arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۲
تاریخ انتشار: ۱۲ : ۱۳ - ۰۲ بهمن ۱۳۸۹

جواد خیابانی: می خواهید من و عادل را روبروی هم بگذارید

جواد خیابانی حسابی ناراحت است و در این گفت و گو هر چیزی كه چند سال در دلش مانده بود را می ریزد روی دایره.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
جواد خیابانی حسابی ناراحت است و در این گفت و گو هر چیزی كه چند سال در دلش مانده بود را می ریزد روی دایره.

«خیلی بی معرفتی ، دروغ می نویسی. اسم خودت رو گذاشتی دوست اون وقت كاری می كنی كه هركی هرچی دلش می خواد به من بگه...» این ها را خواهشا وقتی می خوانید تن صدای جواد خیابانی را در ذهن تان تداعی كنید و فكر كنید ، او است كه شروع به گلایه كرده. نه با لحن عصبانی كه خیلی آرام و گلایه هایی بین دو دوست. این گفت و گو صبح چهارشنبه گذشته و قبل از بازی ایران با امارات انجام شده ، زمانی كه جواد در اعتراض به دو خبر سایت خبرآنلاین كامنت هایی را برای مان گذاشته بود و گلایه داشت. گفت و گویی كه فكر می كنیم خواندنش برای شما هم خالی از لطف نباشد.


حالا چرا این قدر ناراحت؟
نباید ناراحت باشم؟ من كی تو اینجا به شما گفتم برو هر چی دلت می خواهد بنویس؟ عكس فینال جام جهانی را گذاشتین و زیرش نوشتنین ، عكس بچگی های جواد خیابانی. من آنجا كجا بچه بودم؟

تو كه همیشه می گویی برو هرچه دلت می خواهد بنویس! چه اینجا و چه در قطر و چه هر جای دیگر. درباره عكس هم نوشتیم عكس جوانی های خیابانی ! عكس حداقل برای 13 سال قبل است. آن موقع جوان بودی دیگر!
من همان جا 35 سالم بوده. می نوشتین جواد خیابانی در فینال جام جهانی. چرا كاری می كنید كه مردم علیه من شوند؟ این شما هستید كه در ساخته شدن ذهنیت افكار عمومی نقش دارید. به قرآن همه ما باید در یك وجب خاك بخوابیم. تو از كجا می دانی كه من نباید می آمدم به دوحه. چرا الكی مردم را تحریك می كنی؟ می خواهی حكم ماموریتم را برایت بفرستم ببینی تاریخش برای مرداد ماه است؟

این را كه دیگر تقصیر ما نیست. اینجا همه همكارانت می دانستند كه تا یك هفته قبل از اعزام ها قرار بوده فردوسی پور برود دوحه !
مگر حرف آنها وحی منزل است. دوست دارم بدانم این آدم ها چه كسی بودند كه حاضر نیستی اسم شان را بگویی . بابا من حداقل 3 ماه است كه كارهایم را برای اعزام انجام دادم و درخواست ویزا كردم.


درخواست ویزا را كه همه ما انجام دادیم. از طریق سایت كنفدراسیون . خود من هم الان ویزای بازی ها را دارم ولی نرفتم. ولی حتی یك روز قبل از رفتنت هم هاشمی و آقازمانی حاضر نبودند با قطعیت بگویند تو می روی یا عادل!
این احتمالا به دلیل سیاست هایی هست كه در شبكه سه دارند. ولی قسم می خورم بعد از جام جهانی به من گفتند از بین بازی های آسیایی و جام ملتها یكی را انتخاب كن كه من گفتم می روم جام ملتها. قرار شد مزدك برود بازی های آسیایی . اصلا اسمی از عادل نبود. اینجا اگر بخواهند كسی را بفرستند خارج باید حتما از سوی شورای برون مرزی مجوز بگیرند. یك شورای 5 نفره هستند كه همه اعزام های خارجی را تائید می كنند. این كار خودش چند ماهی زمان می برد ، آن وقت سعید اكبری شما می نویسد من باعث شدم عادل قهر كند. تازه او شهامت ندارد و با اسم مستعار مطلب می نویسد!

كاری كردید كه دختر من سه روز مدرسه نرود چون هم كلاسی هایش می گویند پدرت زیرآب عادل را زده. خداییش من این كار را نكردم. یك نگاه به كامنت های مردم بیانداز، ادعای رفاقت داری اما ببین باعث شدین چه چیزهایی برایم بنویسند. حرف های تان را می خوانند و فكر می كنند من چه آدمی هستم. بابا من هم بزرگ شدم ، رفتارم تغییر كرده. اصلا قبلا هم گفته باشم:« این قدر بنویس تا جونت در بیاد. »اما الان كه دیگر آن طوری حرف نمی زنم. اینجا من نرم افزار فارسی ساز نداشتم و مجبور شدم برای تان فینگلیش بنویسم اما ناچار بودم بنویسم. برای دخترم كه سایت شما را می خواند و خیلی هم افكارش نزدیك به شماست ناچارم بنویسم. تا او باورش شود كه من زیرآب كسی را نزدم. نشستین كه من یك سوتی بدهم تا كلی بزرگش كنید ، انگار جواد خیابانی هیولاست . مدام می خواهید مسخره ام كنید. به من بخندید اما كارتان درست نیست.

بابا تو همان خبرها كلی درباره خوش یمنی و خاطره انگیز بودن صدایت نوشتیم!
می خواهم صد سال ننویسید. مگر من بازی كویت را گزارش نكردم و باختیم؟ باخت به آلمان یا یوگوسلاوی را یادتان رفته؟ من بازی های زیادی را گزارش كردم كه آخرش را نبردیم ولی شما مدام می گویید بازی ایران و استرالیا. حتی آمارتان دقیق نیست و دارید من را متهم به بی سوادی می كنید. من را می كوبید چون در گزارشم گفتم برای تیم ملی در خانه های آن كف بزنید.

مگر مردمی كه می روند در سینما فیلم هندی ببینند وقتی قهرمان قصه یكی را می زند برایش كف نمی زنند؟ این كه تیم ملی كشورمان است. دارد می برد و مردم حسابی خوشحالند. گناه می شود اگر به مردم بگویم شادی كنید؟ خوب است مدام در گزارش هایم به زمین و زمان متلك بیاندازم؟ مدام از بدی ها بگویم و قصه ها را بیشتر كنم؟ این طوری می شوم گزارشگر محبوب؟


ولی تو عادت كردی همه گزارش هایت حماسی باشند. عین بازی ایران و استرالیا!
باز جمع بستی. كجا ایران و بلاروس را این طوری گزارش كردم؟

جواد جان كاری كردی كه حتی گزارش های ارسالی ات از دوحه با سانسور پخش می شوند. چون بچه های تیم ملی را طوری صدا می زنی كه می گویند در آن تملق وجود دارد؟
شما می خواهید از همه چیز ایراد بگیرید.بازی ایران و عربستان در تهران كه باختیم را یادت هست؟ تیم دایی را می گویم. گزارشگری كه بازی را گزارش می كرد معروف ترین گزارشگر آنهاست. او مدام روی آنتن داد می زد خدا به ما رحم كند. با چه رویی به ریاض برگردیم؟ مردم با ما چه می كنند. همین آدم در تهران وقتی گل دوم را زدند گفت ، می گفت سواران عرب و... ولی ما ایجا نمی توانیم از این واژه ها استفاده كنیم.


اما هیجان دادن تو خیلی بیش از حد است و مردم این را دوست ندارند!
چرا ما نباید ناسیونالیستی فكر كنیم؟ من برای كشورم گزارش می كنم. خودت می دانی كه خیلی به سیستم كاری افشین قطبی انتقاد دارم و این ها را به خودش هم گفتم ولی دلیل نمی شود كه بخواهم مردم را مایوس كنم. تیم دارد می برد و وقت خوشحالی است. می خواهم همه انرژی ام را بگذارم كه مثبت گزارش كنم. حالا می توانی خوشحال باشی و بگویی جواد را له كردیم و از عجزش آمد برای مان كامنت گذاشت. اصلا می خواهی همین امروز برگردم تهران. فكر می كنی فرقی می كند. چرا می خواهید شادی ملت را ضایع كنید. بابا عادل كه دارد در شبكه جام جم بازی ها را گزارش می كند. پس چرا می گویید او را محرومش كردند. می خواهید ما را روبروی هم بگذارید. چرا تو مطالب تان من را مسخره می كنید؟


شلوغش می كنی جواد. خودت یادت رفته در گزارش هایت چقدر سر به سر استاد اسدی می گذاشتی؟
اصلا آن فرق داشت. البته تو گزارش هایم نبود. چرا شاید یكبار در بازی ایران و ژاپن این كار را كرده باشم. آن هم برای گل استثنایی اش به ژاپن. تازه او استاد اسدی بود.حالا تو خاكستر دنبال چی می گردی؟


هیچی . می خواهم قبول كنی خیلی از این مشكلات تقصیر خودت است. تو كه به رئیس سازمان ورزش می گویی « پدر ورزش كشور» این می شود تملق. این را ما نمی گوییم ، حرف مردم است!
چند بار بگویم؟ بابا من یك اشتباهی كردم. برای كارم استدلال دارم. می گویم الان ضرغامی پدر صدا و سیماست و قبل از او لاریجانی بوده. پدر یعنی مسئول خانواده نه بنیانگذار. كسی كه مسئولیت اداره خانواده را دارد. وگرنه یعنی من نمی دانم علی سعیدلو و محمد علی آبادی امثال صدقیانی نیستند؟ مگر علی آبادی تختی را ساخته كه فكر كنید منظورم از پدر بنیانگذار بوده است؟ اصلا شاید حق با شما باشد. من كه عذر خواستم. به قرآن من پولم را در آن برنامه از علی آبادی نمی گرفتم كه بخواهم برای پاچه خواری این حرف را بزنم. تازه برای یك حرف تا كی باید تاوان بدهم؟

من هم می دانم كه صاحب منچستر تا ابد فرگوسن ها هستند اما حالا مالك این تیم گلیزر ها هستند. اصلا حق داری باید می گفتم مالك ولی اشتباه كردم. بگویم غلط كردم؟ برای صدمین بار این را بگویم؟ به جان نگارم نمی خواستم با گفتن آن حرف تملق گویی كرده باشم. تو را خدا این ماجرا را بی خیال شوید. حق با شماست باید می گفتم متولی اما اشتباه كردم و گفتم پدر ولی خواهشا دیگر آن حرف را برایم چماق نكنید.

اما هنوز هم در گزارش هایت پر از این حرف هاست. از واژه هایی كه اعصاب خرد می كنند. مثلا همین قضیه « مثل یك سنگربان توپ را جمع می كند» یا ماجرای میلاد ،هادی عقیلی یا خیلی چیزهای دیگری كه می گویی.
این هم شانس من است. اگر عادل از این حرف ها بزند می گویید به به چه اطلاعاتی اما اگر من بگویم :« امروز روز تولد هادی عقیلی است و امیدواریم امروز با گل این جشنش شیرین تر شود» می شود افه آمدن؟ به جان فرهاد نمی توانم دلیل بهانه گیری های تان را درك كنم.


بابا به قرآن برای یك بازیكن نمی گویند جشن میلاد یا قضیه سنگربان.
یادم نمی آید گفته باشم جشن میلاد اما اگر گفتم عذر می خواهم. درباره سنگربان هم معتقدم سنگر جایی نفوذ ناپذیر است نه مثل دروازه كه هر لحظه ممكن است باز شود برای همین وقتی مهدی توپ خوبی را گرفت گفتم مثل یك سنگربان ، مثل یك سرباز فداكار...

راستش دیگر تكراری شده كه بگوییم مطالعه نمی كنی!
شما كه من را می شناسید تو را خدا این حرف را نزنید. بابا من بازیكن های عراق را مثل كف دستم می شناسم اما اینجا كه آمدم سرما خوردم و در سه روزی كه مریض بودم ، توی هتل بیشتر از 70 صفحه پرینت از اطلاعات كره گرفتم و خواندم كه بازیكنان این تیم را بشناسم. راستش درباره مربی شان كه بعد از جام جهانی در میدان شهر محاكمه اش كردند اما دلیلی نمی بینم با این حرف ها در گزارشم جوری حریف را تحقیر كنم. این كه دیگر حقم است كه از بین اطلاعات گزینش كنم. یا مثلا می دیدم كه عراقی ها بعد از گل دوم ما دعوا می كردند اما دلیلی نداشت آنها را روایت كنم. این ها دیگر اعتقادات من است.

همسرم مدام می گوید جواد تو كه این همه می خوانی چرا این قدر از تو ایراد می گیرند. راستش باورم نمی شود كه با من همدل باشید. همین خبرورزشی بعد از بازی ایران و استرالیا هم نوشت افتضاح گزارشگر بازی در گزارش بازی. حالا كه سالها گذشته آن گزارش برای تان شده خاطره. من كه از شما 10 ، 15 سالی بزرگترم این چیزها را بهتر درك می كنم. نمی دانم واقعا چرا به من می گویید نمی خوانم.


راستش این طور به نظر می رسد این قدر غرق در تجارت شدی كه نمی توانی...
كدام تجارت؟ من كه در جنت آباد یك خانه دارم و ماشینم سمندی است كه شرایطی از ایران خودرو برداشتم چه تجارتی ارم؟ یك دفتر دارم كه همایش های ورزشی برگزار می كند. تو را خدا بیا ببین چقدر مگر درآمد دارد. پولدار آن آقایی است كه از وزارت نفت هم بیشتر پول دارد، نه یكی مثل جواد خیابانی، عادل فردوسی پور یا شما كه خبرنگار هستید.
نظرات بینندگان