arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۳۴۹۰
تاریخ انتشار: ۰۷ : ۰۳ - ۰۴ اسفند ۱۳۹۰

چند حاشیه درباره قلاده‌های طلا

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
از همان زمان كه تصميم گرفته شد تا فيلم «قلاده‌هاي طلا» ساخته شود، يك برچسب بر آن قرار گرفت تا اهميتي كه اين فيلم و نگاهش مطرح مي‌كند، از نظر مسوولان اعلام شود: «سياسي‌ترين فيلم سينماي ايران» و كارگردانش «ابوالقاسم طالبي» شد. سينماگر هميشه منتقد دولت اصلاحات كه پيشتر فيلم «آقاي رييس جمهور» را در نقد انتخاب رييس دولت هشتم ساخته بود و اعتقاداتش را همواره با استفاده از كلمه فاشيست براي اصلاح‌طلبان به كار مي‌برد. فيلم چه در زمان ساخت و چه بعد از آن با حاشيه‌هاي بسياري همراه بود. طالبي ابتدا مطرح كرده بود كه مي‌خواهد با هر چهار نامزد سخن بگويد، مي‌خواهد مواضع تمام نامزدها و گروه‌ها را مطرح كند و دست‌هاي پشت پرده را نشان دهد. بيش از يك سال براي فيلمنامه و تحقيقات آن وقت و زمان گذاشته شد. براي پيدا كردن افرادي كه در آن بازي كنند زمان زيادي طول كشيد، بعضي نام‌ها مطرح شدند كه تكذيب شدند. گروه براي فيلمبرداري مي‌خواست به برخي كشورهاي خارجي برود كه ويزا دريافت نكرد و به همين تركيه قناعت كرد. در اين ميان وقفه‌هايي هم پديد آمد. اما بزرگ‌ترين حاشيه درباره توقيف آن بوده است كه در زمان نمايش در جشنواره بسيار به آن پرداخته شد. كارگردانش مرجع اين توقيف را از جايي بالاتر از وزارت ارشاد دانست و مدام اين را مطرح كرد. فيلم وقتي يك بار در سالن مردمي به نمايش درآمد، با كف و سوت همراه شد كه بلافاصله پس از آن نمايش در سالن مطبوعات لغو شد، زمان اكران اندكي عقب افتاد، جلسات نمايندگان دو وزارتخانه پشت درهاي بسته سالن‌هاي برج ميلاد ادامه پيدا كرد و براي شب برگزاري تدابيری ويژه همچون چراغ روشن در طول نمايش فيلم، حضور افراد غير رسانه‌اي به طور سازماندهي‌شده، كنترل عبور و مرور ماشين‌ها و... انديشيده شد تا سرانجام فيلم به نمايش درآمد؛ فيلمي كه پر از جاهاي خالي است. آدم‌هاي رده بالا از مامور انتظامي گرفته تا معاون وزارت اطلاعات همه جاسوس هستند.

دلايل براي اين جاسوس شدن‌ها رقيق است. اين مامورها توانايي هر كاري را دارند. مامورها مدام در حال تكه انداختن به يكديگر هستند. يك مامور زيردست مي‌تواند دستور آزادي را بدهد و وقتي آن شخص به خاطر اين اشتباه كشته مي‌شود، اندكي احساس ناراحتي نمي‌كند و آن را بخشي از ماجرا می‌داند. اين مامور با بازي امين حيايي با لباس سبز قرار است اين جاسوس را پيدا كند آن هم وقتي از كار معلق شده است. مامور انتظامي هم جاسوس است چون چند سال پيش براي گرفتن ويزا به سفارت رفته است و از همان زمان حاضر شده هركاري انجام دهد تا بتواند به ديدن پسرش به انگليس برود. منافقين، سلطنت‌طلب‌ها و... زيردست يك نفر هدايت مي‌شوند و تمام آشوب‌هاي خياباني بر عهده آنان است. حمله به پادگان بسيجي‌ها را سازماندهي مي‌كنند. فيلم بخش‌هاي مستندي دارد كه بر ال‌سي‌دي‌هاي بزرگ وزارت اطلاعات نشان داده مي‌شود. همين صحنه‌هاي مستند در سالن مطبوعات توانست باعث يادآوري آن روزها شود. اين فيلم با پشتوانه وزارت ارشاد ساخته شده است. از نظر وزير ارشاد اين فيلم مي‌تواند به اندازه صدها كتاب و رساله تاثيرگذار باشد. اين تصور كه در كشوري زندگي مي‌كنيد كه ديگران مي‌توانند هر كاري را در آن انجام دهند، آدم بكشند، تظاهرات و راهپيمايي برگزار كنند، به پايگاه حمله كنند يا اينكه مامور انتظامي يا اطلاعات به راحتي كسي را كه مجرم است، آزاد مي‌كند و... . اين نفوذ هم در نيروي انتظامي است که بيشتر باعث به وجود آوردن رعب و وحشت است. اتفاقي كه همزمان در زمستان سال 88 نمايش فيلم «به رنگ ارغوان» عكس اين احساس را به وجود آورد. در آن فيلم همه چيز تحت كنترل بود و اينجا نه. در اينجا ماموران نيروي انتظامي مدام به ماموران اين وزارتخانه هشدار مي‌دهند اوضاع از كنترل خارج شده ولي آنها گوش نمي‌دهند. اين فيلم برخلاف «به رنگ ارغوان» هرچقدر مي‌توانست قدرت و احساس يك مامور را نشان دهد، بيشتر به تخريب كل وزارتخانه و عملكرد آن مي‌پردازد.

شخصيت مامور را كه در نهايت جاسوس از كار درمي‌آيد، حميدرضا پگاه بازي مي‌كند كه خونسردي يك مامور عالي‌رتبه را درآورده است. از آن طرف امين حيايي به عنوان يك مامور اجرايي اطلاعات پر از ندانم‌كاري است. فيلم مجموعه‌اي از تصاوير مستند است كه مرور خاطرات شفاهي افكار عمومي و مستندات موجود را در برگرفته است و ياد و خاطره انتخابات 88 را و فضاي آن را زنده مي‌كند. حاشيه‌هاي اين فيلم همچنان ادامه دارد به خصوص بعد از سخنان طالبي كه سعي داشت با وجود برشمردن تمام حمايت‌هايي كه از او شده است، فيلم را بدون جهت‌گيري بداند كه البته او سعي كرده توهين به طرفين انتخابات در فيلم نباشد و بيشتر اتفاقات بعد از انتخابات 88 را يك پروژه طراحي‌شده از خارج و آدم‌هاي شكست‌خورده انقلاب مي‌داند. حسين قدياني از حاميان اين فيلم است كه در تشريح سختي‌ها و احساس وظيفه كردن براي ساخت چنين فيلمي مطلبي مفصل با عنوان «قلاده‌هاي طلا، جاده‌هاي بلا» نوشته است. هرچند در حاشيه‌اي ديگر ميزان دستمزد ابوالقاسم طالبي رقمي معادل دوميليارد تومان مطرح شده است. وقتي خبر رسيد كه اين فيلم توقيف است، برخی رسانه‌ها و وبلاک‌ها از ظلم مضاعف به خود و همفكران‌شان گفتند. با اين حال وزير ارشاد با اشاره به اينكه «در اين فيلم صف مردم را از صف افرادي كه به دنبال تنش و درگيري بوده‌اند جدا كرده است»، در پاسخ به اين پرسش خبرنگار فارس كه آيا به زودي منتظر پروانه نمايش اين فيلم باشيم به گفتن عبارت «ان‌شاءالله» بسنده كرد.
نظرات بینندگان