پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : غلامعلی رجایی : دیروز سه شنبه مجلس ترحیم مادر شهیدان جهان آرا در مسجد حضرت ولی عصر(عج) تهران "مسجد بسیار زیبای خوزستانیهای مقیم تهران" برگزار شد.
مردم زیادی برای عرض تسلیت به خانواده شهید جهان آرا که از سرمایههای معنوی مردم خوزستان و بلکه ایران در عصر حاضر میباشند در این مجلس حضور یافته بودند.
جمعیت به حدی زیاد آمده بود که باید برای ورود به مسجد به انتظار خروج دیگران میماندی. و این نماد عزت آخرتی است که اینگونه در دنیا نمود پیدا کرده است.
در بالای مجلس تصویر سه برادر درون سه قاب نشسته بود. وقتی به چهره محمد مینگریستم بیاد آخرین باری افتادم که او را در آن هنگامه آتش وخون وغربت در خرمشهر دیدم که یک تنه با برو بچههای سپاه خرمشهر و محدود جوانان غیرخرمشهری در مقابل هجوم سنگین عراقیها ایستاده بود.
در طی این سی سال کمتر کسی، سخنی از این مادر که گوهرهای تابناکی همچون سید علی و سید محمدعلی و... را در دامان خود تربیت نمود درباره فرزندانش را شنید.
تاریخ جنگ و انقلاب متأسفانه مردانه است. مردان بیشتر سخن میگویند و زنان به اندازه سهم و نقشی که داشته و دارند کمتر مجال سخنی یافته و مییابند.
این رسم جامعه کنونی ماست که تاریخ آن را مردان روایت کرده و میکنند. این رسم غلط از گذشته به ما رسیده و چه بد میراثی است.
کاش کسی حرفهای این مادر درد کشیده در دوران انقلاب که برای ملاقات با فرزندنش از زندانی به زندانی و از شهری به شهری میرفت را میشنید و آنها را به دل تاریخ میسپرد.
شاید هم سپرده شده باشد و من بیخبرم.!
بندرخرمشهر همانند آبادان، به دلیل موقعیت خاص تجاریاش یک شهر مهاجر پذیر است. دهههای قبل از انقلاب، اهالی بعضی از شهرهای خوزستان مانند دزفول و شوشتر شادگان و بهبهان و... برای کار به آنجا رفته و در آن رحل اقامت کردهاند.
خانواده شهید جهان آرا از جمله شوشتریهای مقیم خرمشهر هستند که با گذر زمان میتوان گفت بیشتر خرمشهریاند تا شوشتری.
در پایان جلسه حاج سید هدایتالله جهان آرا، که به رغم سالها اقامت در تهران هنوز ته لهجه شیرین شوشتری خود را در گویش حفظ کرده است پس از یکی دو تذکر معنوی که رسم همیشگی او در سخنرانیهای کوتاهی است که گاه با مردم دارد به نکته جالبی اشاره کرد که من به ذهنم رسید برای تذکار و تذکر به کسانی که با مشاهده بعضی عملکردهای غلط کنونی در عرصه اداره کشور به مقایسه اوضاع کنونی با گذشته میپردازند و گاه گذشته را بهتر میدانند - که البته متأسفانه هرچند در مواردی حرفشان درست است! ولی درکلیت مطلب به خطا رفته و میروند چون هرکس حتی چند ورق از تاریخ این دوره را خوانده باشد میداند که اساساً مقایسه کار بسیار نادرستی است - آن را بنویسم شاید شنیدن وخواندن آن برای نسل جوانی که کمتر این مسائل به گوش او میرسد مفید فایدهای باشد.
پدر شهیدان جهان آرا میگفت: در زمان طاغوت، مکرر از دبیرستانهایی که دخترانم در آن درس میخواندند مرا میخواستند و میگفتند: آقای جهان آرا، چرا دخترهایتان با حجاب به مدرسه میآیند؟ نباید بیایند. به آنها میگفتم حجاب، دستور خداست و ما و شما مسلمان هستیم و باید به دستور خدا عمل کنیم. وقتی میگفتند: دستور از مقامات بالاست که دختران دانش آموز نباید با حجاب به دبیرستان بیایند به آنها میگفتم دستور خدا که به حجاب فرمان داده است، بالاتر از دستور شاه و وزیر است.
در جلسه دیروز همه از هر جناحی آمده و در کنار هم نشسته بودند.
دیروز برای مدت محدودی سلیقهها کنار رفته بودند.
بنظر میرسد برای خروج از این وضعیتی که هر کس دیگری را نشانه رفته است باید این خود فراموشیها! را بیشتر کنیم.
این همه همدیگر را زدیم و نفی کردیم و فتنه گرو برانداز و مرتد و وابسته و بیسواد و عامل بیگانه خواندیم و راه بجایی نبردیم، خوب است یک چند مدتی هم به راهی دیگر برویم. شاید راه درست همین باشد!
انگار خیلی دیر نشده است و هنوز میشود مثل دوران انقلاب و جنگ با هرسلیقهای که داریم در کنار هم بایستیم!
واقعاْ مثل اينكه به فتنه گري وفتنه بودن حوادث انتخابات سال 88هنوز ايمان نداري ضمن آنكه پيشنهاد شما بسيارارزنده وگمشده امت ايران اسلامي در مقطع كنوني است ولي از جانب خود شما كه دستي در رسانه ها داري وبا مسئولان اصلاح طلب مراوده داري احتياج به اقدام عملي داردنه آنكه فقط در مراسم فوت فلان عزيز انقلاب به هم برسيد ويادتان بيفتد كه وحدت خوب است با احترام