arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۵۳۰۹
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۰۱ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۰

مصاحبه خواندنی با فریدون زندی: کی روش احساس خوبی به من داد

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

هافبک تیم استقلال گفت: «کی‌روش به من یک احساس خوب داد و آن هم اینکه همیشه خوب بازی کن.»

به گزارش انتخاب به نقل از  فارس، فریدون زندی پس از یک سال حضور در استیل آذین در ابتدای این فصل به استقلال پیوست. این بازیکن در ابتدای حضورش در جمع آبی‌پوشان با آسیب دیدگی مواجه شد اما خیلی زود به یکی از مهره‌های کلیدی پرویز مظلومی در میانه‌ میدان تبدیل و حتی به تیم ملی دعوت شد. البته زندی به دلیل مصدومیت در اردوی تیم ملی حضور پیدا نکرد و با هماهنگی سرمربی تیم ملی همه چیز را به آینده واگذار کرد.


زندی در گفت‌وگوی تفصیلی در خصوص مسائل مختلف صحبت کرد.
 

* از ابتدای فصل و زمانی که تصمیم گرفتی در استقلال بازی کنی، شروع کنیم...
- سال گذشته سختی‌های زیادی در استیل‌ آذین کشیدم و وقتی فصل تمام شد، تصمیم گرفتم به جایی بروم که بتوانم قهرمانی به دست بیاورم و بیشتر در چشم باشم. خوشبختانه با پیوستن به استقلال تصمیم خوبی گرفتم و در همین جا از کادر فنی و مدیریت این باشگاه تشکر می‌کنم چرا که در کنار آنها خیلی راحت هستم.
 

* در آن برهه پیش‌بینی می‌شد که به عنوان بازیکن ذخیره از تو استفاده کنند آیا این تصمیم ریسک نبود؟
- خودم می‌دانم کیفیتم چیست و عملکردم چگونه است. مشکل من سال گذشته بود که البته همه تیم مشکل داشتند و بازی‌ها پخش مستقیم نمی‌شد. وقتی نتیجه نمی‌گرفتیم همه چیز رو به نزول می‌رفت ولی من مطمئن بودم که اگر بدنم به فرم ایده‌آل برسد، می‌توانم به هر تیمی کمک کنم. درست است که در همان ابتدا بدشانسی آوردم اما می‌دانستم عملکردم دست خودم است.
 

* به خاطر همین بود که تمرین کردی و مصدوم شدی و پس از مصدومیت به دنبال فرصت بودی؟
- این قاعده فوتبال است. اگر مصدوم باشی همیشه عقب می‌افتی. در ابتدای فصل با آسیب‌دیدگی روبرو شدم. در همان زمان تیم ما خوب نتیجه گرفت و کارم برای حضور در ترکیب سخت شد. در فوتبال باید از فرصتی که نصیبت می‌شود استفاده کنی. نکته مهم دیگر در فوتبال این است که یک بدنساز خوب در کنار شما باشد. من در ابتدای فصل دیر به جمع استقلالی‌ها اضافه شدم و خوب بدنسازی نکردم. البته هنوز هم با وجود این شرایط می‌دانم که می‌توانم بهتر از این‌ها باشم.
 

* حالا که صحبت از مصدومیت شد، می‌خواهیم بدانیم چرا استقلال اینقدر مصدوم می‌دهد.
- واقعا جواب شما را نمی‌دانم. شاید به خاطر اینکه زمین تمرین سفت است و به بازیکنان فشار می‌آید. البته این حدس من است ولی مطمئن هستم این آسیب دیدگی‌ها یک نوع بدشانسی هم محسوب می‌شود.
 

* کیانوش رحمتی هم دچار آسیب دیدگی شد و فعلا دور از میادین است...
- واقعا از این موضوع متاسف شدم. او یک بازیکن با اخلاق و با شخصیت است. نزدیک به 4 ماه است که 4 روز به 4 روز بازی می‌کنیم و این اصلا برای فوتبال ایران خوب نیست. وقتی ما امکانات نداریم معلوم است که نمی‌توانیم بازدهی حرفه‌ای داشته باشیم.
 

* هنکه هم معتقد بود زمین‌های فوتبال مانع پیشرفت این رشته در ایران می‌شود.
- من به این موضوع قبل از هنکه اشاره کرده بودم. با این شرایط آوردن مربی بزرگ به درد نمی‌خورد و حتی ممکن است این زمین‌ها باعث پسرفت تیم ملی هم بشود. بهتر است ابتدا امکانات تجهیز شود و بعد از آن به فکر کارهای بزرگ بود. 10 ماه است که در لیگ بازی می‌کنیم اما معلوم نیست که چه پیشرفتی داریم. شاید باور نکنید اما بعضی مواقع حوصله فوتبال بازی کردن نداریم از بس که این زمین‌ها خراب است. فقط باید زیر توپ بزنیم و این مسئله در فوتبال یک انرژی منفی است.
 

* هنگامی که به استقلال آمدی چه کسی بیشتر از سایرین به تو کمک کرد؟
- من همه را می‌شناختم و با خیلی از این بازیکنان در تیم ملی همبازی و هم اردو بودم. حتی سرمربی تیم را هم می‌شناختم. بعد از مصدومیتم شرایط سخت بود ولی رفته رفته با بچه‌ها اخت شدم و حالا هم در کنارشان زندگی راحتی دارم.
 

* با چه کسی از همه صمیمی‌تر هستی؟
- من با همه خوب هستم و دوست دارم به همه احترام بگذارم. دوست ندارم اسمی بیاورم که باعث ناراحتی کسی شود.
 

* نقش هنکه در تمرینات و موفقیت‌های استقلال چقدر است؟
- مطمئن باشید او نقش پررنگی دارد و به ما خیلی کمک می‌کند. هنکه آنقدر در آلمان جام آورده که نمی‌توانیم آنها را بشماریم. در تمرینات هم خوب کار می‌کند و با سرمربی تیم تعامل خوبی دارد.
 

* فکر می‌کنی رفتن مجیدی و کرار چقدر در روند حرکتی استقلال تاثیر داشت؟
- همه می‌دانند فرهاد مجیدی بازیکن بزرگی است و وقتی در نیم فصل اول در تیم ما بود، کیفیت‌مان تفاوت داشت اما باید به تصمیم او احترام گذاشت. او می‌توانست کمک کند ولی نشد. در مورد کرار نمی‌خواهم زیاد حرف بزنم. او بازیکن خوبی بود اما در این باشگاه نتوانست قابلیت‌هایش را نشان دهد.
 

* عده‌ای می‌گویند رفتن کرار و مجیدی باعث شد جا برای نفراتی چون تو باز شود؟
- اصلا این مسئله را قبول ندارم. آنها هم پست من نیستند. مجیدی فوروارد نوک بود و کرار هافبک دفاعی. پست من با این دو نفر کاملا متفاوت است.
 

* این اواخر آنقدر خوب کار کرده‌ای که کی‌روش تو را به تیم ملی دعوت کرد...
- واقعا هیچ فکری در مورد تیم ملی نکرده بودم و فقط می‌خواستم نشان بدهم همان فریدون زندی هستم که همه دوست دارند. البته با کی‌روش هماهنگ کردم در این اردو حضور نداشته باشم ولی او به من یک احساس خوب داد که همیشه خوب بازی کن. اگر بخواهم می‌توانم به تیم ملی برسم اما مهمترین چیز برای من رسیدن به دوران اوج است.
 

* در ذهن خود ترسیم کرده‌ای که در جام جهانی با تیم ملی باشی؟
- ایران 70 میلیون جمعیت دارد که همه عاشق فوتبال هستند. اصلا نباید فکر کنیم که به جام جهانی نمی‌رویم. ما باید کاری کنیم که پیشرفت داشته باشیم. همه در حال پیشرفت هستند و برای همین است که بعضی مواقع می‌گویید امارات و قطر امکانات بیشتری دارد. من هم همه تلاشم این است که در تیم ملی باشم و برای کشورم در جام جهانی بازی کنم.
 

* قبل از آمدن دژاگه آیا شناختی از او داشتی و یا او با تو مشورت کرد؟
- ما از قبل با هم آشنا نبودیم و من زیاد بازی‌های او را ندیدم اما با هر کسی که صحبت می‌کردم می‌گفت او بازیکن خوبی است. اشکان جوان‌تر از من است و می‌تواند به تیم ملی کمک کند.
 

* هنگامی که می‌خواستی به ایران بیایی، فکر نکردی که ممکن است پیشرفت نکنی؟
- نه، من دوست داشتم برای ایران بازی کنم. تمام فامیل‌هایم در ایران هستند و درست است که در آلمان به دنیا آمدم اما به این خاطر که خون ایرانی در رگ‌هایم بود اینجا را انتخاب کردم و اصلا به فکر پسرفت یا پیشرفت نبودم.
 

* پدرت چقدر در حضور تو در ایران تاثیر داشت؟
- آنها من را آزاد گذاشته بودند و در چشمانش می‌دیدم دوست داشت در ایران بازی کنم.
 

* اگر قرار باشد با دژاگه صحبت کنی، به او چه توصیه‌ای می‌کنی؟
- او خودش بالغ است و همه چیز را می‌داند. یکی از نکاتی که باعث پیشرفت اشکان در ایران می‌شود این است که فارسی را صد در صد بلد است. برای من خیلی سخت بود که فارسی یاد بگیرم اما فکر نمی‌کنم مشکلی برای دژاگه به وجود بیاید.
 

* در حال حاضر چند درصد فارسی یاد گرفته‌ای؟
- سخت است که بگویم چند درصد اما همه چیز را می‌فهمم. شاید هر کلمه‌ای را نتوانم بگویم اما اگر فارسی اصیل هم صحبت کنید، متوجه می‌شوم.
 

* کسی در مورد زبان فارسی به تو کمک کرد؟
- وقتی اینجا زندگی کنی، روز به روز بهتر می‌شوی و من هم این کار را کردم.
 

* اولین جمله‌ای که بعد از حضورت در ایران به خبرنگاران گفتی، این بود که "به ایران آمدم، خیلی خوش آمدم!" یادت هست؟
هر جا می‌روم این را می‌گویند. در آلمان اصطلاحی است که می‌گویند این حرف‌ها را از زیر زمین درمی‌آورند. این حرف در ذهن مردم ایران باقی مانده است. بعضی‌ وقت‌ها به خاطر آن حرف خجالت می‌کشم و بعضی وقت‌ها هم خنده‌ام می‌گیرد.
 

* ساموئل چطور است. آیا او با شرایط استقلال کنار آمده؟
- وقتی ساموئل را می‌بینم یاد روزهای اولم در ایران می‌افتم. او در استقلال راحت توپ را از دست نمی‌دهد و پاس‌های سالم می‌دهد اما متاسفانه اینگونه بازیکنان در ایران زیاد به چشم نمی‌آیند. ساموئل پسر خیلی خوبی است و هر جایی ببینم که کمک نیاز دارد، به او کمک خواهم کرد.
 

* فردا فینال جام حذفی برگزار می‌شود، بازی با شاهین بوشهر را چطور می‌بینی؟
- حرف‌های زیادی در مورد زمین زده شد و شاید اگر یک زمین بهتر را انتخاب می‌کردند، بازی زیباتری را می‌دیدیم. حالا آنها تصمیم‌شان را گرفتند و حتی اگر در دریا هم بازی کنیم باید برنده از زمین خارج شویم.
 

* از کدام شعار تماشاگران در مورد خودت خوشت می‌آید؟
- مهم نیست که برای من اسم بگذارند چون شخصیت خودم را دارم. مثلا تعجب می‌کنم که به حیدری می‌گویند فابرگاس! البته می‌خواهند نشان دهند که حیدری بازیکن خوبی است اما من که نفهمیدم چه کسی هستم. یک بار مالدینی بودم و آخرش هم نفهمیدم چه شد!
 

* تفاوت تماشاگران ایرانی و آلمانی چیست؟
- فرهنگ دو تماشاگر با هم متفاوت است. ایرانی‌ها احساسی‌تر هستند و وقتی در ایران تماشاگر زیادی می‌آید سر و صدا فوق‌العاده زیاد است و احساس خوبی به آدم دست می‌دهد اما در آلمان با وجود تماشاگران زیاد، زیاد سر و صدا نمی‌کنند. شاید فقط پشت دروازه دو تیم، تماشاگران متعصب بنشینند.
 

* اگر فوتبالت تمام شود به آلمان می‌روی یا در ایران می‌مانی؟
- جوان‌تر که بودم می‌گفتم نمی‌خواهم مربی شوم ولی حالا که شرایط فوتبال و مربیان را می‌بینم صد در صد به دنبال مربی شدن می‌روم. فعلا نمی‌دانم که در ایران می‌مانم یا به آلمان می‌روم.
 

* ازدواج نکرده‌ای؟
- (می‌خندد). هنوز نه اما ان شاءالله هر چه زودتر!
 

* پس خبرهایی هست؟!
- به هر حال انسان باید روزی ازدواج کند.
 

* در آستانه نوروز هستیم، در آلمان که بودی، سفره هفت سین برپا می‌کردی؟
- همه ساله این کار را می‌کردیم اما نه مثل ایران. هفت سین درست می‌کردیم اما اینگونه نبود که عیدی بدهیم یا شیرینی به یکدیگر تعارف کنیم. بعضی مواقع جشن می‌گرفتیم و شام را در کنار فامیل صرف می‌کردیم.
 

* حتما می‌دانی که امسال باید روز اول عید با استقلال در لیگ قهرمانان آسیا به میدان بروی...
- بله خبر دارم اما فکر کنم در خانه هم بتوانم سفره هفت سین برپا کنم. باید شرایط را تا آن زمان ببینم.
 

* آشپزی‌ات چطور است؟
- من همیشه تنها بودم و برای یک نفر سخت است که آشپزی‌اش خوب باشد اما یک رستوران سراغ دارم که صاحبش آشنا است و هر زمان که بخواهم می‌توانم غذایی که دوست دارم سفارش بدهم و آنها برایم درست ‌کنند.
 

* کدام غذای ایرانی را می‌پسندی؟
- من عاشق لوبیاپلو هستم اما در کل غذای ایتالیایی را دوست دارم.
 

* بهترین اتفاق سال 90 برای فریدون زندی چه بود؟
- بدون شک پیوستن به استقلال.
 

* و بدترین؟
- مصدومیتی که ابتدای فصل به آن دچار شدم.
 

* دوست داریم به این تک کلمه‌ها جواب بدهی.
- بفرمایید.
 

* فتح‌الله‌زاده؟
- مدیر واقعا خوب و زحمتکش
 

* مظلومی؟
- زیاد مثل او ندیدم و مربیگری‌اش را قبول دارم
 

* هوادار استقلال؟
- پشتیبان همیشگی تیم
 

* ایران؟
- کشوری زیبا و قشنگ
 

* جباری؟
- بازیکن خوب اما بدشانس
 

* اشکان دژاگه؟
- بازی او را ندیدم اما آن دو گل خیلی به او کمک می‌کند
 

* پدر و مادر؟
- عاشق آنها هستم. جالب است در سرزمین پدری هستم که خودش در اینجا حضور ندارد.
 

* کفاشیان؟
- خوشحالم که دوباره انتخاب شد چون خیلی زحمت کشید.

نظرات بینندگان