پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : عصرايران - شهر مقدس قم كه از آنجا خطيبان و واعظان به سراسر ايران ميروند تا به مسلمانان، اخلاق نبوي(ص) بياموزند، اين روزها به مركزي براي بياخلاقيهاي انتخاباتي تبديل شده است. اين لگدمال سازي اخلاق، اگر در تهران و شيراز و تبريز و رشت و... عملي ناپسند باشد، در شهري كه قرار است اسوه اخلاقي ايرانيان واي بسا شيعيان سراسر جهان باشد، گناه كبيره و به قول علما "ذنب لايغفر" است.
ماجرا خيلي ساده است؛ قرار است جمعه آينده، انتخابات مجلس شوراي اسلامي در سراسر كشور برگزار شود و از جمله در قم.
مشكل اما اينجاست كه حوزه انتخابيه قم به اندازه تمام كانديداها، نماينده ندارد و بنابراين چارهاي جز رقابت نيست، اما وقتي رقيب انتخاباتي رئيس مجلسي باشد كه به درخواست مراجع تقليد از قم كانديدا شده، يا بايد برگ بَرندهاي بُرندهتر از آوازه رئيس مجلس به ميان آورد، يا اخلاق مدارانه به نتيجه انتخابات گردن نهاد و يا راه سوم را برگزيد: بر هم زدن قواعد بازي ولو به بهاي دست يازيدن به كارهايي كه معلم بزرگ اخلاق، آيتالله شهيد دستغيب درباره آنها كتاب "گناهان كبيره" را نوشته است: تهمت، افترا، دروغ.
فكر ميكنيد اين تهمتها و دروغها را چه كساني سرهم و با كدام بودجه در تيراژهاي بالا منتشر ميكنند؟
- سازمان جاسوسي آمريكا، سيا؟... نه!
- اينتليجنت سرويس بريتانياي كبير؟... نه!
- لابد موساد، از اين صهيونيستهاي آدمكش هر چه بگويي بر ميآيد... نه، كار موساد هم نيست!
- كار سازمان منافقين است و احتمالاً از مقرشان در اردوگاه اشرف اين دروغها و تهمتها را ميسازند.... باز هم نه!
- حكماً كار سعوديهاي وهابي از خدا بيخبر است.... اين هم نه!
- طالبان؟... نه!
تلخ است اما واقعيت دارد ؛ اين بياخلاقيهاي آميخته با گناهان كبيره، نه توسط نامسلمانان و كفار و منافقين تابلودار كه توسط كساني صورت ميگيرد كه بيش از همه داعيه اخلاق دارند و اسلام اسلام شان گوش فلك را كر كرده است.
اين واقعاً جاي شگفتي و شرم دارد كه مسلماني، مقيد به نماز اول وقت و روزه مستحبي پنجشنبهها و ذكر ايام هفته و اول پاي راست را در مسجد گذاردن و... باشد و هرگاه از خيابان كنار حرم معصومه آلالله (عليها سلام) ميگذرد، دست ارادت به سينه بگذارد و "صليالله عليك" بگويد ولي در همان حال، به راحتي آب خوردن، پشت سر يك "انسان" دروغ سازي كند و كاخ ثوابهايش را به صاعقه تهمت بسوزاند! كه چه بشود؟ كه فلاني رأي بياورد و به مجلس برود و فلاني رأي نياورد! مصداق بارزي از فروختن آخرت خود براي دنياي ديگران ؛ خسراني بزرگتر از اين يافت ميشود؟!
ماجرا وقتي تلختر ميشود كه بدانيم پياده نظامهاي موج تخريب و تهمت، بازيچههايي بيش نيستند. جواناني ساده دل و بيريا، با روحيه پاك معنوي كه توسط "ظاهرالصلاحهاي متدين نماي سياسي" فريفته ميشوند و احساسات ديني شان به بازي گرفته ميشود و بيآن كه بدانند آنچه به ايشان ديكته شده، دروغهاي هدفداري بيش نيست، مركب سياسيون ميشوند و بلندگوي آنها در هر كوي و برزن.
ايناناي بسا، قربه اليالله نيز تخريب كنند و به گمان راست، دروغهاي شاخدار بگويند و به ظن حق، پيروي باطل كنند و به خيال صراحت عدالت طلبانه، تهمت بزنند و شب هنگام، وقتي سر بر بالين ميگذارند، لبخند رضايت هم بزنند كه امروز چقدر ثواب كرده ايم، تقبل الله!
نتيجه غلبه احساسات بر عقل و تبعيت محض از مرشدان بيتقوا نيز جز تعطيل "پرسشگري از خود" نيست كما اين كه هيچ كدام از اينها با خود نگفتهاند مني كه هر كجا مينشينم و بر ميخيزم ميگويم كه فلاني فلان هكتار زمين دارد، آيا واقعاً دليل خداپسندي دارم كه اگر سر پل "صراط" راهم را سد كردند كه بيا و ثابت كن، بتوانم ثابت كنم و دوزخي نشوم؟ اين كه فلاني گفته است هم كه دليل حق پسندي نخواهد بود.
اما شرم آورتر از رويكرد اين "سياهي لشكران سياست" كه روزي اين سويياند و روزي آن طرفي، بايد تأسف خورد به اتاق فكرهايي كه به جاي انديشه در تعالي اخلاقي جامعه، خود به موتور محركه بياخلاقيها تبديل شدهاند و ذكر شب شان ساختن دروغ است و همت روزشان اشاعه آن. باكي هم ندارند دروغ هايشان را با پول بيت المال چاپ كنند، سي دي بزنند يا در سايتها نشر دهند. اينان عميقاً بر اين باورند كه هدف وسيله را دنبال ميكند و چه هدفي متعاليتر از وصال معشوقه كرسيهاي مجلس، آن هم نه براي يك روز و دو هفته و سه ماه، بلكه براي چهار سال و اگر توفيق(!)ي هم باشد،بيشتر و حتي مادام العمر!
مأموريت آنها اين است: بكوشيد لاريجاني رأي نياورد و اگر هم رأي آورد، رأي اول نشود. ما براي ستاندن رياست مجلس از دست او و دادن آن كرسي شيرين لقا به خودي هايمان به رأي پايين او نياز مبرم داريم؛اجرتان با خودمان!
واقعاً وقتي در شهر فقاهت و اخلاق، برغم نارضايتي علماي راستين شيعه، چنين ميشود و زماني كه عليه رئيس يك قوه چنان ميكنند، خدا به داد انسانهاي شريف گمنامي برسد كه در گوشه گوشه كشور مغضوب جريانهاي قدرت شدهاند و صدايشان به جايي نميرسد و تنها اميدشان به اين است كه "آه" شان دامن "ظاهرسازان بيتقوا" را بگيرد و خداوند بر عذاب قبرشان بيفزايد.