arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۳۹۹۰
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۴۵ : ۱۲ - ۱۹ آبان ۱۳۹۰
سيري در تاريخ قليان و فرهنگ و صنايع دستي ايران

قل قل قليان قدغن

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
آن روز كه محمدرضا بيك، فرستاده شاه سلطان حسين صفوي به دربار لويي چهاردهم فرانسه رفت و با چاق كردن قليان سنتي دود تنباكوي مرغوبش را در هواي پاريس فوت و تماشاگران اروپايي اش را شگفت زده كرد، قليان وسيله يي مفرح و ابتكاري ايراني تلقي مي شد.

به گزارش انتخاب به نقل از اعتماد، به گواه آثار و نوشته هاي بازمانده از تاريخ، نخستين قليان به دست ايرانيان ساخته شد، چنانچه «تاورنيه» تاريخ نويس غربي و ديگر جهانگردان و نويسندگاني كه از شرق ديدن كرده اند در سفرنامه هاي خود اين وسيله آبي را با جزييات شرح داده اند.
    
    
    قليان اختراعي ايراني
    قليان مثل بسياري از ابتكارات و صنايع دستي بخشي از هويت تاريخي يك فرهنگ و ملت است چنانچه، عثماني ها و انگليسي ها در تاريخچه دخانيات جايي براي خود دارند، انگليسي ها دودكشي را از امريكا آوردند و «پايپ» يا «پيپ» را به اروپا آوردند و عثمانيان با ابداع چپق آن را به آفريقا و آسيا رساندند. ايرانيان نيز با معرفي قليان، آن را به هندوستان و ديگر كشورهاي جهان معرفي كردند. امروزه اما سفره خانه ها و قهوه خانه ها كه مكان هاي گردشگرپذير و تفريحي تلقي مي شوند محل تجمع بسياري از مردم بويژه جواناني هستند كه انواع قليان ها را براي گذران وقت فراغت خود طلب مي كنند و در مقابل دستگاه هاي ناظر مانند اماكن به عنوان دستگاه هاي نظامي و قضايي با چراغ سبز نهادهاي بهداشتي كشور حكم بر بستن در اين مكان ها مي دهند و با متخلفان برخورد مي كنند. با اين حال قليان به استناد ادبيات و فرهنگ كهن ايران، صنعتي ساخته شده با رعايت آداب و فرهنگ بومي است و در بسياري از مناطق بومي ايران زمين مورد استفاده قرار مي گيرد چنانچه در اشعار زيادي از شاعران ايراني نام اين صنايع دستي به وفور آمده و حتي نخستين تصويري كه از قليان به وسيله هنرمندان ايراني كشيده شده، تصوير نشمي كماندار اثر هنرمند بزرگ عصر صفوي «رضا عباسي»، نقاش مشهور ايراني در اواخر نيمه اول قرن يازدهم هجري است. اين پرسش ممكن است ذهن بسياري از جامعه شناسان و بويژه متخصصان صنايع دستي و فعالان ميراث فرهنگي كشور را درگير كرده باشد كه چرا بخشي از هويت تاريخي اين مملكت بايد به دليل مشكلات به وجود آمده در ساختار نظارتي و تخلفات فردي در جامعه محو و به نيستي محكوم شود، اگرچه در مقابل، جمعيت مبارزه با استعمال دخانيات ايران با تشكر از اقدام ديوان عالي كشور درباره ممنوعيت عرضه هر گونه قليان، آيين نامه اجرايي قانون جامع كنترل و مبارزه ملي با دخانيات را قانوني افتخار آميز دانسته است.
    
    
    ابلاغيه ديوان عدالت اداري
    ابلاغيه جديد ديوان عدالت اداري كه نامه سال86 وزارت كشور مبني بر «مجاز بودن استفاده از هر نوع قليان در قهوه خانه ها» را ملغي و ارايه هر نوع قليان با هر نوع تنباكو را در قهوه خانه هاي كشور ممنوع كرد به گفته متوليان ميراث فرهنگي كشور پاك كردن صورت مساله يي است كه نيازمند نوعي مديريت در ساختار بهداشتي و سلامت جامعه است. آنها معتقدند به جاي از بين بردن بخشي از هويت فرهنگي كشور سامانه مديريت استفاده از مواد دخاني را قانونمند كنند و از تصميمات شتابزده و ضدفرهنگي پرهيز شود. راي شماره 311 هيات عمومي ديوان عدالت اداري كه در هفته جاري مصوب شده بر كنترل جامع و مبارزه ملي با دخانيات در اماكن عمومي تاكيد كرده است، غافل از اينكه آيا ميراث فرهنگي و تاريخ و خاطره چند صد ساله يك ملت در اين مصوبه چندين ساله لحاظ شده است يا نه؟
    
    
    اجزاي قليان ايراني
    قليان وسيله آبي براي كشيدن تنباكو است كه در خاور ميانه و آسياي مركزي متداول است. در فارسي به صورت قاليان و غليان نيز ثبت شده و گاه نارگيلي نيز ناميده شده است. در افغانستان به كل مجموعه قليان، چلم نيز مي گويند. قليان براي استفاده از دود حاصل از تماس زغال گداخته و تنباكو است كه به اين عمل كشيدن قليان مي گويند. به استناد آثار و نوشته هاي تاريخي نام قسمت هاي مختلف قليان به عنوان يك صنعت دستي و سنتي مانند «سر قليان، ميانه، ميلاب، ني و شيشه» از زبان فارسي گرفته شده است. قليان عبارتي عربي است. قليان امروز يا غليان ديروز احتمالااز «غلي» عربي كه به معني جوشيدن است برداشت شده و اين امر خود قسمت تاريكي در تاريخ اين شيوه استعمال دخانيات است. به هر صورت قليان از ابتداي استعمال دخانيات در ايران شناخته شده و به كار مي رفته اسـت. تاورنيه كه در زمان شـاه صفي و پسرش شاه عباس دوم و نوه اش شاه سليمان به ايران سفر كرده، بارها نام اين وسيله دودكشي را به ميان آورده و در مجموع از سخنان او چنين برمي آيد كه قليان در فاصله زماني سلطنت شاه صفي و پسرش شاه عباس ساخته شده و به گفته او، شاه صفي از چپق و شاه عباس از قليان استفاده مي كردند.
    
    
    تاريخچه پيدايش قليان
    با پيدايش قليان، دودكشان در ايران به دو دسته تقسيم شدند. قليان كشان و چپق كشان. اكثر درباريان قليان را ترجيح دادند، چون ملازمان و نوكراني داشتند كه تهيه و تدارك قليان را انجام مي دادند. در اين ميان اقشار متوسط و ضعيف جامعه چپق را ترجيح مي دادند زيرا استفاده از آن آسان تر بود. چپق و قليان، بيش از 250 سال با هم بودند و چه در سـوگواري ها و چه در شادماني ها مجلس آرايي كردند. چپق با فِس فِس خود و قليان با قل قل خود مايه سرگرمي مي شدند و از كلبه گلين بينوايان گرفته تا كاخ زرنگار پادشاهان پا گذاردند. صد سال پيش اما ناگهان سيگار از اروپا به ايران آمد و خود را جايگزين چپق و قليان كرد.
    
    قليان، مطبوعات و سفرنامه ها
    اگر از فتواي بي نظير تحريم تنباكوي ميرزاي شيرازي بر عليه انگليسي ها به عنوان بحران سياسي تنباكو نه به عنوان معضلي اجتماعي فاكتور بگيريم شايد ديگر هيچگاه اين سنت ديرين ايراني با مشكلات و محدوديت ارايه و عرضه مواجه نشده است.
    50 سال پيش اما روزنامه نگاران به عنوان بخشي از جامعه اطلاع رساني كشور در برابر استفاده از قليان و تنباكو واكنش هايي نشان دادند چنانچه در يكي از روزنامه هاي سراسري در 50 سال پيش چنين نوشته شده است: «چنان كه پيداست براي جلوگيري از اينگونه كارها سخت گرفتن يا بها را گران تر گردانيدن و مانند اينها سودي نتوان داشت و چه بسا كه به آزمندي دودكشان بيفزايد و يگانه راه چاره آن است كه پزشكان و دانشمندان در اين باره چيزهايي نويسند و گفتارهايي رانند و زيان دود يا بي اندازگي آن را با زبان پند و با دليل هاي دانشي باز نمايند و ما اميدمنديم كساني به اين كار خواهند پرداخت.»
    همچنين تاورنيه تاريخ نويس غربي در سفرنامه خود درباره قليان مي نويسد: «ايرانيان تنباكو را با دستگاهي كاملااختصاصي مي كشند. در كوزه گلي دهان گشادي به قطر سه انگشت، تنه قلياني از چوب يا نقره كه سوراخي در وسط دارد قرار مي دهند و بر سر آن مقداري تنباكوي نمدار با كمي آتش مي گذارند و در زير قليان سوراخ ممتدي است كه در حالي كه نفس را بالامي كشند، دود تنباكو با شدت از امتداد سوراخ پايين آمده و داخل آب كه به رنگ هاي مختلف مي آميزد، داخل مي شود.»
    وي همچنين نوشته است: «اين كوزه مرتبا تا نصفه آب دارد. دود كه در آب است به سطح مي آيد و هنگامي كه نفس را بالامي كشند، از ني قليان دود به دهان وارد مي شود.
    به واسطه آبي كه به قليان مي ريزند دود تنباكو تصفيه مي شود و كمتر ضرر مي رساند و الابا اين همه قليان كه مي كشند، مقاومت براي آنها غيرممكن است. ايرانيان زن و مرد، بطوري از جواني عادت به كشيدن تنباكو كرده اند كه كاسبي كه بايد روزي پنج شاهي خرج كند، سه شاهي آن را به مصرف تنباكو مي رساند. مي گويند اگر تنباكو نمي داشتيم چطور ممكن بود كيف و دماغ داشته باشيم.»
    
    
    
    عادت ايرانيان و قليان و تنباكو
    تاورنيه در مورد عادت ايرانيان و سابقه استفاده از قليان گفته: «ايرانيان چنان به تنباكو عادت كرده اند كه محال است، بتوانند از آن صرف نظر كنند. اول چيزي كه سر سفره مي آورند، قليان است و قهوه، كه عيش خود را با آن شروع مي كنند. ايرانيان در ماه هاي خاص اول هرچيزي قليان حاضر مي كنند و بعضي ها خود اقرار دارند كه استعمال اينقدر دود براي آنها مضر است اما مي گويند چه كنيم عادت شده است.»
    شاردن نيز تاريخ نويس ديگر غربي در اين باره نوشته: «توتون از ايران به هند صادر مي شود، طرز تهيه توتون در ايران براي ممالك ما (اروپا) مجهول است و دود كردن اين نبات، در ايران و هندوستان اصول كاملاخاصي دارد. هواي اين سرزمين (ايران) بسيار گرم تر و خشك تر از اروپا و تركيه است و افكار و انديشه ها دقيق تر است. لذا اگر بنا بود كه مثل ما تدخين كنند، تنباكو آنها را به سرگيجه مي آورد. چون ايرانيان مدام دود مي كنند، دود را از تنگ آبي عبور مي دهند. اينگونه چپق ها را قليان مي نامند. خلق هاي مشرق زمين توتون و تنباكو را فقط دود مي كنند.»
    او مي گويد: «ولي اكثر آنان مخصوصا ايرانيان، با همان حرص و ولع اروپاييان، مدام لوله قليان در دهان شان است، اين تمايل شديد به كشيدن قليان به جايي رسيد كه در حال سواري نيز قليان كشيدن مرسوم بوده است. شاردن مي نويسد كه حتي در مدارس استاد و شاگرد هر دو حين مطالعه عميق و دقيق خود لوله قليان را در دهان دارند.
    
    
    قليان در شعر فارسي
    قديمي ترين ذكري كه از قليان در ادبيات فارسي شده يك رباعي از اهلي شيرازي است كه در سال 942 هجري قمري در گذشته است:
    قليان ز لب تو بهره ور مي گردد
    ني در دهن تو نيشكر مي گردد
    بر گرد رخ تو دود تنباكو نيست
    ابريست كه بر گرد قمر مي گردد
    مي توان گفت كه در سال 942 ، يعني 29 سال پس از ورود پرتغالي ها به خليج فارس، قليان كشيدن در ايران رواج يافته است. شعراي ديگر قرن دهم هجري نيز اشعاري درباره قليان دارند:
    قليان كه بر دست چو گل جاي نمود
    هر دو بر او شمع نهد سر به سجود
    گلزار دماغ شعله آشامان را
    سرچشمه آتش است و فواره دود
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۱۹
0
1
فكركنم اين شعرازمرحوم شيخ فاخري فسايي باشد كه معاصراست
قليان ز لب تو بهره ور مي گردد
ني در دهن تو نيشكر مي گردد
بر گرد رخ تو دود تنباكو نيست
ابريست كه بر گرد قمر مي گردد
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۱۹
6
3
حالم از قلیان بهم میخوره
نظرات بینندگان