arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۷۹۷۸
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۱۱ - ۱۹ خرداد ۱۳۹۰

آناهيتا نعمتي: شهرت ، هم نيش است هم نوش!

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
شايد در اين روزهايي كه خيلي ها صرفا دغدغه بودن دارند، حضور آدم هايي كه دغدغه درست بودن ، بجا بودن ، هنرمندانه زندگي كردن و تاثيرگذاري دارند ، غنيمت به شمار بيايد . هرچند گويي وظيفه همه است كه حداقل درست و بجا باشند. آناهيتا نعمتي را ساليان سال است كه مي شناسم و اين دغدغه را در او ديده و شناخته ام. وسواس او در انتخاب فيلمنامه و نقش ها و صداقت او در اعتراف به محدوديت هاي حرفه اي و پذيرش انتخاب هاي خارج از دغدغه هاي هنرمندانه ، ويژگي هميشگي اوست. ماحصل مصاحبه با اين بازيگر باسابقه و خوش ذوق ، تقديم حضورتان مي شود؛

    بازي شما در « برف روي شيرواني داغ» روي پرده سينماهاست وطول قصه با فراز وفرود زيادي همراه بود، كمي راجع به فيلم صحبت كنيد.
    فكر مي كنم اين فيلم جزء فيلم هايي است كه در طول سالهاي اخير در آثار تلويزيوني و سينمايي كمتر به آن پرداخته شده
    است . وقتي فيلمنامه اين كار را خواندم به شدت شيفته اين نقش شدم و حس كردم نوعي پيچيدگي و گنگي در اين نقش وجود دارد كه حداقل براي من بسيار جذاب بود.
    
    در سالهاي اخير تجربه ثابت كرده برنامه هايي در تلويزيون يا سينما گل مي كنند كه از يك خط داستاني مشخص و البته جذابي برخوردار باشند. ظاهرا « برف روي شيرواني داغ» هم به همين خاطر در جذب مخاطب موفق بوده است ، درست است؟
    با حرف شما موافقم . مردم دوست دارند كه قصه را بشنوند و ببينند و از اين ميان قصه اي بيشتر برايشان جالب است كه بديع و بكرتر بوده و در مورد سوژه اش كمتر صحبت شده باشد. وقتي داشتم فيلمنامه كار را مي خواندم حس مي كردم دارم يك رمان جذاب را مي خوانم. به همين خاطر همان لحظه با خودم گفتم كه اگر اين قصه تصويري شود حتما مخاطب را جذب خواهد كرد. منظورم اين است كه موفقيت يا عدم موفقيت اين فيلم ارتباط مستقيمي با قصه دارد.
    
    به نظر من با توجه به سابقه خوبي كه در عرصه تئاتر داريد توانايي شما بيشتر از نقش هايي است كه در سريال هاي مختلف بازي مي كنيد. فكر نمي كنيدوقت اين رسيده باشد كه كمي در نقش هايتان تغيير ايجاد كنيد و از قالب يك سري نقش ها فاصله بگيريد؟
    اين نقدي است كه برخي ها نسبت به بازي من در سريال هاي تلويزيوني دارند، شايد هم به اين خاطر است كه شناخت آنها نسبت به من منوط مي شود به همان آثار تلويزيوني ، درحالي كه من تاكنون در نقش هاي متفاوت ومختلفي در عرصه تئاتر ظاهر شده ام اما در تلويزيون هنوز با يك نقش منفي چالش برانگيز جذاب مواجه نشده ام. البته نقش هاي منفي به من پيشنهاد شده اما آن قدر يك سويه به آن پرداخته ودر موردش سياه نمايي شده بود كه ترجيح دادم آن را بازي نكنم.
    
    اينكه اين فيلم حسابي گل كرد علتش را درچه مي دانيد؟
    خب شما اگر يك كار حرفه اي را انجام دهيد كه همه عوامل و جزئيات آن سرجايش قرار گرفته باشند شك نكنيد اين اثر به موفقيت مي رسد. به نظر من با نشان دادن يك كار خوب، سطح سليقه مردم را بايد بالابرد. وقتي شما يك كار خوب را ارائه مي دهيد مطمئنا مخاطب را در هر شرايط با خود همراه مي كنيد. فيلم برف روي شيرواني داغ هم نشان داد كه مي تواند بينندگان قوي وپروپاقرصي داشته باشد و اين اتفاق هم افتاد و من خودم را مديون يك تيم و مدير خوب و هماهنگ مي دانم.
    
    شما جزء بازيگراني هستيد كه بلافاصله جذب كار تصوير شديد . ميل به ديده شدن باعث شد كه سمت كارهاي تصويري برويد؟
    من به كار تصوير به اين شكل نگاه نمي كردم. براي من بيشتر كار تصويري جنبه مالي داشت و به آن به عنوان يك حرفه كه قرار است از آن بيزينس كنم نگاه مي كردم. اما بايد بدانيد كه بيشتر از همه براي كار در تئاتر ارزش قائل هستم و خودم را مديونش مي دانم.
    
    ظاهرا شما دوست داريد بازيگري را در مديوم هاي مختلف تجربه كنيد، به همين خاطر ما گاهي شما را روي صحنه مي بينيم و گاهي در تلويزيون و سينما. برقراري تعادل بازي در اين شرايط برايتان سخت نيست؟
    قطعا سخت است .چرا كه بازي در هر مديومي فضاي مخصوص به خودش را مي طلبد و شما وقتي مي خواهيد در هر سه عرصه موفق ظاهر شويد قطعا بايد انرژي مضاعفي را از خودتان خرج كنيد ولي خب گاهي وقتها شرايط اقتضا مي كند كه من در هر سه عرصه ظاهر شوم و با وجود اينكه اين حضور انرژي زيادي از من مي گيرد، اما به خاطر تجربه شيريني كه دارد آن را مي پذيرم.
    
    حضور شما در سينما به مراتب بيشتر از تلويزيون است با وجود توانايي اي كه داريد چطور كمتر در سينما ظاهر مي شويد؟
    متاسفانه فضاي تلويزيون ما در حال حاضر به گونه اي است كه شما بايد با دقت بيشتري آثار را انتخاب كنيد چرا كه متاسفانه حجم توليد كارهاي ضعيف به شدت افزايش پيدا كرده است، به همين دليل دوست ندارم در كاري ظاهر شوم كه بعدها خجالت بكشم حتي نام آن را به زبان بياورم ولي خب در سينما، برخي فيلم ها توليد مي شود كه در سطح قابل قبول تري ساخته مي شوند.
    
    وقتي كه مي خواهيد نقشي را در تلويزيون بازي كنيد براي شما چقدر مهم است كه اين اثر بتواند طيف زيادي از مخاطبان را با خود همراه كند؟
    انصافا براي من كمتر پيش مي آيد كه نقشي را صرفا به خاطر ديده شدن بپذيرم. اما خب گاهي شرايط مالي در مقطعي مرا مجبور مي كند كه بخواهم در اثري بازي كنم ، اما انصافا
    انگشت شمار بوده است ولي در سالهاي اخير تلاش كرده ام بيشتر در اثري ظاهر شوم كه فردا بتوانم سرم را بالابگيرم و از آن دفاع كنم.
    
    به نظر شما تئاتر ما از سينما و تلويزيون ما جلوتر است يا خير؟
    فكر مي كنم تئاتر چند درصد جلوتر باشد البته اگر منصفانه نگاه كنيم در تئاتر و آثار نمايشي ما به مراتب خلاقيت بيشتري وجود دارد كه شايد در سينما و تلويزيون ماكمتر است.
    
    شخصيت هاي منفي و مثبت چقدر مي تواند بر بيننده تاثير گذار باشد؟
    به نظر من هردو شخصيت به طور مساوي مي توانند تاثيرگذار باشند. ما در واقع به عنوان بازيگر، نقش افرادي را ايفا مي كنيم كه در اين جامعه زندگي مي كنند و واقعا وجود دارند، چه مثبت و چه منفي و هر كدام از اين شخصيت ها هم مخاطبان خودشان را دارند.
    
    فكر مي كنيد براي خلق شخصيت هاي مثبت جذاب چه بايد كرد؟
    هميشه در هر قصه اي هم قهرمان وجود دارد و هم ضد قهرمان. نمي توان كلمه ضد قهرمان را هميشه براي شخصيت هاي منفي به كار برد چرا كه گاهي اوقات شخصيت هاي منفي قهرمان مي شوند وعلت جذابيت نقش منفي از ديدگاه من بخصوص درباره بازيگران خانم همين منفي بودن است.
    
    بازي در چه نقش هايي را دوست داريد؟
    فرقي نمي كند . اگر نقشي را دوست نداشته باشم به هيچ عنوان آن را قبول نمي كنم. من تمامي نقش هايي را كه تا به امروز بازي كرده ام دوست داشته و دارم.
    
    از بين بازيگران طنز كار كدام هنرمند را بيشتر مي پسنديد؟
    بازي يوسف تيموري و رضا شفيعي جم را خيلي مي پسندم.
    
    هنرپيشگي براي شما در ايران چه مفهومي دارد؟
    بدشانسي. در ايران امكان ندارد كه شما ستاره اي با مفهوم معمولي آن باشيد. امكان ندارد شما بتوانيد چهره خود را از يك فيلم به فيلم ديگر تغيير دهيد. ما بايد همواره به يك صورت باقي بمانيم. روابط با مردم نيز تفاوت دارد. من تجربه اي در خارج از ايران نداشتم ولي در ايران به نظر مي رسد كه فاصله ميان مردم و هنرمند بسيار كم است. زندگي هنرمندان خيلي شبيه مردم عادي است. شما ممكن است به راحتي در مترو با يك هنرمند
    روبه رو شويد، ممكن است يك هنرمند در ايران به شكل واقعي مورد تقدير قرار نگيرد. از نظر مادي نيز يك ستاره مانند يك مهندس درآمد دارد. هيچ چيز فوق العاده اي وجود ندارد.
    
    آيا مردم شما را درمترو مي شناسند؟
    از چهره برخي در مي يابم كه مرا شناخته اند ولي قصد ندارند نشان دهند ، حالايا ملاحظه اي دارند يا اينكه به شكل عمدي مي خواهند خود را بي تفاوت نشان دهند.
    
    آيا شهرت شما از تلويزيون است يا به اين دليل كه در فيلم هاي مردم پسند و محبوب بازي كرده ايد؟ اصولافيلم هاي خود را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
    من با اكثر كارگردان ها كار كرده ام . كارگردان هاي خوش اخلاق و بداخلاق . بازي در سينماي تجاري مرا هرگز ناراحت نمي كند. ولي خط قرمزي هست كه هيچ وقت زير پا نمي گذارم؛ من همواره با كساني كار مي كنم كه كار خود را بلد بوده يا حداقل دركي از هنر داشته و به فكر پيشرفت هستند.
    
    هيچ وقت توقعات مردم از شما اذيت تان نمي كند؟
    شهرت نيش و نوش است. درست مثل خود زندگي. اينها ديگر براي من عادت شده است. مردم فكر مي كنند چون خودشان مرا به ياد مي آورند پس حتما در ذهن من هم آن برخورد مانده است ولي اينكه اذيت شوم، نه ، احساس و لطف شان را درك مي كنم . مي پذيرم و از آن خوشحالم.
    
    به نظر شما تحصيلات آكادميك دانشگاهي براي بازيگر مفيد است يا اينكه اين استعداد بايد در ذات هركسي باشد؟
    تحصيل در زمينه بازيگري باعث مي شود موقعيتي فراهم شود كه آدم از طريق دانش به بينش برسد. بسياري از هنرمندان خوب و قابل ستايش كه اگر چه صاحب دانش بازيگري نيستند اما بينش لازم براي اين كار را از طريق تجربه فراهم كرده اند.
    تحصيلات و دانشگاه سركلاف را سريع تر به دست آدم ها مي دهد. در واقع تحصيلات آكادميك باعث مي شود بينشي كه چند سال براثر تجربه به دست مي آيد چهار ساله كسب شود.
    در واقع تحصيلات راه را كوتاه مي كند، انگار كه ميانبري زده اي. به قول سياسيون، آموزش محور توسعه است و هيچ كشوري نمي تواند دچار تحول شود مگر با آموزش . آموزش يعني باز آموزي آنچه كه ياد گرفته ايم و پذيريش آنچه كه بلد نيستيم.
    
    يعني يك آدم بي استعداد با فراگرفتن اصول مي تواند بازيگري كند؟
    آموزش باعث تسهيل به كارگيري آن چيزي مي شود كه وجود دارد، نه چيزي كه نيست. مثل آموزشي كه به كارگران معدن مي دهندكه از زمين سنگ آهن بيرون بياورند. به آنها آموزش نمي دهند در كوير چيزي را بيرون بياورند كه اصلاوجود ندارد. اين آدم بي استعداد هم مثل كوير است وقتي چيزي در درونش وجود ندارد بيرون آوردن آن محال است.
    
    هيچ وقت پيش آمده كه نقشي را فقط به خاطر پول بپذيريد؟
    اگر بگويم نه حتما دروغ گفته ام.
    
    اينكه مردم نقش تان را بپذيرند و دوست داشته باشند چقدر برايتان مهم است؟
    خيلي بيشتر از پول و دستمزدي كه به خاطر آن نقش مي گيرم
نظرات بینندگان