سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد»، خاطرات کاخ سفید از زبان جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران ترامپ است. او سابقه معاون وزارت خارجه و نمایندگی آمریکا در سازمان ملل را در دوران جورج بوش پسر نیز در سابقه دارد. بولتون که با رویکردهای ستیزه جویانه در حوزه سیاست خارجی شناخته می‌شود، 372 بار در کتاب خود به ایران اشاره کرده است. این کتاب توسط انتشارات های امیرکبیر و مهراندیش با ترجمه های مختلفی به چاپ رسیده است. «انتخاب» روزانه بخش هایی از این کتاب را منتشر خواهد کرد.
از قسمت قبل:
«بعد از اتفاقات نشست شارلوا در ۲۰۱۸، ترامپ به هیچ وجه علاقه‌ای به شرکت در یک نشست دیگر گروه هفت نداشت و چندین بار به من و دیگران گفته بود به آن جلسه دیر می‌رود و زود می‌آید. فرانسوی‌ها سعی می‌کردند ما را راغب به مخالفت با «دستاورد‌های» گروه هفت و به طور کلی بی فایده درباره مسائل لجستیکی و امنیتی کنند، که این سرویس مخفی و تیم‌های پیشروی کاخ سفید را منحرف می‌کرد.»
اساساً بن و دیگران این را روشن کرده بودند که بالاترین اولویت مکرون ایران است و به شدت نگران این موضوع بودند. مکرون هیچ جواب منفی ای را قبول نمی‌کرد و این تا حدی به این دلیل بود که منوچین هنوز این ایده را در لومر تقویت می‌کرد که باید هر طور شده به توافق با ایران دست یافت.
ترامپ به قدری از گروه هفت‌زده شده بود که من و کادلو به سختی می‌توانستیم برای جلسه توجیهی با او یک قرار ملاقات تنظیم کنیم، اما بالاخره روز سه شنبه بیستم اوت چهار روز قبل از شروع نشست موفق به این کار شدیم ترامپ به لیست بلندبالایی از اعتراضات کادلو، سرویس مخفی و پیشتازان کاخ سفید گوش کرد برای همین تصمیم گرفت در حالی که همه ما در اتاق بیضی هستیم به مکرون زنگ بزند و حدود ساعت پنج بعد از ظهر به وقت واشنگتن توانست او را پیدا کند. ترامپ به دیگران گفت مشکلات را بیان کنند و بعد خودش شروع کرد به گلایه از این که مکرون با او در جلسات قبل‌تر چقدر بد رفتار کرده بود مثل آن توهین معروف ناسیونالیسم در برابر میهن پرستی در مراسم سالروز آتش بس در نوامبر.
مکرون حرفش را قطع کرد و گفت در فرانسه ساعت یازده شب است و او دو روز قبل درخواست یک تماس تلفنی کرده بوده. ترامپ از عصبانیت منفجر شد تماس را روی حالت مکث گذاشت رو به من کرد و گفت: هیچ کس به من نگفته بود لعنتی، بولتون تو باید به من می‌گفتی. این رو من از همه دارم می‌شنوم این تماس‌های لعنتی رو به من بگید گفتم در واقع مکرون چنین درخواستی نداده بود، اما ترامپ عصبانی بود گفته می‌شد در گذشته ترامپ مایکل فلین را به این متهم کرده بود که مانع برقراری یک تماس تلفنی بین ترامپ و پوتین شده بود شاید ترامپ فکر می‌کرد باز هم قربانی یک دسیسه مستمر و دایمی است.
نزدیک بود در آن لحظه از اتاق بیضی خارج شوم اما این کار مستلزم استعفا، بود که من هم خیلی به آن نزدیک شده بودم با این حال نمی‌خواستم در این مقطع از زمان استعفا بدهم چون او و مکرون هر دو اشتباه می‌کردند.
بن چندین بار به من ایمیل‌زده بود و پرسیده بود چه زمانی وارد بیاریتز می‌شویم و من هم در جوابش ایمیل‌زده بودم که هنوز داریم روی این موضوع کار می‌کنیم و منتظریم ترامپ به ما بگوید چه ساعتی را برای ورود به بیاریتز ترجیح می‌دهد. روز قبل، بن گفته بود مکرون می‌خواهد گزارش دیدار اخیرش با پوتین در مسکو را به ترامپ بدهد.
من گفتم برنامه این نشست را بگذاریم برای بعد از زمانی که ما برای جلسه برنامه‌ریزی گروه هفت با ترامپ برنامه‌ریزی کردیم تا هر دو رهبر بتوانند درباره هر دو موضوع گفتگو کنند. بن هم موافقت کرده بود که این برای هر دو طرف کاملاً منطقی و کارآمد بود. البته من این را به بن نگفتم که به نظر من ترامپ تا آن زمان هیچ علاقه‌ای به هیچ یک از موضوعات گروه هفت نشان نداده بود.
گفتگوی ترامپ با مکرون تا ساعت شش طول کشید. بعد از پایان آن گفتگو، من در اتاق ماندم تا درباره این که آیا ترامپ باید بعد از نشست به دانمارک سفر کند یا نه، تصمیم بگیریم. تا آن لحظه ترامپ آرام شده بود و شروع کرد به دیکته کردن یک توییت درباره این که چرا نمی‌خواهد به دانمارک، برود اما احتمالاً در آینده خواهد رفت.
