پلیس سوریه خطاب به مادران بازداشت شدگان: فرزندان خود را فراموش کنید، بروید بچه دیگری بزایید!

یک سایت خبری خارجی در گزارشی، به نقل از خبرنگار خود که به سوریه سفر کرده، اطلاعات تکاندهنده ای را منتشر کرده است.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری انتخاب Entekhab.Ir ؛ در این گزارش آمده است: خالد یک فعال سیاسی نبود، او تنها یک فرد از طبقه متوسط جامعه بود که تحت تاثیر تحولات و تغییرات در جهان عرب قرار گرفته بود. سه هفته پیش، او به گروهی که در مسجد دمشق آنها را دید پیوست.


آنها بر علیه دولت سوریه تظاهرات کردند. انها تاکید کردند که اسلحه ای ندارند و این شعار را تکرار کردند "صلح امیز ، صلح امیز، ما آزادی می خواهیم به صورت صلح امیز."

واکنش به آنها به شدت تند و وسیع بود. پلیس مخفی به مردان و زنانی که جرات کرده بودند تا بیرون بیایند و بر علیه حکومت 40 ساله ی این رژیم (بشار اسد) تظاهرات کنند حمله کرد.

اما جمعیت معترض جلوی حملات این نیروهای دولتی ایستاد. هرچند چندی بعد، تظاهرکنندگان سرکوب شدند و 12 نفر از آنان به زندان افتادند.


در میان آنها، خالد هم بود. خانواده او ناامید بودند و می دانستند که در این شکنجه گاه ها چه اتفاقی می افتد. مادر او به پاسگاه های پلیس مختلف سر زده و سراغ محل نگهداری او را می گرفت اما  مادر او، جستجوی خود را به دلیل رفتار خشنی که با او شد رها کرد. او می ترسید که دیگر پسرش نبیند.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری انتخاب Entekhab.Ir ؛ در ادامه گزارش دیلی میل امده است: شش روز بعد، خالد پیدا شد.او در خیابانی به همراه 50 نفر از معرتضان دیگر در انجا رها شدند. به مانند دیگر معترضان او هم به شدت کتک خورده بود. بدن او پر از جاهای زخمی بود که توسط نگهبان زندان برجای گذاشته شده بود.

او دیگر اعتراض نمی کند اما برادر او به شدت خشمگین است.

او می گوید: ما ادمهای سیاسی نیستیم، اما سیاست به درون خانه ما آمده است.

تظاهرات در سراسر سوریه 200 نفر کشته داشته است و صدها نفر هم مفقود شده اند.

گزارشگران  آژانس های خبر اخراج شده اند وبلاگ نویسان بازداشت شده اند.

هفته گذشته من 5 روز را در دمشق و در جنوب کشور سوریه گذراندم. جایی که تظاهرات از انجا شروع شد. من در انجا به فعالین سیاسی و دانشجویان و مردم عادی صحبت کردم. اما آنها خیلی می ترسیدند که در مورد سیاست صحبت کنند.


آن روی سکه ی سوریه

آن روی سکه در سوریه، این چنین است. همه چیز نرمال است. آفتاب می درخشد و توریست ها در خیابان های تاریخی دمشق جرخ می زنند و برخی به دنبال خرید غذا هستند.

سوریه یک دولت سکولار دارد. بسیاری از مردان در پارکی در نزدیکی هتل من، مشروب در دست دارند و زنان با شلوار لی های تنگ دست در دست دوست پسرشان دارند!

در سطح شهر بنرهای زیادی از قیافه ی نچسب بشار اسد وجود داشت. بشار اسد دکتر چشم بود که اکنون به دیکتاتوری بزرگ تبدیل شده است.

شنود سنگین؟

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری انتخاب Entekhab.Ir ؛ یک زن قبل از صحبت کردن با من، موبایل خود را در کیفش گذشت و زیپ کیفش را بست. زیرا می ترسید که تلفنش شنود شود. دیگری به من گفت که زمانی که می خواهد در مورد وضعیت موجود صحبت کند، موبایلش را در کنار تلویزیون می گذارد و صدای تلویزیون را بلند می کند. سومین نفر که از سایت های خبری استفاده می کرد، تنها ده دقیقه اخبار را می خواند تا نتوانند شناسایی اش کنند.


چندین نفر صدایشان را به شدت پایین آوردند، زمانی که می خواستند نام رئیس جمهورشان را بیاورند حتی زمانی که در خانه ی خود بودند.

یک زن جوان گفت: من تمام زندگیم را در ترس گذراندم. پدر من سالها پیش به من گفت که به یاد داشته باشد که دیوارها هم گوش دارند. ایا به نظرتان اولین چیز وحشتاک برای بچه، این نیست که می شنود؟

دلیل خوبی برای این احتیاط ها وجود دارد. این مردم که زرنگ هم هستند همه ی کسانی را که کتک خورده اند یا زندانی شده اند را می شناسند.

یکی از آنها می گوید: دو نفر از دوستان من زندانی شده اند.

دیگری می گوید دوستم را اخرین بار زمانی که بدنش اغشته به خون شده بود، دیدم و در ان حال نیروهای امنیتی او را با خود بردند.

بچه های بازداشت شده تان را فراموش کنید، بروید بچه دیگری بزایید!

 در روز 6 مارچ، 15 جوان معترض برای دیوارنویسی هایی که در شهر درعا کرده بودند بازداشت شدند. ا

آنها نوشته بودند که مردم خواستار سقوط رژیم هستند. مادران آنها برای ازاد کردن آنها، همراه با یک روحانی مذهبی به پلیس رفتند و از انها تقاضای ازادی فرزندانشان را داشتند. اما به آنها گفته شد که دیگر فرزندانشان را فراموش کنند.

انها گفتند که بروید و بچه های بیشتر بزایید.

در روز جمعه ، تظاهرات بزرگی در سراسر کشور و به خصوص دمشق به راه افتاد. در دمشق به سوی مردم گاز اشک اور زدند تا انها را متفرق کنند.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری انتخاب Entekhab.Ir ؛  گزارش هایی مبنی برای اینکه به خانواده های قربانیان گفته شده است اگر انها موافقت کنند که چیزی نگویند، جسد فرزندانشان را تحویل می گیرند!

"خالد اسمی غیر واقعی است و برای حفاظت از این شخص به کار برده شده است"