arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۰۴۶
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار: ۲۶ : ۱۶ - ۱۰ اسفند ۱۳۹۰

یادداشت محمود دولت آبادی درباره موفقیت فیلم اصغر فرهادی

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

محمود دولت آبادی نویسنده مشهور یادداشتی درروزنامه شرق درباره موفقیت فیلم اصغر فرهادی دراسکار منتشر کرده است.

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:


و سرانجام و در اکنون شوق اندیشنده بیشتری آرزو می‌کنم برای اصغر فرهادی و خوب است امیدوار باشم و باشیم که او همچنان بتواند به سنجیدگی در خود بنگرد با وقوف به اینکه اثر او میانگین درستی است از ضدین سینمای متفاوت و سینمای عام، میانجای و میانه‌گزینی در امور، پندی است هم باقی مانده از آموزگار حکیم ما ابوالقاسم فردوسی که رعایت آن البته آسان نخواهد بود همیشه.

اما نکته؛ نکاتی خاص درباره فیلم آقای فرهادی، آدمیان و فضای تنگ و نفس‌گیر آن به اختصار.

در این باره و احوال فیلم مایلم گواهی بدهم که ما مردم تا 30 سال پیش و سپس تا پایان جنگ تحمیلی و دفاعی ایرانیان چهره و جلوه‌ای چنین زشت و ناپسندیده و نکبت‌زده که تصویر می‌شویم، نبودیم اما چنین شدیم. پس چنین که فرهادی روایت کرده است آن تنگناهای خفقانی در ناممکن بودگی حداقل تفاهم میان اشخاص و آن عصبیت‌های نابهنجار، فرآیند همین دوره از زندگی گسسته و گره در گره‌شده تحمیلی ماست و بجاست که هنر و زحمت فرهادی و بازیگرانش در نفی و نخواستن این زبونی و درماندگی و جزمیت درک بشود و نه تصدیق و تایید آن.

یعنی که یک مردم و یک جامعه انسانی فاقد بنیان‌های اجتماعی روشن‌بین و لاجرم پذیرنده با خوی و خصلت‌های رعیتی، در روندی تحمیلی می‌تواند تبدیل شود به تجلی همان چه از زشتی و کهنگی که در تاریخ‌های مکرر خود داشته بوده است. اما... فقط همین؟ پس زیبایی و متانت و سرخوشی و خردورزی ما کجاست و کجا گم مانده است؟ دیدیم و دنیا هم تماشا کرد برنایی و برازندگی و آرزومندی نهفته مانده این سرزمین را در خیابان‌های پرآفتاب تهران به یک «ن» به روزی اگرچه مستعجل، جلوه پنهان مانده شده یک حقیقت بود.

به این ترتیب اگر در کار و آثار هنرمند ایرانی به کابوس دچار می‌شویم، آن خود یعنی آرزوی بیداری.

اگر به روایتی زشت و پتیاره چشم و گوش می‌سپاریم، آن یعنی آرزوی پالایش و زیبایی و برازندگی و اگر به روایت اختناق در بن‌بست‌های ناچاری نفسگیر دل می‌سپاریم -کاری که فرهادی به یاری همکارانش با زحمت و موفقیت انجام داده است- آن یعنی آرزومندی تفاهم، قانون‌مداری و آزادی.

محمود دولت آبادی

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۳۸ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۰
8
162
خدا را شکر که هنوز جامعه‌ی ادبی ما بزرگمردان اسطوره ای همچون دولت آبادی را در میان خود دارد.
ناشناس
|
UNITED STATES
|
۱۹:۵۲ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۰
119
22
آقای دولت آبادی عزیز به عنوان هنرمند باید بدانند که وظیفه هنرمند نشان دادن واقعیت است و نه نشان دادن زیبایی ها از میان زشتی ها... خود ایشان اعتراف می کنند که ما شده ایم "این"... پس دروغ خواهد بوداگر وقتی می خواهیم برهه ای از زندگی مان را نمایش دهیم به گونه ای باژگونه خود را نمایان کنیم و تصنعی نوای بلبل و عطر کل در تصویرمان نشان دهیم...
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۵۹ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۰
14
79
ممنون از این متن جالب وعمیق اقای دولت ابادی(خیابانهای {پرافتاب...)
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۰۳ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۲
0
10
من که نفهمیدم اینا یعنی چه؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۵۰ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
2
2
یادمان باشد هنر باید یک جنبه سرگرم کنندگی هم داشته باشد و به یکباره هنرمندان ما نباید کار فلاسفه و جامعه شناسان و روانشناسان یا کار راویان واقعیت در سطح خیابان و خانه را داشته باشند مثل خبرنگاران ؛ بلکه یک کار کرد مهم هنر سرگرم کردن مردم و در عین حال کمی متنبه کردن آنان است / من این فیلم را نخواهم دید چون توان تحمل فشار روحی و عاطفی غیر معقول را ندارم بیشتر ترجیح میدهم یک فیلم مستند در باره جفرافیا و مردم یک سرزمین ناشناخته را ببینم چرا که تراژدی و غم و اندوه کار روزانه ماست و نیازی به ایجاد هیجان و اندوه کاذب ندارم / احتمالا جهان برخوردار در غرب به اینگونه فشار ها و هیجانات اضافی نیاز دارد /
نظرات بینندگان