arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۷۹۰۶
تاریخ انتشار: ۵۴ : ۱۳ - ۲۰ شهريور ۱۳۹۰

روایت حسین شریعتمداری از رابطه جریان انحرافی و اختلاس بانک‌صادرات

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

حسین شریعتمداری در یادداشت امروز روزنامه‌ی کیهان به اختلاس در بانک صادرات پرداخته و نوشته است؛پس از آنکه بانک های خصوصی چون «تات»، «آریا» و «گردشگری» با چنین ماهیتی تأسیس و به لطف حمایت های بی حساب و کتاب لیدرهای جریان انحرافی در کمترین زمان و با بیشترین رانت در عرصه اقتصادی کشور مشغول به فعالیت شدند، این روزها خبر تأسیس بانک دیگر وابسته به این گروه به گوش می رسد. این بار بانک «شرق»!

متن یادداشت روز روزنامه کیهان که با عنوان «آب ندیده های آبی شده!»منتشر شده را بخواید؛

1- اوایل دهه 60 بود. دوست متعهدی که چند سال در زندان سیاسی رژیم طاغوت با یکدیگر هم بند بودیم، شهردار یکی از شهرهای بزرگ کشور شده بود. در تماسی که با هم داشتیم گفت؛ قرار است هفته آینده به عنوان سخنران قبل از خطبه های نمازجمعه برای مردم صحبت کند و نظر نگارنده را درباره موضوع سخنرانی آن روز خود جویا شده بود. می گفت با برخی دیگر از دوستان هم مشورت کرده و به این نتیجه رسیده است که درباره تفاوت های بنیادین جمهوری اسلامی ایران با سایر نظام های حکومتی جهان برای مردم سخنرانی کند و به امتیازات برجسته نظام اسلامی در مقایسه با نظام های امپریالیستی و مارکسیستی- که آن روزها هنوزش نفسی می آمد!- اشاره کند.

از حق نگذریم در تبیین موضوع یاد شده، از توانایی ها و مطالعات در خور توجهی برخوردار بود و از این روی، پیشنهاد سایر دوستان دور از انتظار و بی حساب به نظر نمی رسید. اما، نگارنده برخلاف پیشنهاد سایر دوستان به آقای شهردار عرض کردم؛ بهتر است درباره چاله چوله های شهر، آب گرفتگی معابر به هنگام بارندگی، چگونگی جمع آوری زباله و مسائل دیگری از این دست با مردم صحبت کنی و راه کارهایی را که برای مقابله با مشکلات شهری و یا ارتقاء شرایط شهرنشینی در دست اجرا داری، با آنان در میان بگذاری... البته دوست عزیز ما، از این پیشنهاد ابرو در هم کشید و کمی تا قسمتی هم اوقاتش تلخ شد و بعد از چند ماه، شهردار محترم و پاکدستی بود که به علت ناکارآمدی از کار برکنار می شد!

2- این روزها، ماجرای اختلاس نجومی و 3هزار میلیاردتومانی از بانک صادرات که بی سابقه ترین نمونه فساد اقتصادی نام گرفته است به اصلی ترین موضوع مورد بحث در رسانه ها و محافل سیاسی و اقتصادی داخل و خارج کشور تبدیل شده و این بحث داغ، اما تأسف آور و آزاردهنده، کماکان درصدر اخبار ونظرها و کانون توجه افکارعمومی جای دارد. مسئولان ذیربط و دست اندرکار ماجرا طی چند روز اخیر درباره این اختلاس بزرگ توضیحات قطره چکانی و جسته گریخته ای ارائه کرده اند که صدالبته ناکافی بوده و در مواردی بر تردیدها نیز افزوده است. نوشته پیش روی اما در پی بازگو کردن مکانیسم و چگونگی انجام این «دزدی بزرگ» نیست و موضوع دیگری را در همین زمینه دنبال می کند. اگرچه اشاره به این نکته را ضروری می دانیم که برخلاف ادعای برخی از مسئولان، کشف اولیه ماجرا، اواسط مردادماه امسال نبوده است و کیهان در تاریخ 25 خرداد ماه سال جاری - نزدیک به 2 ماه قبل از تاریخ مورد اشاره- طی یادداشتی با عنوان «علف های هرز» و با ارائه چند نمونه مستند نسبت به سوء استفاده های مالی کلان و نجومی که در پوشش تأسیس بانک های خصوصی در حال وقوع است هشدار داده و ضمن آن با صراحت به سوء استفاده کلانی که در بانک خصوصی «آریا» در حال وقوع است اشاره کرده بود. در بخشی از آن یادداشت آمده بود؛ «...چندی است که بازی جدید «بانک بازی» از سوی یک جریان نفوذی، آن هم در مقابل چشمان سه قوه به راه افتاده است. در این بازی، حلقه های پیدا و پنهان این گروه انحرافی در مرکزیت سیستم پولی و مالی کشور با اعطای مجوزهای طلایی برای افراد وابسته به خود که نگاهی به کارنامه فعالیت آنها نشان می دهد برخی از آنان در ردیف بزرگترین بدهکاران به نظام بانکی کشور هستند، در جهت منافع شخصی و گروهی خود حرکت می کنند.

پس از آنکه بانک های خصوصی چون «تات»، «آریا» و «گردشگری» با چنین ماهیتی تأسیس و به لطف حمایت های بی حساب و کتاب لیدرهای جریان انحرافی در کمترین زمان و با بیشترین رانت در عرصه اقتصادی کشور مشغول به فعالیت شدند، این روزها خبر تأسیس بانک دیگر وابسته به این گروه به گوش می رسد. این بار بانک «شرق»! بانکی که مجوز آن به دلیل آنکه یکی از عمده سهامدارانش، خود در ردیف بدهکاران بزرگ به نظام بانکی است متوقف شده بود، به یکباره صادر می شود و همانطور که گفته شد خبر تصویب تاسیس و حتی ارسال پرونده بانک به بورس جهت اعطای مجوز پذیره نویسی مخفی نگاه داشته می شود.»

در بخش دیگری از همان یادداشت آمده بود؛ «به عنوان نمونه و تنها یک نمونه، چندی پیش به دستور رئیس کل بانک مرکزی قرار بود 350 بازرس از سوی این بانک، فعالیت های برخی بانک ها و مؤسسات مالی را بررسی و گزارش کنند، اما با کارشکنی هایی که صورت گرفت، این موضوع منتفی و طرح بازرسی که از یک بانک خصوصی آغاز شده بود، به دلیل به خطر افتادن منافع باند انحرافی و آشکار شدن احتمالی بسیاری از تخلفات در بانک های منتسب به این گروه متوقف شد.

بدیهی است که ادامه این رویه از یک سو و شرایط ویژه کشور و مشکلات و محدودیت های منابع ذخایر ارزی از سوی دیگر، موجب بروز تهدیدی جدی در سیستم پولی و اقتصادی کشور شده که در این میان صدور مجوزهای طلایی برای افراد خاص و عملیات سوداگرانه و سودجویانه بانک های جدیدالورود در بازارهایی همانند ارز و مسکن که بی ثباتی در نرخ ارز و گرانی قیمت مسکن و به دنبال آن، افزایش هزینه های دولت را در پی داشته است، تا چه اندازه حیات سیستم پولی و مالی کشور را به خطر انداخته است.»

3- وقتی در یک تشکیلات منسجم و «نظام هماهنگ»، خللی پدید می آید، این نارسایی و خلل با بروز نشانه ها و علامت هایی همراه است که هرچند ممکن است برای همگان قابل درک نباشد ولی مدیران سیستم، با مشاهده اولین نشانه ها- پالس ها- به وجود نارسایی و خلل پی برده و مقابله با آن را در اولویت کاری خود قرار می دهند. اختلاس مورد اشاره از نوع سوءاستفاده های - فی المثل- ده و بیست و صد میلیونی نبوده است که احتمال مخفی ماندن آن از نگاه مسئولان مربوطه، از جمله، رئیس بانک مرکزی، روسای بانک صادرات و سایر بانک هایی که در این ماجرا دست داشته اند، سازمان بازرسی کل کشور، مجلس شورای اسلامی، دستگاه قضایی و مخصوصا بازرسان و ناظران دولت، پنهان مانده باشد. اختلاسی در مقیاس نجومی 3هزار میلیارد تومان به یقین در مراحل اولیه خود با نشانه ها و پالس هایی همراه بوده است که مسئولان و دست اندرکاران اقتصادی و نظارتی کشور- با عرض پوزش- نمی توانند دریافت این نشانه ها را انکار کنند و در صورت انکار باید گفت به عدم صلاحیت و توانایی خود برای تصدی پست های اقتصادی و نظارتی اعتراف کرده اند! و در هر دو حالت «بی کفایتی» و یا- خدای نخواسته- «بی توجهی»! قابل بازخواست و پی گرد قانونی هستند. نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و ثروت عمومی آن، گوشت قربانی نیست که هرکس از راه رسید، تکه ای از آن را بردارد! خون صدهاهزار شهید پای آن ریخته شده و میلیون ها انسان مومن و شریف برای پیروزی و تداوم آن رنج برده و خون دل خورده اند. بنابراین، قرار نیست «آب ندیده ها» ادعای «آبی بودن» کنند و کنج عافیت گزیده ها «بر سر سفره» آفتابی شوند!

چگونه و با کدام منطق عقلی و علمی می توان ادعای بی خبری برخی مسئولان محترم درباره اختلاس 3هزار میلیارد تومانی از بانک صادرات را پذیرفت و حال آن که طی چند ماه گذشته، نشانه های فراوانی از وقوع این اختلاس نجومی در دست و قابل درک بوده است و به عنوان نمونه، کیهان از مدت ها قبل با ارائه شواهد و اسنادی به آن اشاره کرده بود. گفتنی است بعد از گزارش کیهان در باره بانک های خصوصی یاد شده- از جمله بانک آریا که یکی از پوشش های اختلاس مورد اشاره بوده است- برخی از مسئولان محترم در تماس با کیهان، گلایه می کردند که «چرا جانب احتیاط را نگه نداشته اید»! و به زعم خود هشدار دلسوزانه می دادند که «آیا فکر نمی کنید همین گزارش ها و یادداشت ها موجب فرار سرمایه ها شود»! و هیچکدام از آنها- تاکید می شود که هیچکدام- به خاطر شریف و محترمشان نگذشت که این نشانه ها نیاز به بررسی و تحقیق دارد!

4- اختلاس نجومی 3هزار میلیارد تومانی به یقین نمی تواند بدون زد و بند غارتگران با برخی از مسئولان و دست اندرکاران- هرچند در سطوح مدیران میانی- صورت پذیرفته باشد و سؤال این است که مدیران زد و بند کننده چه کسانی بوده اند؟! ممکن است گفته شود که برخی از مدیران میانی نظیر رئیس فلان شعبه بانک در فلان استان با دریافت مثلا چند میلیارد تومان زمینه این اختلاس نجومی را فراهم کرده اند. بسیار خوب! ولی تجربه نشان داده است که اینگونه مدیران میانی با توجه به حقوق معمولی خود، بعد از دریافت اولین رشوه کلان به فکر پاکسازی رد پاها و سرنخ ها می افتند ولی اخبار موثق موجود حکایت از آن دارد که ماجرای اختلاس 3هزار میلیارد تومانی طی مدتی نسبتا طولانی صورت پذیرفته است بنابراین چرا مدیران میانی مورد اشاره به فکر فرار نبوده اند؟ و پشت آنها برای ادامه بی ترس و واهمه ماجرا به کجا گرم بوده است؟! ردیابی این سرنخ ها و کشف نقاط و کانون ها و یا افراد پشت صحنه اختلاس که دشوار نیست! موسس بانک «آریا» را چه کسی یا چه کسانی برای دریافت وام های کلان و نجومی معرفی کرده اند؟ افراد معرفی کننده از چه جایگاه و مسئولیتی برخوردار بوده اند که برخی از مسئولان بلندپایه جرأت مخالفت با دستور آنها را نداشته اند؟! آیا معرفی کنندگان اصلی در برخی دیگر از مراکز اقتصادی و یا مبادلات مالی کلان، رد پای سوءاستفاده های مشابه ندارند؟! ماجرا به آسانی قابل کشف است. داستان معما گفتن کسی است که پرسید «این کدام میوه است که زرد است، شیرین است، دراز است، موز است»!

دو هفته قبل، ریاست محترم قوه قضائیه به نمونه هایی از سوءاستفاده های کلان مالی اشاره کرده و گفت «دستگاه های اجرایی گاهی مانع تراشی می کنند و گاهی هم صاحبان قدرت مانع تراشی می کنند» و افزود «من برای حفظ حرمت این افراد تا به حال سخن نگفته ام» که باید پرسید این اشخاص محترم!! چه کسانی هستند و «صاحبان کدام قدرت»اند که «حفظ حرمت آنها» واجب است! و اکنون که این «افراد محترم»! حرمت نظام اسلامی را پاس نداشته اند، از حضرت آیت الله آملی لاریجانی که به تقوی و درایت شهره هستند انتظار نمی رود حرمت آنان را بر حرمت جمهوری اسلامی ایران و منافع ملی و خواست توده های مظلوم و مستضعف ترجیح بدهند. که به یقین نمی دهند.

5- در این باره اگرچه گفتنی های دیگری نیز هست ولی می گذاریم و می گذریم و در خاتمه، به صدر این وجیزه بازمی گردیم با این توضیح ضروری که در مواردی، سخنان خارج از موضوع شماری از مسئولان، مانند دوست شهردار نگارنده، از روی دلسوزی و برای روشنگری درباره مسائلی است که هرچند به آنها مربوط نیست ولی بیان آن را ضروری می دانند. اما برخی از اظهارنظرهای خارج از حوزه مسئولیت نیز می تواند برای مشغول کردن افکار عمومی و ذهن مسئولان به مسائل فرعی و حاشیه سازی با هدف، فعالیت پنهان در عرصه های دیگر باشد.
نظرات بینندگان