب خيلي راحت تر فروختن آن است.»
    
    هاليوود و صنعت فيلمسازي
    هيچ چيزي مثل ارتباط با دنياي هاليوود به بالارفتن عنوان كتاب در فهرست پرفروش ترين ها كمك نمي كند. اكران فيلمي كه بر اساس كتابي ساخته شده است، در اغلب موارد باعث افزايش فروش آن كتاب در مدت زمان كوتاهي مي شود و مي تواند عناويني را كه سال ها در فهرست پرفروش ها جا گرفته اند، كنار بزند.
    نمونه: كتاب «برتري بورن» يا «The Bourne Supremacy» نوشته رابرت لادلام در سال 1986چاپ شد ولي نسخه فيلم آن سال ها بعد، در تاريخ 23 جولاي 2004 در سينماهاي آمريكا به اكران در آمد. حدود يك ماه قبل از آن 750 هزار نسخه از كتاب منتشر شد و در عرض مدت كوتاهي به فروش رفت. تنها تفاوت كتاب چاپ جديد با نسخه قبلي آن، طرح روي جلد آن بود كه تصويري از مت دايمون، بازيگر فيلم روي آن قرار داشت. بعد از اكران فيلم، فروش كتاب تا ده برابر بيشتر شد و كتابي كه حدود 20 سال پيش منتشر شده بود، در رديف سيزدهم فهرست پرفروش ها قرار گرفت. سه گانه لادلام با عناوين «هويت بورن» كه در سال 2002 به فيلم تبديل شد، «برتري بورن» كه در سال 2004 فيلم آن تهيه شد و «نهايت بورن» كه در سال 2007 به عنوان فيلمنامه استفاده شد در مورد يك آدم كش مخفي به نام جيسن بورن است كه حين رويارويي با دشمنان و بيماري فراموشي، دنبال هويت گم شده اش مي گردد. طبق گفته هنري موريسن، مدير برنامه نويسنده، وقتي كه اين سه گانه در دهه 80 منتشر شد، لادلام جنايي نويس شماره يك دنيا در قرن بيست و يكم بود.
    
    
    
    خاصيت پژواك گونه
    منطقي اين است كه هر كتاب بتواند فقط در محدوده زماني محدود و مشخصي طرفدار داشته باشد، ولي در مورد كتاب هاي موفق، اينچنين نيست. در مواردي ملاحظه شده كه وقتي كتابي پرفروش مي شود، مخاطبان با شوق و ذوق زيادي در انتظار كتاب بعدي مي مانند و به اين ترتيب، موفقيت كتاب هاي آينده آن نويسنده، از پيش تضمين مي شود. در موارد ديگر، محبوبيت فراوان يك كتاب باعث تجديد چاپ و فروش مجدد كتاب هاي قديمي تر نويسنده مي شود و عناويني كه قبلابه چشم نيامده بودند، با گذشت زمان شناخته مي شوند.
    نمونه: كتاب «كد داوينچي» نوشته دان براون در 18 مارس 2003 رونمايي شد و در عرض مدت زماني كوتاه به شماره 4 فهرست پرفروش ها رسيد. تب داوينچي باعث شد رمان هاي قديمي تر نويسنده نيز در فهرست 50 تايي كتاب هاي پرفروش سال 2003 قرار گيرند. چاپ هاي بعدي اين كتاب ها كه شامل فرشته ها و اهريمن ها (2000) نقطه فريب (2001) و سنگر ديجيتالي (1998) مي شد، فروش بسيار خوبي داشت، به طوري كه در سال 2004 هفت درصد از كل فروش فهرست پرفروش ترين ها به كتاب هاي براون تعلق داشت. استفان روبين، صاحب امتياز انتشارات دابل دي برادوي مي گويد: ما به كيفيت بالاي اين كتاب (كد داوينچي) باور داشتيم و حدس مي زديم كه مخاطبان زيادي از سراسر دنيا داشته باشيم. عرف موسسات انتشاراتي اين است كه مدتي قبل از رونمايي و پخش كتاب هاي محبوب، نسخه ويژه همان كتاب را براي منتقدان و خوانندگان حرفه يي چاپ مي كنند. طبق درخواست هايي كه داشتيم، قبل از پخش عمومي كد داوينچي، تعداد 10 هزار نسخه ويژه منتقدان چاپ كرديم و در اختيار آنان قرار داديم (معمولاتيراژ اين نسخه ها 3 هزار نسخه است) يعني، كتاب حتي قبل از اين كه چاپ شود، موفقيت خود را شروع كرده بود.
    
    
    
    آهسته ولي پيوسته
    بعضي كتاب ها هم هستند كه شايد هرگز به رتبه هاي بالاي فهرست نرسند ولي كتابفروش ها مي دانند اين عناوين – كه اصطلاحا به آنها ليست پشتيبان مي گويند- قابل اعتمادند، يعني كم كم و پيوسته به فروش مي روند. حتي مي شود گفت كه اين كتاب ها، از اقلام اصلي هر كتابفروشي به حساب مي آيند.
    
    نمونه: «وقتي انتظار مي كشيم، منتظر چه چيزي باشيم» نوشته هايدي ماركوف، آرلين آيزن برگ و سندي هادوي به مدت 594 هفته در فهرست پرفروش ها بود. هايدي ماركوف (با كمك مادر آيزن برگ و خواهر هادوي) وقتي 24 سال داشت و منتظر تولد اولين كودكش بود، اين كتاب را نوشت. «وقتي انتظار مي كشيم، منتظر چه چيزي باشيم» براي اولين بار در سال 1984 منتشر شد و از آن به بعد، دايم در حال ويرايش و چاپ مجدد است.
    
    
    
    نويسندگان آثار پرفروش از راز موفقيت شان مي گويند
    هايدي ماركوف، نويسنده «وقتي انتظار مي كشيم، منتظر چه چيزي باشيم.»
    وضعيت فروش: 7/12 ميليون نسخه در آمريكا، كتاب به 30 زبان زنده دنيا ترجمه شده است
    يك اتفاق خنده دار افتاد... يك چيزي هست كه ما دوست داريم آن را «دنياي مادرانه» بگوييم، حس و حالي كه فقط مادرها مي دانند چيست و كسي حرفي از آن نمي زند. وقتي كه يك مادر به كتابفروشي محله شان مي رود و اين كتاب را مي خرد، متوجه مي شود آن چيزي كه هميشه حس مي كرد ولي نمي توانست از آن حرفي بزند، در قالب كلمه آمده است، بعد، موضوع را به يك مادر ديگر مي گويد، او هم اين كتاب را از كتابفروشي اش مي خواهد، مي خواند و بعد به يك مادر ديگر مي گويد... چيزي كه اين مدل خريد كتاب را از بقيه متفاوت مي كند آن است كه به يك كتاب كوچك اجازه داده مي شود رشد كند، آرام و پياپي، درست مثل كودك.
    
    
    
    را برت لادلام، نويسنده سه گانه بورن
    وضعيت فروش: بيش از 210 ميليون نسخه در كل دنيا براي مجموع 25 رمان نويسنده (لادلام در سال 2001 از دنيا رفت)
    دليل موفقيت من، آدم هاي تبه كاري هستند كه خلق كرده ام، يا به قول شما، شخصيت هاي منفي ... من هميشه سعي كرده ام كاري را بكنم كه جرج برنارد شاو گفته است، اين كه اگر مي خواهيد يك تبه كار خلق كنيد، هرقدر مي توانيد از او حمايت كنيد. هرچه مي توانيد دليل و منطق بياوريد كه حق با او باشد. در واقع، منظور شاو اين است كه يك شخصيت تبه كار ضعيف به هيچ دردي نمي خورد.
    
    
    
    دان براون ، نويسنده «كد داوينچي»
    وضعيت فروش: 29 ميليون نسخه از كتاب «كد داوينچي» در سراسر دنيا به چاپ رسيد. بيش از يك ميليون از نسخه ويژه منتقدان «كد داوينچي» فروخته شد.
    به هزار و يك دليل، بازخواني و ويرايش آنچه خودتان نوشته ايد مهم ترين بخش نويسندگي است....خود من، به ازاي هر صفحه يي از رمان كه چاپ شده، لااقل 10 صفحه نوشته ام و به سطل زباله انداخته ام.
    
    
    
    جان گريشام، از مشهورترين جنايي نويسان
    وضعيت فروش: بيش از صد ميليون نسخه از 18 كتاب او، در 26 كشور دنيا چاپ شده است.
    بهترين نصيحتي كه به من شد اين بود كه هر روز، حداقل يك صفحه بنويس... البته تا وقتي كه يك صفحه مي نويسيد، هيچ اتفاقي نمي افتد.
نظرات بینندگان