arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۷۳۰۱
تاریخ انتشار: ۳۳ : ۱۱ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۰

گزارشي از اهداي اعضاي يک بيمار مرگ مغزي ؛ زندگي عليرضا هنوز ادامه دارد

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
عباسعلي سپاهي يونسي : در هياهوي شهر از خانه بيرون مي زنم تا خودم را به بيمارستان امام رضا(ع) برسانم، قرار است دويست و هفتاد و پنجمين عمل اهداء عضو انجام شود و پوشش خبري اين اتفاق مي تواند در جهت ترويج فرهنگ اهداء عضو کمک کند.
بيمارستان از مکانهايي است که چهره هاي مضطرب و نگران در آن فراوان ديده مي شود، آدمهايي که هر کدام از جايي آمده اند، بعضي ها نگران و اميدوار و بعضي ها نگران و نااميد. در بخش پيوند کليه به انتظار مي نشينم.
دکتر ابراهيم خالقي، مسؤول واحد فراهم آوري پيوندي اعضاي دانشگاه علوم پزشکي مشهد درباره پيوندي که قرار است انجام شود، توضيحاتي مي دهد او مي گويد: قرار است بعضي از اعضاي بدن بيمار مرگ مغزي به نام عليرضا دهقان اشکذري به چند بيمار نيازمند اهدا شود.
او ادامه مي دهد: قرار است يک کليه اين عزيز به خانمي 25 ساله از کاشمر و کليه ديگرش به جواني 23 ساله اهل قوچان به صورت رايگان اهدا شود که هر دو از سال 87 دياليز مي شدند.خالقي مي افزايد: قرنيه هاي اين بيمار مرگ مغزي به بيمارستان خاتم الانبياء منتقل مي شود و کبد او نيز به شيراز برده مي شود تا جان نيازمندي را نجات دهد.

تصميم بزرگ

يکي از کارکنان بيمارستان خبر از حضور خانواده بيمار مرگ مغزي مي دهد و بعد از لحظاتي آنها وارد اتاق مي شوند، پيرمرد و پيرزني همراه با زن و مردي جوان که متوجه مي شوم پدر و مادر و برادر و همسر مرحوم هستند.
دکتر خالقي دقايقي براي آنها حرف مي زند و از اهميت کاري که آنها انجام مي دهند مي گويد: اندوه در تک تک چهره ها نمايان است، شايد در آن لحظات به عزيزشان فکر مي کنند، به روزهايي که با هم بوده اند، به شادي ها و اندوههايي که با هم تجربه کرده اند، به روزهاي زنده بودن و زندگي.شايد تصميم راحتي نباشد، براي آن که عزيزش را از دست داده است، اما اين خانواده تصميم گرفته اند مرگ عزيزشان براي ديگران زندگي بخش شود و حالا اين اتفاق در حال انجام است.
ميرزا محمد دهقان اشکذري پدر عليرضا جوان 26 ساله مرگ مغزي با صدايي اندوهناک مي گويد: پسرم بعد از مبتلا شدن به تومور مغزي در سال 86 تحت عمل جراحي قرار گرفت اما زندگي او به دنيا نبود ولي خدا را شکر مي کنيم که حالا او باعث مي شود چند نفر سلامتي خود را به دست آورند.وقتي از او مي خواهم تا از عليرضا برايم بيشتر بگويد، از خوبي هاي فرزندش مي گويد، از اين که 6 سال است ازدواج کرده از کارش و از ناراحتي مشترياني که در بازار با عليرضا در ارتباط بوده اند. او درباره رضايتش درباره اين عمل مي گويد: در اين زمينه خيلي اطلاعاتي نداشتم اما وقتي فرزندم محمدحسن برايم گفت و ديدم اين کار باعث نجات چند بيمار مي شود قبول کردم.
پدر عليرضا اين را اضافه مي کند که فرزندش قبل از رفتن به اتاق عمل از خواهرش خواسته است تا اعضاء بدنش اهدا شود.

بني آدم اعضاي يک پيکرند

مادر و همسر عليرضا هم با اين که حالا لحظات سختي را مي گذرانند اما از اين که مرگ او پايان زندگي اش نبوده است راضي اند، مادرش مي گويد: از اين که اعضاي بدن فرزندم به بيماران نيازمند پيوند زده مي شود، خوشحالم چون آنها مي توانند زندگي کنند. او اضافه مي کند. مي دانم با اين گونه اعمال جاي انسان در بهشت است.
برادر عليرضا هم درباره اين اتفاق مي گويد: از کودکي آموخته ايم که همه انسان ها اعضاي يک پيکر هستند، براي همين، کساني که دچار بيماري شده اند مثل خواهران و برادران ما هستند و از اين که برادرم باعث شد حال تعدادي از اين افراد بهبود يابد خوشحالم.
بعد از صحبت با خانواده عليرضا، صحبت هاي دکتر محمد ناصر توتونچي فلوشيپ پيوند اعضا را مي شنوم او که از شيراز براي اين عمل و انتقال کبد آمده است تأکيد فراوان بر اين دارد که در اين زمينه بايد فرهنگ سازي بيشتري شود و بر اين نکته هم تأکيد مي کند که مرگ مغزي غيرقابل برگشت است اما با تصميم درست خانواده بيمار، مي توان براي بيمار نيازمند کاري کرد.دکتر توتونچي براي رفتن به اتاق عمل عجله دارد. از او خداحافظي مي کنم و براي برگشت به روزنامه حرکت مي کنم.بيمارستان پر از اندوه است و حالا دوباره تصميم درست خانواده اي باعث مي شود حال چند بيمار بهبود پيدا کند.
نظرات بینندگان