پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سفر مرسی به تهران جهت تحویل ریاست جنبش عدم تعهد به ایران، بايد در همين چارچوب ارزيابي شود زيرا مصر از سه سال پيش و از زمان
اجلاس شرمالشيخ رياست جنبش غيرمتعهدها را بر عهده داشت. انتظار
غيرواقعبينانه از اين سفر به نتايج غيرواقعبينانه منجر خواهد شد.
آقاي
مرسي ايران را كشور دوست و غيرمتعهد ميداند و همزمان نسبت به برخي
سياستهاي منطقهيي آن ايراد دارد. در سخنراني آقاي مرسي اين نكات را
ميتوان به خوبي مشاهده كرد. سخنان وي در خصوص فلسطين با سياستهاي ايران
همسو بود، او هم از انقلاب در كشورهاي عربي، حتي از انقلاب بحرين دفاع كرد.
نقطه افتراق او با سياستهاي جمهوري اسلامي ايران در خصوص مسائل سوريه
بود. وي بر خلاف ايران، معتقد به گفتوگو براي حل مسائل سوريه بدون بشار
اسد است! اين همان چيزي است كه راه آقاي مرسي را از جمهوري اسلامي ايران
جدا ميكند. ما گاهي اوقات براي تحليل مسائل، آمال و آرزوهاي خود را به
عنوان خبر بيان كرده و سپس به تحليل اين اخبار خودساخته ميپردازيم.
سفر
آقاي مرسي به ايران با چنين رويكردي همراه بود. بسياري از سايتها و
روزنامههاي ما، بر اساس رويكرد يادشده اخبار فراواني را بيان كردند كه با
واقعيت فاصله بسيار داشت لذا بعد از اين بزرگنماييها و بيان انتظارات دور
از ذهن، وقتي با سخنان مرسي در اجلاس تهران، واقعيتها عيان شد، ايشان
بلافاصله ناراحت شده و نوشتند: مرغ آقاي مرسي غاز نبود.
همزمان سيل
اعتراضات شروع شد و لحن اين رسانهها تغيير كرد. متاسفانه اين دوستان از
ابتدا راه را به خطا رفتند و از اينرو به نتايج دلخواه خود نرسيدند. ما
بايد ميان خبررساني و خبرسازي فرق قائل شويم. درست است كه غربيها از اين
شيوه براي تاثيرگذاري بر سياست كشور ما استفاده ميكنند و گاهي هم موفق
ميشوند تا با اين هجوم خبري، ذهن مردم ما را تحت تاثير قرار دهند اما برد
اين تبليغات رسانهيي زياد نيست.
نگاهي به تيتر اخبار رسانهها در مورد
سفر مرسي به تهران بيانگر اين رويكرد غلط است.طبيعي است رييس يك كشور در يك
سفر چند ساعته كه ربطي هم به مسائل دوجانبه ندارد و صرفا در چارچوب انتقال
رياست موقت يك جنبش از كشورش به كشور ديگري است، اين توانمندي را ندارد كه
با يك دست چند هندوانه بر دارد.
براي برقراري روابط ميان دو كشوري كه حداقل سه دهه متوالي روابط ميان آن دو
قطع بوده و همديگر را به كارهاي خصمانه عليه يكديگر متهم كردهاند، لازم
است مدتها كار كارشناسي انجام شود و مشكلات ارزيابي شده و راهحل مناسب و
مورد رضايت طرفين براي آنها انديشيده شود و روسا فقط به شكل نمادين و در
حضور خبرنگاران يا به مناسبت مهمي، برقراري روابط ميان دو كشور را اعلام
كنند.
در قديم روساي كشورها همهكاره بوده و از قدرت زيادي برخوردار بودند و
دستگاه اداري آنها تابعي از قدرت مطلقه ايشان بود. امروزه رييس يك كشور
سياستهايي را بيان ميكند كه مدتها كارشناسان متخصص آن كشور روي آن كار
كردهاند زيرا دنيا تغيير كرده و بازگشت به گذشته ممكن نيست. ساختار
كشورها اساسا چنين امكاني را به روسا براي اعمال قدرتهاي نامحدود نميدهد.
در دنياي فعلي بسيار بعيد است يكي از روسا بيمشورت و برنامه از پيش
تعيين شده، اعلام جنگ و صلح بكند. اگر هم چنين خطايي صورت گيرد، در عمل با
مشكلات پيشبينيشدهيي روبهرو ميشود. به هر تقدير ارزيابي دقيق سفر
اخير آقاي مرسي به جمهوري اسلامي ايران با چنين رويكري واقعبينانه است و
در غير اين صورت باعث تحليلهاي نادرستي خواهد شد.