بسیاری تصور میكنند بازی كردن نقش "مادر" در سینما و تلویزیون سادهترین كاری است كه هر بازیگر زنی از عهده آن برمیآید. مرور بازیهای درخشان هشت مادر در سینما و تلویزیون خود گویای همه چیز است.
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر پایگاه خبری تحلیلی انتخاب به نقل از مهر، مادر یكی از كلیدی ترین نقشهایی است كه در سینمای ایران دارای تاثیرگذاری فراوانی است. معمولا این گونه نقشها بر عهده بازیگران توانایی سپرده میشود كه علاوه بر قابلیتهای بازیگری، دردها و رنجهای مادرانه در چهرهشان نمایان باشد.
سینمای ایران و تلویزیون در دهه 60 بیشترین تمركزش را بر به تصویر كشیدن كانون خانواده گذاشت. اگرچه در آن سالها كارگردانها آزمون و خطای بسیاری در انتخاب مضامین داشتند اما به خاطر نوع روایت ژانرهای مختلف سینمایی قبل از انقلاب، تا مدتها خانواده و مادر، مهمترین نقش را در سینما و تلویزیون داشت.
بیتردید علی حاتمی به یادمادنیترین تصویر از زن ایرانی را با فیلم "مادر" در سینمای ایران به یادگار گذاشت. رقیه چهره آزاد در این فیلم هر آنچه از مادر در دهه 60 در ذهن داشتیم، پاك كرد و با بازی قدرتمند خود به خیلیها یادآوری كرد، مادر علاوه بر همه آنچه تا به اینجا بوده است، میتواند ستون خانواده هم باشد. در این فیلم حاتمی را میتوان به خاطر پایبندی و حفظ اصالتهای ایرانیاش تحسین كرد.
علی حاتمی در "مادر" تصویری ایرانی و ملی از نقش زن و مادر در خانواده ارائه میدهد. این تصویر دوستداشتنی و خاطرهانگیز را دیگر در سینمای ایران نمیبینیم. نگاهی كه سالم، شریف و در عین حال انسانی و عاطفی است و در بازی ماه طلعت (اكرم محمدی) و ماه منیر (فریماه فرجامی) نیز، دیده میشود.
مادر سینمای ایران مناسبترین عبارتی است كه میتوان برای حمیده خیرآبادی به كار برد. او در طول 50 سال عمر حرفهای خود در بیش از 60 فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی نقش آفرینی كرد كه در بیش از 90 درصد این فیلمها خیرآبادی نقش مادری مهربان و دوست داشتنی را بازی میكرد. بر خلاف بازیگرانی چون جمیله شیخی و رقیه چهره آزاد، خیرآبادی زنی سر به راه و در عین حال واسط خوبی برای حفظ و برقراری ارتباط میان فرزندان و پدر خانواده بود.
به یادماندنیترین بازی خیرآبادی كه تا امروز در ذهن بسیاری از مخاطبان جا خوش كرده است، مجموعه "پدرسالار" است. خیرآبادی در این مجموعه با درك درستی از كج فهمیهای جامعه از روابط عروس و مادر شوهر و مشكلات آنها، تصویر پیشین را بر هم زد و تصویر دیگری ساخت. بازی او در كنار محمدعلی كشاورز و صبوری او در رفع مشكلات در این مجموعه بیش از دیگر آثارش بود.
مرور كارنامه كاری ژاله علو گویای این است كه او در ارائه تصویری معصوم و نجیب از زن ایرانی مهارت فراوان داشته است. اگرچه علو علاوه بر بازیگری هنر دوبله را هم پیگری كرده اما تطبیق صدا و تصویر او برای مخاطب تا امروز ماندنیتر بوده است.
ژاله علو در كنار داوود میرباقری و نسرین مقانلو
در بسیاری از روایات آمده كه مادر مختار در تصمیم او برای قیام و عملی شدن آن نقش كلیدی داشته است. حالا در مجموعه "مختارنامه" این مهم بر ژاله علو سپرده شده است و او در مجموعهای تاریخی علاوه بر كنترل احساسات مادر باید فرزندش را برای خون خواهی حسین ابن علی تشویق كند. علو تا به اینجا توانسته است در میان بازیگران مختلف مجموعه "مختارنامه" بدرخشد و انتخاب میرباقری برای ثبت چهرهای از مادری مقاوم درست از كار درآمده است.
ثریا قاسمی هم تقریبا دنباله رو مادر بود. او كه بی شباهت به حمیده خیرآبادی نیست، در تمام آثار سینمایی و تلویزیونی مادر بوده است. البته تصویر قاسمی از مادر در مجموعههای تلویزیونی به مراتب ماندگارتر از فیلمهای سینمایی اوست. یكی از مجموعههایی كه وی در آن حضور داشت، "درپناه تو" بود. قاسمی در این فیلم مادر حسن جوهرچی (محمد) بود. نحوه ارتباط او با محمد و ادای اسم محمد به شیوهای خاص باعث شده بود تا مدتها این نوع بیان سر زبانها بیفتد.
اما دو مجموعه "شب دهم" و "او یك فرشته بود" از دیگر مجموعههایی بود كه قاسمی در آنها متفاوت و واقعی ظاهر شد. "شب دهم" با اقبال عمومی مواجه شد و یكی از دلایل این موفقیت بازی متقابل ثریا قاسمی و حسین یاری بود. ثریا قاسمی در مقام مادر بیشتر مواقع با زبان حیدر خوش مرام با فرزندش صحبت میكرد و درك متقابلی از حیدر و فرهنگی كه در آن رشد كرده بود، داشت. قاسمی در "او یك فرشته بود" نیز اوج صبوری و ایثار یك مادر را نشان داد.
"مهر مادری" به تنهایی برای فاطمه معتمد آریا كافی بود تا بتواند خودش را به عنوان مادر در سینمای ایران ثبت كند. او در این فیلم تصویری از مادر، اما نه صرفا مادری ایرانی، معتمدآریا در "مهر مادری " تصویری جهانی از مادر را نشان میدهد و این دقیقا همان چیزی است كه كمال تبریزی در مقام كارگردان میخواست.
از دو مجموعه "زیر تیغ" و "آشپزباشی" میتوان به عنوان آثار شاخص معتمد آریا در تلویزیون نام برد. او در هر دو این مجموعهها مادری را خلق كرد كه با همه مشكلات خود باید به خاطر مادر بودن و مسئولیت خانواده نمیشكست و همین كشمكشهای او در "زیر تیغ" به یك نحو و در "آشپزباشی" به نحوی دیگر نشان داد تصویر درستی از نقش مادر دارد.
"زیر پوست شهر" با وجود كنار زدن لایههای جامعه و نمایاندن كاستیها زیر لنز دوربین، پرده از چهره مادرانی برداشت كه به معنای واقعی كلمه صورت خود را با سیلی سرخ میكنند. گلاب آدینه، در این میان به خوبی توانست این نقش را ایفا كند و چنین وظیفهای را بر عهده بگیرد. آدینه در این فیلم تمام تلاشش را كرد تا دردهای یك مادر را برای خود نگه دارد و هضم كند. خطهای صورت آدینه و چهره معصوم او در این فیلم گویای همه چیز بود.
"مهمان مامان" تقریبا از جنس سینمای "زیر پوست شهر" است اما اینجا قرار است دردها را دید و خندید. آدینه در متفاوتترین اثر مهرجویی باز هم نقش محوری را بازی میكرد. البته حسن پورشیرازی بازیگر مقابل او و مجموع بازیگران این فیلم هم آدینه را كامل میكردند اما او در این فیلم نشان داد در بحرانیترین موقعیتها تنها مادر میتواند تصمیم گیرنده و چاره ساز باشد.
مهرانه مهین ترابی با مجموعه "خانه سبز" نشان داد مادر بودن احساس زنانهای است كه نیاز چندانی به تجربه كردن ندارد. او در این مجموعه تلویزیونی در كنار مادر سینمای ایران، حمیده خیرآبادی و اكرم محمدی بیشترین بار این مجموعه را بر عهده داشتند. مهین ترابی "خانه سبز" تعادلی میان فرزند و همسر خود رعایت میكرد و تصویر درستی از ارتباط زن با همسر و فرزند نشان میداد. نشان دادن تصویر مادر در مجموعه "خانه سبز" و اهمیت این نقش برای عوامل مجموعه حساب شده و قابل لمس بود. چراكه سه نسل از مادران ایرانی با دغدغههای مشترك، در این مجموعه روایت میشدند.
كیومرث پوراحمد به جز خلق شخصیتی به نام مجید، در "قصههای مجید" خدمت دیگری به سینمای ایران كرد و آن هم این بود كه مادری مهربان را به سینمای ایران معرفی كرد. پروین دخت یزدانیان اگرچه به واسطه پسر به سینما و تلویزیون آمد اما نشان داد، بازیگری در خونش است. او در "قصههای مجید" مادربزرگی با دغدغههای یك مادر بود و این میزان حساسیت او به سرنوشت مجید، توجه مخاطب را جلب میكرد.
یزدانیان بعد از "قصههای مجید" در فیلم سینمایی "خواهران غریب" و مجموعه "سرنخ" هم خوب ظاهر شد و نگاه عمیق به فرزند و نگرانیهایش با وجود بزرگ شدن او را در قالب تصویر نمایان كرد.
تهیه گزارش : الهام نداف
است یعنی کسی که میخواهد
سیب یعنی عقل را به ما بدهد
تا از ذهن ازاد شویم و این جسمی
که هر نفسش ادم رو خفه میکنه.حوا woman نیست
يادش گرامی باد
نفر دوم که همون مرحومه حمیده خیر آبادی هست که توی مقاله بررسی شده