arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۳۶۹
تاریخ انتشار: ۲۹ : ۱۱ - ۱۴ اسفند ۱۳۹۰

پوتین برای ایران بهتر است یا دیگران؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سایت شفاف نوشت : اگر چه از دو هفته قبل رای گیری انتخابات ریاست جمهوری فدراسیون روسیه به دلیل وسعت جغرافیایی این کشور و همچنین صعب العبور بودن دست کم 37 منطقه که 150 هزار نفر را شامل می شود، آغاز شده است، اما روز یکشنبه کلید انتخابات رسما در روسیه زده می شود.


 انتخابات ریاست جمهوری روسیه در این دوره از حساسیت های قابل توجهی برخوردار است که مهمترین دلایل آن به تحولات بین المللی بویژه در حوزه خاورمیانه، تمایلات آمریکا به همراه متحدانش برای جلوگیری از افزایش قدرت روسیه که چین را در کنار خود دارد و همچنین روحیه اقتدارگرایانه ولادیمیر پوتین باز می گردد.


 پیش از این، نظرسنجی های متعدد روسی و غربی نشان داده اند که پوتین هنوز از اقبال بیشتری برای پیروزی در انتخابات روز یکشنبه برخوردار است. علت عمده آن نیز به فرهنگ سیاسی اقتدارگرایانه مردم روسیه باز می گردد. روس ها طی چند قرن گذشته همواره از قطب ها و قدرت های بزرگ جهانی بوده اند.


 اما تحولات اواخر دهه 1980 که منجر به فروپاشی شوروی سابق در سال 1991 شد، روس ها را برای مدتی از متن و مرکز قدرت نظام بین الملل به حاشیه راند. مسئله ای که تنها حدود یک دهه طول کشید و با بازگشت ولادیمیر پوتین رویکرد اقتدارگرایانه روسی بار دیگر به خویشتن بازگشت. پوتین با ورود به کاخ کرملین در سال 1999 اولین هشدارهای بازگشت به قدرت را به آمریکا و متحدانش داد اما این روند در سال 2008 با وقفه ای چهار ساله مواجه شد.

 زیرا قانون اساسی روسیه این اجازه را به پوتین نداد که برای بار سوم کرسی ریاست جمهوری را در اختیار بگیرد. بنابراین تنها به مدت چهار سال آن را به دمیتری مدودف، رئیس دفتر اسبق و نخستوزیر بعدی خود اجاره داد تا این صندلی را برایش حفظ کند. تحولات پیش آمده طی این چهار سال آمریکا را امیدوار کرد تا با سیاست ها و طراحی سنارویوهای حساب شده موانعی بر سر راه بازگشت پوتین قرار دهد که البته در این کار موفق نشده است.


به هر جهت پوتین برای بازگشت به کاخ کرملین مجبور است رقبای خود را پشت بگذارد. رقبایی که جریانات و تفکراتی از کمونیسم روسی تا لیبرال دموکراسی را به همراه دارند. گنادی زوگانف که به عنوان میراث دار و رهبر حزب کمونیسم در دوره پساکمونیسم روسیه شناخته می شود یکی از رقبای پوتین به شمار می آید.


 او که هنوز به طبل استالینسیم می کوبد تا کنون سه بار در انتخابات ریاست جمهوری روسیه شرکت کرده و شکست خورده است. علت شکست این جریان را می توان در ناتوانی اندیشه کمونیسم در حفظ و تداوم اقتدار روسیه در نظام بین الملل جستجو کرد که آخرین تجربیاتش را به دست میخاییل گورباچف سپرد و نتیجه اش را نیز در سقوط دید. بنابراین اقبال مردمی برای بازگشت به کمونیسم روسی بسیار اندک است.


به این دلیل که شهروندان روسی در چنین شرایطی اقتدارگرایی پیشرو را به دیکتاتوری متصلب ترجیح می دهند. بخصوص که هر دو روش را تجربه کرده اند. جریان لیبرال دمکراسی به رهبری ولادیمیر ژرنوفسکی دیگر رقیب ولادیمیر پوتین محسوب می شود. ژرنوفسکی در حالی بنیانگذار حزب لیبرال دموکراسی در روسیه شناخته می شود که شعارهای تند ناسیونالیستی و انتقادهای شدید ضد غربی را چاشنی کارش کرده است که به وضوح نشانگر پارادوکس فکری آن است.


 در کنار این تناقض فکری و روشی باید به این نکته نیز اشاره کرد که روس ها بیش از آنکه به دنبال اندیشه های «لیبرال - ناسیونال» باشند از تفکرات «اقتدارگرا – ملی گرا» با چاشنی «اوراسیا – شرق گرا» حمایت می کنند که در شخص پوتین وجود دارد. سرگئی میرونوف به عنوان مرد اصلاحات روسیه دیگر رقیب پوتین است که خود از حامیان وی بوده و حتی در انتخابات سال 2004 با اینکه یکی از نامزدهای انتخاباتی به شمار می رفت به پوتین رای داد.


اما دیگر رقیب پوتین میخاییل پروخرونف نام دارد. مرد ثروتمندی که به دنبال جلب آراء جوانان است اما این مسئله را فراموش کرده است که فرهنگ سیاسی روس ها هنوز از ثرتمندان تک ساحتی و روح سرمایه داری تصویر خوشایندی ندارند.

نگاهی به رقبای انتخاباتی ولادیمیر پوتین به همراه تاییدیه نظرسنجی ها نشانگر آن است که پوتین با بستن بندهای امنیتی کشور وارد کاخ کرملین می شود تا جریان نوسازی روسیه را پی بگیرد و این بار بیش از گذشته به اقداماتی مقابله جویانه با آمریکا و غرب دست بزند. با ورود پوتین به کاخ کرمیلن دو حوزه داخلی و خارجی دستخوش تحولات زیادی خواهد شد.


وی در حوزه داخلی به شدت به دنبال بازسازی اقتصادی و نوسازی نظامی است تا در این زمینه از غرب عقب نماند. با توجه به اینکه آمریکا به شدت به دنبال تجزیه فدارسیون روسیه همچون شوروی سابق است می توان انتظار داشت که محیط داخلی روسیه به لحاظ امنیتی نیز با تغییراتی روبرو شود.


 اما مهمترین تحولات روسیه دوران پوتین در دوره جدید را باید در نظام بین الملل مشاهده کرد. بخصوص با توجه به تظاهرات ضد دولتی در روسیه که بعد از انتخابات پارلمانی دو ماه پیش به وجود آمد و آمریکا نیز از آن حمایت کرد، نگاه ضد آمریکایی پوتین بیش از گذشته رادیکالزه شد.

بحث گسترش ناتو به شرق، انتقال و کوچ امنیتی آمریکا به شرق و جنوب شرق آسیا که بخش های وسیعی از اوراسیا را نشانه رفته، بحث استقرار سامانه دفاع موشکی ناتو و آمریکا در غرب روسیه و تحولات خاورمیانه مهمترین تمرکز اختلاف های سیاسی روسیه جدید با غرب در عرصه بین المللی خواهد بود. مسکو پس از اینکه در تحولات خاورمیانه بویژه در کشور لیبی از غرب پشت پا خورد، سعی کرده که برای حفظ متحدانش بیش از این مماشات نکند که حمایت از سوریه تنها یکی از این نمونه ها است.

روسیه طی یک سال تحولات خاورمیانه به این نتیجه رسیده است که در برابر غرب هر جا که یک گام به عقب بگذارد، به همان اندازه فضا را برای تصرف مناطق استراتژیک غرب باز کرده است. این رویکرد باعث شده که مسکو نسبت به ایران نیز حساس شده و بیش از گذشته در برابر غرب بایستد. حمایت روز جمعه پوتین از ایران که گفته از همه ابزارهای ممکن برای جلوگیری از اقدام نظامی علیه ایران استفاده می کند، از جمله آنها است.

روسیه در عصر جدید چنین تقابل هایی را در مناطق شرق و جنوب آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین نیز ادامه خواهد داد. به این دلیل که متوجه شده برای حفظ، کسب و افزایش قدرتش در حوزه بین الملل نباید در برابر غرب کوتاه بیاید. از این رو آینده نظام بین الملل با توجه به حضور پوتین در کاخ کرملین بیشتر به سمت امنیتی و تقابلی شدن بین آمریکا و روسیه پیش خواهد رفت که حضور چین در کنار روسیه می تواند کفه ترازو را به سمت شرق سنگین کند.                

نظرات بینندگان