arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۸۳۹۷
تاریخ انتشار: ۰۲ : ۱۴ - ۲۳ خرداد ۱۳۹۰

روايتي از ميلاد امام جواد(ع) ؛ طليعه شگفت

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

کامران شرفشاهي: ... 81 آثار حمل بر «خيزران» همسر علي بن موسي ظاهر شد و سرانجام لحظه بزرگي که آرزوي همه دوستداران خاندان پيامبر بود فرا رسيد.پس از آن همه سال انتظار، اکنون همه با اشتياق و مسرت فراوان چشم به راه تولد نوزادي بودند که به آينده اميد و مفهوم دوباره اي مي بخشيد و تولد او بي شک معجزه اي بود که دهان دشمنان و ياوه گويان را براي هميشه مي بست.هنگامي که شب از نيمه گذشت و همه جا را سکوت فرا گرفت، علي بن موسي، «حکيمه» خواهر خود را فراخواند، چراغي به او داد و به او گفت که اينک به بالين خيزران برو، لحظه تولد فرزندم نزديک است.
حکيمه وارد اتاق شد و بر بالين خيزران نشست. او از اين که علي بن موسي او را براي اين لحظه بزرگ برگزيده است و بزودي شاهد تولد برادرزاده خود است، شور و شادماني فراواني در خود احساس مي کرد. به محض آشکار شدن حالت زايمان، چراغ خاموش شد و اتاق در تاريکي فرو رفت. حکيمه که از اين اتفاق غافلگير شده بود، اندوهگين شد و قصد روشن کردن چراغ را داشت که ناگهان احساس کرد که در درون طشت کودکي را مي بيند که بر روي پيکرش چون جامه، پرده اي نازک قرار گرفته و مانند قرص ماه مي درخشد.
حکيمه بي اختيار نوزاد را از درون طشت برداشت و در آغوش گرفت، آن چنان که گويي تمام دنيا را به او بخشيده بودند. نه! بيشتر، بيشتر، بيشتر، خيلي بيشتر، آن قدر که اين حس لطيف بيان کردني نبود.حکيمه چنان از خود بي خود شده بود که سراز پا نمي شناخت و هنگامي به خود آمد که علي بن موسي در را باز گشود.
حکيمه نوزاد را به علي بن موسي سپرد و از تماشاي منظره نوزاد پسر در آغوش پدرش احساس خوب و بي سابقه اي پيدا کرد.علي بن موسي فرزندش را به سينه اش فشرد و در گوش او کلماتي را زمزمه کرد، حکيمه هيچگاه چشمان برادرش را اين قدر لبريز از مهر نديده بود و شادماني برادرش از تولد اين نوزاد او را خوشحال تر مي کرد. علي بن موسي با احتياط خم شد و نوزاد را در گهواره گذاشت و با چهره اي متبسم از حکيمه خواست که پيوسته کنار گهواره باشد.حکميه در کنار برادرش ايستاد و گفت: «ولادت او به راستي شگفت انگيز بود! »
علي بن موسي در حالي که به نوزاد نگاه مي کرد گفت: او هم نام جد من و بخشنده ترين مردمان خواهد بود، اينک شکيبا باش که در آينده عجايب زيادي از او خواهيد ديد...
* منبع: مناقب ابن شهر آشوب

نظرات بینندگان