arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۳۴۶۱
تاریخ انتشار: ۱۶ : ۱۰ - ۰۴ اسفند ۱۳۹۰

ترازوی عقل

و ما ارسلنا من قبلك من رسول و لا نبي الا اذا تَمَنّی القي الشيطان في امنيته فينسخ الله ما يلقي الشيطان ثم بحكم الله آياته و الله عليم حكيم ليجعل ما يلقي الشيطان فتنه للذين في قلوبهم مرض و القاسيه قلوبهم و ان الظالمين لفي شقاق بعيد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
و ما ارسلنا من قبلك من رسول و لا نبي الا اذا تَمَنّی القي الشيطان في امنيته فينسخ الله ما يلقي الشيطان ثم بحكم الله آياته و الله عليم حكيم ليجعل ما يلقي الشيطان فتنه للذين في قلوبهم مرض و القاسيه قلوبهم و ان الظالمين لفي شقاق بعيد.
سوره حج، آيه‌هاي 52 و 53
انبيا گفتند در دل علتي است
كه از آن در حق‌شناسي آفتي است

نعمت از وي جملگي علت شود
طعمه در بيمار كي قوت شود
مولوي، چاپ ميرخاني، ص 269:
سلامت قلب و عقل به اين است كه تسليم حقيقت باشد. تسليم در همه موارد معني دست بسته بودن مي‌دهد الا در برابر حقيقت كه دست باز بودن مطلق معني‌اش تسليم بودن براي حقيقت است. اين تسليم همان آزادي و بي‌طرف بودن مطلق است.خداوند عقل را ترازو و مقياس آفريده است: و ارسلنا معهم الكتاب و الميزان. حاجي سبزواري در آغاز منطق منظومه مي‌گويد:
نحمد من علمنا البيانا
و قارن الكتاب الميزانا
ترازو آن وقت ترازوست كه اولا حساس باشد، ثانيا بي‌طرف باشد. اگر حساسيت خود را از دست داد و وزنه چه در اين طرف و چه در آن طرف در او اثر نكرد، آن ترازو، ترازو نيست و اگر هم طرفدار بود يعني طبعا به يك طرف خاص متمايل بود، اگر هم سنگي و وزنه‌اي در هيچ‌كدام از دو كفه نباشد باز هم خود به خود به يك طرف خاص مي‌چربد، باز هم ترازو معيوب است. آن چيزي كه فقط و فقط او بايد كفه‌ها را بالا و پايين ببرد بارها و وزنه‌هاست، نه وضع داخلي ترازو.
در روح انسان حالت تعصب، لجاج، عناد، حسادت، كينه، حب جاه و مال كه بر عقل استيلا پيدا مي‌كند، اين ترازو را طرفدار يك طرف بالخصوص مي‌كند. از اين‌رو اين ترازو خاصيت خود را از دست مي‌دهد.
«في‌ قلوبهم مرض» همين است كه حالت طرفداري خاص در قلب كسي پيدا شود و اما اينكه قلب قساوت پيدا كند و حساسيت خود را به كلي از دست بدهد، همان حالت خاصي است كه در مقياس و ترازو پيدا مي‌شود و هيچ‌گونه حساسيتي از خود نشان نمي‌دهد كه در آيه بالا به هر دو جهت اشاره شده است.عقل براي هركسي حكم همان ترازوي عطار و بقال را دارد كه وسيله توزين چيزهايي است كه به ديگران تحويل مي‌دهد يا از آنها تحويل مي‌گيرد. از لحاظ تحويل دادن، مثل سخن گفتن يا عمل كردن كه بدون فكر نبايد گفت يا عمل كرد: اذا همت بامر فتدبر عاقبته لسان العاقل وراء قلبه. مزن بي‌تامل به گفتار دم. از لحاظ تحويل گرفتن، يعني آنچه از ديگران مي‌بيند يا مي‌شنود، اول بسنجد، بعد قبول يا رد كند: كفي بالمرء كذبا ان يحدث بكل ما سمع‌الذين يستعمون القول فيتبعون احسنه. به هر حال انسان بايد واردات و صادرات فكري خود را با عقل توزين كند، آن‌وقت تحويل بدهد يا تحويل بگيرد.
نظرات بینندگان