پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : خسرو معتضد نوشت:
بهای شیر آنقدر گران شده که از سبد خانوادهها حذف شده است. مدتهاست خانم
بهای مایحتاجی را که روزانه یا هفتهای دو روز یا هفتگی خریداری میکند به
من نمیگوید و رازداری میکند. میترسد سکته کنم.
دیروز تصادفاً بهای پاکت شیر لیتری دو هزار و
دویست تومان را خواندم. من به آب میوههای کنسانتره علاقه زیادی دارم آب
انار از 2000 تومان به 4000 تومان رسید. انواع پاکات آب میوه که ابتدا 800
تومان و کمکم 2000 تومان شده بود اخیراً 4000 تومان شد. پنیر بینمک 5000
تومان، گوشت 20000 تومان و پیشتر بهای مرغ را خودتان میدانید.
بهای
میوه را بهتر از من میدانید این مقاله را روی کاغذ 4 A زیراکس مینویسم که
پارسال بستهای 3000 یا 4000 تومان بود حالا شده 13000 تومان، خودکار
ژاپنی 600 تومانی شده است 2000 تومان. امروز عیالات متحده چهار خودکار
ژاپنی که خوب مینویسد برایم دانهای 2000 تومان جمعاً 8000 تومان خرید
پارسال ده تا میخریدم 6000 تومان. در بیمارستان برای عکسبرداری
کولونوسکوپی که پارسال 000/300 تومان (سیصد هزار تومان) بود 000/600 (ششصد
هزار تومان مطالبه میکنند)، داروهای بیهوشی ورودش تحریم شده بنده قسم
خوردهام مریض نشوم به بیمارستان نروم نکند استکبار جهانی بنده را زیر
بیهوشی به آن دنیا بفرستد. عکس رنگی داپلر را 126 هزار تومان از بیماران
مطالبه میکنند.
با بیمه 80 هزار تومان بدون بیمه 126 هزار تومان، به
بقالی که میروم بهای نمک را هم با افزایش بهای دلار حساب میکند. مردم
هزار جور گرفتاری دارند. از فقر موادغذایی رنج میبرند. بهای نان سنگک و
تافتون و بربری و لواش خودتان میبینید چند برابر افزایش یافته کسی فاتحه
برای تعزیرات نمیخواند، یک دانه شیشه ذرهبینی عینکم شکست، عینکم در
رستورانی از دستم که داشتم شیشهاش را پاک میکردم غلتید افتاد به زمین،
شکست. عینک ساز 240 هزار تومان برای یک شیشه عینک نه حقش از من گرفت. چون
با من آشناست 190 هزار تومان به جای 240 هزار تومان گرفت.
اغلب دختران
دانشآموز لاغر و ضعیف و رنگ پریده و پژمردهاند چون ورزش نمیکنند و ساعات
ورزش آنان را تعطیل میکنند- البته گردش علمی میبرندشان اما اتوبوس چپه
میشود و 26 نفر- 26 نفر کشته میشوند. دیروز خواستیم برای مهمانی شب جمعه
آجیل بخریم، معلوم شد پسته کیلویی 40 هزار تومان شده است. شمال رفته بودیم
خواستیم ماهی سفید بخریم. گفتند، دانهای 50 هزار تومان. سفره مردم از غذا
خالی است- این حقیقتی است که همه میدانند.
پریروز یک دانه تخم مرغ از
دستم افتاد شکست (میخواستم صبحانه به سبک انگلیسیها تخم مرغ با سوسیس قاطی
که معلوم نیست چقدر گوشت، چقدر انواع اضافات و چقدر نوک انگشت بریده دارد
بخورم) خانم نگاه سرزنش آمیزی بر من افکند و فرمود: ای خرابکار اسرافگر
500 تومان را به هدر دادی معلوم شد بهای هر دانه تخم مرغ 500 تومان شده
است.
در چنین اوضاع و احوالی باز عدهای خوش گذران بیکار، فارغ بال،
ناآشنا مینشینند و در اتاقهای دربسته بخشنامه و تصویبنامه میگذارند که
«کشیدن قلیان در قهوه خانهها هم ممنوع شود»، تقریباً دهن کجی به مصوبه
قبلی که قهوه خانهها را مستثنی کرده بود. یکی نیست از این آقایان و خانمها
بپرسد: اجداد و پدران شما را نمیدانیم آیا خودتان یک بار قهوه خانه
رفتهاید. در سراسر ایران 10000 قهوه خانه دایر است.
شاه تهماسب و شاه
عباس کبیر و سایر شاهان صفوی نتوانستند قلیان کشی را ممنوع کنند زیرا همه
مردم مثل شما نیستند که از استخر شنای گرم زمستانی و اسکواش و سونا و جکوزی
استفاده کنند. یک مشت مردم فقیر و خسته و پاپتی هستند که میروند آنجا پکی
به قلیان میزنند، چای و دیزی و نیمرو و طاس کبابی میخورند دنبال
بدبختیهای خودشان میروند.
آقایان و خانمهای خوش خیال خودتان که
نمیتوانید مصوبهتان را در قهوهخانهها کنترل کنید. دست امنیه -که حالا
دیگر وجود ندارد- یا مأمور انتظامی میدهید فرض کنید سه میلیون قلیان جمع
کردند دور هم شکستید. چین برادر عزیز ما نوع کوچکتر و ارزانتر و
پلاستیکیاش را میآورد و باز میفروشد.
من نه اهل سیگارم نه قلیان و نه
هیچ درد دیگر. فکری برای داروها و وسایل درمانی مردم بکنید. خیلی به سلامت
مردم علاقه دارید. توتون و تنباکوی ایران را احیاء کنید، از این تجار راحت
خور حجره نشین بخواهید تنباکوی آغشته به اسانس مصر و چین و ماچین را وارد
نکنند، مردم ایران پانصد سال است قلیان میکشند.
من به خوبی میدانم
توتون و تنباکو چه مضراتی دارد اما هر زمان مردم توانستند از تفریحات و
ورزشهایی که تازه به دوران رسیدههای کنونی از آن برخوردارند بهرهمند شوند
آنوقت قلیانها را بشکنید.