اينكه بعد از خروج احتمالي امريكا از برجام واكنش ايران چه خواهد بود، هنوز با ترديدها و ابهاماتي جدي روبهرو است. از منظر ديپلماتيك و به جهت حفظ حيثيت كشور، واكنش اصولي ايران به اين اقدام ضروري خواهد بود. اما آنچه در اين بين مهم است، چگونگي برخورد كشورمان با مساله مذكور است كه ميتوان آن را در قالب چهار سناريوي ويژه مورد بررسي قرار داد. بدون شك واكنش تهران به اقدام ترامپ قبل از آنكه مبتني بر احساسات ناسيوناليستيباشد، ضروري است كه بر پايه چهار عنصر عقلانيت، آيندهنگري، منافع ملي و تعامل جهاني صورت پذيرد.
اما سناريوهاي احتمالي كه ميتواند بعد از خروج واشنگتن از توافق هستهاي 1+5 مورد بررسي و احيانا اجرا قرار گيرد، شامل چند استراتژي تدافعي و تهاجمي است كه هريك به نوبه خود ميتواند نتايج مثبت و منفي متعددي را همراه خود داشته باشد. سناريوي نخست با ماهيت تدافعي خود ميتواند بر اساس مكانيزمي منسجم و آيندهنگر اجرايي شود. اين برنامه در واقع تجلي همان ايده گسترش برجام است. البته با اين تفاوت كه ايران ميكوشد تا در غياب امريكا، زمينه گسترش تعاملات اقتصادي و مالي خود را با دول متعهد به برجام همچون آلمان، فرانسه و انگلستان فراهم آورده تا بتواند بخشي از فشار تحريمي امريكا بعد از خروج از برجام را مهار كند. مدل اروپايي اين سناريو كه البته از جانب فرانسه پيگيري ميشود، ايده گسترش تكميلي برجام است كه در آن به ايران پيشنهاد ميشود كه با برچيدن تاسيسات دفاع موشكي خود، زمينه حفظ برجام از سوي امريكا يا در غياب آن را فراهم آورد. اين پيشنهاد كه موسوم به توافق تكميلي است، يقينا مورد اقبال تهران واقع نخواهد شد. در ادامه اما سناريوي ديگري كه ميتواند برجام را از خطر تعليق يا احيانا پايان آن حفظ كند، بر پايه استراتژي تهاجمي قابل توضيح است كه به بياني ديگر در آن ايران تلاش ميكند تا با خروج از برخي مواد برجام، ضمن تهديد اروپا به خروج كامل از توافق هستهاي، به كسب امتيازات بيشتر در غياب امريكا از دولتهاي اروپايي حامي برجام اقدام كند. اين سناريو اگرچه به احتمال فراوان مورد حمايت دولت اعتدال قرار نخواهد گرفت اما از سوي برخي مخالفان برجام در داخل كشور به صورت جدي پيگيري ميشود! از جمله خطرات مرتبط با سناريوي فوق، ميتواند به احتمال واكنش منفي اروپا به عقبگرد ايران و همسويي با ايالات متحده در برخورد با ايران منجر شود! سناريوي ديگري كه اين روزها در محافل سياسي و ديپلماتيك مورد بحث قرار ميگيرد مربوط به مدلي است كه آلمان و برخي ديگر از دولتهاي اروپايي از آن حمايت ميكنند. در اين طرح تلاش ميشود تا با حمايت از اصلاحات دولت ترامپ در برجام، ضمن اعمال فشار بر ايران، پايبندي و تعهد كامل ايران به برجام جديد را تضمين كرد. در اين برنامه البته بستههاي تشويقي در حوزه فاينانس و مشاركت اقتصادي ويژه براي ايران در نظر گرفته شده تا حمايت تهران از برجام ۲ را جلب كند. در اين رابطه آنچه مشهود است مخالفت قطعي حاكميت در عقبنشيني از برجام و اعمال اصلاحات جديد بر توافق هستهاي صورتگرفته با غرب خواهد بود كه مسير تحقق برخي سناريوهاي مورد اشاره را با چالش جدي مواجه ميسازد. به هر روي آنچه مورد تاكيد بسياري از صاحبنظران سياسي قرار دارد، لزوم پايبندي كامل كشورمان به رويكرد تعامل استراتژيك با غرب و در راستاي منافع ملي است. در اين سناريو كه در چارچوب حفظ برجام قابليت اجرايي خواهد داشت، ايران و دولتهاي موثر اروپايي در توافق هستهاي به همراه چين و روسيه به صورت گسترده و هدفمند به گسترش تعاملات اقتصادي و تبادلات تجاري خواهند پرداخت. در كنار اين برنامه اين امكان نيز وجود خواهد داشت كه توافقات ديگري نيز ميان كشورمان با قدرتهاي غربي در حوزههاي گوناگون منعقد شود. آنچه در اين ميان حائز اهميت است، اثبات پايبندي تهران به اصل تعامل راهبردي با جهان و تنشزدايي از روابط ميان خود با غرب خواهد بود چراكه خروج كامل ايران از برجام نهتنها به رفع بحران موجود هيچ كمكي نخواهد كرد بلكه بستر موج جديدي از تحريمهاي بينالمللي بر ايران را نيز آماده خواهد كرد. از اين رو سناريوي حفظ برجام از يك سو و گشايش باب گفتوگو با غرب در خصوص موارد مناقشه در مواردي كه در آن امكان گفتوگو و توافق وجود دارد ميتواند به كاهش فشار خروج احتمالي ايالاتمتحده از برجام كمك افزوني كند. حال بايد منتظر ماند كه مسوولان كشور كدام رويكرد و برنامه را در مواجهه با اقدام احتمالي امريكا مورد انتخاب و تاكيد قرار خواهند داد.
منبع: اعتماد