arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۳۵۰۴
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰ : ۱۰ - ۰۴ اسفند ۱۳۹۰

ننه علي! دعاي تو قفل آسمان رابازمي کند

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
شاهد-هويت انقلاب/ نه برج ها و باروها/ نه کاخ ها/ نه کاخ نشين ها /وعاج نشين ها/ هويت انقلاب/ تويي، «ننه علي!» / تويي که يک عمر/ خويشاوند خدا بودي/ و بر خاک، خدا را سجده مي کردي/ بر خاکي/ که فرزند شهيدت/ آرميده بود/ تو سند افتخار ايراني/ قهرمان ملي ما تويي/مادري که ۱۷ سال نفس به نفس شهيدش داد/ مهم نيست/ خيلي ها تو را نشناسند/ و تصوير معصومانه ات/ روي جلد نشريات نرود / و کسي نشان قهرماني/ بر گردنت نيندازد/ مهم اين است که تو/ اگرچه بي نام/ و بي نشان/ اما مثل يک پهلوان/ زندگي کردي/ قطعه ۲۴ بهشت زهرا / همه بهشت زهرا / و همه شهدا شاهدند/ که تو بر صراط مستقيم عشق/ تا آخرين نفس/ استوار ماندي/ خيلي ها تو را تنها مي پنداشتند/ اما تو را/ جانشين فرزند شهيد/ حضرت خداوند بود/ و مگر کسي که خدا دارد/ تنها مي ماند؟/ ننه علي!/ تو تنها نبودي/ تنها کسي است که خدا را فراموش کرده است/ تو سعادتمند بودي/ و بهشت نشين/ در اين دنيا/ و در آن دنيا نيز/ ان شاءا.../ علي شهيد/ دروازه بهشت را/ به رويت خواهد گشود/ تنها و بيچاره کساني هستند/ که راه را گم مي کنند/ و از بهشت دور مي شوند/ ننه علي!/ مادر مهربان/ براي همه ما دعا کن/ دست هاي خسته تو/ قفل هاي آسمان را/ باز مي کند/ پس حالا که/ در کنار علي نشسته اي بيشتر دعا کن/ براي ما/ دعا کن/ وقتي چشم در چشم عکس شهدا مي شويم/ عکس مسير آنان نرويم/ براي ما دعا کن/ «ننه علي»/ دعاي تو گناهان ما را هم مي شويد...
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۰/۱۲/۰۴
0
1
در آخرت وقتی چشم تو چشم این شهیدان شدیم ، چه پاسخی خواهیم داد ؟؟؟
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۴۹ - ۱۳۹۰/۱۲/۰۴
0
0
ندانمت که چو این ماجرا تمام کنی
ازین سرای کهن راهی کجام کنی
درین جهان غریبم از آن رها کردی
که با هزار غم و درد آشنام کنی
بسم نوای خوش آموختی و آخر عمر
صلاح کار چه دیدی که بی نوام کنی
چنین عبث نگهم داشتی به عمر دراز
که از ملازمت همرهان جدام کنی
تو خود هر آینه جز اشک و خون نخواهی دید
گرت هواست که جام جهان نمام کنی
مرا که گنج دو عالم بهای مویی نیست
به یک پشیز نیرزم اگر بهام کنی
زمانه کرد و نشد، دست جور رنجه مکن
به صد جفا نتوانی که بی وفام کنی
هزار نقش نوم در ضمیر می‌آمد
تو خواستی که چو سایه غزل سرام کنی
لب تو نقطه‌ی پایان ماجرای من است
بیا که این غزل کهنه را تمام کنی
نظرات بینندگان