arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۹۶۲۵۳
تاریخ انتشار: ۴۷ : ۱۴ - ۱۰ اسفند ۱۳۹۶

از قیصر تا جلال سروش؛ مروری بر قهرمانان تاریخ سینمای ایران

جواد طوسی با حضور در برنامه «چشم شب روشن» درباره سیر قهرمانان تاریخ سینمای ایران از گذشته تا به امروز توضیح داد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

از قیصر تا جلال سروش؛ مروری بر قهرمانان تاریخ سینمای ایران

اکبر نبوی، مجری کارشناس سینما «چشم شب روشن»، چهارشنبه نهم اسفند، میزبان جواد طوسی، منتقد سینما برای گفتگو درباره قهرمان در سینما بود.

به گزارش انتخاب؛ طوسی در ابتدای گفت‌وگو به سیر تاریخی محدود بودن قهرمان در سینمای ایران پرداخت و گفت: در دو دهه 20 و 30 با تنوع ناهمگونی در چرخه سینما مواجه هستیم که اگر بخواهیم وجه غالبش را ملودرام های خانوادگی بدانیم شخصیت های مرتبط با آن طبقه، قابلیت قهرمان شدن ندارند. موارد استثنا هم داریم که نقطه اتکایشان اقتباس های ادبی است مانند یعقوب لیث که ساختارشان آنقدر ضعیف است که نمی توانند در حافظه تاریخی مخاطب قرار بگیرد.

ویژگی‌های قهرمان‌های دهه 40 سینما

او ادامه داد: در دهه 40 با دو نوع شیوه مواجهه با قهرمان روبرو هستیم. یک نوع قهرمان سینمای عامه پسند که در طبقه فرودست جامعه زندگی می کند و ممکن است جولاندهی فردی و طبقاتی و شخصیتی اش مثلا کارگر باشد و بخواهد از یکسری نشانه های اخلاقی برخوردار باشد که این خوب است ولی در دو قدمی اش تعارضات ریز و درشت هست که به نظرم نمی تواند در رئالیسم ماندگار قرار بگیرد.

این عضو هیئت داوران بخش مسابقه داخلی سینمای ایران در دو دوره نوزدهم و بیست و پنجم جشنواره فیلم فجر، حضور سه چهار ساله سینمای دهه چهل برای پایه ریزی یک شمایل ستاره ای را عاملی برای ایجاد زمینه ارتباطی حسی و عاطفی برای اقشار عامی و عادی جامعه دانست که مخاطبش ترجیح می داد عکس قهرمانان مصادره به مطلوب شده اش را در اتاق سه در چهار خودش قرار دهد.

قیصر قهرمان کنش‌مندی که در اواخر دهه 40 پیدایش می شود

طوسی افزود: در اواخر دهه 40 رخدادهایی تاریخی رخ می دهد که به بایگانی تاریخ ملحق شدن این قهرمان را پیش بینی می کند و محقق می شود و سر و کله یک قهرمان کنش مند و ستیزه جو پیدا می شود که قیصر آقای کیمیایی است که سعی می کند عدالت را از زاویه دید خودش بر فردیت پایه ریزی کند و قدر مسلم دیدگاه و جهانبینی دارد.

او این الگودهی را مبنا قرار داد و ویژگی های قهرمان را اینطور بر شمرد: قهرمان حتما باید دوست داشتنی و سمبلیک باشد و از مناسبات اجتماعی پدید بیاید. قهرمان باید انتخاب کند و به قول معروف چهار تکبیر یکسره بر هر چه هست بزند. این چهار تکبیر باید بیشتر در قید و بندهای دست و پا گیر زندگی باشد و نقطه مقابلش عرصه های بالاتری مانند از خود گذشتگی باشد. مثلا در فیلم «داش آکل»، موقعیت قهرمانش در یک دوگانگی عمل گرایی و عقلانیت و قدرت است.

بروز قهرمان عاصی باورپذیر در سالهای انقلاب

این منتقد سینما تصریح کرد: تکثر یافتگی بعدی در فیلم «سفر سنگ» است یعنی فیلمسازی که زمانی سعی می کرد فردگرا باشد به تبع سال های 56 و 57 این ضرورت را حس می کند که قهرمان خودش را در یک حجم انبوه ببیند مانند فیلم های «غربتی» و «آهنگر». فیلم ماندگار صادق چوبک وام گرفته شده از اقتباس ادبی است که قهرمان عاصی اش می خواهد عدالت اجتماعی خودش را اجرا کند و چقدر این قهرمان باورپذیر است.

طوسی وجود قهرمان را در این سیر تاریخی محدود خواند علی رغم اینکه موج نو و استمرارش می تواند بستری مناسب برای جولاندهی قهرمان ایجاد کند و افزود: ما با نمونه های اندک و نه چندان پر و پیمان سر و کار داریم. رخداد جنگ هشت ساله، خود به خود  قهرمان هایی را برای بیننده قرار می دهد که در یک مقایسه تطبیقی و تاریخی با سینمای جنگ دنیا متفاوت است به خصوص سینمای جنگ آمریکا.

تفاوت بهروز افخمی  و زنده‌یاد حاتمی در نگاه به قهرمان

این منتقد سینما اظهار کرد: وقتی می گویند بدا به حال جامعه ای که قهرمان داشته باشد ممکن است خود به خود آقای افخمی را هم در نقطه تهدیدآمیز قرار دهد. یعنی نگاهی که افخمی به غلامرضا تختی داشته است با نگاه کلاسیک زنده یاد حاتمی متفاوت است. در دوره ای این نوع نگاه کهنه به تختی سپری شده و مباحث پست مدرنیسم و مسئله عدم قطعیت مطرح است و با عدم قطعیت فیلم جهان پهلوان تختی افخمی ساخته شده است. به شخصیت کاریزماتیکی مثل تختی جفا شده که پهلوانی اش در سایه قرار گرفته است.

در این میان نبوی با اشاره به اینکه هر ملتی تاریخی دارد و با تاریخش زندگی می کند و به نوعی این تاریخ را در روزگار معاصر خود بازتولید می کند، گفت: تا زمانی که آن جامعه وجود دارد این سیر ادامه خواهد داشت مگر اینکه هویت فرهنگی خود را از دست بدهد. در جوامع شرقی به طور عام و در جامعه ما به طور خاص، اتفاقاتی داریم که موتور محرک ما بوده اند. در تاریخ اسطوره مان هم پهلوان و هم اسوه داریم اما سینما خودش را از اینها محروم می کند.

بعد از جنگ دچار روزمرگی شدیم

طوسی در پاسخ به بیان نبوی، تصریح کرد: هنرمند مقداری حساس است و باید مورد مراقبت قرار بگیرد که بخشی از این مراقبت باید در بستر سیاسی و اجتماعی جامعه انجام شود. متاسفانه ما بعد از جنگ دچار روزمرگی شدیم که این روزمرگی موجب غفلت می شود.

سیاه لشکر در ساحت قهرمان در آثار حاتمی کیا

او ادامه داد: مسیر فیلمسازی آقای حاتمی کیا را در نظر بگیرید. در فیلم های «مهاجر» و «دیده بان» قهرمان هایی می بینید که اصرار به قهرمان شدن ندارند. آر پی جی زن فیلم «دیده بان» با آن هیکل خپل که آر پی جی را حمل می کند با آن موسیقی آقای گوگردچی این را به یک حس عارفانه تبدیل می کند. این آدم سیاهی لشکر در ساحت قهرمانی قرار می گیرد.

این قاضی بازنشسته دادگستری به پایان بندی فیلم «از کرخه تا راین» اشاره کرد و گفت: حضور رفیقی در کنار لحظات پایانی زندگی رفیقش را به گونه ای تغزلی و عارفانه می کند که تماشاگر با این شخصیت فیلم، وداع قهرمانانه می کند. فیلمساز در یک نقطه تاریخی در فیلم «آژانس شیشه ای» واکنش اعتراضی خود را نشان می دهد و هم حرکت عدالت خواهانه را تجربه می کند. هیچ ابایی هم ندارد که بگویند نگاهت عدالت خواهی آنارشیستی است.

او معتقد است در یک شرایط ناکارآمد، آنارشیست شدن یک قهرمان اجتناب ناپذیر است و افزود: بعد از آژانس شیشه ای که قله ای برای سینمای حاتمی کیا است، رفته رفته آقای حاتمی کیای اصولگرای آرمان خواه عدالت خواه در فیلم «موج مرده» در موقعیتی انفعالی قرار می گیرد. نمی خواهم بی رحمانه از واژه انفعال استفاده کنم انگار مقداری دچار تردید شده اند.

طوسی اضافه کرد: برای حوزه های روشنفکرانه باید تریبون قائل شد ولی نه وقتی که قهرمان فیلم را جلو آوردی و دلایل متقاعدکننده برای واقعیت تاریخی و تبارشناسی اش داری و حتی بر اساس یک نگاه کهن الگویی، ساحت حماسی اسطوره ای برایش ببخشی بدون اینکه اصرار به اسطوره شدن قهرمان داشته باشی. در فیلم های «بادیگارد» و «به وقت شام» و «چ» دارد بازنگری صورت می گیرد.

فیلمسازانی چون حاتمی‌کیا نباید ابایی از اسطوره سازی داشته باشند

عضو هیئت انتخاب فیلم های بخش مسابقه سینمای ایران و فیلم های کوتاه در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر با تاکید بر اینکه بردن نام آقای حاتمی کیا به عنوان نمونه است، گفت: فیلمسارانی مثل حاتمی کیا نباید ابایی از ابراز و تصویرگری ساحت حماسی و اسطوره سازی داشته باشند. حتی می توانند واکنش نشان بدهد که چرا این قهرمان دارد در داوری های نه چندان منصفانه به بایگانی تاریخ سپرده می شود. من می توانم او را از آرشیو بیرون بکشم و برایش یک موقعیت باورپذیر و پیشنهادکننده داشته باشم. نمونه هایش در اقتباس های ادبی ما کم نیست. یکسری نوشته در حوزه هست که هنوز شناسایی نشده اند. ساخته شدن این فیلم ها بهتر از ساخته نشدنش است.

پاشنه آشیل سینمای کیمیایی از دست دادن قهرمانانش است

طوسی تصریح کرد: فیلمسازی که من عقبه اش را با چند فیلم ماندگار مانند قیصر و داش آکل و گوزن ها گفتم رفته رفته قهرمان خود را از دست می دهد و این پاشنه آشیل سینمای آقای کیمیایی می شود. در آخرین فیلم آقای کیمیایی به نام «قاتل اهلی»، قهرمانی دارد که انگار آقای کیمیایی جلوتر از من مخاطب دوستش ندارد و فرصتی برای ابراز وجود نمی دهد. به نظر من اینها کنتراست ایجاد می کند.

مجله شبانگاهی «چشم شب روشن» به تهیه‌کنندگی امیر قمیشی و با اجرای محمد صالح علا شنبه تا چهارشنبه ساعت 23 از شبکه چهار سیما پخش می‌شود.

نظرات بینندگان