پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : روزنامه گل نوشت:
1) قبل از آنكه ديدار تيم ملي كشورمان در مقابل قطر برگزار شود، برخي از رسانهها و تحليلگران به ارزيابي شرايط ايران در اين رقابت دشوار پرداختند و از سختيهاي كار شاگردان كرش در دوحه گفتند.
در اين ميان، فاكتور «گرما» از نظر بسياري از منتقدان به عنوان نخستين مانع ايران در راه ارايه يك نمايش مطلوب شناخته شد و خيليها روي اين ماجرا مانور دادند كه هواي جهنمي كشور ميزبان ميتواند شرايط را براي تيم ما دشوار كند.
با اين وجود، علي كريمي با همان صراحت خاص خودش وارد معركه شد و موضوع دماي بالاي هوا در قطر را باعث آزار تيم ملي ندانست: «ورزشگاههاي قطر، داراي سيستمهاي خنككننده هستند و گرما بچههاي ما را اذيت نميكند.»
اينگونه، روشن شد كشوري كه خيليها نگران داغي هواي آن در هنگام برگزاري مسابقات جامجهاني 2022 هستند، از همين حالا گام بلندي براي رفع اين مشكل برداشته و بسياري از استاديومهاي خودش را به چنان تهويههاي قدرتمندي مجهز كرده است كه تحت هيچ شرايطي دماي آنها از 25 درجه تجاوز نميكند.
از جمله اين ورزشگاههاي جادويي، ميتوان به محل برگزاري بازي سهشنبه شب كشورمان در برابر قطر اشاره كرد؛ جايي كه اين ديدار در محاصره خنك كنندههاي غول پيكر استاديوم جاسمبن حمد انجام شد و چشمها را به خودش خيره كرد.
2) شايد باور كردنش دشوار باشد، اما چندصد كيلومتر دورتر از ورزشگاهي كه با تكنولوژي فوق مدرن خودش به جنگ «طبيعت» رفته بود، ميليونها تن از مردم كشور ايران مجبور بودند جريان مسابقه برگزار شده در همين استاديوم را در قالب تصاوير ناقص، الخلقهاي تماشا كنند كه تلويزيون دولتي آنها برايشان روي آنتن فرستاد! سيماي جمهوري اسلامي كه پيشتر تصاوير مربوط به مسابقات بينالمللي از قبيل ليگ قهرمانان اروپا و رقابتهاي باشگاهي در كشورهايي مثل ايتاليا و اسپانيا را مورد «ربايش» قرار ميداد، سهشنبه شب ثابت كرد محدوديتي براي اين ابتكار خلاقانهاش(!) قائل نيست و حتي ميتواند يك مسابقه رسمي و جدي ملي را تحت چنين شرايط اسفباري پوشش بدهد.
آيا واقعا لياقت مردم فوتبالدوست ايران و آن جماعتي كه براي بازي با تيمي مثل اندونزي هم ورزشگاه را پر ميكنند، همين است كه مسابقه تيم اول مملكتشان را با تصاوير عاريهاي و وصله و پينه شده تماشا كنند؟
3) «موفقيت، اتفاقي نيست»؛ اين يك اصل قديمي، معتبر و جهانشمول است كه هر روز ميتوان برايش مثالها و مصداقهاي جديدتري پيدا كرد. شبه جزيره قطر، چندان ثروتمندتر از كشور نفتخير ايران نيست، اما شايد مديران آنها، بهتر ميدانند جواهري كه از عمق خاك بيرون ميكشند، چگونه خرج كنند تا كشورشان را به اوج افلاك برسانند.
بدون ترديد هزينه كردن براي تجهيز امكانات ورزشي در كشوري مثل قطر، براي آنان سرشار از منفعتهاي مالي و غيرمالي خواهد بود؛ منافعي كه از آن جمله ميتوان به تصاحب امتياز ميزباني جامجهاني 2022 اشاره كرد.
در نقطه مقابل اما، كشوري مثل ايران قرار دارد كه باوجود تجمع انبوهي از منابع مالي و علاقه مردمي به حوزه فوتبال، مسوولانش حتي از تلاش براي خريد حق پخش تلويزيوني يك مسابقه ملي نيز دريغ ميكنند و ننگي مثل تماشاي چنين مسابقهاي از مرجع كانالهاي عربي را براي آنها روا ميدارد. آيا در چنين شرايطي ميتوان به آينده اميدوار بود؟
4) كشور كوچكي مثل قطر، از روزگار تلخي كه در آن كاملا ناشناخته و بياهميت بهشمار ميآمد، به شرايط فعلي رسيد كه در آن، شبكههاي به شدت باكيفيت تلويزيونياش به ممتازترين كانالهاي ورزشي تمام جهان تبديل ميشوند و ميتواند ميزباني بزرگترين تورنمنت فوتبالي دنيا را به كف بياورد. مملكتي مثل ايران اما، از ميزباني سزاوارانه بازيهاي آسيايي 1974، به امروزي ميرسد كه در آن تقريبا برگزاري هيچ تورنمنت معتبري به آن سپرده نميشود.
اين وضعيت، حاصل تفاوت ديدگاهها است؛ بينشهايي كه يك طرف را وا ميدارد با فناوري مدرن، گرماي هوا را به كنترل دربياورد و طرف ديگر را مجبور ميكند به برداشت نه چندان قانوني(!) تصاوير مسابقات تيم ملياش از تلويزيونهاي بيگانه بپردازد!