arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۲۷۷
تاریخ انتشار: ۳۸ : ۱۲ - ۱۳ اسفند ۱۳۹۰

تل آویو واشنگتن را به دامن جنگ می کشد؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

دیپلماسی ایرانی: ایران ، برنامه هسته ای ، حمله بازدارنده، تهدید، تحریم و تعلیق غنی سازی . این روزها نام ایران در رسانه های غربی بارها و بارها در کنار هرکدام از این کلمات قرار می گیرد و البته که این نخستین باری نیست که غرب و امریکا دست در دست اسرائیل بر طبل جنگ می کوبند و یا تظاهر به کوبیدن بر آن می کنند. استفان والت ستون نویس مشهور فارین پالیسی در یادداشتی کوتاه به جدال میان موافقان و مخالفان حمله نظامی به ایران اشاره کرده و می نویسد: تجربه ثابت کرده است که عزم دولتمردان برای حمله به کشوری زمانی که تمام تلاش خود را برای مقدمه چینی ظاهری و مقبول نشان دادن جنگ به کار می برند، چقدر سست است. نمونه این ضعف در توجیه را هم می توان در مقاله ای یافت که به قلم ژنرال آموس یادلین رئیس سابق اطلاعات ارتش اسرئیل ، در نیویورک تایمز به چاپ رسید. وی در این نوشتار به آخرین فرصت رژیم صهیونیستی برای حمله به ایران سخن می گوید.

این ژنرال تاکید می کند که در شرایطی که ایران برنامه هسته ای خود را متوقف نکند، باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا باید تصمیم سخت زندگی خود را گرفته و به تاسیسات هسته ای ایران نوعی حمله بازدارنده کند. بسیاری از تحلیل گران مسائل ایران و خاورمیانه تاکید دارند که حمله بازدارنده به تاسیسات هسته ای ایران نمی تواند مهر پایانی بر فعالیت های هسته ای این کشور باشد و بی شک پس از این حمله ایرانی ها در پیشبرد برنامه هسته ای خود راسخ تر از پیش خواهند بود. با اینهمه این ژنرال اسرائیلی در این قسمت از بحث خود با کمبود استدلال روبه رو شده و در این خصوص می نویسد: پس از آنکه به تاسیسات هسته ای سوریه و عراق حمله کردیم هیچ کدام از این دو کشور برنامه اتمی خود را پس از آن کامل از سر نگرفتند.

این استدلال در مرحله اول بسیار معقول و موجه به نظر می رسد اما از منظر تحلیل بسیار نادرست است. از بعد تکنیکی این ادعا حقیقت دارد که نه عراقی ها و نه سوری ها برنامه هسته ای خود را پس از حمله از سر نگرفتند. اما یک سوال در این میان باقی ست که نباید بی پاسخ و ساده از کنار آن گذشت. تاسیسات هسته ای عراق در سال 1981 هدف حمله قرار گرفت و این نسخه 26 سال بعد برای سوریه در سال 2007 بسته شد. چگونه می توان این خلا تاریخی را توجیه کرد؟ در فاصله این سالها چه اتفاقی رخ داد؟ بر اساس یافته های بازرسان آزانس تخریب نیروگاه هسته ای عراق ، صدام حسین را متقاعد کرد که این کشور به نیروی دفاعی بیش از توان آن روزش نیاز دارد و در نتیجه رژیم بعث وقت برنامه هسته ای مخفیانه خود را سرعت و همت بیشتری بخشید. عزم صدام حسین تا بدانجا جدی بود که در سال 1991 زمانی که بازرسان سازمان ملل پس از جنگ خلیج به عراق سفر کردند از میزان پیشرفت برنامه هسته ای این کشور در این سالها متعجب شدند. صدام به تولید بمب هسته ای بسیار نزدیک شده بود. اگر صدام حسین در همان زمان ذکاوت بیشتری به خرج داده و چند سال دیگر هم دندان بر جگر می گذاشت از خط قرمز هسته ای شدن عبور کرده بود. بنابراین شواهد تاریخی همه و همه مخالف ادعای این ژنرال اسرائیلی است .
 
در خصوص ایران نیز اوضاع بر همین منوال خواهد بود. اگر تاسیسات هسته ای ایران هدف حمله احمقانه امریکا و اسرائیل قرار گیرد در مسیر دستیابی به تسلیحات هسته ای در راستای دفاع از خود برخواهد امد. سرویس های اطلاعاتی امریکا و اسرائیل به این قطعیت رسیده اند که ایران در حال حاضر تصمیم خاصی برای نیل به تسلیحات هسته ای اتخاذ نکرده است اما حمله می تواند جرقه ای برای اخذ این تصمیم باشد .

جای اندک تعجبی ندارد که اسرائیلی ها امریکا را برای سر دادن شعار حمله و حمله به ایران تحت فشار قرار دهند و باز هم جای اندک تعجبی ندارد که تحلیل گران یا مقام های این رژیم حتی دست به تحریف تاریخ بزنند تا این اقدام نظامی را توجیه کنند. جورج بوش جمهوری خواه که پیش از اوباما بر مسند ریاست جمهوری در امریکا تکیه زده بود نیز دقیقا همین رویکرد را اتخاذ کرد و با همین استدلال ما را روانه جنگ در عراق کرد. شاید بهترین راه برای منصرف کردن اسرائیلی ها این باشد که باراک اوباما هنگام میزبانی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی سخنان وزیر جنگ این رژیم ایهود باراک را به او یادآوری کند که تاکید کرده بود ایران در حال حاضر تهدیدی بالقوه برای امنیت اسرائیل نیست. رئیس سابق موساد میر داگان هم بارها و بارها حمله به ایران را احمقانه ترین طرحی خوانده که تا به حال شنیده بود.

منبع: فارین پالیسی
نظرات بینندگان