مقصر اصلي بحران يورو کيست ؟

ژاک دولور نخستین گناه اروپاییان، یعنی یورو به عنوان واحد پول مشترک را، خیلی خوب می شناسد.

او از سال 1985 تا 1995 رییس کمیسیون اروپا و در سال 1992 در ماستریخت، شاهد تولد اتحادیه اقتصادی و مالی بوده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازار سرمایه(سنا)، دولور در سمت رییس اتحادیه، شاهد بحران های سیاسی بی شماری در اروپا بوده است اما بحران یورو ، او را بسیار نگران می کند.

چون این بحران از تجزیه اصولی که اروپا بر روی آن بنا شده است پرده بر می دارد. دولور که موسسه "اروپای ما” را پایه گذاری کرده و رییس افتخاری آن است، در گفت گویی خشم و از طرف دیگر مصلحت گرایی خود را در میان گذاشت. آقای دولور در مورد وضعیت دشوار این طرح بزرگ، یعنی اتحادیه اروپا گفت : من نگران و پشیمان هستم.

وقتی آن ها واحد پول یورو را در سال 1997 وارد عمل کردند، پیشنهاد کردم تا در کنار پیمان ثبات مالی، یک پیمان برای هماهنگی سیاست های اقتصادی هم وجود داشته باشد اما متاسفانه آن را رد کردند.

وی در باره اینکه چه کسی آن را رد کرد ، افزود: - فکر می کنم مجموعه روسای دولت ها آن را رد کردند و اگر ما این پیمان را می داشتیم ، نه تنها یورو در برابر حماقت های بعضی ها محفاظت می شد، بلکه تحریک نیز می شد. از طرف دیگر، اگر با هم گفتگو می کردند، متوجه می شدند که بدهی خصوصی در اسپانیا به طرز خطرناکی افزایش می یابد و ایرلندی ها نگران تعهدات عجیب بانک هایشان نیستند و غیره.

اما این کار عملی نشد. دولور در خصوص اینکه چرا این این پیشنهاد عملی نشد ، گفت : آن موقع پیمان برای هماهنگی سیاست های اقتصادی را کنار گذاشتند و اکنون تحت همان شکل یا کمی تغییر یافته به آن بر می گردند، اما دیگر دیر شده است.

پرسشی که در زمان مشکل یونان مطرح شد بسیار ساده است: آیا اصل "هیچگونه کمک مالی” را اعمال کنیم در پیمان وجود دارد؟ اگر کشوری در مشکل است مجبور به کمک به آن نیستیم؟ شاید شورای اروپا از نظر اخلاقی خود را مسئول می داند که تنزل وضع را در بسیاری از کشورها ببیند، پس چون اخلاقا مسئول است، برای حل مشکل، تصمیم های سیاسی می گیرد. من حتی به آلمان ها گفتم "ما به صورت جمعی مسئولیم و نمی توانیم به سادگی جوجه اردک زشت یونانی را متهم کنیم”. ژادک دولوردر باره ایده نیکولا سارکوزی و آنگلا مرکل برای ایجاد یک دولت اقتصادی در منطقه یورو، هم اظهار داشت: اگر آقای سارکوزی و خانم مرکل طرفدار تدبیر و روش اشتراکی بودند و تمام وقتشان را صرف به حاشیه راندن کمیسیون اروپا و سرپوش نهادن بر مشکلات ژان کلود یانکر، رییس یوروگروپ، نمی کردند به خیلی از کارها رسیدگی می شد ، آن ها نظام را به سمت بین دولتی بردند، در حالی که با داشتن هفده عضو دولت یا وزیر دارایی نمی توان یک سیاست اقتصادی تعیین کرد ، باید به روش اشتراکی بازگشت تا کمیسیون جای خود را بازیابد ، اگر کمیسیسون را به حاشیه برانید، اگر آقای یانکر را با آقای ون رومپوی عوض کنید اما روش همان باشد، هیچ تغییری ایجاد نخواهد شد.

مشکل، طرز تفکر ضد اشتراکی دو رهبر است.

وی درباره کمیسیون اتحادیه اروپا گفت : کمیسیون حق ابتکار دارد پس می تواند پیشنهاد ارائه کند، اگر این پیشنهادها پذیرفته نشوند، می تواند رسانه ها و شهروندان را در جریان قرار دهد.

وقتی می خواستند از ایجاد برنامه اراسموس جلوگیری کنند، من همین تهدید را کردم.

به خانم تاچر، رییس شورای اروپا گفتم "من در جریان مصاحبه مطبوعاتی که با هم خواهیم داشت، می گویم که شما با برنامه تبادل دانشجو مخالفید”.

آن ها نظرشان را تغییر دادند و این برنامه را قبول کردند. نظام اینگونه کار می کند.

پارلمان اروپا نقش بیش از پیش مهمی را بازی می کند و من بسیار خوشحالم که آن ها خوب کار می کنند.

بنابراین، با تغییرات کوچک، می توان روش های سالم تری برای عملکرد نظام یافت. وی تصریح کرد: شعار ما این است: بازگشت به اصل همکاری اقتصادی تقویت شده. ، باید مسئله یونان را جداگانه حل کرد و نمی توانیم به سادگی بگوییم باید یونان را تنبیه کنیم یا به آن ها بگویید "از اینجا بروید”. اول از همه، باید اساس را بر تصمیم های از قبل گرفته شده گذاشت تا یورو تقویت شود و تعهدات اروپایی نشر پیدا کند. ژاک دولور گفت : دولت ها با اصلاح کوچکی در پیمان، تصمیم بر ایجاد یک مکانیزم اروپایی برای ثبات گرفته اند.

پیشنهاد می کنم که این مکانیزم از سال 2012 به کار گذاشته شود و مسئول تعهدات اروپایی باشد ، امکان پیوست تعهدات اروپایی به این مکانیزم، که در نتیجه یک توافق بین دولتی ایجاد شده است، وجود دارد و پیمان در خطر نیست. وی پیشنهاد کرد : بانک اروپایی برای سرمایه گذاری، فعالیت هایش را افزایش دهد و مسئول تعهدات اروپایی، نه برای تحکیم بدهی، بلکه برای خرج های آینده نیز باشد. دولور افزود : اتحاد در تنوع ایجاد می شود ، اما وقتی از 27 به 17 می رسیم یعنی اتحادیه اقتصادی و مالی- تنوع ، باعث تضعیف می شود. زمانیکه در سال 1985 قانون یگانه را پیشنهاد کردم، گفته بودم که بر سه اصل بنا شده است: رقابتی تحریک آمیز، موجب تقویت همکاری می شود و انسجام باعث اتحاد است ، اما حلقه همکاری در این زنجیره گمشده است.

اگر این روش کار نکند، ماجرای یورو پایان خواهد یافت و اروپا تنها یک منطقه وسیع تبادل آزاد خواهد شد.

مانند آنچه انگلیسی ها می گویند: "یک کنفدراسیون سست”.