arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۸۷۵۳
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۴۶ : ۱۴ - ۲۷ خرداد ۱۳۹۰

منیژه حکمت: مسئولان سینمایی امروز مشروعیت ندارند/آنها همه چیز را سیاسی می‌بینند

آخرین رایزنی‌هایی كه برای پخش داشتیم و شرایط اكران، عید نوروز را پیش‌بینی كرده بودیم و تقریباً آماده شده بودیم برای اكران عید نوروز. ولی متأسفانه این اكران را به ما ندادند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
اكران فیلم "ورود آقایان ممنوع" پس از دو بار تعویق آغاز شد.

به گزارش پارس توریسم، در باره‌ی‌ علت تعویق، شرایط ساختن فیلم، وضعیت سینمای ایران و رابطه‌ی سینماگران و دولت،  منیژه حكمت، فیلمساز و تهیه‌كننده‌ فیلم گفت‌وگویی انجام داده كه متن كامل آن در زیر می آید:

قرار بود كه فیلم «ورود آقایان ممنوع» قبلاً اكران شود. علت به عقب‌افتادن اكران چه بود؟
منیژه حكمت: آخرین رایزنی‌هایی كه برای پخش داشتیم و شرایط اكران، عید نوروز را پیش‌بینی كرده بودیم و تقریباً آماده شده بودیم برای اكران عید نوروز. ولی متأسفانه این اكران را به ما ندادند. فیلم‌های نورچشمی‌شان آمد با تمام امكانات. اكثریت سینماها در اختیار این فیلم‌ها قرار می‌گیرد و امسال هم كه فیلم «اخراجی‌ها» آمد و با امكاناتی كه آن داشت، ما توان رقابت نداشتیم. ما از سینمای مستقل می‌آییم و هیچ كاری نتوانستیم بكنیم. اكران نكردیم و منتظر ماندیم كه شرایط اكران مساعدتری به‌وجود آید.

در رابطه با ساختن این فیلم چه مشكلاتی برایتان به‌وجود آمد؟
زمانی كه ما رفتیم پروانه بگیریم، ارشاد نگران بود و هزارتا بحث داشت. البته وقتی ما با این تیم شروع كردیم، كار پرهزینه‌ای بود، كار بزرگی بود. فیلم را ساختیم. حدود پنج مورد سانسوری داشتیم و اتفاق جدیدی هم كه افتاد، این بود كه یكی از تهیه‌كننده‌ها اعلام كرده بود كه دو روز اول فیلم را می‌خواهیم به احترام خانم‌های ایران، فقط برای خانم‌ها فیلم را نشان دهیم و ورود آقایان را ممنوع كنیم، كه ارشاد برخورد خیلی شدیدی كرد و اجازه نداد.

گفتید ارشاد نگران بود. نگران چی بود؟
اول قرار بود كه من پروانه را به نام خودم بگیرم. فیلمنامه را از آقای قاسم‌خوانی خریده بودم، ولی پروانه را به من ندادند. گفتند این فیلمنامه را با شخص شما نمی‌توانیم كار كنیم. ما پروانه‌ی ساخت را به نام آقای سرتیپی گرفتیم كه یكی از شركاء و تهیه‌كنندگان خیلی خوب سینما هستند. ارشاد نگران بود، چون موضوع در دبیرستان دخترانه می‌گذشت، به ما می‌گفت نباید بگذارید دبیرستان، باید بگذارید یك مؤسسه‌ی خصوصی كه البته همان دبیرستان ماند. و این كه چه می‌دانم، بدآموزی نداشته باشد، یا از این مواردی كه همیشه هست. یعنی هر فیلمی هم كه تو ببری، به غیر از فیلم‌های خودشان كه تأیید می‌كنند و پول بیت‌المال و اهالی سینما را به آن‌ها می‌دهند، همه‌ی فیلم‌ها این مشكلات را دارند. در مورد سانسور هم كه به نظر من این فیلم خیلی كمتر سانسور خورد كه لطف خدا شامل حال ما شد. چند مورد سانسور خورد كه ما راضی بودیم.

به نظر شما فرق اساسی بین مسئولان امروز و مسئولان در دوره‌های گذشته چیست؟
راحت بگویم، مسئولان سینمایی امروز می‌گویند این تفكر ماست − حالا شاید به خاطر مشكلاتی كه دارند، مشروعیتی كه ندارند ... −، همه باید با این نگاه فیلم بسازند و ما بودجه، امكانات، رانت به كسانی می‌دهیم كه با این دیدگاه ما فیلم می‌سازند. مسئولین سینمایی دوره‌ی قبل به‌خصوص دوره‌ی آقای خاتمی از اهالی خود سینما بودند و سینما برای‌شان ارجح بود و به طیف‌های مختلف فكری بهاء می‌دادند كه بیآیند فیلم بسازند و سینماگر احترام داشت، جایگاه داشت و هنر تعریف خودش را داشت.

الان چنین چیزی را ما نداریم. یك سینمای كاملاً سیاسی داریم  (...) كه درونش سانسور و مشكلات عدیده و توهین وجود دارد؛ كه فكر می‌كنم دوام نخواهد آورد. ولی اهالی سینما سر پا هستند و سعی می‌كنند، حالا هرچند كوچك،  كارهای خودشان را كنند.

گفتید سانسور. سانسور به چه شكلی اعمال می‌شود؟
از شروع كار سانسور وجود دارد. یعنی فیلمنامه را می‌خوانند، خوششان نیآید پروانه نمی‌دهند و سعی می‌كنند كه یك جورایی ارباب−رعیتی به تو بگویند كه بهتر است كار نكنی. یا سانسور را در خود فیلم اعمال می‌كنند كه این‌ها را اگر عوض كنی، اجازه داری كار كنی. بعد هم آن فیلمی كه ساخته می‌شود، در خدمت آقایان است و دیگر هر بلایی سر فیلم آوردند، آوردند.

آیا این سانسور در چارچوب مقررات و قوانین خاصی صورت می‌گیرد؟
ببینید، سلیقه حاكم است. قانونی وجود ندارد. به‌هرحال سینماگرها آدم‌های قانونمندی ‌هستند. هیچ قانون مشخصی وجود ندارد كه بدانیم اگر فیلم ما را توقیف یا سانسور می‌‌كنند، بر چه مبنایی است. براساس سلیقه‌ی یك سری آدم كه این‌ها كاملاً سیاسی نگاه می‌كنند. بعضی وقت‌ها ما خودمان متوجه می‌شویم كه اصلاً نظر ما این نبوده. یك قصه‌ی خیلی ساده را برداشتند كار كردند. ولی آنها همه چیز را سیاسی می‌بینند. یعنی اگر یك كاراكتر، آب را این جوری بخورد، این‌ها می‌توانند به هر چیزی ربطش دهند و بگویند، این دو خرداد است، این سبز است یا این به ما توهین كرده و این اتفاق‌ها. هر چیزی را به خودشان ربط می‌دهند.

آن موقع است كه فیلم دچار مشكل می‌شود. هرچه می‌گوییم بابا اصلاً به خدا منظور ما هیچ كدام از این‌ها نبوده، فیلم را كاملاً ساده ساختیم، نمی‌دانم فیلم گیشه‌ای ساختیم و این مفاهیمی كه شما از توی فیلم درآوردید، اصلاً در ذهن كسانی كه این فیلم را ساختند نبوده. ولی خب این مفاهیم برای آن‌ها ساخته می‌شود و از توی دلش كلی ماجرا درمی‌آورند. بعد یك فیلم قلع و قمع می‌ماند كه تو باید جمعش كنی و راهی اكران كنی. الان یك فیلم معمولی حدود ششصد میلیون (تومان) درمی‌آید و دیگر نمی‌شود ریسك كرد. هرچه می‌گویند، باید بگویی چشم.

آیا سانسور شامل همه‌ فیلم‌ها می‌شود یا این كه بعضی فیلم‌ها مستثنی هستند؟
ما الان دو طیف فیلم داریم در سینمای ایران. یك طیف كه فیلم‌های آقایان است. سالی ۳۰ـ ۲۰ تا فیلم سیاسی در جهت فكری سیاسی خودشان و بودجه‌های كلان دارند و به‌هرحال دارند تولید می‌شوند. یك طیف اكثریت سینمای نازلی هم داریم كه مال بدنه‌ی سینماست و آن‌هم وحشتناك سانسور می‌شوند و بین ۷ تا ۱۰درصد و شاید هم كمتر، سینمای مستقل، سینمای اجتماعی نسبی داریم كه همه سعی می‌كنند دست به عصا راه بروند تا دچار مشكل نشوند؛ چون الان فیلمسازی در ایران گران است، كه به‌هرحال سانسور شامل آن‌ها هم می‌شود. حالا بستگی به شانس‌شان دارد كه چند درصد سانسور بخورند كه چیزی از فیلم‌شان بماند یا نه.

رابطه‌ دولت با سینماگران چه طور است؟
متاسفانه این مسئولین سینمایی كه الان آمدند و به‌ هرحال از كسانی بودند كه در انتخابات ریاست جمهوری اخیر نقش بسزایی داشتند، سینما را  باز نمی‌دانم به چه دلیل یك جور رقیب می‌دانند. اهالی سینما را رقیب می‌دانند. هر جمع سینمایی را برنمی‌تابند. جمع سینمایی‌ای را برمی‌تابند كه در كنار این‌ها باشد و به آقایان تعظیم كند. عاشق سخنوری‌اند. یعنی عاشق مصاحبه و عاشق جوسازی‌اند.

 متاسفم كه این گروه اولین روزی كه پشت میزش نشست، آمد و تنها صنف متشكل سینما با عنوان «خانه‌سینما» را شروع كردند به زدن. بودجه‌اش را قطع كردند و كنار خانه‌ی سینما صنف‌های موازی به‌وجود آوردند.

یا خانه سینما باید در ید قدرت این‌ها قرار بگیرد − چون به‌هرحال قدرت اهالی سینما قدرت كمی نیست وقتی كنارهم جمع می‌شوند − و یا نابودش كنند.
برای این كار، تمام اهالی سینما می‌دانند كه چه قدر آدمها را تطمیع كردند. چه قدر رانت نقش داشت كه به هر طریقی بتوانند ضربه‌های‌شان را به «خانه سینما» بزنند. اهالی سینما خیلی هوشیار، خیلی آگاه، برای حفظ «خانه سینما» همه باهم تلاش كردند. وقتی بودجه قطع شد، همیاری اهالی سینما شروع شد. هر كسی هر چه قدر پول داشت، به «خانه‌سینما» كمك كرد كه از لحاظ اقتصادی بند نافش از دولت قطع شود و بتواند روی پای خودش بایستد.

وقتی دولت از این بخش ناامید شد، شروع كرد صنف موازی را به‌وجود آوردن. اتحادیه‌ی تهیه‌كنندگان را به وجود آورد كه بتواند شورای عالی تهیه‌كنندگان را تضعیف كند كه جزو «خانه سینما» بود. تمام امكانات را داد به این اتحادیه‌ی تهیه‌كنندگان. باز از این اتحادیه‌ی تهیه‌كنندگان یك سری آدم‌ها را برد در شورای عالی كه آن هم جدیداً شنیدم كه ازهم پاشیده. و همین طور «كارآفرینان» را جلوی «خانه‌سینما» قرار داد. مجموعه‌ای به «نام كارآفرینان» دارد به‌وجود می‌آورد كه صنوف مختلف در آن باشند كه بتوانند جلوی «خانه سینما» بایستند. تمام امكانات و بودجه‌ی سینمایی مال این گروه‌های موازی است. یعنی این طرف كه اهالی سینما حضور بسیار جدی دارند، با پنج هزار عضو، به هیچ كدام، از این پول‌‌ها تعلق نمی‌گیرد.

كسانی كه مسئولیت ارگان‌های موازی را به‌عهده می‌گیرند، خودشان سینماگرند یا كارمند دولت هستند؟
شما اگر به این صنف‌ها نگاه كنید، شش یا هفت نفر را می‌بینید كه همه جا هم هستند. آدم‌هایی كه صلاحیت تصمیم‌گیری را برای سینمای ایران اصلاً ندارند. رزومه (Resume) دارند این‌ها. اصلاً برخی‌شان هیچ كاری توی سینما نكرده‌اند. به‌هرحال حضور دارند و چون ما می‌دانیم صنف دولتی هیچ وقت شكل نمی‌گیرد، كاری به آن‌ها نداریم، چون می‌دانیم كه این نیز بگذرد.

آیا این سینمای دولتی توانسته بازار را قبضه كند؟
ببینید، چیزی كه اصلاً من را خوشحال نمی‌كند، اكران دو فیلم «اخراجی‌ها» و «جدایی نادر از سیمین» است؛ كه یك جایی خوشحال می‌كند، یك جایی هم خوشحال نمی‌كند. فیلم «جدایی نادر از سیمین» اصلاً فیلم اكران عید نبود. چون به‌هرحال یك فیلم تلخ اجتماعی‌ است و بحث خودش را در دل خودش دارد. ولی در رقابت با یك فیلم دولتی، یك جاهایی فروش آن خیلی بیش‌تر از «اخراجی‌ها» می‌شد، با این كه «اخراجی‌ها» رانت‌های دولتی داشت و تمام سازمان‌ها و ارگان‌ها، همین طور بلیط نیم‌بهاء و و و ... این رقابت را مردم حس كرده بودند و حضورشان را در سینمای «جدایی نادر از سیمین» نشان می‌دادند.

البته اصلاً برای كلیت سینما این رقابت خوب نیست. چون سینما را ما باید دور كنیم و بگذاریم كار خودش را بكند، چون آسیب‌پذیریش هم می‌تواند بالا باشد. وقتی این اتفاق می‌افتد، پس مردم حضور دارند. حضورشان در سینمای «جدایی نادر از سیمین» كاملاً این را مشخص می‌كرد؛ ملتی كه به‌هم می‌گفتند «اخراجی‌ها» را نبینید. مردم چیزهایی فهمیده‌اند كه عكس‌العملی این طوری نشان می‌دهند.

به نظر شما علاقه‌ مردم به سینما نسبت به مثلاً ده سال پیش بیش‌تر شده یا كمتر شده است؟
سینما الان گران شده، با توجه به درآمدهای مردم. ببینید یك خانواده كه بخواهد به سینما برود، باید حدود ۵۰ هزارتومان خرج كند. سینما دارد به خاطر گرانی و شرایط بد اقتصادی از سبد خانواده‌ها حذف می‌شود. ولی محبوبیت اهالی سینما برای مردم، به‌خصوص سینماگر مستقل، به‌خصوص سینماگری كه دغدغه‌ی اجتماعی و مردمی دارد، برای مردم محبوب و قابل احترام است و دوستش دارند.

شما در حال تهیه‌ فیلمی هستید با عنوان «لالایی». می‌شود توضیح كوتاهی در مورد موضوع فیلم بدهید؟
«لالایی» نوای زن ایرانی‌ست، زنانگی ایرانی است با پیام صلح. بچه‌ای كه در آغوش مادرش برایش لالایی خوانده باشند و دغدغه‌های مادرش را حس كرده باشد، هیچ وقت جنگ نمی‌كند، هیچ وقت آدم نمی‌كشد، هیچ وقت انتحاری نمی‌زند و تلاش می‌كند برای صلح. من تمام تلاشم را می‌كنم كه بتوانم سرمایه‌ای پیدا كنم و این فیلم را تمام كنم.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
فرانك
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۷
1
2
سلام بر خانم حكمت و سايت انتخاب-خيلي خوشحالم كه قدرت طلبي ها و رياست طلبي ها باعث شده مطالبي باب دل مردم گفته شود.
.........
فرانك
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۷
0
2
شما منو نمي شناسيد. اما اينو بگم الان زبانم روزه است و از خدا مي خواهم ازتون نگذره بخاطر اينكه اينجوري كامنت منو سانسور كرديد و بعنوان اولين كامنت درج كرديد.
اعصاب منو خورد كرديد سانسورچي هاي كثيف. شما از ... و دارودشته اش كثيف تريد.
نظرات بینندگان